متن درس
کاوشی در مسئله شر: بازخوانی فلسفی و عرفانی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۵۳)
بخش اول: درآمدی بر مسئله شر در فلسفه و عرفان اسلامی
مسئله شر، از دیرباز چونان گرهی کور در اندیشه بشری رخ نموده و پرسشهایی بنیادین را در برابر فیلسوفان، حکما و عرفا قرار داده است. آیا شر، امری مجعول است؟ آیا فعل پروردگار به شمار میآید؟ آیا شر، وجودی مستقل دارد یا صرفاً فقدان خیر است؟ این پرسشها، که ریشه در ژرفای تاریخ اندیشه دارند، از سپیدهدم خلقت تا کنون در میان اقوام و ملل گوناگون مورد تأمل بوده و در حوزههای علمیه معاصر نیز با شدت و حدت پیگیری شده است. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در این درسگفتار، با نگاهی نوآورانه و انتقادی، به بازخوانی این مسئله پرداخته و دیدگاههایی متمایز از سنتهای پیشین ارائه میدهند.
ریشههای تاریخی مسئله شر
مسئله شر، نهتنها در فلسفه اسلامی، بلکه در سنتهای فلسفی یونان باستان، بهویژه در آثار ارسطو و افلاطون، مورد توجه بوده است. این موضوع، از آغاز خلقت در میان طوایف و امتهای گوناگون مطرح شده و حتی در روزگار معاصر، در حوزههای علمیه، همچنان محور مباحثات عمیق فلسفی است. ارجاع به آرای ارسطو و افلاطون، که هنوز در مباحث فلسفی معاصر پایه و اساس بسیاری از گفتوگوهاست، نشاندهنده عمق و گستردگی این مسئله در تاریخ اندیشه است.
اهمیت مسئله شر در فهم خیر
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که تا مسئله شر بهدرستی حل نشود، فهم خیر نیز ناقص خواهد ماند. به تعبیر ابنسینا، «تعرف الأشیاء بأضدادها»؛ یعنی اشیاء با اضدادشان شناخته میشوند. خیر، بدون درک شر، و نور، بدون فهم ظلمت، قابل تصور نیست. این دیدگاه، که ریشه در فلسفه مشائی دارد، بر ضرورت شناخت تقابلها برای درک مفاهیم عمیق فلسفی تأکید میورزد.
درنگ: ضرورت شناخت اضداد
شناخت خیر، بدون فهم شر، ممکن نیست؛ چنانکه معرفت به نور، بدون درک ظلمت، ناقص است. این تقابل، بنیان معرفتی فلسفه اسلامی را تشکیل میدهد.
پیوند شر و معرفت الهی
استاد فرزانه قدسسره با بیانی عمیق اظهار میدارند که معرفت به خدا، بدون شناخت ابلیس و شیطان، کامل نمیشود. این دیدگاه، که ریشه در عرفان اسلامی دارد، شر را نهتنها بهعنوان مانعی در برابر خیر، بلکه بهعنوان عنصری ضروری برای فهم جامعیت صفات الهی معرفی میکند. خدا، بهعنوان خیر محض، در تقابل با شر معنا مییابد و این تقابل، دریچهای به سوی معرفت عمیقتر الهی میگشاید.
«قُلْ كُلٌّ مِّنْ عِندِ ٱللَّهِ» (قرآن کریم، [مطلب حذف شد] : «بگو همه از جانب خداست»)
جمعبندی بخش اول
این بخش، با طرح پرسشهای بنیادین درباره شر و خیر، زمینهساز ورود به بحثی عمیق و چندلایه است. مسئله شر، بهعنوان یکی از چالشهای اصلی فلسفه الهیات، از دیرباز مورد توجه بوده و در این درسگفتار، با نگاهی نو و انتقادی بازخوانی میشود. تأکید بر ضرورت شناخت اضداد و پیوند شر با معرفت الهی، این بخش را به شروعی تأملبرانگیز برای کاوشهای بعدی تبدیل میکند.
بخش دوم: زمینهسازی تصوری برای فهم شر
پیش از ورود به تصدیق فلسفی درباره شر، لازم است تصور صحیحی از آن شکل گیرد. استاد فرزانه قدسسره، با ژرفنگری، به بررسی دیدگاههای فلاسفه، حکما و عرفا درباره شر میپردازند و پرسشهایی بنیادین مطرح میکنند: شر چیست؟ خیر چیست؟ آیا شر، امری وجودی است یا صرفاً عدم خیر؟ این پرسشها، بهعنوان دروازهای برای ورود به بحث، زمینهساز تحلیلهای عمیقتر هستند.
دیدگاههای سنتی درباره شر
در سنت فلسفی و عرفانی اسلامی، شر بهگونههای مختلفی تعریف شده است. برخی فلاسفه، شر را بهعنوان عدم خیر، امری عرضی یا بالتبع، یا حتی خیر در لباسی دیگر معرفی کردهاند. در این دیدگاه، شر محض یا بالذات وجود ندارد و خیر، در عالم ناسوت، غالب است. این تعریف، ریشه در تلاش برای حفظ توحید و نفی شرک دارد، زیرا نسبت دادن شر به خدا، چالشهایی الهیاتی ایجاد میکند.
نفی شر بالذات و وجودی
فلاسفه اسلامی، از جمله ابنسینا و ملاصدرا، بر این باورند که شر، نه بالذات است و نه وجودی. آنان شر را بهعنوان فقدان خیر یا امری تبعی و عرضی تعریف میکنند و تأکید دارند که خدا، شر را نیافریده است. این دیدگاه، برای حفظ خیر محض الهی ارائه شده، اما با واقعیتهای تجربی شر در جهان، مانند جنگ، بیماری و مرگ، ناسازگار به نظر میرسد.
درنگ: چالش شر وجودی
نفی وجودیت شر در سنت فلسفی، برای حفظ توحید است، اما با تجربههای ملموس شر در عالم، مانند رنج و مرگ، تناقض دارد.
شر در اراده الهی
استاد فرزانه قدسسره به تمایز میان اراده بالذات و بالعرض الهی اشاره دارند. اراده الهی، بهصورت بالذات به خیر تعلق گرفته و بهصورت بالعرض و تبعی به شر. شر، مراد جدی پروردگار نیست، بلکه بهگونهای تبعی در اراده تکوینی وارد شده است. این تمایز، ریشه در کلام و فلسفه اسلامی دارد که اراده الهی را به دو نوع تکوینی و تشریعی تقسیم میکند.
غلبه خیر در عالم ناسوت
در عالم ناسوت، خیر کثیر است و شر قلیل. این دیدگاه، که در فلسفه مشائی و صدرایی ریشه دارد، شر را بهعنوان امری حاشیهای و غیرمستقل معرفی میکند. با این حال، استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را به چالش میکشند و بر واقعیت ملموس شر تأکید میورزند.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با بررسی زمینههای تصوری شر، به دیدگاههای سنتی فلاسفه و عرفا پرداخته و نقاط ضعف آنها را در برابر واقعیتهای تجربی برجسته کرده است. نفی وجودیت شر، اگرچه برای حفظ توhید ارائه شده، اما با تجربههای روزمره ناسازگار است و نیازمند بازنگری است.
بخش سوم: نقد دیدگاههای سنتی و ارائه رویکردی نو
استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی انتقادی، دیدگاههای سنتی درباره شر را به بوته نقد میگذارند و رویکردی نوین ارائه میدهند که شر را، مانند خیر، وجودی میداند. این دیدگاه، که در تقابل با سنتهای مشائی و صدرایی قرار دارد، بر واقعیت ملموس شر تأکید میورزد و از فروکاستن آن به عدم پرهیز میکند.
نقد دیدگاه عدم شر
دیدگاه سنتی که شر را عدم میداند، با وجدان و تجربههای روزمره ناسازگار است. شر، مانند خیر، واقعیتی ملموس در عالم است. جنگ، بیماری، مرگ و رنج، همگی وجودیاند و نمیتوان آنها را به فقدان خیر فروکاست. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی زیبا اظهار میدارند که مرگ فقرا و ننگ اغنیا، هرچند پنهان میمانند، اما واقعیتی انکارناپذیر دارند.
چالش فاعل شر
اگر شر وجودی باشد، نیاز به فاعل دارد. این پرسش که فاعل شر کیست، به چالشهای الهیاتی منجر میشود. اگر خدا فاعل شر نباشد، به دوگانهپرستی (یزدان و اهرمن) میانجامد، و اگر خدا فاعل شر باشد، خیر محض بودن او زیر سؤال میرود. استاد فرزانه قدسسره این پارادوکس را با تأکید بر جامعیت صفات الهی حل میکنند.
درنگ: شر وجودی و فاعل آن
شر، مانند خیر، وجودی است و فاعل آن خدا با صفات بینهایت است. خدا، نهتنها رحمان و رحیم، بلکه قهار و جبار نیز هست.
نقد دیدگاههای ارسطویی و افلاطونی
دیدگاههای ارسطو و افلاطون، که در فلسفه اسلامی بازتاب یافتهاند، ناکافیاند و در هزار سال گذشته پیشرفت چشمگیری نداشتهاند. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این دیدگاهها، بر ضرورت نوآوری در فلسفه اسلامی تأکید میورزند.
نفی عدم در عالم
در عالم، هیچچیز عدم نیست. همه پدیدهها، از جمله مرگ، افتادن، متلاشی شدن، و حتی اضطراب و آرامش، وجودیاند. این دیدگاه، که ریشه در توحید وجودی دارد، شر را بهعنوان واقعیتی وجودی در کنار خیر قرار میدهد.
«وَجَعَلْنَا ٱللَّیْلَ وَٱلنَّهَارَ ءَایَتَیْنِ» (قرآن کریم، [مطلب حذف شد] : «و ما شب و روز را دو نشانه قرار دادیم»)
خدا، فاعل همه خیرات و شرور
استاد فرزانه قدسسره با بیانی شجاعانه اظهار میدارند که خدا، با صفات بینهایت خود، فاعل همه خیرات و شرور است. خدا، نهتنها رحمان و رحیم، بلکه قهار و جبار نیز هست. این دیدگاه، با توحید افعالی سازگار است و خدا را واحد وجودی، نه عددی، معرفی میکند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد دیدگاههای سنتی و ارائه رویکردی نوین، شر را بهعنوان واقعیتی وجودی معرفی میکند. تأکید بر جامعیت صفات الهی و نفی مفهوم عدم در هستیشناسی، این درسگفتار را به رویکردی بدیع و تأملبرانگیز تبدیل کرده است.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با بازخوانی درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوشی عمیق در مسئله شر پرداخته و رویکردی نوین و انتقادی ارائه داده است. برخلاف سنتهای فلسفی که شر را به عدم، بالعرض یا تبعی فرومیکاهند، این دیدگاه شر را وجودی و تحت جعل الهی میداند. خدا، با صفات بینهایت خود، فاعل همه خیرات و شرور است، و این جامعیت، توحید افعالی را تقویت میکند. نقد دیدگاههای ارسطویی، مشائی و صدرایی، همراه با تأکید بر واقعیتهای تجربی، این نوشتار را به منبعی ارزشمند برای پژوهشگران فلسفه اسلامی تبدیل کرده است. این کاوش، با دعوت به بازنگری مفاهیم سنتی، راه را برای تأملات عمیقتر هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی