در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 690

متن درس





کاوشی در علم و قدرت در فلسفه اسلامی با تأکید بر آیات قرآنی

کاوشی در علم و قدرت در فلسفه اسلامی با تأکید بر آیات قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۹۰)

دیباچه

علم و قدرت، چونان دو بال پرنده‌ای هستند که انسان را به سوی قله‌های کمال رهنمون می‌سازند. در فلسفه اسلامی، این دو مفهوم نه‌تنها به‌عنوان صفات ذاتی حق تعالی، بلکه به‌مثابه توانمندی‌های وجودی انسان در مسیر سلوک و استکمال مورد تأمل قرار گرفته‌اند. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در جلسه‌ای که در تاریخ ۲۱ آبان ۱۳۸۴ ایراد شده، به کاوشی عمیق و نظام‌مند در مفهوم علم و قدرت در فلسفه اسلامی می‌پردازد. با استناد به آیات قرآن کریم، این اثر بر ضرورت بازسازی نظام‌های تربیتی در جوامع اسلامی تأکید دارد تا انسان‌هایی عالم و قدرتمند پرورش یابند که چونان ظرف‌هایی پولادین، در برابر فشارهای وجودی استوار بمانند. پرسش بنیادین این است که چگونه می‌توان با بهره‌گیری از قرآن کریم، نظام تربیتی را اصلاح کرد تا اقتدار وجودی انسان‌ها محقق شود؟

بخش نخست: تبیین مفهوم علم و قدرت

پیوند علم و قدرت با تکلیف دینی

علم و قدرت، چونان دو گوهر در تاج حکمت اسلامی، با تکلیف دینی پیوندی ناگسستنی دارند. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، این دو را نه‌تنها صفاتی الهی، بلکه توانمندی‌هایی وجودی می‌دانند که انسان را در مسیر انجام تکالیف الهی یاری می‌رسانند. علم، چونان نوری است که راه را روشن می‌سازد، و قدرت، چونان نیرویی است که انسان را به سوی مقصد سوق می‌دهد. این پیوند، مانند ریشه‌های درختی است که از خاک تکلیف تغذیه کرده و شاخه‌های کمال را به بار می‌آورد.

درنگ: علم و قدرت، با تکلیف دینی پیوندی عمیق دارند و انسان را در مسیر کمال و انجام وظایف الهی توانمند می‌سازند.

علم و قدرت فراتر از ساحت غیبی

علم و قدرت، در فلسفه اسلامی، منحصر به ساحت‌های غیبی، شهود، کشف، و مقامات انبیا و اولیا نیستند. استاد فرزانه تأکید دارند که ظرافت‌ها، ریزبینی‌ها، و دقت‌های انسانی نیز می‌توانند مراتب علمی و قدرتی را برای انسان عادی به ارمغان آورند. این دیدگاه، علم و قدرت را از انحصار حوزه‌های متافیزیکی خارج کرده و آن‌ها را در دسترس همگان قرار می‌دهد. مانند خورشیدی است که نور خود را نه‌تنها بر قله‌ها، بلکه بر دشت‌های هموار نیز می‌تاباند.

انسان عادی، با ارتقای دقت و توجه، می‌تواند به مراتب علمی دست یابد که نیازی به ساحت غیبی ندارد. این مراتب، مانند پله‌های نردبانی هستند که انسان را از خاک وجود به افلاک معرفت رهنمون می‌سازند. قدرت نیز، هنگامی که با تربیت صحیح و رشد سالم همراه شود، انسان را به اقتداری می‌رساند که با وضعیت عادی قابل مقایسه نیست.

درنگ: علم و قدرت، فراتر از ساحت غیبی، از طریق ظرافت‌ها و دقت‌های انسانی برای همگان قابل دسترسی‌اند.

نقش تربیت در پرورش علم و قدرت

تربیت صحیح، چونان خاک حاصلخیزی است که بذر علم و قدرت را به ثمر می‌رساند. استاد فرزانه تأکید دارند که انسان، با رشد سالم و تربیت درست، می‌تواند به اقتداری دست یابد که چونان ظرف پولادین، در برابر فشارها مقاوم باشد. در مقابل، تربیت ناصحیح، انسان‌هایی سفالین و شکننده پدید می‌آورد که با اندک فشاری فرومی‌ریزند. این استعاره، مانند آینه‌ای است که حقیقت نظام‌های تربیتی ناکارآمد را بازمی‌تاباند.

شریعت اسلامی، با دستوراتی در باب تغذیه، رفتار، و حتی نحوه خواب، راهنمایی برای تربیت انسان سالم ارائه می‌دهد. این فرامین، مانند نقشه‌ای هستند که انسان را به سوی اقتدار وجودی هدایت می‌کنند. با این حال، فقدان نظام تربیتی صحیح در جوامع اسلامی، مانع از تحقق این اقتدار شده و انسان‌هایی با ادراک، علم، و قدرت پایین پرورش می‌یابد.

درنگ: تربیت صحیح، کلید پرورش انسان‌هایی قدرتمند و عالم است که چونان ظرف‌های پولادین، در برابر فشارها استوارند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، به تبیین مفهوم علم و قدرت در فلسفه اسلامی پرداخت. این دو مفهوم، نه‌تنها با تکلیف دینی پیوند دارند، بلکه فراتر از ساحت غیبی، از طریق دقت و ظرافت انسانی قابل دسترسی‌اند. تربیت صحیح، بستری است که این توانمندی‌ها را به فعلیت می‌رساند، در حالی که نظام‌های تربیتی ناصحیح، انسان‌هایی شکننده و سفالین پدید می‌آورند. این تحلیل، مانند چراغی است که راه اصلاح نظام‌های تربیتی را روشن می‌سازد.

بخش دوم: استناد به قرآن کریم و نمونه سامری

استمداد از قرآن کریم

برای فهم عمیق علم و قدرت، استناد به قرآن کریم ضرورتی انکارناپذیر است. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، قرآن کریم را سندی بی‌بدیل می‌دانند که الگوهای عملی برای تحقق علم و قدرت ارائه می‌دهد. این سند الهی، مانند چشمه‌ای زلال است که حقیقت را در اختیار جویندگان قرار می‌دهد و راه را برای استخراج الگوهای تربیتی هموار می‌سازد.

درنگ: قرآن کریم، سند اصلی برای فهم علم و قدرت و استخراج الگوهای عملی تربیتی است.

نمونه سامری در قرآن کریم

یکی از نمونه‌های برجسته در قرآن کریم، داستان سامری در سوره طه است که اقتدار غیرغیبی یک انسان عادی را به نمایش می‌گذارد. قرآن کریم در آیات ۸۷ و ۸۸ سوره طه می‌فرماید: قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَٰكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَٰلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ * فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَٰذَا إِلَٰهُكُمْ [مطلب حذف شد] : «گفتند: ما به اختیار خودمان از وعده‌ات تخلف نکردیم، بلکه بارهایی از زیورهای قوم را بر دوش داشتیم، پس آن‌ها را افکندیم و سامری نیز چنین افکند * پس برایشان گوساله‌ای که بدنی داشت و صدایی، بیرون آورد و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است»).

سامری، با تبدیل جواهرات به گوساله‌ای صدا‌دار، اقتداری فراتر از انسان عادی نشان داد. این عمل، مانند شعله‌ای است که در تاریکی جهل مردم زمانه درخشید و آن‌ها را به اشتباه انداخت. استاد فرزانه تأکید دارند که سامری، نه از طریق علوم غیبی، بلکه با دانش و مهندسی طبیعی، این گوساله را ساخت. این دیدگاه، مانند پلی است که عمل سامری را به علوم امروزی مانند شیمی و مهندسی پیوند می‌دهد.

درنگ: سامری، با دانش طبیعی و نه غیبی، گوساله‌ای صدا‌دار ساخت و اقتدار غیرعادی خود را به نمایش گذاشت.

تحلیل عمل سامری

پرسش بنیادین این است که سامری چگونه با جواهرات ناهمگن، گوساله‌ای صدا‌دار ساخت؟ استاد فرزانه دو احتمال را مطرح می‌کنند: نخست، استفاده از کارگاه یا لابراتوار برای ذوب جواهرات و ساخت گوساله؛ دوم، اقتداری غیبی که بدون ابزار طبیعی، این عمل را ممکن ساخت. با این حال، احتمال نخست محتمل‌تر است، زیرا علوم غریبه در گذشته، مانند کیمیا، امروز به شیمی تبدیل شده و برای همگان قابل دسترسی است. صدای گوساله نیز، مانند عروسک‌های امروزی که با دستگاه‌های صوتی صدا تولید می‌کنند، نتیجه مهندسی است.

این تحلیل، مانند آینه‌ای است که حقیقت عمل سامری را از ساحت غیبی به ساحت طبیعی منتقل می‌کند. ناآگاهی مردم زمانه، گوساله را خدا پنداشتند، همان‌گونه که فناوری‌های امروزی برای ناآگاهان شگفت‌انگیز به نظر می‌آیند. این مقایسه، ضرورت آموزش و آگاهی را چونان نوری در تاریکی برجسته می‌سازد.

درنگ: عمل سامری، نتیجه دانش طبیعی مانند شیمی و مهندسی است که به دلیل ناآگاهی مردم، شگفت‌انگیز به نظر می‌آمد.

پاسخ سامری به موسی

موسی علیه‌السلام در آیه ۹۵ سوره طه از سامری پرسید: قَالَ فَمَا خَطْبُكَ [مطلب حذف شد] : «گفت: ای سامری، کارت چیست؟»). سامری در پاسخ گفت: بَصَرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَٰلِكَ سَوَّلَتْ [مطلب حذف شد] : «گفت: من چیزی دیدم که آن‌ها ندیدند، پس مشتی از اثر رسول برگرفتم و آن را افکندم و نفسم چنین برایم آراست»).

این پاسخ، بینش خبیث سامری را نشان می‌دهد که حتی هارون علیه‌السلام، به‌عنوان پیامبر، از آن بی‌بهره بود. سامری با اقدام سریع و قاطع، از اثر رسول بهره گرفت و اقتدار خود را به نمایش گذاشت. این سرعت و قاطعیت، مانند تیری است که هدف را بی‌درنگ نشانه می‌گیرد و معطل نمی‌ماند.

درنگ: بینش سامری، هرچند خبیث، با اقدام سریع و بهره‌گیری از اثر رسول، اقتدار خود را نشان داد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با استناد به قرآن کریم، به بررسی نمونه سامری پرداخت. سامری، با دانش طبیعی و نه غیبی، گوساله‌ای صدا‌دار ساخت و اقتدار خود را به نمایش گذاشت. این عمل، نتیجه بینش و اقدام سریع او بود که از ناآگاهی مردم بهره گرفت. این تحلیل، مانند چراغی است که ضرورت آگاهی و آموزش را برای جلوگیری از انحرافات مشابه روشن می‌سازد.

بخش سوم: اقتدار موسی و مواجهه با فرعون

اقتدار موسی علیه‌السلام

موسی علیه‌السلام، با اقتدار الهی، فرعون را به اطاعت واداشت. قرآن کریم در آیه ۱۳۲ سوره اعراف می‌فرماید: وَقَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ [مطلب حذف شد] : «و گفتند: هر نشانه‌ای که برای سحر کردن ما بیاوری، ما به تو ایمان نمی‌آریم»).

خداوند با فرستادن آیاتی چون طوفان، ملخ، شپش، قورباغه، و خون، اقتدار خود را به نمایش گذاشت: فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ [مطلب حذف شد] : «پس بر آن‌ها طوفان و ملخ و شپش و قورباغه و خون را به‌صورت نشانه‌هایی جداگانه فرستادیم»).

این آیات، مانند شمشیرهایی بودند که قلب کفر فرعون را نشانه گرفتند و او را به زانو درآوردند. فرعون در برابر عذاب، وعده ایمان داد: وَلَمَّا عَزَلَ عَلَيْهِمَا الرِّجزْ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبّك بِمَا عَهِدَ عندَكَ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ [مطلب حذف شد] : «و چون عذاب بر آن‌ها نازل شد، گفتند: ای موسی، پروردگارت را به آنچه نزد تو وعده داده بخوان، اگر این عذاب را از ما برطرف کنی، به تو ایمان می‌آریم»).

درنگ: موسی علیه‌السلام با اقتدار الهی و آیات عذاب، فرعون را به زانو درآورد و او را به وعده ایمان واداشت.

پیمان‌شکنی فرعون

با این حال، فرعون پس از رفع عذاب، پیمان‌شکنی کرد: فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَىٰ أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا [مطلب حذف شد] : «پس چون عذاب را تا مدتی که می‌رسیدند از آن‌ها برداشتیم، ناگاه پیمان شکستند»).

این پیمان‌شکنی، مانند سایه‌ای است که ضعف و ناپایداری فرعون را در برابر اقتدار الهی نشان می‌دهد. استاد فرزانه تأکید دارند که بدون علم و قدرت، اطاعت حقیقی ممکن نیست و انسان‌ها به انفعال و پیمان‌شکنی بازمی‌گردند.

ید بیضا و تأثیر اقتدار

موسی علیه‌السلام با ید بیضا، اقتدار خود را به نمایش گذاشت و نه‌تنها سامری، بلکه فرعون را نیز به رقابت واداشت. فرعون با دیدن این اقتدار، هوس رسیدن به آسمان‌ها کرد: لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ [مطلب حذف شد] : «شاید به اسباب آسمان‌ها برسم»).

این هوس، مانند شعله‌ای است که از اقتدار موسی علیه‌السلام زبانه کشید و فرعون را به تکاپو واداشت. استاد فرزانه تأکید دارند که اقتدار حقیقی، جامعه را به سوی پیشرفت و رقابت سوق می‌دهد.

درنگ: ید بیضا، به‌عنوان نماد اقتدار موسی علیه‌السلام، فرعون و سامری را به رقابت و تکاپو واداشت.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به بررسی اقتدار موسی علیه‌السلام و مواجهه او با فرعون پرداخت. آیات عذاب، مانند طوفان و ملخ، اقتدار الهی را به نمایش گذاشتند و فرعون را به وعده ایمان واداشتند، هرچند پیمان‌شکنی او ضعفش را آشکار ساخت. ید بیضا، به‌عنوان نماد اقتدار، نه‌تنها فرعون، بلکه جامعه را به تکاپو واداشت. این تحلیل، مانند نوری است که ضرورت اقتدار در هدایت جامعه را روشن می‌سازد.

بخش چهارم: نقد نظام‌های تربیتی و حوزه‌های علمیه

نقد نظام تربیتی اسلامی

استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، نظام تربیتی در جوامع اسلامی را به دلیل فقدان صحت مورد نقد قرار داده‌اند. این نظام، انسان‌هایی سفالین و شکننده تربیت می‌کند که در برابر فشارها فرومی‌ریزند. مشکلات تربیتی، از نطفه و لقمه آغاز شده و انسان‌هایی با ادراک و قدرت پایین پدید می‌آورند. این نقد، مانند زنگ خطری است که ضرورت اصلاح بنیادین نظام تربیتی را گوشزد می‌کند.

درنگ: نظام تربیتی ناصحیح در جوامع اسلامی، انسان‌هایی سفالین و شکننده تربیت می‌کند که فاقد اقتدارند.

نقد انفعال حوزه‌های علمیه

حوزه‌های علمیه، به جای تولید علم و قدرت، در مسائل ابتدایی مانند تعریف بیع متوقف شده‌اند. استاد فرزانه تأکید دارند که حوزه‌ها، به جای بررسی اثر رسول و تولید اقتدار، افرادی را که اقتدار نشان می‌دهند، جادوگر یا کافر می‌خوانند. این انفعال، مانند زنجیری است که حوزه‌ها را از پیشرفت بازمی‌دارد.

حوزه‌ها، به جای یاری نظام، جیره‌خوار آن شده‌اند و به دنبال حقوق و سهم امام‌اند. این وضعیت، مانند درختی است که به جای میوه دادن، از دیگران تغذیه می‌کند. استاد فرزانه حوزه‌ها را به خودکفایی و تولید علم و قدرت دعوت می‌کنند تا شأن دینی خود را احیا کنند.

درنگ: حوزه‌های علمیه، با توقف در مسائل ابتدایی و انفعال در برابر اقتدار، از تولید علم و قدرت بازمانده‌اند.

ضرورت بازسازی حوزه‌ها

برای تحقق اقتدار، حوزه‌ها باید اثر رسول را بررسی کرده و نظام علمی و قدرتی خود را بازسازی کنند. استاد فرزانه تأکید دارند که حوزه‌ها باید از مسائل نظری فراتر روند و به تولید علم و قدرت بپردازند. این بازسازی، مانند بازسازی بنایی است که پایه‌های آن سست شده و نیازمند مرمت است.

حوزه‌ها با تولید علم و قدرت، می‌توانند خودکفا شوند و نیازی به سهم امام نداشته باشند. این خودکفایی، مانند پرنده‌ای است که با بال‌های خود به پرواز درمی‌آید و از وابستگی رها می‌شود.

درنگ: بازسازی نظام علمی و قدرتی حوزه‌ها، برای خودکفایی و احیای شأن دینی ضروری است.

نقد توقع اطاعت

استاد فرزانه تأکید دارند که مردم، به دلیل ترحم یا ترس از خدا، به حوزه‌ها احترام می‌گذارند، نه به دلیل اقتدار علمی و قدرتی آن‌ها. این وضعیت، مانند سایه‌ای است که شأن واقعی حوزه‌ها را پنهان می‌کند. نمونه‌ای از این نقد، داستان بازرگانی است که به دلیل فقدان اقتدار در روحانیون، از پیشی گرفتن آن‌ها انتقاد کرد و خود را برتر دانست.

این نقد، مانند آینه‌ای است که ضرورت اقتدار حوزه‌ها برای کسب احترام واقعی را نشان می‌دهد. بدون علم و قدرت، حوزه‌ها نمی‌توانند انتظار اطاعت حقیقی از مردم داشته باشند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به نقد نظام‌های تربیتی و حوزه‌های علمیه پرداخت. نظام تربیتی ناصحیح، انسان‌هایی سفالین تربیت می‌کند و حوزه‌ها، با توقف در مسائل ابتدایی و انفعال در برابر اقتدار، از تولید علم و قدرت بازمانده‌اند. بازسازی نظام علمی و قدرتی حوزه‌ها، مانند بازسازی بنایی است که برای استواری و شکوه دوباره، نیازمند مرمت است.

بخش پنجم: اقتدار انسانی و عرفان

اقتدار انسانی در عرفان

استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در عرفان تأکید دارند که انسان می‌تواند با اقتدار به مراتب الهی برسد. این دیدگاه، مانند دری است که به سوی بی‌کران کمال گشوده می‌شود. انسان، نه‌تنها می‌تواند موسی علیه‌السلام شود، بلکه حتی به مقام الله شدن نیز دست یابد. این اقتدار، مانند شعله‌ای است که از علم و قدرت وجودی انسان زبانه می‌کشد.

درنگ: در عرفان، انسان با اقتدار می‌تواند به مراتب الهی برسد و هیچ محدودیتی در این مسیر وجود ندارد.

نمونه‌های اقتدار انسانی

استاد فرزانه به نمونه‌ای از یک جوان آبادانی اشاره می‌کنند که با اختراع شارژر بی‌سیم، دنیای فناوری را تسخیر کرد. این مثال، مانند ستاره‌ای است که در آسمان علم و قدرت می‌درخشد و نشان می‌دهد که اقتدار علمی برای انسان عادی نیز ممکن است. ایران، با پتانسیل بالای خود، می‌تواند علم تولید کرده و به جهان عرضه کند، اما موانع داخلی این استعدادها را سرکوب می‌کنند.

این نقد، مانند زنگ بیدارباشی است که ضرورت حمایت از استعدادهای علمی را برای تحقق اقتدار گوشزد می‌کند. حوزه‌ها و نظام باید این استعدادها را پرورش دهند تا ایران به جایگاهی شایسته در جهان دست یابد.

درنگ: اقتدار علمی انسان عادی، مانند اختراع شارژر بی‌سیم، نشان‌دهنده پتانسیل بالای ایران برای تولید علم است.

اقتدار انبیا و الگوسازی

استاد فرزانه تأکید دارند که همه انبیا با علم و قدرت، امت تشکیل داده و موفق شدند. این اقتدار، مانند مشعلی است که راه را برای حوزه‌ها روشن می‌سازد. حوزه‌ها باید با الگوبرداری از انبیا، علم و قدرت تولید کنند تا بتوانند جامعه را به سوی پیشرفت هدایت کنند.

این الگوسازی، مانند نقشه‌ای است که حوزه‌ها را از انفعال به سوی اقتدار رهنمون می‌سازد. بدون علم و قدرت، موفقیت انبیا ممکن نبود و حوزه‌ها نیز بدون این دو، نمی‌توانند به شأن واقعی خود دست یابند.

درنگ: اقتدار انبیا، الگویی برای حوزه‌ها است تا با تولید علم و قدرت، جامعه را به سوی پیشرفت هدایت کنند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، به بررسی اقتدار انسانی در عرفان و نمونه‌های عملی آن پرداخت. انسان می‌تواند با علم و قدرت، به مراتب الهی برسد و نمونه‌هایی مانند شارژر بی‌سیم، این پتانسیل را نشان می‌دهند. انبیا، با اقتدار خود، الگویی برای حوزه‌ها هستند تا با تولید علم و قدرت، جامعه را به سوی کمال هدایت کنند.

سخن پایانی

این نوشتار، با کاوش در مفاهیم علم و قدرت در فلسفه اسلامی، کوشید تا نوری بر حقیقت این دو گوهر بیفکند. علم و قدرت، نه‌تنها صفات الهی، بلکه توانمندی‌های وجودی انسان‌اند که با تربیت صحیح و استناد به قرآن کریم، به فعلیت می‌رسند. داستان سامری و اقتدار موسی علیه‌السلام، مانند آیینه‌هایی هستند که ضرورت آگاهی و اقتدار را نشان می‌دهند. حوزه‌های علمیه، برای احیای شأن دینی و هدایت جامعه، باید نظام تربیتی خود را بازسازی کرده و علم و قدرت تولید کنند. این اثر، دعوتی است به تأمل در حقیقت و بازسازی نظام‌های علمی و تربیتی برای تحقق اقتدار وجودی.

با نظارت صادق خادمی