در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 647

متن درس




هستی‌شناسی خلقت و نقد مفهوم جعل در فلسفه اسلامی

هستی‌شناسی خلقت و نقد مفهوم جعل در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۴۷)

دیباچه

جهان فلسفه اسلامی، چونان اقیانوسی ژرف، اندیشمندان را به سوی تأمل در چیستی خلقت و نحوه ظهور عالم فرا می‌خواند. درس‌گفتار شماره ۶۴۷ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با رویکردی انتقادی و نوآورانه، به بررسی یکی از بنیادین‌ترین مسائل هستی‌شناسی، یعنی نحوه خلقت و ظهور عالم، می‌پردازد. این درس‌گفتار، با نگاهی عمیق به مفهوم جعل در فلسفه سنتی، این مفهوم را به چالش کشیده و خلقت را به مثابه فرایندی ظهوری، تعینی و غیرجعلی بازتعریف می‌کند. استاد، با بهره‌گیری از آرای عرفانی ابن‌عربی، استناد به آیات قرآن کریم و نقد رویکردهای تقلیدی حوزه‌های علمی، مسیری نو برای فهم حقیقت خلقت هموار می‌سازند.

بخش نخست: چیستی خلقت و نقد مفهوم جعل در فلسفه سنتی

پرسش از چیستی خلقت و فاعلیت عالم

پرسش بنیادین درس‌گفتار، چیستی وجود عالم و نحوه خلقت آن است. استاد فرزانه، با طرح این پرسش که فاعلیت عالم در ظرف ظهور فعل چگونه است، به نقش عالم به مثابه مظهر فعل الهی توجه می‌کنند. این پرسش، به عمق هستی‌شناسی فلسفه اسلامی راه می‌برد و از اندیشمند می‌طلبد تا فراتر از مفاهیم صوری، به حقیقت پویای خلقت نظر افکند. عالم، چونان آیینه‌ای است که فعل الهی در آن متجلی می‌شود، اما کیفیت این تجلی و نحوه ظهور آن، پرسشی است که فلسفه سنتی کمتر بدان پرداخته است.

درنگ: پرسش از چیستی خلقت و فاعلیت عالم، دعوتی است به تأمل در حقیقت ظهور و نقش عالم به مثابه مظهر فعل الهی.

نقد رویکرد تقلیدی فلسفه سنتی

استاد، با نگاهی نقادانه، فلسفه سنتی را به دلیل تمرکز بر جدال‌های لفظی مورد انتقاد قرار می‌دهند. فلاسفه، به جای کاوش در نحوه خلقت، به منازعات بی‌ثمر بر سر متعلق جعل (ماهیت، وجود یا اتصاف) مشغول شده‌اند. این جدال‌ها، چونان کشمکشی بی‌حاصل بر سر کیفی است که محتوای آن جعلی و بی‌ارزش است. استاد، با تمثیلی بدیع، فلاسفه را به کسانی تشبیه می‌کنند که کیفی را به دست گرفته و بی‌آنکه به محتوای آن توجه کنند، تنها به کشیدن آن از یکدیگر مشغول‌اند. این تشبیه، نه تنها به بی‌ثمری این منازعات اشاره دارد، بلکه ضرورت بازنگری در رویکردهای فلسفی را گوشزد می‌کند.

درنگ: جدال‌های لفظی بر سر متعلق جعل، فلسفه را از کاوش در حقیقت خلقت باز داشته و به تقلید از مفاهیم کهن محدود کرده است.

مفهوم جعل و محدودیت‌های آن

استاد، با استناد به اسفار اربعه ملاصدرا (جلد اول، صفحه ۲۱۳، سطر ۱۱)، به تعریف جعل در فلسفه صدرایی اشاره می‌کنند: جعل به انسان تعلق گرفته و وجود و اتصاف را در بر می‌گیرد. با این حال، این تعریف را به چالش می‌کشند و می‌پرسند: چگونه جعل می‌تواند حقیقت خلقت را تبیین کند؟ ماهیت، به دلیل استغنای ذاتی، جعل‌پذیر نیست، چراکه ضعف وجودی آن مانع از پذیرش جعل می‌شود. در مقابل، وجود، به دلیل شدت و ضعف، قابلیت جعل‌پذیری دارد، اما نحوه صدور آن همچنان مبهم است. استاد، با اشاره به صفحه ۲۶۳ اسفار، تأکید می‌کنند که اثر فاعل، نحوی از وجود است، نه ماهیت، و این دیدگاه، به اصالت وجود در فلسفه صدرایی اشاره دارد.

تمثیل کیف جعلی

استاد، با تمثیلی شاعرانه، جدال‌های فلسفی را به کشمکشی بر سر کیفی جعلی تشبیه می‌کنند که محتوای آن بی‌ارزش است. این تمثیل، نه تنها به بی‌ثمری این منازعات اشاره دارد، بلکه به ضرورت تمرکز بر کیفیت و هویت خلقت دعوت می‌کند. خلقت، فرایندی نیست که در قفس مفاهیم جعل محصور شود؛ بلکه جریانی است ظهوری و تعینی که از قیود لفظی آزاد است.

درنگ: خلقت، فرایندی ظهوری و تعینی است، نه جعلی؛ جدال بر سر متعلق جعل، فلسفه را از حقیقت خلقت دور ساخته است.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با طرح پرسش از چیستی خلقت و فاعلیت عالم، به نقد رویکردهای تقلیدی فلسفه سنتی پرداخت. استاد، با تمثیلات بدیع و استناد به اسفار، جعل را مفهومی محدود دانستند که قادر به تبیین حقیقت خلقت نیست. ماهیت، به دلیل ضعف وجودی، جعل‌پذیر نیست، و وجود، هرچند جعل‌پذیر است، اما نحوه صدور آن همچنان مبهم باقی مانده است. این تأملات، دعوتی است به رهایی از جدال‌های لفظی و تمرکز بر کیفیت ظهور عالم.

بخش دوم: خلقت به مثابه ظهور و شکوفایی

خلقت، شکوفایی و گشایش

استاد، خلقت را به شکوفایی گلی در سحرگاه تشبیه می‌کنند که آیا تدریجی است یا دفعی؟ این پرسش، به پیچیدگی فرایند خلقت اشاره دارد. برای فهم خلقت، باید با دقتی تجربی، مانند مشاهده شکفتن گل، به نحوه ظهور عالم نگریست. خلقت، نه جعلی و مقطعی، بلکه ظهوری و تعینی است که در هر لحظه، حقیقت الهی را متجلی می‌سازد. استاد، با استناد به قرآن کریم، به آیه مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ [مطلب حذف شد] : «ما در این کتاب از هیچ چیز فروگذار نکردیم») اشاره می‌کنند که به جامعیت و نظام‌مندی خلقت دلالت دارد.

درنگ: خلقت، چونان شکوفایی گل، فرایندی ظهوری و تعینی است که در هر لحظه، حقیقت الهی را متجلی می‌سازد.

نقد عبارات فلسفی و رویکردهای تقلیدی

استاد، عبارات فلسفی را به دلیل تمرکز بر جعل و غفلت از نحوه خلقت مورد انتقاد قرار می‌دهند. فلاسفه، به جای کاوش در فرایند خلقت، به جدال بر سر متعلق جعل مشغول شده‌اند. در صفحه ۲۱۷ اسفار، ملاصدرا حال جسم را در ماهیت، متقدم بر مبدأ متحرک می‌داند، و در صفحه ۳۹۶، مشاییان اثر جاعل را وجود معلول می‌دانند، اما این تعاریف، از تبیین نحوه صدور عاجزند. استاد، با تمثیلی زیبا، خلقت را به مخلوط شدن آب و خاک تشبیه می‌کنند که فرایندی طبیعی و غیرجعلی است. این تشبیه، به خودکار بودن نظام خلقت و رهایی آن از قیود جعل اشاره دارد.

نقد حوزه‌های علمیه و پیشنهاد آزمایشگاه فلسفی

استاد، حوزه‌های علمیه را به دلیل محدودیت به کتاب‌خوانی و غفلت از تجربه مورد نقد قرار می‌دهند. حوزه‌ها، به جای آزمایش خلقت، به جدال‌های لفظی مشغول‌اند. استاد، با پیشنهاد ایجاد آزمایشگاه فلسفی، بر ضرورت تجربه‌گرایی تأکید می‌کنند. خلقت، مانند مخلوط شدن آب و خاک، باید با دقت تجربی بررسی شود تا حقیقت آن آشکار گردد. این دیدگاه، به پیوند فلسفه و تجربه دعوت می‌کند و از رویکردهای صرفاً نظری فاصله می‌گیرد.

درنگ: حوزه‌های علمیه، با محدودیت به کتاب‌خوانی، از تجربه‌گرایی دور مانده‌اند؛ آزمایشگاه فلسفی، راهی است به سوی فهم حقیقت خلقت.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تأکید بر خلقت به مثابه فرایندی ظهوری و تعینی، به نقد عبارات فلسفی و رویکردهای تقلیدی پرداخت. خلقت، چونان شکوفایی گل، جریانی طبیعی و غیرجعلی است که از قیود جعل آزاد است. پیشنهاد آزمایشگاه فلسفی، دعوتی است به تجربه‌گرایی و رهایی از محدودیت‌های نظری. استناد به قرآن کریم، جامعیت و نظام‌مندی خلقت را نشان می‌دهد و راه را برای فهمی عمیق‌تر هموار می‌سازد.

بخش سوم: نقش انسان در خلقت و نقد آرای عرفانی

قدرت خلاق انسان

استاد، با استناد به فصوص الحکم ابن‌عربی (فص اسحاقی)، به قدرت خلاق انسان اشاره می‌کنند. خداوند انسان را چنان آفریده که قادر به ایجاد صور مجرده و مادی است. این ظرفیت، به دلیل سنخیت انسان با عالم ملکوت، امکان ابداع صور عقلی و کونی را فراهم می‌سازد. با این حال، برای خلق، انسان باید ادراک نحوه فعل داشته باشد. این دیدگاه، به پیوند معرفت و خلاقیت در عرفان نظری اشاره دارد.

درنگ: انسان، به دلیل سنخیت با ملکوت، قادر به خلق صور عقلی و کونی است، اما این خلق، فرع بر ادراک نحوه فعل است.

نقد آرای ابن‌عربی

استاد، دیدگاه ابن‌عربی مبنی بر اینکه مخلوق عارف با غفلت او معدوم می‌شود را نادرست می‌دانند. مخلوق عارف، مانند دیواری که بنا ساخته، حتی پس از مرگ او باقی می‌ماند. این نقد، به استقلال مخلوق از خالق انسانی اشاره دارد و نشان می‌دهد که خلقت انسان، در نظام هستی دوام می‌یابد. استاد، با تمثیلی زیبا، خلقت را به بنای دیواری تشبیه می‌کنند که پس از مرگ بنا پابرجاست.

نقد خالقیت انسان و اولویت خالقیت الهی

استاد تأکید می‌کنند که خالقیت انسان، فرع بر فهم خالقیت الهی است. پرسش اصلی، نحوه خلقت الهی و ظهور وجودات است. خلقت، مانند مخلوط شدن آب و خاک، فرایندی طبیعی و غیرجعلی است. این دیدگاه، به خودکار بودن نظام خلقت و رهایی آن از قیود جعل اشاره دارد. استاد، با استناد به دعای «یا دائم الفضل على البریة»، به خلقت خودکار و دائم‌الظهور اشاره می‌کنند.

