در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 642

متن درس





جعل و اخلاق گفت‌وگو: بازاندیشی در فلسفه اسلامی

جعل و اخلاق گفت‌وگو: بازاندیشی در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۴۲)

دیباچه

در گستره بی‌کران فلسفه اسلامی، مفاهیم جعل و اخلاق گفت‌وگو به مثابه دو ستاره درخشان، راهنمای پژوهشگران در مسیر فهم حقیقت هستی و تعاملات انسانی‌اند. درس‌گفتار شماره ۶۴۲ استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تمرکز بر این دو مفهوم بنیادین، دریچه‌ای نو به سوی بازتعریف جعل به‌عنوان ظهورات سیستمی و غیرمداخله‌گرایانه در نظام خلقت می‌گشاید و همزمان، با نگاهی نقادانه به رفتارهای عامیانه و عصبیت در مواجهه با دیدگاه‌های مخالف، بر ضرورت پرورش فرهنگ گفت‌وگوی علمی و اخلاقی تأکید می‌ورزد. این نوشتار، با الهام از استنادات دینی نظیر توحید مفضل و رفتار حکیمانه امام صادق (ع)، به تبیین تفاوت میان رویکردهای عامیانه و حکمی در گفت‌وگو دعوت می‌کند. متن حاضر، با حفظ تمامی جزئیات درس‌گفتار، به زبانی فصیح، علمی و متین نگاشته شده تا چون رودی زلال، معارف فلسفی را به سوی دریای حقیقت هدایت کند.

بخش نخست: بازتعریف مفهوم جعل در فلسفه اسلامی

جعل: ظهورات سیستمی در نظام خلقت

استاد فرزانه در درس‌گفتار خویش، جعل را نه به معنای دخالت دستی یا مهر زدن بر نظام آفرینش، بلکه به مثابه ظهورات سیستمی و خودجوش در سیر سنت‌مند هستی بازتعریف می‌کنند. این دیدگاه، که ریشه در حکمت متعالیه دارد، جعل را از تصورات عامیانه‌ای چون ساخت مادی یا مداخله مستقیم به سوی فهمی متعالی‌تر سوق می‌دهد. جعل، در این نگرش، چون جریانی است که در بستر نظام‌مند خلقت، بدون نیاز به دخالت‌های خارجی، به ظهور می‌رسد.

درنگ: جعل، ظهورات سیستمی و خودجوش در نظام خلقت است، نه مداخله دستی یا مهر زدن بر آفرینش.

نفی مداخله خالق و مخلوق

استاد تأکید دارند که نه خالق و نه مخلوق، به‌سان عاملی خارجی، در چرخه نظام‌مند طبیعت مداخله نمی‌کنند. این نگرش، به خودبسندگی و هماهنگی ذاتی نظام هستی اشاره دارد و تصورات عامیانه‌ای را که خلقت را به مداخلات آنی و غیرسیستماتیک نسبت می‌دهند، نفی می‌کند. نظام خلقت، چون ساعتی دقیق، با نظمی ذاتی و بدون نیاز به دخالت‌های بیرونی، به سیر خود ادامه می‌دهد.

نقد دعای عامیانه و نظام‌مندی اجابت

در ادامه، استاد به نقد تصورات عامیانه از دعا می‌پردازند و خاطرنشان می‌سازند که دعا، نظام خلقت را به‌صورت آنی و دفعی تغییر نمی‌دهد. اجابت دعا، در نظام الهی، سیستمی و تدریجی است. به تعبیر استاد، نطفه اجابت دعا ممکن است سده‌ها پیش ریخته شده باشد و چکیدن آن به‌تدریج در بستر نظام خلقت رخ می‌دهد. این دیدگاه، دعا را نه به‌سان کلیدی جادویی برای تغییر فوری نظام هستی، بلکه به‌عنوان جریانی همسو با سنن الهی معرفی می‌کند.

درنگ: اجابت دعا در نظام الهی، سیستمی و تدریجی است و نطفه آن ممکن است سده‌ها پیش ریخته شده باشد.

استناد به توحید مفضل

استاد فرزانه به توحید مفضل، اثر گران‌سنگ منسوب به امام صادق (ع)، ارجاع می‌دهند که نظام‌مندی خلقت را با دقتی حکیمانه تبیین کرده است. این اثر، به‌عنوان سندی دینی، بر خودبسندگی و هماهنگی نظام هستی تأکید دارد و از تصورات مداخله‌گرایانه در آفرینش فاصله می‌گیرد. توحید مفضل، چون مشعلی است که تاریکی‌های تصورات عامیانه را می‌زداید و راه را برای فهمی عمیق‌تر از خلقت هموار می‌سازد.

نقد معجزه عامیانه

استاد با نقد تصورات عامیانه از معجزه، تأکید می‌کنند که معجزه نیز در چارچوب نظام خلقت رخ می‌دهد و نه به‌سان عاملی که چرخ طبیعت را مختل کند. حتی معجزات، که به ظاهر دفعی به نظر می‌رسند، در بستر نظام‌مند و تدریجی خلقت جای دارند. این دیدگاه، معجزه را از قلمرو داستان‌های من‌درآوردی و غیراصیل خارج ساخته و آن را به‌عنوان جلوه‌ای از نظم الهی معرفی می‌کند.

نقد داستان‌های عامیانه

استاد به داستان‌هایی چون ماجرای «حاج رضا در تلویزیون» اشاره می‌کنند که به دلیل فقدان اصالت و ریشه‌های معرفتی، نمی‌توانند مبنای فهم فلسفی یا دینی قرار گیرند. این داستان‌ها، که اغلب در فرهنگ عامه رواج دارند، از منظر استاد، فاقد بنیان‌های استدلالی‌اند و باید با نگاهی نقادانه مورد بررسی قرار گیرند تا از تأثیرگذاری منفی آن‌ها بر فهم دینی جلوگیری شود.

بخش دوم: اخلاق گفت‌وگو در فلسفه اسلامی

ضرورت فرهنگ گفت‌وگوی علمی

استاد فرزانه بر ضرورت پرورش فرهنگ گفت‌وگوی علمی و اخلاقی تأکید دارند تا جامعه‌ای پویا، باز و پیشرو در تبادل افکار شکل گیرد. این فرهنگ، چون بستری است که اندیشه‌های نوین در آن شکوفا می‌شوند و بدون آن، ابزارهای مدرن، نظیر کامپیوتر یا موبایل، نمی‌توانند به‌درستی به کار گرفته شوند. استاد با تمثیلی روشن، به شستن پنکه با شلنگ اشاره می‌کنند که نشانه‌ای از فقدان فرهنگ استفاده از ابزار است و ضرورت آمادگی فرهنگی برای بهره‌مندی از علم و فناوری را گوشزد می‌کنند.

درنگ: بهره‌مندی از ابزارهای مدرن و تبادل افکار، نیازمند پرورش فرهنگ گفت‌وگوی علمی و اخلاقی است.

نقد عصبیت و عدم تحمل مخالف

استاد با نگاهی نقادانه به عصبیت و عدم تحمل مخالف در برخی جوامع اسلامی می‌نگرند و تأکید دارند که این رفتارها، نه ریشه در دین، بلکه ناشی از ضعف‌های فردی و فرهنگی‌اند. این عصبیت، چون ابری تاریک، مانع تابش نور معرفت و گفت‌وگوی علمی می‌شود و باید با پرورش فرهنگ تحمل و منطق، جای خود را به گفت‌وگویی حکیمانه دهد.

شاهد توحید مفضل: الگوی اخلاق گفت‌وگو

استاد به ماجرای توحید مفضل ارجاع می‌دهند که رفتار امام صادق (ع)، مفضل و ابن ابی‌العوجاء را به تصویر می‌کشد. این روایت، به‌سان آینه‌ای است که تفاوت میان اخلاق حکیمانه و رفتار عامیانه را بازمی‌تاباند. مفضل، با ورود به مسجد پیامبر (ص)، در اندیشه عظمت و فضایل آن حضرت بود، در حالی که ابن ابی‌العوجاء، با شاگردانش، به گفت‌وگو درباره همان عظمت مشغول بود، اما با نگاهی متفاوت که خدا و وحی را انکار می‌کرد.

دیدگاه ابن ابی‌العوجاء: واقعیت و حقیقت

ابن ابی‌العوجاء، پیامبر اکرم (ص) را فیلسوفی بزرگ می‌دانست که با معجزات، عقل‌ها را متحیر ساخت و نامش در کنار ناموس الهی در همه بلاد منتشر شد. بااین‌حال، او خلقت را به اهمال و بدون مدبر نسبت داد و اشیاء را خودجوش و فاقد سامان‌دهنده دانست. این دیدگاه، که واقعیت عظمت پیامبر (ص) را می‌پذیرد اما حقیقت الهی را انکار می‌کند، به تمایز میان واقعیت و حقیقت در فلسفه او اشاره دارد.

درنگ: ابن ابی‌العوجاء، واقعیت عظمت پیامبر (ص) را پذیرفت، اما حقیقت الهی را انکار کرد، که نشان‌دهنده تمایز میان واقعیت و حقیقت در فلسفه اوست.

واکنش مفضل: عصبیت به جای استدلال

مفضل، در مواجهه با سخنان ابن ابی‌العوجاء، نتوانست خشم خود را کنترل کند و او را «عدو الله» خواند. استاد فرزانه این واکنش را نقد می‌کنند و تأکید دارند که مفضل می‌توانست با استدلال، به اثبات خلقت احسن تقویم بپردازد، اما عصبیت او اثرگذاری استدلالش را زایل ساخت. مفضل، هرچند دانشمند بود و از آثار صنع الهی سخن گفت، اما خشم و فحاشی‌اش، گفت‌وگو را به ورطه عصبیت کشاند.

پاسخ ابن ابی‌العوجاء: دعوت به گفت‌وگوی علمی

ابن ابی‌العوجاء، با متانت، مفضل را «یا هذا» خطاب کرد و از او خواست که یا با استدلال گفت‌وگو کند یا سکوت اختیار نماید. او با اشاره به رفتار امام صادق (ع)، که با حلم و استدلال کوتاه پاسخ می‌داد، به تفاوت میان عصبیت مفضل و حکمت امام اشاره کرد. این پاسخ، چون مشعلی است که راه گفت‌وگوی علمی و اخلاقی را روشن می‌سازد.

اخلاق حکیمانه امام صادق (ع)

استاد فرزانه رفتار امام صادق (ع) را به‌عنوان الگویی بی‌بدیل در گفت‌وگو معرفی می‌کنند. امام، با حلم، متانت و استدلال کوتاه، سخنان مخالفان را می‌شنیدند و بدون فحاشی یا تندخویی، حجت آن‌ها را باطل می‌کردند. این رفتار، که ابن ابی‌العوجاء را وادار به خروج محترمانه از مسجد می‌کرد، نشان‌دهنده کمال اخلاقی و قدرت استدلالی امام است.

درنگ: امام صادق (ع) با حلم، استدلال کوتاه و تحمل، الگویی بی‌بدیل برای گفت‌وگوی علمی و اخلاقی ارائه کردند.

نقد رفتار مفضل: غیض به جای غیرت

استاد، غیض مفضل را نه غیرت دینی، بلکه نشانه ضعف فردی می‌دانند. در حالی که امام صادق (ع) با اطمینان و قوت، از تذلذل در برابر مخالفان پرهیز می‌کردند، مفضل با عصبیت، از گفت‌وگوی منطقی بازماند. این نقد، چون آینه‌ای است که ضعف‌های فردی را در برابر حکمت اولیا آشکار می‌سازد.

تأثیر ابن ابی‌العوجاء بر توحید مفضل

استاد فرزانه خاطرنشان می‌سازند که گفت‌وگوی ابن ابی‌العوجاء با مفضل و امام صادق (ع)، به نگارش توحید مفضل انجامید. این اثر، که از دل مواجهه با یک مخالف عقیدتی زاده شد، نشان‌دهنده نقش مخالفان در پویایی فکری و تولید آثار علمی است. ابن ابی‌العوجاء، هرچند خدا را نفی کرد، اما با طرح دیدگاه‌هایش، به خلق اثری ماندگار کمک کرد.

بخش سوم: نقد رفتارهای عامیانه و دعوت به اخلاق حکمی

نقد اتهامات بی‌اساس

استاد به نمونه‌هایی از رفتارهای عامیانه در تاریخ، نظیر اتهامات بی‌اساس در نجف درباره سیدی یا اجتهاد افراد، اشاره می‌کنند. این اتهامات، که اغلب ریشه در عصبیت و دعواهای شخصی دارند، نشانه‌ای از فقدان فرهنگ گفت‌وگوی علمی‌اند. استاد تأکید دارند که چنین رفتارهایی، چون خاشاکی بر مسیر معرفت، مانع رشد علمی و اخلاقی جامعه می‌شوند.

مثال درویشان و فتوای نجاست

استاد با تمثیلی از ماجرای درویشان در گناباد، به فتوای غیرمنطقی نجاست مهرهای مسجد اشاره می‌کنند که به دلیل ترس از نفوذ درویشان صادر شد. این فتوا، که با هو و جنجال همراه بود، نشانه ضعف در برابر منطق و استدلال است و به جای گفت‌وگوی علمی، به اتهامات بی‌اساس متوسل شد.

درنگ: اتهامات بی‌اساس و فتواهای غیرمنطقی، نشانه ضعف در برابر منطق و فقدان فرهنگ گفت‌وگوی علمی است.

نقد هو و جنجال

استاد هو و جنجال را نشانه‌ای از عصبیت و ناتوانی در گفت‌وگوی منطقی می‌دانند. این رفتارها، که در برخی محافل علمی و دینی دیده می‌شود، مانع تبلور اندیشه و پیشرفت جامعه است. استاد با تمثیلی از نجف، به اتهامات بی‌سند درباره سیدی یا اجتهاد افراد اشاره می‌کنند که ریشه در اوباش‌گری و عصبیت دارد، نه در غیرت حکمی.

نقد رفتار جامعه اسلامی

استاد فرزانه رفتارهایی نظیر عصبیت مفضل و اتهامات بی‌اساس در جامعه را مانع رشد علمی و اخلاقی می‌دانند. این رفتارها، که از ضعف‌های فردی نشأت می‌گیرند، به دین نسبت داده نمی‌شوند، بلکه باید با پرورش فرهنگ گفت‌وگوی علمی و اخلاقی اصلاح گردند.

بخش چهارم: آیات قرآنی و الگوهای اخلاقی

آیه کاظمین الغیظ

استاد به آیه شریفه «وَالْکَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ» (آل عمران: ۱۳۴) [مطلب حذف شد] خشم خود را فرومی‌برند و از مردم درمی‌گذرند». این آیه، چون مشعلی است که راه کنترل غضب و عفو در مواجهه با مخالفان را روشن می‌سازد و الگویی قرآنی برای اخلاق گفت‌وگو ارائه می‌دهد.

آیه اسوه حسنه

استاد همچنین به آیه شریفه «لَکُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب: ۲۱) [مطلب حذف شد] رسول خدا سرمشقی نیکوست». این آیه، پیامبر اکرم (ص) را به‌عنوان الگویی بی‌بدیل برای گفت‌وگو و رفتار اخلاقی معرفی می‌کند و جامعه اسلامی را به پیروی از این الگو دعوت می‌نماید.

درنگ: آیات قرآنی، با دعوت به کنترل غضب و الگوگیری از پیامبر (ص)، راهنمای اخلاق گفت‌وگوی حکیمانه‌اند.

ضرورت تلفیق علم و حلم

استاد تأکید دارند که علم بدون حلم، ارزش خود را از دست می‌دهد. علم، چون آشی است که بدون ظرف مناسب، کارایی ندارد. حلم، وسعت نظر و اخلاق، ظرف‌هایی‌اند که علم را به ابزاری مؤثر برای پیشرفت جامعه تبدیل می‌کنند. این دیدگاه، به ضرورت تلفیق علم و اخلاق در فلسفه اسلامی اشاره دارد.

بخش پنجم: نقد محدودیت‌های معرفتی و دعوت به پالایش ادراک

ضعف معرفتی ابن ابی‌العوجاء

استاد فرزانه، ضعف ابن ابی‌العوجاء را در ناتوانی او از درک نظام‌مندی هستی می‌دانند. او، هرچند واقعیت عظمت پیامبر (ص) و امام صادق (ع) را پذیرفت، اما به دلیل محدودیت‌های معرفتی، حقیقت الهی را ندید. این نقد، به محدودیت‌های مادی‌گرایی در فلسفه اشاره دارد و بر ضرورت پالایش ادراک برای درک حقیقت تأکید می‌ورزد.

تفاوت دیدن و درک

استاد با تمثیلی از مرده‌شور قبرستان، که جز استخوان چیزی ندید، به تفاوت میان دیدن واقعیت و درک حقیقت اشاره می‌کنند. در همان قبرستان که یکی جز استخوان ندید، دیگری گنج‌های معرفتی را مشاهده کرد. این تمثیل، چون آینه‌ای است که محدودیت‌های ادراکی انسان را بازمی‌تاباند و بر ضرورت پالایش چشم دل برای دیدن حقیقت تأکید می‌کند.

درنگ: دیدن واقعیت، لزوماً به درک حقیقت منجر نمی‌شود؛ پالایش ادراک، کلید فهم حقیقت است.

نقد اجبار در پذیرش حقیقت

استاد تأکید دارند که اجبار در پذیرش حقیقت، بی‌فایده است. برخی، به دلیل محدودیت‌های ذاتی یا معرفتی، ممکن است حقیقت را نپذیرند. این دیدگاه، به آزادی عقیده و ضرورت گفت‌وگوی آزاد دعوت می‌کند و بر این باور است که حقیقت، چون گنجی است که تنها با چشم دل دیده می‌شود، نه با اجبار و زور.

بخش ششم: توصیه‌های عملی و جمع‌بندی

توصیه به گفت‌وگوی منطقی

استاد فرزانه، جامعه اسلامی را به گفت‌وگوی منطقی و بدون عصبیت دعوت می‌کنند. فحاشی، نظیر «عدو الله»، استدلال را بی‌ارزش می‌کند و مانع رشد علمی می‌شود. گفت‌وگو، چون پلی است که اندیشه‌ها را به سوی حقیقت می‌رساند، مشروط بر آنکه با منطق و ادب همراه باشد.

آموزش توحید مفضل در دانشگاه‌ها

استاد پیشنهاد می‌کنند که توحید مفضل به‌عنوان منبعی برای آموزش اخلاق گفت‌وگو در دانشگاه‌ها تدریس شود. این اثر، که ریشه در مواجهه حکیمانه امام صادق (ع) با مخالفان دارد، می‌تواند فرهنگ گفت‌وگوی علمی را نهادینه سازد و راه را برای پیشرفت جامعه اسلامی هموار کند.

تبرئه دین از خطاهای فردی

استاد تأکید دارند که خطاهای افراد، نظیر عصبیت مفضل، نباید به دین نسبت داده شود. دین، چون دریایی وسیع، از این خطاها مبراست و باید با تفکیک رفتارهای فردی از اصول دینی، وسعت و عظمت آن را به نمایش گذاشت.

درنگ: خطاهای فردی، نظیر عصبیت، نباید به دین نسبت داده شود؛ دین، وسیع و مبرا از این ضعف‌هاست.

دعای پایانی

درس‌گفتار با دعای «اللهم صل على محمد و آل محمد» به پایان می‌رسد، که پیوند عمیق فلسفه اسلامی با سنت دینی را نشان می‌دهد. این دعا، چون ختامی است که معرفت فلسفی را به نور ایمان مزین می‌سازد.

جمع‌بندی

درس‌گفتار شماره ۶۴۲، با بازتعریف جعل به‌عنوان ظهورات سیستمی و نقد رفتارهای عامیانه در گفت‌وگو، گامی بلند در راستای بازسازی فلسفه اسلامی و اخلاق اجتماعی برمی‌دارد. تأکید بر نظام‌مندی خلقت، نقد عصبیت و دعوت به الگوگیری از اخلاق حکیمانه امام صادق (ع)، این بحث را به منبعی غنی برای پژوهش‌های فلسفی و اجتماعی تبدیل کرده است. استناد به آیات قرآنی، نظیر «وَالْکَاظِمِينَ الْغَيْظَ» و «لَکُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»، و همچنین توحید مفضل، راه را برای فهمی عمیق‌تر از اخلاق گفت‌وگو هموار می‌سازد. این نوشتار، چون پلی است که از چشمه‌های حکمت سنتی به سوی اقیانوس معرفت نوین امتداد می‌یابد و جامعه اسلامی را به سوی پویایی علمی و اخلاقی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی