متن درس
تحلیل و تبیین فلسفه قوت، قوه و فعل در هستیشناسی اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۶۷)
دیباچه
مباحث فلسفی در چارچوب هستیشناسی اسلامی، از دیرباز کانون توجه اندیشمندان و حکیمان بوده است. در این میان، مفهوم قوت بهعنوان یکی از بنیادیترین مفاهیم وجودی، نقشی محوری در فهم رابطه میان خالق و مخلوق ایفا میکند. درسگفتار شماره ۶۶۷ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نگاهی عمیق و روشمند، به تبیین قوت، قوه، قدرت و اراده در نسبت با فیض الهی پرداخته و با نقدی ژرف بر فهمهای سطحی و عامیانه، این مفاهیم را در مراتب وجودی مادی و مجرد بررسی میکند.
بخش یکم: قوت بهمثابه فیض الهی و غذای وجودی
مفهوم قوت و جایگاه آن در هستیشناسی اسلامی
قوت، در نگاه استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، بهمنزله فیض الهی و غذای وجودی معرفی میشود که سرچشمه حیات و توانمندی همه موجودات است. این مفهوم، فراتر از معنای عرفی غذا، بهعنوان اصل بنیادین خلق در همه مراتب وجودی، از مادی تا مجرد، مطرح میگردد. قوت، نه تنها در موجودات مادی، بلکه در ملائکه و سایر موجودات مجرد نیز حضور دارد و بهعنوان وصف عام خلق، با فیض الهی پیوندی ناگسستنی دارد.
این دیدگاه، قوت را از محدودیتهای مادی رها کرده و آن را بهعنوان جلوهای از فیض فیاض الهی معرفی میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که قوت، بسیط نیست؛ بلکه در ماده، ترکیبی مادی و در مجردات، ترکیبی تجردی دارد. این ترکیب، در موجودات مادی به شکل املاح و عناصر طبیعی و در موجودات مجرد بهصورت تعینات اسمایی (تجلیات اسمای الهی) ظهور مییابد.
پیوند قوت با اراده، قدرت و قوه
قوت، بهعنوان مبنای وجودی، سرچشمه قوه، قدرت و اراده است. استاد فرزانه، با تکیه بر روششناسی فلسفی، قوت را اصل و اساس این مفاهیم معرفی کرده و رابطه آنها را در چارچوب هستیشناسی اسلامی تبیین میکنند. قوه، بهمنزله ظهور قوت در مرتبه خلقی، و قدرت و اراده، بهعنوان مراتب تکاملیافته قوه، در فرآیند فعلیت وجودی ظهور مییابند. این سلسلهمراتب، نشاندهنده گذار از قوت به قوه و سپس به قدرت و اراده است که هر یک در رتبهای متفاوت از وجود قرار دارند.
تمایز قوت در مراتب وجودی
یکی از نکات برجسته درسگفتار، تأکید بر مرکب بودن قوت در همه مراتب وجودی است. در موجودات مادی، قوت بهصورت ترکیبات مادی مانند آب، نان و املاح نمود مییابد. استاد فرزانه با استناد به مثال آب خالص، که به دلیل فقدان املاح برای حیات مضر است، بر ضرورت ترکیب در قوت مادی تأکید میورزند. در مقابل، در موجودات مجرد مانند ملائکه، قوت بهصورت تعینات اسمایی، یعنی تجلیات اسمای الهی، ظهور میکند. این تمایز، قوت را بهعنوان ویژگی عام خلق معرفی میکند که در هر مرتبهای، صورتی متناسب با آن مرتبه مییابد.
نقش خداوند بهعنوان مقیت
استاد فرزانه، با استناد به آیه شریفه قرآن کریم، خداوند را بهعنوان مقیت معرفی میکنند که قوت را به همه موجودات اعطا میفرماید:
كَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍۢ مُّقِيتًا [مطلب حذف شد] : «خداوند بر هر چیز نگهبان است.»)
این آیه، خداوند را منبع فیض و قوت معرفی میکند که با صفت مقیت، حیات و توانمندی همه موجودات را تأمین مینماید. استاد فرزانه تأکید دارند که این اعطای قوت، نه تنها به موجودات مادی، بلکه به تمامی عوالم، از جبرئیل و میکائیل تا عرش و فرش، گسترش مییابد.
جمعبندی بخش یکم
در این بخش، قوت بهعنوان فیض الهی و غذای وجودی همه مخلوقات معرفی شد. این مفهوم، که نه بسیط است و نه محدود به ماده، در مراتب مادی و مجرد بهصورت ترکیبات متناسب با هر مرتبه ظهور مییابد. قوت، سرچشمه قوه، قدرت و اراده است و با اعطای خداوند بهعنوان مقیت، حیات و توانمندی موجودات را تضمین میکند. این تبیین، قوت را بهعنوان یکی از بنیادهای هستیشناسی اسلامی برجسته میسازد.
بخش دوم: قوه و فعل، مراتب قوت در وجود
وحدت و تمایز قوه و فعل
استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در تبیین رابطه قوه و فعل، بر وحدت ذاتی و تمایز رتبهای این دو تأکید میورزند. قوه و فعل، در ذات یکی هستند، اما در مراتب وجودی متفاوتاند. قوه، بهمنزله توان نرسیده، و فعل، بهمنزله توان رسیده، هر دو از قوت سرچشمه میگیرند. این دیدگاه، دوئیت ظاهری قوه و فعل را نفی کرده و آنها را مراتب مختلف قوت میداند.
تقسیم قوه به مقسمی و قسمی
قوه، به دو نوع مقسمی (کلان) و قسمی (جزئی) تقسیم میشود. قوه مقسمی، به توان کلی و عام اشاره دارد که در خارج موجود است، در حالی که قوه قسمی، به توانهای جزئی و خاص در موجودات خاص دلالت میکند. این تقسیم، قوه را بهعنوان مفهومی وجودی و عینی معرفی میکند که در فلسفه اسلامی، فراتر از ذهنیت صرف، در خارج تحقق مییابد.
تمثیلات برای فهم قوه و فعل
برای روشن شدن این مفهوم، استاد فرزانه از تمثیلات متعددی بهره میجویند. بهعنوان مثال، نطفه نسبت به خود فعل است، اما نسبت به انسان شدن قوه محسوب میشود. همچنین، حرکت جسم در اثر جاذبه یا انرژی ذخیرهشده، نمونهای از تبدیل قوه به فعل است. این تمثیلات، نسبیت قوه و فعل را در مراتب مختلف وجودی نشان میدهند.
نقش سرمایه قوه در حرکت وجودی
استاد فرزانه تأکید دارند که حرکت وجودی انسان، نیازمند شناخت سرمایه قوه است. بدون آگاهی از این سرمایه، انسان پس از سالها تلاش، به دلیل فقدان معرفت صحیح از قوه خود، در مسیر رشد وجودی متوقف میماند. این دیدگاه، معرفتشناسی قوه را بهعنوان شرط لازم برای سیر و سلوک وجودی معرفی میکند.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، به تبیین قوه و فعل بهعنوان مراتب قوت پرداخت. قوه و فعل، در ذات یکی و در رتبه متفاوتاند و هر دو از فیض قوت الهی سرچشمه میگیرند. تقسیم قوه به مقسمی و قسمی، و تأکید بر نقش معرفت قوه در حرکت وجودی، از نکات کلیدی این بخش است. تمثیلات ارائهشده، این مفاهیم را بهگونهای ملموس و عینی روشن میسازند.
بخش سوم: نقد فهم عامه و تبیین معرفت عمیق
نقد فهم سطحی از معارف دینی
استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نگاهی نقادانه به فهم عامه از مفاهیم دینی مینگرند. ایشان، فهم عامیانه از مفاهیمی چون یدالله، بهشت و وحدت وجود را سطحی و گمراهکننده میدانند. بهعنوان مثال، فهم عامه از «یدالله مع الجماعه» به معنای مادی و ظاهری محدود شده و از عمق وجودی آن غفلت میورزد. همچنین، تصویر مادی بهشت در رسانهها، که آن را به قهوهخانهای ساده تقلیل میدهد، مورد نقد قرار میگیرد.
نقش فاسدها و نادانها در تحریف دین
استاد فرزانه، دو عامل اصلی تحریف دین را فاسدها و نادانها معرفی میکنند. این دو گروه، با فهم نادرست و تحریف معارف، مانع از تحقق دین حقیقی شدهاند. این نقد، به ضرورت بازگشت به معرفت عمیق و اصیل دینی تأکید دارد.
وحدت وجود و دفاع از حقیقت آن
استاد فرزانه، با رد اتهام کفر به وحدت وجود، آن را نه کفر و نه مادی، بلکه حقیقتی وجودی میدانند. وحدت وجود، بهعنوان اصل هستیشناختی، همه موجودات را ظهورات حق معرفی میکند و قوت را بهعنوان فیض الهی در این چارچوب تبیین مینماید.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد فهم عامه و تحریفهای فاسدها و نادانها، بر ضرورت معرفت عمیق دینی تأکید کرد. وحدت وجود، بهعنوان اصل هستیشناختی، قوت را به ظهورات الهی متصل میکند و فهم سطحی از معارف را مانع رشد معرفتی میداند.
بخش چهارم: انسان، عالم اکبر و قوت کلان
انسان بهمثابه عالم اکبر
استاد فرزانه، انسان را عالم اکبر معرفی میکنند که همه هستی را بالفعل در خود دارد، اما به دلیل فقدان معرفت، بالقوه از آن بهره میبرد. این دیدگاه، قوت انسان را به جامعیت وجودی او متصل کرده و خودفریبی ظاهری را مانع تحقق این قوت میداند.
تعینات اسمایی و قوت انسان
قوت انسان، به تعینات اسمایی وابسته است. انبیا، با تعداد متفاوت اسمای الهی، قوتهای متفاوتی دارند و مزاجها و حالات انسان نیز نتیجه این تعینات است. این دیدگاه، قوت را به ادراک نفسانی و تنوع وجودی انسان متصل میکند.
اداره الهی هستی با یدالله
خداوند، با یدالله، هستی را هم با اسباب و هم بیسبب اداره میکند. آیه شریفه قرآن کریم این حقیقت را تأیید میکند:
يَدُ ٱللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ [مطلب حذف شد] : «دست خدا بالای دستهایشان است.»)
این آیه، اداره الهی هستی را به قوت الهی متصل میکند و نشان میدهد که قوت، بهعنوان فیض الهی، در همه مراتب وجودی جاری است.
جمعبندی بخش چهارم
انسان، بهعنوان عالم اکبر، دارای قوت کلان است که به دلیل عدم معرفت، از آن بهره نمیبرد. تعینات اسمایی، قوت انسان را شکل میدهند و خداوند، با یدالله، هستی را با قوت الهی اداره میکند. این بخش، جامعیت وجودی انسان و نقش قوت در تحقق این جامعیت را برجسته میسازد.
بخش پنجم: معرفتشناسی قوت و ضرورت خودشناسی
نقد خودفریبی و غفلت از قوت
استاد فرزانه، خودفریبی ظاهری را مانع اصلی شناخت قوت واقعی انسان میدانند. انسان، با تمرکز بر ظواهر و غفلت از نکبتهای وجودی خود، از قوت کلان خویش محروم میماند. این نقد، به ضرورت خودشناسی و معرفت عمیق تأکید دارد.
سؤالات وجودی و معرفت اسمایی
سؤال «چند اسمی هستی؟» به مراتب وجودی موجودات اشاره دارد و معرفتشناسی اسمایی را محور قرار میدهد. همچنین، سؤال «من ربک» در قبر، نه برای آگاهی ملائکه، بلکه برای آزمون نفسانی انسان است. این دیدگاه، قوت را به معرفت نفسانی و اسمایی متصل میکند.
جمعبندی بخش پنجم
معرفتشناسی قوت، نیازمند خودشناسی و رهایی از خودفریبی است. سؤالات وجودی و اسمایی، انسان را به شناخت قوت واقعی خود هدایت میکنند و مانع از غفلت وجودی میشوند.
نتیجهگیری نهایی
درسگفتار شماره ۶۶۷ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تبیین قوت بهعنوان فیض الهی، آن را مبنای وجودی خلق معرفی میکند. قوت، نه بسیط است و نه محدود به ماده؛ در ماده، ترکیبی مادی و در مجردات، ترکیبی اسمایی دارد. قوه و فعل، مراتب قوتاند که در ذات یکی و در رتبه متفاوتاند. انسان، بهعنوان عالم اکبر، قوت کلان دارد، اما به دلیل عدم معرفت، از آن بهره نمیبرد. نقد فهم عامه، فاسدها و نادانها، به ضرورت معرفت عمیق و خودشناسی تأکید دارد. خداوند، با صفت مقیت و یدالله، قوت را به همه موجودات اعطا کرده و هستی را اداره میکند. این درسگفتار، با تبیین رابطه قوت، قوه و فعل، فلسفه اسلامی را به سوی معرفتی جامع و وجودی هدایت میکند، گویی نوری که از فیض الهی برمیخیزد، در همه مراتب خلق ساری و جاری است.