متن درس
فلسفه علم و قدرت در اندیشه اسلامی: بازتعریف مشروعیت عالمان
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۸۳)
دیباچه
این نوشتار، با تأمل در درسگفتار شماره ۶۸۳ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوشی عمیق در پیوند میان علم، قدرت و مشروعیت در فلسفه اسلامی میپردازد. محور این بررسی، نقد معرفتشناختی وضعیت کنونی حوزههای علمیه و ضرورت بازتعریف نقش عالمان دینی در هدایت جامعه است. درسگفتار مزبور، با رویکردی فلسفی و اجتماعی، بر این نکته تأکید دارد که علم حقیقی، تنها در صورتی مشروعیت مییابد که قدرتآفرین، اجتماعی و در سایه ارزشهای الهی باشد. این اثر، با بهرهگیری از تمثیلات انبیا و اولیای الهی، بهویژه اقتدار علمی ائمه اطهار علیهمالسلام، الگویی برای تحول حوزههای علمیه ارائه میدهد.
بخش نخست: نقد معرفتشناختی علم و قدرت
مفهوم علم حقیقی
علم حقیقی، در نگاه استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، نه صرفاً مجموعهای از معلومات نظری، بلکه نیرویی پویا، اجتماعی و مردممحور است که اقتدار میآفریند. علم، زمانی به حقیقت خود دست مییابد که در خدمت جامعه قرار گیرد و توانایی هدایت و مدیریت اجتماعی را داشته باشد. این دیدگاه، علم را از انزوای صوری و مباحث زائد جدا میسازد و بر ضرورت پیوند آن با نیازهای واقعی جامعه تأکید دارد.
درنگ: علم حقیقی، قدرتآفرین است و بدون تأثیر اجتماعی، از مشروعیت تهی میشود. |
نقد استاد به علوم ظاهری و غیرحقیقی، ریشه در این باور دارد که علم منزوی، فاقد اقتدار و کارآمدی، نمیتواند ادعای شرعیت کند. این نقد، بهسان آیینهای است که حوزههای علمیه را به بازنگری در ساختار و محتوای آموزشی خود فرا میخواند.
پیوند قدرت و مشروعیت
قدرت، در اندیشه اسلامی، تنها در سایه الهی مشروعیت مییابد. استاد فرزانه تأکید دارند که قدرت بدون پشتوانه الهی، به ظلم میانجامد، و علم بدون قدرت، از اعتبار و تأثیر تهی میشود. این پیوند، در آیهای از قرآن کریم متجلی است:
«وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ [مطلب حذف شد] : «و هر چه در توان دارید از نیرو برای آنان آماده سازید.»
این آیه، بهسان مشعلی فروزان، بر ضرورت کسب قوت و اقتدار برای مواجهه با چالشهای اجتماعی و معنوی تأکید دارد. قدرت، در این چارچوب، نه سلطنت مادی، بلکه اقتداری علمی و معنوی است که جامعه را به سوی سعادت رهنمون میسازد.
نقد نهادهای دینی در غرب و اسلام
استاد فرزانه، با مقایسهای دقیق، به انحطاط اقتدار علمی کلیسا پس از رنسانس اشاره میکنند. کلیسا، به دلیل فقدان پویایی علمی، مشروعیت الهی خود را از دست داد و اقتدارش به عوامل مادی، نظیر سرمایهداری، تقلیل یافت. در جهان اسلام نیز، پس از دوران غیبت، علم دینی از اقتدار خود فاصله گرفت و به نقشهای صوری و سنتی محدود شد. این انحطاط، به حاشیهای شدن دین در جامعه انجامید و نفوذ عالمان را به حوزههای تعبدی و احساسی فروکاست.
درنگ: فقدان اقتدار علمی، نهادهای دینی را از مشروعیت الهی محروم میسازد. |
جمعبندی بخش نخست
این بخش، با تبیین مفهوم علم حقیقی و پیوند آن با قدرت و مشروعیت، چارچوبی فلسفی برای بازتعریف نقش عالمان دینی ارائه داد. نقد وضعیت کنونی نهادهای دینی، چه در غرب و چه در جهان اسلام، ضرورت تحول در ساختار علمی و اجتماعی حوزهها را آشکار میسازد. علم، بهسان جریانی زلال، باید از چشمه حقیقت برخیزد و در بستر جامعه جاری شود تا اقتدار و مشروعیت یابد.
بخش دوم: اقتدار انبیا و ائمه علیهمالسلام
الگوی اقتدار علمی انبیا
انبیا و اولیای الهی، بهسان ستارگان درخشان در آسمان هدایت، با اقتدار علمی و معنوی خود، بدون بهرهگیری از ابزار مادی، جامعه را هدایت میکردند. این اقتدار، ریشه در علم حقیقی و پیوند آن با ارزشهای الهی داشت. استاد فرزانه، با اشاره به نمونههایی چون حضرت آدم علیهالسلام و دیگر انبیا، بر این نکته تأکید دارند که علم حقیقی، باید از مباحث زائد و غیرکاربردی تهی باشد.
درنگ: انبیا، با اقتدار علمی و معنوی، الگویی برای عالمان در هدایت جامعهاند. |
اقتدار علمی ائمه اطهار علیهمالسلام
ائمه اطهار علیهمالسلام، بهویژه امام صادق علیهالسلام، با قدرت علمی خود، حتی خلفای وقت را تحت تأثیر قرار میدادند. این اقتدار، نه از سلطنت مادی، بلکه از ژرفای معرفت و پویایی علمی سرچشمه میگرفت. استاد فرزانه، با اشاره به این نمونه، حوزههای علمیه را به تقلید از این الگو فرا میخوانند تا با تولید علم قدرتمند، مرجعیت اجتماعی خود را بازیابند.
درنگ: امام صادق علیهالسلام، با اقتدار علمی، نمونهای بیبدیل برای عالمان است. |
نماد ید بیضاء
استاد فرزانه، با اشاره به تمثیل ید بیضاء، اقتدار علمی و الهی را بهسان نوری درخشان توصیف میکنند که در تاریکی جهل، راه را روشن میسازد. این تمثیل، عالمان را به کسب اقتداری فراخوانده که نه تنها جامعه اسلامی، بلکه جهانیان را به سوی حقیقت جذب کند.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تبیین اقتدار انبیا و ائمه علیهمالسلام، الگویی آرمانی برای حوزههای علمیه ارائه داد. اقتدار علمی این بزرگان، نه در سلطنت مادی، بلکه در پویایی معرفت و تأثیر اجتماعی ریشه داشت. حوزهها، برای بازیابی مشروعیت، باید این الگو را سرمشق قرار دهند و علم را به نیرویی کارآمد و جهانی تبدیل کنند.
بخش سوم: نقد وضعیت کنونی حوزههای علمیه
نقد نفوذ تعبدی
استاد فرزانه، با نگاهی نقادانه، نفوذ کنونی عالمان را عمدتاً تعبدی و نه علمی میدانند. این نفوذ، که به احساسات و سنتهای صوری وابسته است، از اقتدار علمی بیبهره است و نمیتواند پاسخگوی نیازهای پیچیده جامعه باشد. این نقد، بهسان زنگ بیداری، حوزهها را به سوی تولید علم حقیقی و رقابتی فرا میخواند.
درنگ: نفوذ تعبدی، بدون پشتوانه علمی، مشروعیت پایدار ندارد. |
کاستی مباحث صوری
مباحث غیرکاربردی، نظیر جزئیات غیرضروری درباره بهشت حضرت آدم علیهالسلام یا مسائل صوری مانند احکام حجاب در حرم، از نظر استاد فرزانه، فاقد ارزش علمیاند. این مباحث، که به تعبیر ایشان «چهلتا یکغاز» هستند، نه تنها به نیازهای جامعه پاسخ نمیدهند، بلکه حوزهها را به حاشیه میرانند.
فقدان مرجعیت علمی
استاد فرزانه، با اشاره به نمونههایی چون عدم استفتای دولت در مسائل کلان (نظیر انرژی هستهای) از حوزهها، بر فقدان مرجعیت علمی تأکید دارند. حوزهها، به دلیل نبود اقتدار علمی، از سوی رسانهها و دولتها بهعنوان مشکلآفرین و نه مشکلگشا دیده میشوند. این وضعیت، ضرورت تحول در ساختار آموزشی و پژوهشی حوزهها را دوچندان میسازد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد وضعیت کنونی حوزههای علمیه، چالشهای پیش روی این نهادها را آشکار ساخت. نفوذ تعبدی، مباحث صوری و فقدان مرجعیت علمی، حوزهها را از جایگاه اصلی خود دور کرده است. این نقدها، بهسان بادی خروشان، حوزهها را به سوی تحول و پویایی علمی سوق میدهند.
بخش چهارم: راهکارهای تحول حوزههای علمیه
ساختار حقیقی و اجتماعی
استاد فرزانه، تحول حوزهها را در گرو اتخاذ ساختاری حقیقی، اجتماعی و مردممحور میدانند. دروس حوزه باید از مباحث زائد تهی شوند و به مسائل کاربردی و نیازهای جامعه معطوف گردند. این ساختار، بهسان بنایی استوار، اقتدار علمی حوزهها را تضمین میکند.
درنگ: حوزهها باید با دروس حقیقی و اجتماعی، اقتدار علمی خود را بازیابند. |
رقابت و پویایی
رقابت، بهسان جریانی زاینده، استعدادهای جوان را شکوفا میسازد. استاد فرزانه تأکید دارند که حوزهها باید فضایی رقابتی ایجاد کنند تا نوآوری و پویایی علمی جایگزین مباحث کهنه و ایستا شود. یک جوان سیساله، با تحقیقی بدیع، میتواند تحولی عظیم در حوزه ایجاد کند.
انگیزه الهی
انگیزه الهی، بهسان روحی در کالبد علم، مشروعیت آن را تضمین میکند. حوزهها باید با هدف الهی، علم را در خدمت سعادت جامعه قرار دهند و از هرگونه انحراف مادی یا تعبدی پرهیز کنند.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، راهکارهایی روشن برای تحول حوزههای علمیه ارائه داد. ساختار حقیقی، رقابت پویا و انگیزه الهی، بهسان سه ستون استوار، میتوانند حوزهها را به مرجعی کارآمد و جهانی تبدیل کنند. این تحول، نه تنها مشروعیت حوزهها را بازمیگرداند، بلکه نفوذ آنها را از تعبد به اقتدار علمی ارتقا میدهد.
نتیجهگیری و جمعبندی
درسگفتار شماره ۶۸۳ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، بهسان مشعلی فروزان، راه تحول حوزههای علمیه را روشن میسازد. علم حقیقی، که قدرتآفرین، اجتماعی و در سایه الهی است، تنها راه بازیابی مشروعیت عالمان دینی است. نقد وضعیت کنونی حوزهها، از نفوذ تعبدی تا مباحث صوری، ضرورت بازنگری در ساختار آموزشی و پژوهشی را آشکار میسازد. انبیا و ائمه علیهمالسلام، با اقتدار علمی و معنوی خود، الگویی بیبدیل برای عالمان ارائه میدهند. حوزهها، با اتخاذ ساختاری رقابتی، پویا و الهی، میتوانند به مرجعی جهانی تبدیل شوند که نه تنها جامعه اسلامی، بلکه جهانیان را به سوی حقیقت جذب کنند. این نوشتار، دعوتی است به سوی تولید علمی قدرتمند، کارآمد و متعالی که جامعه را به اطاعت علمی وادارد و مشروعیت عالمان را در پرتو حقیقت و اقتدار تضمین کند.
با نظارت صادق خادمی |