در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 665

متن درس





کاوش در مفهوم قوه و فعل در فلسفه اسلامی

کاوش در مفهوم قوه و فعل در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۶۵)

دیباچه: درآمدی بر تحلیل قوه و فعل

مفهوم قوه و فعل، از بنیادی‌ترین مفاهیم فلسفه اسلامی، در تاروپود معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی این سنت فکری جای دارد. این مفاهیم، که ریشه در تحلیل‌های وجودی و معرفتی دارند، نه‌تنها به فهم چگونگی تحقق موجودات کمک می‌کنند، بلکه پیوند عمیقی با مباحث الهیاتی و قرآنی دارند. درس‌گفتار شماره ۶۶۵ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تمرکز بر مفهوم قوت به‌عنوان یکی از جلوه‌های قوه، به بررسی دقیق این مفهوم از منظرهای لغوی، فلسفی، و قرآنی می‌پردازد. این گفتار، با رویکردی روشمند، از سطحی‌نگری پرهیز کرده و با تأکید بر تحلیل مرحله‌ای، قوت را به‌عنوان غذای وجودی موجودات معرفی می‌کند.

بخش نخست: روش‌شناسی تحلیل قوه و فعل

زمینه‌های سه‌گانه بررسی قوت

برای فهم دقیق مفهوم قوه و فعل، لازم است این مفهوم در سه ساحت مورد بررسی قرار گیرد: لغوی، فلسفی، و قرآنی. این تقسیم‌بندی، روش‌شناسی‌ای علمی را ارائه می‌دهد که از درهم‌آمیختگی غیرمنظم مفاهیم جلوگیری کرده و هر ساحت را به‌صورت مستقل و سپس در پیوند با دیگر ساحت‌ها تحلیل می‌کند.

درنگ: روش‌شناسی علمی در تحلیل قوه و فعل، مستلزم بررسی جداگانه و مرحله‌ای در سه زمینه لغوی، فلسفی، و قرآنی است تا از سطحی‌نگری و درهم‌آمیختگی مفاهیم پرهیز شود.

ساحت لغوی، به ریشه‌شناسی و معنای عرفی قوت می‌پردازد. ساحت فلسفی، تفاوت‌های ظریف میان قوت، قدرت، قادر، توان، و توانمندی را روشن می‌سازد. ساحت قرآنی، با استناد به آیات قرآن کریم، جایگاه قوت را در نظام معرفتی الهی تبیین می‌کند. این روش، همانند نقشه‌ای دقیق، مسیر کاوش را هموار کرده و از پراکندگی در تحلیل جلوگیری می‌کند.

نقد رویکردهای غیرعلمی

یکی از نقدهای اساسی استاد فرزانه، پرهیز از ترکیب شتاب‌زده و غیرعلمی مفاهیمی چون قوت، قدرت، و قادر است. این رویکرد، که گاه در برخی محافل علمیه دیده می‌شود، به جای تحلیل دقیق و مرحله‌ای، مفاهیم را درهم می‌آمیزد و از عمق‌بخشی به بحث بازمی‌ماند. همانند معماری که پیش از ترسیم نقشه، بنایی را برپا کند، این روش به آشفتگی معرفتی منجر می‌شود. بنابراین، تمرکز بر مفهوم قوت به‌تنهایی، به‌عنوان گام نخست، ضرورتی علمی است.

بخش دوم: تحلیل لغوی قوت

ریشه‌شناسی قوت

قوت، از ماده «قاتَ یَقُوتُ»، در دو صورت مصدری (قَوَت به فتح) و اسم مصدری (قُوَت به ضم) به کار می‌رود. این ماده، به معنای غذای وجودی یا آنچه حیات را نگه می‌دارد، تعریف شده است. در لغت، قوت به «ما یُتَغَذَّی بِه» اطلاق می‌شود، یعنی آنچه موجود با آن تغذیه کرده و بقای خود را تضمین می‌کند.

درنگ: قوت، در لغت، به معنای «ما یُتَغَذَّی بِه» است که حیات و بقای موجودات را تأمین می‌کند و از ماده «قاتَ یَقُوتُ» مشتق شده است.

افعال مرتبط با این ماده، مانند «استَقاتَه» (به معنای طلب قوت) و «أقاتَه» (به معنای اعطای قوت)، جنبه‌های درخواستی و عطایی قوت را نشان می‌دهند. همچنین، صفت «المقیت»، به‌عنوان اسم فاعل، خداوند را به‌عنوان اعطاکننده قوت معرفی می‌کند. این ریشه‌شناسی، مبنای لغوی قوت را روشن ساخته و زمینه را برای تحلیل فلسفی و قرآنی فراهم می‌کند.

معنای عرفی قوت

در عرف، قوت اغلب به غذای جسمانی، مانند نان، آب، و هوا، اطلاق می‌شود که حیوانات و انسان‌ها برای بقای جسمانی به آن وابسته‌اند. اما این معنای عرفی، سطحی و محدود است. استاد فرزانه تأکید می‌کنند که قوت، فراتر از تغذیه جسمانی، به همه مراتب وجودی تعمیم می‌یابد. همانند رودی که از سرچشمه‌ای واحد، شاخه‌های گوناگونی را سیراب می‌کند، قوت نیز در مراتب مختلف وجودی جریان دارد.

بخش سوم: قوت در نگاه فلسفی

تمایز قوت و قدرت

یکی از محورهای کلیدی درس‌گفتار، تمایز میان قوت و قدرت است. قوت، به معنای غذای وجودی، با قدرت که به توانایی و اقتدار اشاره دارد، تفاوت بنیادین دارد. قوت، مبنای حیات و بقای موجودات است، در حالی که قدرت، نتیجه و جلوه‌ای از این قوت در ساحت عمل است. این تمایز، مانند تفاوت میان خاک حاصلخیز و میوه‌ای است که از آن می‌روید.

درنگ: قوت، به‌عنوان غذای وجودی، از قدرت که به اقتدار و توانایی اشاره دارد، متمایز است و تحلیل جداگانه این دو مفهوم، ضرورتی فلسفی است.

پیوند علم و قدرت

استاد فرزانه با استناد به کلام حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، «وَالْعِلْمَ یَحْرُسُکَ» (علم تو را نگه می‌دارد)، علم را منشأ قدرت و حارس انسان در برابر مخاطرات می‌دانند. علمی که قدرت نیاورد، جهل است و به خیالات محدود می‌ماند. قوت، به‌عنوان غذای وجودی، این قدرت را تأمین می‌کند و علم را به نیروی عملی بدل می‌سازد. این پیوند، مانند چراغی است که تاریکی جهل را به نور معرفت تبدیل می‌کند.

تعمیم قوت به همه موجودات

قوت، منحصر به انسان و حیوان نیست. همه موجودات، از سنگ تا ملائکه، به‌نوعی تغذیه می‌کنند. سنگ‌ها، با انعکاسات الهی و تجلیات اسمایی، و ملائکه، با ادراکات و التذاذات روحانی، قوت می‌گیرند. این تعمیم، مانند آسمانی است که همه موجودات را زیر چتر خود جای داده و برای هر یک، رزقی متناسب با ذاتش فراهم می‌کند.

بخش چهارم: قوت در آیینه قرآن کریم

المقیت و اقوات در قرآن کریم

قرآن کریم، به‌جای واژه «قوت»، از «اقوات» و «المقیت» استفاده کرده است. واژه «المقیت»، به معنای اعطاکننده قوت، خداوند را به‌عنوان منبع همه قوت‌ها معرفی می‌کند. همچنین، آیه درنگ: قرآن کریم با به‌کارگیری واژه‌های «اقوات» و «المقیت» و آیه خَلَقْنَاکُمْ أَطْوَارًا، قوت را به‌عنوان رزقی متناسب با ذات هر موجود معرفی می‌کند.

این مهندسی زبانی قرآن کریم، قوت را به‌صورت مرکب و متنوع معرفی می‌کند، نه به‌صورت بسیط. همانند باغی که هر درختش میوه‌ای خاص می‌دهد، قوت هر موجود متناسب با ذاتش است.

ضیافت الهی و روزه

استاد فرزانه، روزه ماه رمضان را یادآور حالت پیش از خلقت، یعنی «نخوردن» در علم الهی می‌دانند. ضیافت الهی، دعوتی است به بازگشت به وطن اصلی و یادآوری همنشینی با حق. این دیدگاه، برخلاف تفسیرهای سطحی که روزه را صرفاً یادآوری گرسنگی می‌دانند، عمق معرفتی روزه را نشان می‌دهد. روزه، مانند آینه‌ای است که انسان را به اصل وجودی‌اش بازمی‌گرداند.

بخش پنجم: قوت در مراتب وجودی

تغذیه جسمانی و روحانی

تغذیه، به دو ساحت جسمانی (هوا، آب، غذا) و روحانی (ادراکات، التذاذات، تجلیات) تقسیم می‌شود. انسان، به‌عنوان موجودی جامع، هم نان جسمانی می‌خورد و هم از قوت روحانی، مانند قرب الهی، سیر می‌شود. چشم و نفس، پیش از معده، با ادراک و التذاذ تغذیه می‌کنند. این دوگانگی، مانند دو بال پرنده‌ای است که انسان را به سوی کمال پرواز می‌دهد.

تغذیه اولیای خدا

اولیای خدا، با تعلقات الهی، مانند قرب، جذبه، و تجلی، تغذیه می‌کنند. مثال حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در کندن در خیبر با قوه رحمانی، نه جسمانی، این قوت متعالی را نشان می‌دهد. این سیری، مانند چشمه‌ای است که از منبع لایزال الهی جوشیده و اولیا را از نیاز به ماده بی‌نیاز می‌کند.

درنگ: اولیای خدا با قوت الهی، مانند قرب و تجلی، سیر می‌شوند و این سیری، نتیجه تعلق به حقیقت الهی است، نه ریاضت و محرومیت.

تغذیه جمادات

حتی جمادات، مانند سنگ، از قوت تجردی و انعکاسات الهی تغذیه می‌کنند. حرکات وجودی و تشنجات سنگ‌ها، تحت تأثیر عوامل طبیعی و الهی، نشان‌دهنده حیات وجودی آن‌هاست. این دیدگاه، مانند دریچه‌ای است که حیات نهان در همه موجودات را آشکار می‌سازد.

بخش ششم: نقدهای معرفت‌شناختی و عملی

نقد فقه اجسامی

فقه اجسامی، با تأکید بر مادیات، ریا و قصد مفطر را باطل‌کننده عبادت می‌داند. این رویکرد، به دلیل محدودیت در تحلیل نفسانیات، از فهم عمق عبادت بازمی‌ماند. استاد فرزانه، این سطحی‌نگری را نقد کرده و عبادت را فراتر از امور مادی می‌دانند. عبادت، مانند پلی است که انسان را از ماده به سوی معنا می‌برد.

نقد سطحی‌نگری در اعمال

درس و عبادت بدون ترکیب با قوت روحانی، مانند ماست بدون شیره، بی‌اثر است. بیست سال نماز و روزه بدون اثر، نتیجه فقدان تغذیه روحانی است. این نقد، مانند زنگ بیداری است که از خواب غفلت بیدارمان می‌کند.

درنگ: درس و عبادت بدون ترکیب با قوت روحانی، مانند غذایی بی‌مزه است که جسم را سیر می‌کند، اما روح را گرسنه می‌گذارد.

تأثیر عوامل محیطی و نفسانی

عوامل محیطی، مانند آب و هوای سبک و سنگین، و حالات نفسانی، مانند عشق و غم، بر قوت وجودی اثر می‌گذارند. غذای همراه با عشق و صفا، حیات‌بخش است، در حالی که غذای همراه با غم، مرگ‌آور است. این تأثیر، مانند رنگی است که بر بوم وجود انسان نقش می‌بندد.

بخش هفتم: نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

درس‌گفتار شماره ۶۶۵ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تحلیل عمیق مفهوم قوت، آن را به‌عنوان غذای وجودی همه موجودات، از سنگ تا ملائکه، معرفی می‌کند. قوت، «ما یُمْسِکُ بِهِ الرَّمَق»، نه‌تنها به تغذیه جسمانی، بلکه به ادراکات روحانی و تجلیات الهی گسترش می‌یابد. علم، منشأ قدرت است و فقدان قدرت، نشانه جهل است. ضیافت الهی، یادآور حالت نخوردن در علم الهی است و اولیای خدا با قوت الهی سیر می‌شوند. نقد فقه اجسامی و سطحی‌نگری در عبادت، بر ضرورت معرفت‌شناسی عمیق قوت تأکید دارد. این گفتار، مانند چراغی فروزان، راه را برای فهم جامع فلسفه اسلامی روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی