در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 685

متن درس





تحلیل فلسفی علم قدرتی در پرتو معرفت‌شناسی قرآنی

تحلیل فلسفی علم قدرتی در پرتو معرفت‌شناسی قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۸۵)

دیباچه

این نوشتار، به بازخوانی و تبیین درس‌گفتار شماره ۶۸۵ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، ارائه‌شده در تاریخ دوم مهر ۱۳۸۴، می‌پردازد که با نگاهی عمیق و فلسفی، به بررسی مفهوم علم قدرتی در چارچوب معرفت‌شناسی قرآنی اختصاص دارد. این درس‌گفتار، با تمرکز بر تمایز میان علم و فن، علوم حوزوی و دانشگاهی، و ضرورت بازتعریف علوم حوزوی به‌عنوان علوم اقتدارآفرین، به نقد وضعیت کنونی حوزه‌های علمیه پرداخته و ضعف آنها را در کسب مرجعیت اجتماعی و اقتدار علمی ریشه‌یابی می‌کند. قرآن کریم، به‌سان نقشه‌ای جامع و دقیق، راهنمای دستیابی به علوم قدرتی است که حوزه‌ها را به سوی تولید معرفتی کارآمد، اجتماعی، و جهانی هدایت می‌کند. این اثر، با بهره‌گیری از آیات قرآنی و شواهد تاریخی از سیره انبیا و اولیا، بر پیوند ناگسستنی علم، قدرت، و هدایت اجتماعی تأکید دارد.

بخش یکم: تبیین ماهیت علم قدرتی و جایگاه آن در حوزه‌های علمیه

ماهیت علم قدرتی: قوه و فعل در معرفت‌شناسی قرآنی

درس‌گفتار، با طرح پرسش‌هایی بنیادین درباره ماهیت علم، به تمایز میان علم حقیقی و علم صوری می‌پردازد. علم قدرتی، برخلاف دانش‌های صوری که در نقل و انتزاع محصور می‌مانند، توانایی تأثیرگذاری اجتماعی، معنوی، و جهانی دارد. این علم، به‌سان تیری است که نه‌تنها از کمان معرفت رها می‌شود، بلکه به هدف اقتدار و هدایت اصابت می‌کند. استاد فرزانه، با تأکید بر قوه و فعل، علم را به دو ساحت تقسیم می‌کند: قوه، که بستر اولیه معرفت و آموزش است، و فعل، که در تحقق خارجی و کاربرد عملی متبلور می‌شود. علم قدرتی، در ساحت فعل، با ایجاد تحولات ملموس در جامعه، اقتدار عالمان را تضمین می‌کند.

درنگ: علم قدرتی، معرفتی است که از قوه به فعل می‌رسد و با تأثیرگذاری اجتماعی و معنوی، اقتدار عالمان را در هدایت جامعه تضمین می‌کند.

این دیدگاه، به ضرورت گذار از دانش نظری به عمل کاربردی تأکید دارد. علم صوری، که در نقل و آموزش محصور می‌ماند، به‌سان درختی است که شاخ و برگ دارد، اما میوه‌ای به بار نمی‌آورد. در مقابل، علم قدرتی، با ریشه در قرآن کریم، میوه‌های اقتدار و کارآمدی را در میدان عمل به ارمغان می‌آورد.

تمایز علم و فن: بازتعریف علوم حوزوی

یکی از محورهای اصلی درس‌گفتار، تمایز میان علم و فن و جایگاه آنها در حوزه‌های علمیه است. علم، به‌سان چشمه‌ای زلال، معرفت نظری را در ذهن جاری می‌سازد، در حالی که فن، به مثابه جویباری است که این معرفت را به سوی کاربرد عملی هدایت می‌کند. استاد فرزانه، با طرح این پرسش که آیا حوزه‌ها باید صرفاً به علوم نظری بسنده کنند یا فنون عملی را نیز در بر گیرند، بر ضرورت تلفیق این دو تأکید می‌ورزد. علوم حوزوی، برای متمایز شدن از علوم دانشگاهی، باید قدرتی و اقتدارآفرین باشند. این تمایز، نه در نشانه‌های صوری چون عمامه، بلکه در تولید معرفتی است که توانایی حل مسائل کلان اجتماعی و جهانی را دارد.