درنگ: خالقیت انسان، فرع بر فهم خالقیت الهی است؛ خلقت، فرایندی خودکار و دائم‌الظهور است، نه جعلی.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با بررسی قدرت خلاق انسان و نقد آرای ابن‌عربی، به استقلال مخلوقات انسانی و اولویت فهم خالقیت الهی پرداخت. خلقت، فرایندی خودکار و ظهوری است که از قیود جعل آزاد است. انسان، به دلیل سنخیت با ملکوت، قادر به خلق است، اما این خلق، وابسته به ادراک نحوه فعل است. این تأملات، راه را برای فهمی عمیق‌تر از نظام خلقت هموار می‌سازد.

بخش چهارم: خلقت در قرآن کریم و نقد کرامات

خلقت در قرآن کریم

استاد، با استناد به قرآن کریم، خلقت را فرایندی اصیل و غیرجعلی می‌دانند. کلمه «یجعل» در قرآن، به ظهور و تعین اشاره دارد، نه جعل مصطلح. آیه مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ [مطلب حذف شد] : «ما در این کتاب از هیچ چیز فروگذار نکردیم») به جامعیت و نظام‌مندی خلقت اشاره دارد. استاد، با تأکید بر اینکه قرآن نحوه خلقت را با دقتی فنی و فوق‌فنی بیان می‌کند، به پیوند عرفان و فلسفه دعوت می‌کنند.

درنگ: قرآن کریم، خلقت را فرایندی اصیل، ظهوری و غیرجعلی می‌داند که با دقتی فنی و فوق‌فنی بیان شده است.

نقد داستان‌سرایی کرامات

استاد، با تمثیلی طنزآمیز، داستان‌های کرامات را به ماهی‌فروشی تشبیه می‌کنند که تور خلقت را نادیده می‌گیرد. عرفان، نباید به داستان‌سرایی کرامات محدود شود، بلکه باید به فهم حقیقت خلقت معطوف گردد. این نقد، به ضرورت عرفان عملی و رهایی از تمرکز بر کرامات اشاره دارد.

نظام خودکار خلقت

استاد، خلقت را سیستمی خودکار و سنت‌مند می‌دانند که بدون جعل عمل می‌کند. عالم، دائم‌الظهور است و چونان رودی خروشان، پیوسته در جریان است. این دیدگاه، به پویایی نظام خلقت و رهایی آن از قیود جعل اشاره دارد. استاد، با تمثیلی زیبا، خلقت را به رقصی هماهنگ تشبیه می‌کنند که ریتمی سنت‌مند دارد، مانند فال‌های نجومی که نظم عالم را نشان می‌دهند.

درنگ: خلقت، سیستمی خودکار و دائم‌الظهور است که با ریتمی سنت‌مند، از قیود جعل آزاد است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با استناد به قرآن کریم، خلقت را فرایندی اصیل و غیرجعلی دانست که با دقتی فنی بیان شده است. نقد داستان‌سرایی کرامات، به ضرورت عرفان عملی و فهم حقیقت خلقت دعوت می‌کند. خلقت، سیستمی خودکار و سنت‌مند است که در هر لحظه، حقیقت الهی را متجلی می‌سازد.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با بازنویسی درس‌گفتار شماره ۶۴۷ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی چیستی خلقت و نقد مفهوم جعل در فلسفه اسلامی پرداخت. خلقت، فرایندی ظهوری، تعینی و غیرجعلی است که از قیود جعل آزاد است. نقد فلسفه سنتی، حوزه‌های علمیه و آرای عرفانی ابن‌عربی، همراه با استناد به قرآن کریم و تمثیلات بدیع، این درس‌گفتار را به منبعی ارزشمند برای پژوهش‌های فلسفی و عرفانی تبدیل کرده است. پیشنهاد آزمایش آب و خاک، دعوتی است به تجربه‌گرایی و رهایی از محدودیت‌های نظری. خلقت، سیستمی خودکار و دائم‌الظهور است که در هر ذره، کل حقیقت را متجلی می‌سازد. این اثر، راه را برای تحقیقات آینده در هستی‌شناسی اسلامی و عرفان نظری هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی