متن درس
کاوش در اقسام وجود و تبدیلپذیری مراتب هستی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۲۷)
دیباچه: درآمدی بر چیستی وجود و مراتب آن
جهان هستی، چونان دریایی بیکران، دربرگیرنده مراتبی است که هر یک، جلوهای از حقیقت واحد را به نمایش میگذارند. در فلسفه اسلامی، بحث از اقسام وجود و امکان تبدیلپذیری آنها، از جمله مسائل بنیادینی است که ذهن فلاسفه را به خود مشغول داشته است. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار شماره ۶۲۷ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوش در مفهوم وجود حرفی (رابط) و مستقل (نفسی) میپردازد و با نگاهی نقادانه، دیدگاههای سنتی را مورد بازبینی قرار میدهد. هدف، نه تنها تبیین دقیق این مفاهیم، بلکه بازسازی آنها در قالبی منسجم و علمی است که چونان آیینهای، حقیقت توحیدی هستی را بازتاب دهد.
در این مسیر، با پرهیز از هرگونه دخالت ذهنیت ناظر، تلاش شده تا هستی در خلوص خود نگریسته شود، نه آنگونه که ذهن فیلسوف آن را ترسیم میکند.
بخش نخست: نفی وجود لا فی نفسه و وحدت توحیدی هستی
تبیین اصل بنیادین: نفسداری همه مراتب وجود
هستی، چونان جویباری زلال، در همه مراتب خود از نفسداری برخوردار است. استاد فرزانه تأکید دارند که هیچ وجود لا فی نفسهای در عالم نیست؛ همه موجودات، از هویلا تا تعینات ظهوری، فی نفسهاند. این دیدگاه، ریشه در نفی هرگونه وجود بدون نفس دارد و بر وحدت توحیدی هستی تأکید میورزد.
درنگ: تمام هستی فی نفسه است؛ هیچ وجود لا فی نفسهای وجود ندارد. این اصل، وحدت توحیدی عالم را نشان میدهد که همه مراتب، از نازل تا عالی، نفسدارند. |
این نگرش، چونان مشعلی فروزان، راه را برای فهم وحدت وجودی روشن میسازد. همه مراتب، از هویلا تا عالیترین تعینات، چونان برگهایی از یک درخت، به حقیقت واحدی متصلاند.
تقسیم وجود فی نفسه: وجوداً و ظهوراً
وجود فی نفسه، به دو قسم تقسیم میشود: وجوداً، که همان حق است، دارای ذات و بیفاعل، و ظهوراً، که فعل است و فاقد ذات. این تقسیم، چونان دو شاخه از یک تنه، تمایز میان وجود ذاتی حق و وجود ظهوری خلق را نشان میدهد. با این حال، هر دو قسم فی نفسهاند و هیچیک لا فی نفسه نیستند.
درنگ: وجود فی نفسه به وجوداً (حق، دارای ذات) و ظهوراً (فعل، فاقد ذات) تقسیم میشود، اما هر دو فی نفسهاند و لا فی نفسه در هستی راه ندارد. |
این تقسیم، چونان نقشی بر آب، نشاندهنده پیوند عمیق میان حق و خلق است، جایی که خلق، ظهور حق است و نه موجودی جداگانه.
نقد وجود لا فی نفسه
استاد فرزانه، با استدلالی قاطع، وجود لا فی نفسه را نفی میکنند. همه هستی، حتی در مراتب نازل، فی نفسه است و نسبت به حق، بالحق موجود است. این دیدگاه، چونان کلیدی زرین، درهای توحید وجودی را میگشاید و هرگونه دوگانگی را نفی میکند.
به عنوان مثال، عالم چونان سایهای است که از نور حق برمیخیزد. سایه، هرچند به نور وابسته است، اما وجودی فی نفسه دارد که از نور سرچشمه میگیرد.
جمعبندی بخش نخست
این بخش، با تأکید بر نفی وجود لا فی نفسه، بنیان وحدت توحیدی هستی را استوار ساخت. همه مراتب وجود، از هویلا تا تعینات ظهوری، فی نفسهاند و بالحق موجود. این دیدگاه، نه تنها دوگانگی میان حق و خلق را نفی میکند، بلکه بر نفسداری همه موجودات تأکید دارد.
بخش دوم: وجود حرفی و مسأله تبدیلپذیری
وجود حرفی در فلسفه اسلامی
وجود حرفی (رابط)، مفهومی است که در درسگفتارهای پیشین بررسی شده و در بدایهالحکمه علامه طباطبایی، بهصورت خلاصه و سلیس تبیین گردیده است. استاد فرزانه، با اشاره به این منبع، وجود حرفی را بهعنوان وجودی وابسته معرفی میکنند که در نسبت با حق، رابط است و در نسبت با خود، مستقل (نفسی).
درنگ: وجود حرفی، در نسبت با حق رابط است و در نسبت با خود مستقل (جوهري یا عرضي). این دوگانگی نسبی، به نگرش ناظر وابسته است. |
این مفهوم، چونان پلی است که حق و خلق را به هم متصل میکند، اما این پل خود، وجودی فی نفسه دارد که از حق سرچشمه میگیرد.
امکان تبدیلپذیری وجود رابط و مستقل
یکی از پرسشهای بنیادین این درسگفتار، امکان تبدیل وجود حرفی (رابط) به وجود اسمي (مستقل) است. استاد فرزانه، با استناد به بدایهالحکمه (مرحله سوم، فصل دوم، صفحه ۳۳)، نقل میکنند که علامه طباطبایی اختلاف میان وجود رابط و مستقل را غیرنوعي میدانند و تبدیلپذیری آنها را ممکن میشمارند.
درنگ: اختلاف میان وجود رابط و مستقل نوعي نیست؛ بنابراین، وجود رابط میتواند به وجود مستقل تبدیل شود و بالعکس. |
این امکان، چونان جویباری است که از سرچشمهای واحد جاری میشود و در مسیر خود، گاه آرام و گاه خروشان، اما همواره یکی است.
نقد دیدگاه ملاصدرا
استاد فرزانه، دیدگاه ملاصدرا در اسفار اربعه را مورد نقد قرار میدهند که همه عالم، نسبت به حق رابط و نسبت به خود مستقل است. این دوگانگی، به نگرش ناظر وابسته است و نه به حقیقت هستی. فیلسوف، چونان ناظری محترم، باید از دخالت ذهنیت خود پرهیز کند و حقیقت عینی هستی را بکاود.
به تعبیر استاد، هستی مانند بوقلمونی نیست که با تغییر نگرش، رنگ عوض کند. این نقد، چونان شمشیری تیز، خلط میان ناظر و منظورالیه را میشکافد.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تبیین وجود حرفی و امکان تبدیلپذیری آن به وجود مستقل، بر نفی اختلاف نوعي میان این دو تأکید کرد. نقد دیدگاه ملاصدرا، ضرورت جدایی ناظر از منظورالیه را آشکار ساخت و بر عینیت فلسفی پای فشرد.
بخش سوم: نقد تقسیمبندیهای سنتی و نفی ابهام در هستی
نقد تقسیم وجود به فی نفسه و فی غیره
استاد فرزانه، تقسیم سنتی وجود به فی نفسه و فی غیره را نادرست میدانند و پیشنهاد میکنند که باید به فی نفسه و لا فی نفسه تقسیم شود، اما لا فی نفسه وجود ندارد. این دیدگاه، چونان نسیمی خنک، ابهامات سنتی را کنار میزند.
درنگ: تقسیم وجود به فی نفسه و فی غیره نادرست است؛ باید به فی نفسه و لا فی نفسه باشد، اما لا فی نفسه در هستی وجود ندارد. |
این اصلاح، مانند بازسازی بنایی کهن، ساختار فلسفی را استوارتر میسازد.
نفی ابهام عینی در هستی
هستی، ذاتاً مبهم نیست؛ ابهام، به ذهن ناظر مربوط است. استاد فرزانه تأکید دارند که وجود مبهم در خارج وجود ندارد و هرگونه ابهام، از دخالت ذهنیت ناظر سرچشمه میگیرد.
درنگ: هستی ذاتاً مبهم نیست؛ ابهام، به ذهن ناظر مربوط است و وجود خارجی، یا رابط است یا مستقل. |
این دیدگاه، چونان آیینهای صیقلی، حقیقت عینی هستی را بازتاب میدهد.
نفی دوگانگی و بوقلمونصفتی عالم
عالم، مانند بوقلمونی نیست که با تغییر نگرش، رابط یا مستقل شود. هستی، حقیقتی واحد است که بالحق موجود است و نه لا فی نفسه. این تأکید، چونان ستونی استوار، وحدت توحیدی را پاس میدارد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد تقسیمبندیهای سنتی و نفی ابهام عینی، بر وحدت توحیدی هستی تأکید کرد. اصلاح تقسیم وجود و نفی دوگانگی، راه را برای فهم عمیقتر حقیقت هموار ساخت.
بخش چهارم: وجود رابط در منطق و فلسفه
وجود رابط در قضایا
در منطق، قضایای موجبه و مرکبه رابط دارند، اما قضایای سالبه و بسیطه بهظاهر فاقد رابطاند. استاد فرزانه، با استناد به اسفار (جلد اول، صفحه ۳۶۵)، نقل میکنند که قدما نسبت حکمیه را در هر قضیه (موجبه یا سالبه) ثبوتی میدانستند.
درنگ: قدما معتقد بودند نسبت حکمیه در هر قضیه (موجبه یا سالبه) ثبوتی است و سالبه، رفع نسبت ایجابی است. |
این دیدگاه، مانند رشتهای است که موضوع و محمول را در قضیه به هم میپیوندد.
نقد دیدگاه قدما
استاد فرزانه، با نقد دیدگاه قدما، تأکید دارند که در قضیه سالبه، یا ربط سلبی داریم یا سلب و ربط. در هر دو حالت، رابط حفظ میشود و تفاوت بنیادین میان موجبه و سالبه وجود ندارد.
درنگ: در قضیه سالبه، رابط حفظ میشود؛ تفاوت موجبه و سالبه در محمول (قائم یا قائم نیست) است، نه در ماهیت حمل. |
این نقد، مانند باز کردن گرهی کور، وحدت ذهنی قضایا را آشکار میسازد.
مثال زید قائم
در قضیه «زید قائم»، قائم حمل میشود؛ در «زید قائم نیست»، قائم نیست حمل میشود. این مثال، نشاندهنده وحدت حمل در موجبه و سالبه است و نیازی به مجاز ندارد.
مانند گردویی که پوست آن جدا میشود، اما مغز آن باقی میماند، قضیه سالبه نیز محمول خود (قائم نیست) را حمل میکند.
نفی مجاز در قضیه سالبه
استاد فرزانه، با رد تفسیر سنتی، تأکید دارند که قضیه سالبه حمل واقعی دارد و نیازی به مجاز نیست. این دیدگاه، مانند روشنی روز، تحریفات ذهنی را کنار میزند.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با بررسی وجود رابط در قضایا و نقد دیدگاه قدما، بر وحدت ذهنی موجبه و سالبه تأکید کرد. نفی مجاز و حفظ ساختار اصیل قضیه، راه را برای فهم دقیقتر منطق و فلسفه گشود.
سخن پایانی: وحدت توحیدی و نفی ابهام در هستی
هستی، چونان دریایی بیکران، حقیقتی واحد است که در همه مراتب خود فی نفسه و بالحق موجود است. این نوشتار، با کاوش در اقسام وجود و امکان تبدیلپذیری آنها، نشان داد که وجود لا فی نفسه در عالم راه ندارد و همه مراتب، از هویلا تا تعینات ظهوری، نفسدارند. نقد دیدگاههای سنتی، بهویژه آرای ملاصدرا و علامه طباطبایی، بر ضرورت جدایی ناظر از منظورالیه تأکید کرد و ابهام را به ذهن ناظر نسبت داد، نه به حقیقت هستی.
در منطق، قضایای موجبه و سالبه، هر دو حمل واقعی دارند و تفاوت آنها در محمول است، نه در ماهیت حمل. این دیدگاه، مانند ستارهای درخشان، راه را برای فهم وحدت ذهنی و عینی هستی روشن ساخت. فیلسوف، چونان ناظری محترم، باید حقیقت عالم را بیطرفانه بکاود و از بازی با مراتب وجود پرهیز کند.
این نوشتار، با دعوت به تأمل عمیق، بر ضرورت بازنگری در مفاهیم سنتی و کشف حقیقت توحیدی هستی تأکید دارد. باشد که این کاوش، چونان مشعلی فروزان، راه را برای جویندگان حقیقت روشن سازد.
با نظارت صادق خادمی |