متن درس
تحلیل فلسفی علم قدرتی و ضرورت تصرف در تکوین در فلسفه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۸۶)
مقدمه: بازاندیشی در علم قدرتی و جایگاه آن در فلسفه اسلامی
علم قدرتی، بهمثابه گوهر تابناک فلسفه اسلامی، نهتنها حقیقتی وجودی است که در مراتب هستی جاری میشود، بلکه دستورالعملی الهی است که انسان را به تسخیر آسمانها و زمین فرا میخواند. این مفهوم، که ریشه در آیات قرآن کریم و سیره انبیا دارد، فراتر از داستانسراییهای صوری، راهنمایی برای تصرف در تکوین و اقتدار وجودی است. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در درسگفتار شماره ۶۸۶، با نگاهی نقادانه و عمیق، به تبیین این حقیقت پرداخته و بر ضرورت بازسازی نظامهای حوزوی برای تولید علم قدرتی تأکید ورزیدهاند.
بخش یکم: ماهیت علم قدرتی و نسبت آن با قرآن کریم
پرسش از ماهیت آیات قرآنی
آیا آیات قرآن کریم، که به وقایع خارقالعادهای چون یأجوج و مأجوج، ذوالقرنین، و معجزات انبیا اشاره دارند، صرفاً داستانهایی برای عبرتآموزیاند یا دستورالعملهایی برای تصرف در تکوین؟ این پرسش، که بنیاد بحث علم قدرتی را تشکیل میدهد، قرآن کریم را از سطح یک کتاب قصهگو به جایگاه کتابی وحیانی ارتقا میدهد که راهنمایی برای اقتدار وجودی و تصرف در هستی ارائه میکند. استاد فرزانه، با طرح این پرسش، بر تمایز قرآن کریم از داستانسراییهای صوری تأکید دارند و آن را منبعی غنی از فرمولها و دستورات عملی میدانند.
نقد داستانانگاری قرآن کریم
اگر آیات قرآن کریم را صرفاً داستانهایی عبرتآمیز بدانیم، این کتاب الهی به متونی چون «امیرارسلان رومی» تقلیل مییابد که تنها حاوی احکام و اخلاقیات محدود است. این دیدگاه، که شأن وحیانی قرآن کریم را فرومیکاهد، از سوی استاد فرزانه به چالش کشیده شده است. قرآن کریم، بهسان مشعلی فروزان، راه تصرف در تکوین را روشن میسازد و انسان را به سوی اقتدار وجودی هدایت میکند. این نقد، مانند تیغی برنده، پایههای رویکرد داستانانگارانه را فرومیریزد و بر ضرورت فهم قرآن کریم بهعنوان کتابی عملی و علمی تأکید میورزد.
قرآن کریم بهعنوان کتاب فرمول و دستور
قرآن کریم، کتابی است سرشار از فرمولها و دستورات برای تصرف در تکوین. این کتاب، مانند نقشهای دقیق، مسیر اقتدار وجودی را ترسیم میکند و انسان را به تسخیر موجودات دعوت مینماید. آیه «سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» [مطلب حذف شد] : «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، برای شما رام کرد») بهصراحت بر این حقیقت دلالت دارد. استاد فرزانه، این آیه را شاهدی بر دعوت الهی به تسخیر آسمانها و زمین میدانند و علم قدرتی را ابزار این تسخیر معرفی میکنند.
ضرورت تأسی به آیات قرآنی
آیات قرآن کریم، نهتنها برای عبرتآموزی، بلکه برای تأسی و سرمایهگذاری در مسیر علم قدرتی نازل شدهاند. این آیات، مانند بذرهایی هستند که در خاک وجود انسان کاشته شده و با تأسی و عمل، به درختانی تناور از اقتدار بدل میگردند. استاد فرزانه تأکید دارند که هدف قرآن کریم، هدایت انسان به سوی تصرف در کون و مکان است، نه صرف تحسین و بهبه گفتن.
بخش دوم: علم قدرتی و شأن علما
علم قدرتی در سیره انبیا
علم قدرتی، همان علمی است که انبیا در سیره خود دنبال کردند و علما، بهعنوان وارثان انبیا، موظف به پیگیری آناند. این علم، مانند جریانی زلال، از سرچشمه وحی سرچشمه گرفته و در وجود علما جاری میشود. استاد فرزانه، با پیوند زدن علم قدرتی به سیره انبیا، بر شأن والای علما تأکید دارند و آنها را مسئول تحقق این علم در جامعه میدانند.
نقد عبرتآموزی صوری
اگر هدف قرآن کریم صرفاً عبرتآموزی باشد، به واکنشهای صوری مانند تحسینهای بیحاصل تقلیل مییابد، مانند منبرهایی که تنها شنوندگان را به وجد میآورند، اما اثری عملی بر جای نمیگذارند. این رویکرد، مانند سایهای سنگین، مانع تحقق اهداف وحیانی قرآن کریم میشود. استاد فرزانه، با نقد این دیدگاه، بر ضرورت عمل به آیات قرآنی تأکید دارند.
بخش سوم: ضرورت نظاممندی در تولید علم قدرتی
اشکال بر عدم اقدام عملی
یکی از اشکالات مطرحشده این است که اگر قرآن کریم برای تصرف در تکوین نازل شده، چرا علما خود اقدام عملی به آن نمیکنند؟ این پرسش، مانند آینهای، کاستی کنونی حوزههای علمیه را در تولید علم قدرتی نمایان میسازد. استاد فرزانه، این اشکال را فرصتی برای بازنگری در نظامهای حوزوی میدانند.
پاسخ به اشکال: ضرورت نظاممندی
تصرف در تکوین، نیازمند نظاممندی و سیستمی شدن است، نه اقدامات شخصی و موردی که به شعبدهبازی تقلیل یابد. استاد فرزانه، [مطلب حذف شد] شدن اداره جامعه، تأکید دارند که علم قدرتی نیز باید در قالب یک نظام علمی تولید شود. این نظاممندی، مانند ستونهایی استوار، بنای اقتدار حوزهها را برپا میدارد.
نقد اقدامات شخصی
اقدامات شخصی در علم قدرتی، به دلیل فقدان نظاممندی، به کارهای موردی و غیرعلمی منجر میشود. این اقدامات، مانند شمعهایی کمسو، نمیتوانند نور اقتدار را در جامعه بگسترانند. استاد فرزانه، با نقد این رویکرد، بر ضرورت ایجاد یک نظام علمی تأکید دارند.
بخش چهارم: نقد وضعیت کنونی حوزههای علمیه
تمرکز بر علوم صوری
حوزههای علمیه، به دلیل تمرکز بر مفهومات و لفظیات، از تولید علم قدرتی بازماندهاند و اقتدار اجتماعی خود را از دست دادهاند. این تمرکز، مانند قفلی سنگین، درهای اقتدار را بسته و حوزهها را به حاشیه رانده است. استاد فرزانه، این وضعیت را مانع تحقق شأن والای علما میدانند.
نقد انفعال و تعطیلی حوزهها
حوزههای علمیه، به دلیل انفعال و تعطیلیهای مکرر، از پیگیری علم قدرتی بازماندهاند و به فعالیتهای غیرمفید مشغولاند. این وضعیت، مانند قناتی مسدود، جریان علم را متوقف کرده و نیازمند لایروبی و سرمایهگذاری است. استاد فرزانه، با تشبیه حوزهها به قناتی غیرفعال، بر ضرورت بازسازی آنها تأکید دارند.
نقد وظایف غیرعلمی علما
اعزام طلاب به روستاها برای انجام وظایف غیرعلمی، مانند شکّیات، شأن حوزهها را تنزل داده و آنها را از تولید علم قدرتی باز داشته است. این رویکرد، مانند پرتگاهی عمیق، طلاب را از مسیر اقتدار علمی دور کرده است.
بخش پنجم: آیات قرآنی و نمونههای علم قدرتی
ماجرای حضرت لوط (ع)
در داستان حضرت لوط (ع)، ناتوانی ایشان در برابر قوم خود به دلیل فقدان قدرت مشهود است. آیه «فَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَٰذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ» [مطلب حذف شد] : «و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از آمدنشان اندوهگین شد و دلتنگ شد و گفت: این روزی سخت است») ناتوانی لوط (ع) را نشان میدهد. پیشنهاد ایشان به قوم، مبنی بر پذیرش دختران به جای مهمانان، نیز به دلیل فقدان اقتدار بیاثر بود: «وَقَالَ يَا قَوْمِ هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ» [مطلب حذف شد] : «و گفت: ای قوم من، اینان دختران مناند، اینها برای شما پاکیزهترند»).
اما با نزول قدرت الهی، قوم لوط نابود شدند: «فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ * مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ» [مطلب حذف شد] : «پس چون فرمان ما آمد، بالای آن را زیر آوردیم و بر آنها سنگهایی از سجیلِ منظم و نشاندار فرو ریختیم * نزد پروردگارت نشاندار بود»). این سنگهای سجیل منظود مسوم، بهمثابه اسلحهای پیشرفته، نمونهای از علم قدرتیاند که حوزهها میتوانند با مطالعه آن، معادلات جهانی را تغییر دهند.
ماجرای حضرت داود (ع)
داستان حضرت داود (ع) و جالوت، نمونهای دیگر از علم قدرتی است. آیه «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ» [مطلب حذف شد] : «پس به اذن خدا آنها را شکست دادند و داود جالوت را کشت و خدا به او پادشاهی و حکمت داد و از آنچه میخواست به او آموخت») بر اقتدار داود (ع) دلالت دارد. حکمت داود، که شامل فلسفه و علم قدرتی بود، او را به تسخیر تکوین قادر ساخت. آیه «وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ» [مطلب حذف شد] : «و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمیکرد، زمین تباه میشد») نیز علم قدرتی را ابزار دفع فساد معرفی میکند.
ماجرای حضرت ایوب (ع)
حضرت ایوب (ع)، با دستور الهی «ارْكُضْ بِرِجْلِكَ ۖ هَٰذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ» [مطلب حذف شد] : «با پایت به زمین بزن، این چشمهای است خنک برای شستوشو و نوشیدن») به تصرف در تکوین دست یافت. این آیه، مانند کلیدی زرین، راه تصرف در تکوین را گشوده و نمونهای از علم قدرتی را نمایان میسازد. استاد فرزانه، با نقد باورهای خرافی مانند نسبت دادن چشمههای گرم به ایوب (ع)، بر ضرورت تطبیق باورها با قرآن کریم تأکید دارند.
ماجرای حضرت یونس (ع)
حضرت یونس (ع)، با ذکر «هیچ معبودی جز تو نیست، منزهی تو، من از ستمگران بودم» (ترجمه از متن) از بطن ماهی نجات یافت: «فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» [مطلب حذف شد] : «هیچ معبودی جز تو نیست، منزهی تو، من از ستمگران بودم»). این ذکر، که در علوم غریبه بهعنوان اسم اعظم شناخته شده، نمونهای از علم قدرتی است که با ذکر الهی به فعلیت میرسد. استاد فرزانه، با نقد داستانانگاری این ماجرا، آن را دستورالعملی عملی برای تصرف در تکوین میدانند.
بخش ششم: ضرورت بازسازی حوزههای علمیه
نقد زیرساختهای فیزیکی و علمی
حوزههای علمیه، با حیاطهای محدود و حجرههای فرسوده، فاقد زیرساخت لازم برای تولید علم قدرتیاند. این وضعیت، مانند بنایی مخروبه، توانایی جذب دانشمندان جهانی را ندارد. استاد فرزانه، با مقایسه حوزهها با پروژههای علمی جهانی، بر ضرورت سرمایهگذاری در زیرساختهای علمی و فیزیکی تأکید دارند.
چشمانداز حوزههای قدرتی
حوزههای علمیه، با نظاممندی و تولید علم قدرتی، میتوانند به مراکز علمی پیشرفتهای تبدیل شوند که دانشمندان جهان را جذب کنند. این چشمانداز، مانند افقی روشن، حوزهها را به سوی اقتدار علمی و جهانی هدایت میکند.
نقد قرائت صوری و بیانگیزگی
قرائت، تجوید و حفظ قرآن کریم، بدون تدبر، به فعالیتهای صوری تقلیل مییابد و علم قدرتی تولید نمیکند. طلاب، به دلیل فقدان انگیزه و برنامهریزی، به کارهای غیرقدرتی مانند انتظار برای نماز جماعت مشغولاند. این وضعیت، مانند درویشی است که به رندی مشغول است تا عبادت.
بخش هفتم: ضرورت قانونمندی و رفع قبح علم قدرتی
قانونمندی در علم قدرتی
علم قدرتی، نیازمند قانونمندی و نظاممندی است تا از هرجومرج و اتهاماتی مانند فساد فیالارض جلوگیری شود. اقدامات غیرقانونی، مانند تابلوی غیرمجاز، به اتهامات منجر میشود. استاد فرزانه، این قانونمندی را مانند سپری استوار میدانند که علم قدرتی را از آسیبها حفظ میکند.
رفع قبح علم قدرتی
قبح علم قدرتی، که گاه به جادوگری متهم میشود، باید رفع شود تا علما بتوانند آزادانه به آن بپردازند. این رفع قبح، مانند نسیمی خنک، فضای حوزهها را از پیشداوریها پاک میسازد و راه را برای تولید علم قدرتی هموار میکند.
بخش هشتم: نمونههای عملی علم قدرتی
پیشرفت نظامی ایران
پیشرفت نظامی ایران پس از انقلاب، از ناتوانی اولیه به توانمندیهای پیشرفته، نمونهای از امکان تحقق علم قدرتی است. این تحول، مانند نهالی است که از خاک ناتوانی سربرآورده و به درختی تناور بدل شده است. استاد فرزانه، این پیشرفت را الگویی برای حوزهها میدانند.
مثال تفال به قرآن
نمونهای از تأثیرگذاری اجتماعی علم قدرتی، زنی بیسواد است که با تفال به قرآن کریم، به دلیل اقتدار عملی، از علما پیشی گرفته است. این مثال، مانند آینهای، کاستی حوزهها در تولید علم قدرتی را نمایان میسازد.
جمعبندی
این نوشتار، با بازنمایی درسگفتار استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، علم قدرتی را بهعنوان حقیقتی وجودی و عملی در فلسفه اسلامی تبیین کرد. آیات قرآن کریم، مانند «سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ»، «ارْكُضْ بِرِجْلِكَ»، و «لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ»، دستورالعملهایی برای تصرف در تکویناند. نقد وضعیت کنونی حوزهها، بر ضرورت نظاممندی، پروژهسازی، و رفع قبح علم قدرتی تأکید دارد. حوزهها، بهعنوان وارثان انبیا، موظفاند با بهرهگیری از منابع قرآنی، به مراکز علمی پیشرفتهای تبدیل شوند که معادلات جهانی را تغییر دهند. این اثر، دعوتی است به بازآفرینی نظام علمی حوزهها برای احیای اقتدار و تحقق اهداف وحیانی.
با نظارت صادق خادمی