برای نمونه، صرف و نحو، هرچند ابزارهایی ضروری برای فهم متون دینی هستند، کار ویژه حوزه‌ها به شمار نمی‌روند، زیرا این علوم در نهادهای آموزشی عمومی نیز قابل تدریس‌اند. حوزه‌ها، به‌سان کارگاهی عظیم، باید به تولید فنون و علوم قدرتی بپردازند که از دل قرآن کریم استخراج شده و در خدمت هدایت جامعه قرار گیرند.

نقد ضعف حوزه‌های علمیه: فقدان علم قدرتی

استاد فرزانه، با نگاهی نقادانه، ضعف حوزه‌های علمیه را در فقدان علم قدرتی ریشه‌یابی می‌کند. حوزه‌ها، به دلیل تمرکز بر علوم صوری و غفلت از علوم کاربردی، از جایگاه مصدر و پیشرو به سطح مشتقات و نهادهای عادی تنزل یافته‌اند. این وضعیت، به‌سان آینه‌ای است که انفعال حوزه‌ها را در برابر نیازهای جامعه بازمی‌تاباند. در نظام عالمانه‌ای که انتظار می‌رود حوزه‌ها محور تحولات علمی و اجتماعی باشند، آنها در کنار نهادهای عادی مانند آب و فاضلاب قرار گرفته‌اند و مرجعیت خود را از دست داده‌اند.

درنگ: ضعف حوزه‌های علمیه، در فقدان علم قدرتی است که توانایی جلب مرجعیت اجتماعی و هدایت تحولات جهانی را دارد.

این نقد، به ضرورت شفافیت در وظایف حوزه‌ها اشاره دارد. حوزه‌ها، بدون برنامه‌ای روشن برای تولید علم قدرتی، نمی‌توانند اقتدار اجتماعی کسب کنند. استاد فرزانه، با تمثیلی بدیع، حوزه‌ها را به پدری تشبیه می‌کند که بدون تأمین نیازهای فرزندان، نمی‌تواند اطاعت آنها را انتظار داشته باشد. عالمان، برای کسب احترام و نفوذ اجتماعی، باید قدرت معنوی و مادی خود را به اثبات برسانند.

جمع‌بندی بخش یکم

بخش یکم، با تبیین ماهیت علم قدرتی، به ضرورت بازتعریف علوم حوزوی به‌عنوان معرفتی اقتدارآفرین تأکید کرد. علم قدرتی، با گذار از قوه به فعل، توانایی حل مسائل اجتماعی و جهانی را دارد. تمایز میان علم و فن، بر لزوم تلفیق نظریه و عمل در حوزه‌ها دلالت دارد. نقد ضعف حوزه‌ها، به فقدان علم قدرتی و انفعال در کسب مرجعیت اجتماعی اشاره می‌کند. این بخش، حوزه‌های علمیه را به سوی تولید معرفتی کارآمد و اقتدارآفرین هدایت می‌کند که ریشه در قرآن کریم دارد.

بخش دوم: قرآن کریم و استخراج علوم قدرتی

قرآن کریم: نقشه‌ای برای علم قدرتی

قرآن کریم، به‌سان نقشه‌ای جامع و دقیق، راهنمای دستیابی به علوم قدرتی است. این کتاب آسمانی، نه‌تنها مجموعه‌ای از مفاهیم نظری، بلکه منبعی عملی برای تولید معرفتی است که اقتدار اجتماعی و جهانی را به ارمغان می‌آورد. استاد فرزانه، با شناسایی بیش از چند صد موضوع قرآنی، بر غنای این نقشه تأکید می‌ورزد. این موضوعات، به‌سان گنج‌هایی مدفون، نیازمند کاوش و تحقیق عمیق‌اند که حوزه‌ها باید با صبر و تعهد به استخراج آنها بپردازند.

آیه: ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ ۝ أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ ۝ وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ ۝ تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ ۝ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ﴾ [مطلب حذف شد] : آیا ندیدی پروردگارت با اصحاب فیل چه کرد؟ * آیا نیرنگشان را تباه نکرد؟ * و بر سرشان پرندگانی ابابیل فرستاد * که بر آنان سنگ‌هایی از گل سخت افکند * و آنها را مانند کاه خورده‌شده گردانید.

این آیه، نمونه‌ای از قدرت الهی در استفاده از ابزارهای غیرمتعارف (ابابیل) برای غلبه بر دشمنان را نشان می‌دهد. ابابیل، به‌سان سلاحی قدرتی، نه قصه‌ای خیالی، بلکه واقعیتی است که حوزه‌ها باید با تحلیل آثار و خصوصیات قرآنی، آن را شناسایی و بازتولید کنند. این دیدگاه، به ضرورت گذار از قصه‌انگاری آیات به سوی تحلیل علمی آنها تأکید دارد.

درنگ: قرآن کریم، نقشه‌ای جامع برای استخراج علوم قدرتی است که حوزه‌ها باید با تحقیق و کاوش، این علوم را بازتولید کنند.

ابابیل: سلاحی قدرتی و قابل بازتولید

استاد فرزانه، با نقد رویکرد قصه‌انگاری به آیات قرآنی، ابابیل را نه داستانی تاریخی، بلکه سلاحی قدرتی می‌داند که قابلیت بازسازی و کاربرد در عصر حاضر را دارد. این سلاح، به‌سان ابزاری است که با فناوری الهی، دشمنان را به زانو درآورد. حوزه‌ها، به جای محصور ماندن در نقل و تفسیر صوری، باید با روش‌های تحقیقی پیشرفته، خصوصیات این ابزار را شناسایی کنند. این دیدگاه، به ضرورت تبدیل حوزه‌ها به آزمایشگاهی برای تولید علوم قدرتی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

قرآن کریم، به‌عنوان منبعی غنی و بی‌زمان، نقشه‌ای برای استخراج علوم قدرتی ارائه می‌دهد. ابابیل، نمونه‌ای از این علوم است که نه قصه‌ای خیالی، بلکه سلاحی قابل بازتولید است. حوزه‌ها، با رجوع به آیات قرآنی و تحلیل علمی آنها، باید به تولید معرفتی اقتدارآفرین بپردازند. این بخش، بر ضرورت گذار از رویکردهای صوری به سوی تحقیق عمیق و کاربردی تأکید می‌کند.

بخش سوم: اقتدار انبیا و اولیا: الگویی برای حوزه‌های علمیه

ذوالقرنین: نمونه‌ای از علم قدرتی

درس‌گفتار، با اشاره به داستان ذوالقرنین، به اقتدار او به‌عنوان الگویی برای حوزه‌ها تأکید دارد. ذوالقرنین، با بهره‌مندی از اسباب الهی، توانست مشکلات جهانی مانند یأجوج و مأجوج را حل کند. این اقتدار، به‌سان مشعلی است که راه هدایت جامعه را روشن می‌سازد.

آیه: ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا ۝ إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا﴾ [مطلب حذف شد] : از تو درباره ذوالقرنین می‌پرسند، بگو: به‌زودی برای شما از او یاد می‌کنم * ما او را در زمین قدرت و تمکن دادیم و از هر چیزی راهی به او عطا کردیم.

این آیه، به اقتدار ذوالقرنین و دسترسی او به اسباب الهی اشاره دارد. استاد فرزانه، با نقد فقدان این اسباب در حوزه‌ها، بر ضرورت استخراج آنها از قرآن کریم تأکید می‌کند. ذوالقرنین، با ساخت سدی استوار، به‌سان مهندسی بود که علم و قدرت را در هم آمیخت.

آیه: ﴿قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا ۝ قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا﴾ [مطلب حذف شد] : گفتند: ای ذوالقرنین، یأجوج و مأجوج در این سرزمین تباهی می‌کنند، آیا برای تو خراجی قرار دهیم تا میان ما و آنها سدی بسازی؟ * گفت: آنچه پروردگارم به من در آن تمکن داده بهتر است، پس مرا با نیرویی یاری کنید تا میان شما و آنها سدی استوار قرار دهم.

این آیه، توانایی ذوالقرنین در حل بحران‌های جهانی را نشان می‌دهد. او، با بهره‌گیری از فناوری پیشرفته، سدی مستحکم ساخت که یأجوج و مأجوج را مهار کرد.

آیه: ﴿آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا﴾ [مطلب حذف شد] : پاره‌های آهن برایم بیاورید، تا آن‌گاه که میان دو کوه را برابر کرد، گفت: بدمید تا آن‌گاه که آن را آتش کرد، گفت: مس گداخته برایم بیاورید تا بر آن بریزم.

این آیه، فناوری پیشرفته ذوالقرنین را به تصویر می‌کشد. حوزه‌ها، به‌سان کارگاه‌هایی علمی، باید این فناوری‌ها را بازتولید کنند.

آیه: ﴿قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي﴾ [مطلب حذف شد] : گفت: این رحمتی از پروردگار من است.

این آیه، منشأ الهی قدرت ذوالقرنین را نشان می‌دهد. حوزه‌ها باید این رحمت را در علم قدرتی جست‌وجو کنند.

درنگ: ذوالقرنین، با بهره‌گیری از اسباب الهی، نمونه‌ای از علم قدرتی را به نمایش گذاشت که حوزه‌ها باید آن را بازتولید کنند.

مباهله: اهرمی قدرتی در سیره پیامبر

استاد فرزانه، با اشاره به واقعه مباهله، اقتدار پیامبر اکرم (ص) را به‌عنوان الگویی برای حوزه‌ها برجسته می‌سازد. مباهله، به‌سان شمشیری برنده، دشمنان را با قدرت معنوی تسلیم کرد. پیامبر، با بسیج امکانات معنوی، از جمله همراهی اهل بیت (ع)، یهود را به زانو درآورد.

این واقعه، نشان‌دهنده پیوند ناگسستنی علم و قدرت در هدایت جامعه است. حوزه‌ها، به جای انفعال و محصور ماندن در دعا و موعظه، باید توانایی مباهله را بازتولید کنند. نقد رویکرد دعا‌محوری، به کاستی روش‌های غیرعلمی در حل مسائل اشاره دارد. مباهله، به‌سان آتشی است که با اقتدار علمی و معنوی، دشمنان را خاکستر می‌کند.

درنگ: مباهله، نمونه‌ای از علم قدرتی است که با اقتدار معنوی، دشمنان را تسلیم می‌کند. حوزه‌ها باید این توانایی را احیا کنند.

جمع‌بندی بخش سوم

اقتدار انبیا و اولیا، به‌ویژه ذوالقرنین و پیامبر اکرم (ص)، الگویی برای حوزه‌های علمیه است. ذوالقرنین، با فناوری الهی، و پیامبر، با مباهله، قدرت علم را در حل بحران‌های جهانی و هدایت جامعه به نمایش گذاشتند. حوزه‌ها، با رجوع به قرآن کریم، باید این علوم قدرتی را بازتولید کنند. نقد انفعال حوزه‌ها، بر ضرورت تحول در رویکردهای علمی و عملی تأکید دارد.

بخش چهارم: روان‌شناسی قرآنی و علوم قدرتی حوزوی

روان‌شناسی قرآنی: علمی مختص حوزه‌ها

استاد فرزانه، روان‌شناسی را به‌عنوان یکی از علوم مختص حوزوی معرفی می‌کند که توانایی درمان بیماران روانی و جلب اعتماد اجتماعی را دارد. این علم، برخلاف روان‌شناسی غربی که وارداتی و ناکارآمد است، ریشه در قرآن کریم دارد. روان‌شناسی قرآنی، به‌سان کلیدی است که قفل‌های معرفت انسانی را می‌گشاید و با درمان بیماری‌های روانی، اقتدار حوزه‌ها را به نمایش می‌گذارد.

نقد روان‌شناسی غربی، به محدودیت‌های علوم وارداتی و ضرورت تولید علمی بومی تأکید دارد. حوزه‌ها، با استخراج این علم از قرآن کریم، می‌توانند مرجعیت اجتماعی خود را بازیابند. برای نمونه، تعبیر خواب (اضغاث و احلام) از علوم حوزوی است که دانشگاه‌ها از آن بی‌بهره‌اند.

درنگ: روان‌شناسی قرآنی، علمی حوزوی است که با درمان بیماری‌های روانی، اقتدار حوزه‌ها را تضمین می‌کند.

نقد سحر‌انگاری و مجوز‌محوری

استاد فرزانه، با نقد رویکرد سحر‌انگاری، به سوءتفاهم‌های فرهنگی در پذیرش علوم قدرتی حوزوی اشاره می‌کند. اقداماتی که از منظر قرآنی قدرتی‌اند، به اشتباه سحر تلقی می‌شوند. همچنین، موانع ساختاری مانند فقدان مجوز، حوزه‌ها را از تولید علم قدرتی بازمی‌دارد. این نقد، به‌سان هشداری است که حوزه‌ها را به رفع موانع فرهنگی و ساختاری فرا می‌خواند.

جمع‌بندی بخش چهارم

روان‌شناسی قرآنی، به‌عنوان علمی مختص حوزه‌ها، توانایی حل مسائل روانی و جلب اعتماد اجتماعی را دارد. نقد سحر‌انگاری و مجوز‌محوری، بر ضرورت رفع موانع فرهنگی و ساختاری در تولید علم قدرتی تأکید دارد. حوزه‌ها، با تمرکز بر این علم، می‌توانند مرجعیت خود را بازیابند.

بخش پنجم: وحی، کرامت، و روح القدس: ابزارهای قدرتی

وحی و کرامت: رابطه خدا با بندگان

استاد فرزانه، با رد انحصار وحی به انبیا، کرامت را به‌عنوان رابطه‌ای مستمر میان خدا و بندگان معرفی می‌کند. این رابطه، به‌سان پلی است که انسان را به معرفت الهی متصل می‌سازد.

آیه: ﴿إِنَّمَا أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ﴾ [مطلب حذف شد] : من شما را تنها به وسیله وحی هشدار می‌دهم.

این آیه، به نقش وحی به‌عنوان ابزاری قدرتی در هدایت جامعه اشاره دارد. کرامت، به‌سان شعاعی از نور الهی، این رابطه را برای غیرانبیا نیز ممکن می‌سازد. حوزه‌ها، با احیای این رابطه، می‌توانند علوم قدرتی را بازتولید کنند.

درنگ: وحی و کرامت، ابزارهای قدرتی هستند که حوزه‌ها باید با احیای آنها، اقتدار معنوی خود را بازیابند.

روح القدس: تأیید الهی در علم قدرتی

استاد فرزانه، با اشاره به روح القدس، بر نقش آن در اقتدار عیسی بن مریم (ع) تأکید می‌کند.

آیه: ﴿وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ﴾ [مطلب حذف شد] : و به عیسی بن مریم نشانه‌های روشن دادیم و او را به روح القدس تأیید کردیم.

این آیه، به تأیید الهی عیسی از طریق روح القدس اشاره دارد. حوزه‌ها، با پیگیری این رابطه، می‌توانند مشکلات جهانی را حل کنند. نقد دوری حوزه‌ها از روح القدس، به انفعال در پیگیری علوم معنوی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

وحی، کرامت، و روح القدس، ابزارهای قدرتی هستند که حوزه‌ها باید آنها را احیا کنند. این ابزارها، به‌سان کلیدهایی‌اند که درهای اقتدار معنوی را می‌گشایند. حوزه‌ها، با رفع یأس و انفعال، باید این علوم را از قرآن کریم استخراج کنند.

بخش ششم: قدرت انبیا و ضرورت بازتولید آن در حوزه‌ها

ادريس: اقتدار در مکان علی

استاد فرزانه، با اشاره به ادريس، بر اقتدار او در رسیدن به مکان علی تأکید می‌کند.

آیه: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا ۝ وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا﴾ [مطلب حذف شد] : و در کتاب از ادريس یاد کن که او راستگو و پیامبر بود * و او را به مقامی والا برافراشتیم.

این آیه، به اقتدار ادريس در رسیدن به مکان علی اشاره دارد. حوزه‌ها، با تحقیق درباره این مقام، باید علوم قدرتی را شناسایی کنند.

درنگ: ادريس، با رسیدن به مکان علی، نمونه‌ای از اقتدار قرآنی است که حوزه‌ها باید آن را بازتولید کنند.

صالح و قارون: قدرت در تنبیه و هدایت

استاد فرزانه، با اشاره به صالح و قارون، بر نقش قدرت در تنبیه و هدایت تأکید می‌کند.

آیه: ﴿فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ﴾ [مطلب حذف شد] : پس زلزله آنها را فرو گرفت و در خانه‌هایشان از پای درآمدند.

این آیه، به قدرت صالح در ایجاد زلزله برای تنبیه قوم اشاره دارد. همچنین، در داستان قارون:

آیه: ﴿فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ﴾ [مطلب حذف شد] : پس او و خانه‌اش را در زمین فرو بردیم.

این آیه، به تنبیه قارون با قدرت الهی اشاره دارد. این قدرت، مردم را متنبه کرد و آرزوی فرعون شدن را کنار گذاشتند.

درنگ: قدرت انبیا در تنبیه و هدایت، الگویی برای حوزه‌هاست که باید با بازتولید آن، مرجعیت اجتماعی را بازیابند.

موسی: اقتدار در برابر فرعون

استاد فرزانه، با اشاره به موسی (ع)، بر اقتدار او در برابر فرعون تأکید می‌کند.

آیه: ﴿أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا﴾ [مطلب حذف شد] : که با عصایت بر سنگ بزن، پس دوازده چشمه از آن جوشید.

این آیه، به قدرت عصای موسی در ایجاد چشمه اشاره دارد. همچنین:

آیه: ﴿وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى﴾ [مطلب حذف شد] : و بر آنها ابر سایه افکندیم و بر ایشان من و سلوى فرو فرستادیم.

این آیه، به تأمین غذا و سایه برای قوم موسی اشاره دارد. این قدرت‌ها، اطاعت اجتماعی را به دنبال داشت.

جمع‌بندی بخش ششم

قدرت انبیا، از ادريس تا صالح، قارون، و موسی، الگویی برای حوزه‌هاست. این قدرت‌ها، با تنبیه و هدایت، مرجعیت اجتماعی را تضمین کردند. حوزه‌ها، با بازتولید این علوم قدرتی، باید اقتدار خود را بازیابند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با بازخوانی درس‌گفتار شماره ۶۸۵ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین فلسفی علم قدرتی در پرتو معرفت‌شناسی قرآنی پرداخت. علم قدرتی، با گذار از قوه به فعل، توانایی حل مسائل اجتماعی و جهانی را دارد. قرآن کریم، به‌عنوان نقشه‌ای جامع، راهنمای استخراج این علوم است. اقتدار انبیا و اولیا، از ذوالقرنین تا پیامبر اکرم (ص)، الگویی برای حوزه‌هاست که با مباهله، فناوری، و روان‌شناسی قرآنی، مرجعیت اجتماعی را کسب کردند. نقد انفعال حوزه‌ها، بر ضرورت تحول در رویکردهای علمی و عملی تأکید دارد. حوزه‌ها، با احیای وحی، کرامت، و روح القدس، و بازتولید قدرت‌های قرآنی، می‌توانند مرجعیت جهانی خود را بازیابند. این اثر، راهی را به سوی تولید علمی قدرتمند، کارآمد، و اقتدارآفرین هموار می‌سازد که در آن، علم، قدرت، و هدایت در هماهنگی کامل به سوی تحقق الهی گام برمی‌دارند.

با نظارت صادق خادمی