متن درس
اراده و فعل: کاوشی فلسفی در مبادی و ظهورات آن
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۷۰۹)
دیباچه: درآمدی بر فلسفه اراده
اراده، چونان گوهری درخشان در سپهر وجود انسانی، نقشی بنیادین در تبیین کنشها و افعال آدمی ایفا میکند. این مفهوم، که در فلسفه اسلامی جایگاهی رفیع دارد، نهتنها بهعنوان محرک افعال، بلکه بهمثابه پلی میان مبادی وجودی و ظهورات فعلی انسان، شایسته کاوشی عمیق است. در این نوشتار، که برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه هفتصد و نهم است، اراده در نسبت با فعل، اختیار، و مبادی آن مورد بررسی قرار میگیرد. این کاوش، با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات، و با بهرهگیری از تحلیلهای فلسفی و عرفانی، به تبیین رابطه پیچیده اراده با مبادی مادی و معنوی آن میپردازد. هدف، نهتنها فهم دقیقتر این مفهوم، بلکه ارائه راهکارهایی برای تهذیب نفس و دستیابی به کمال انسانی است.
بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان (سوره حمد، آیه ۱)
این آیه، بهعنوان مبنای جهانبینی اسلامی، بر وحدت حقیقت وجودی عالم دلالت دارد و زمینهساز بحث متافیزیکی اراده و فعل است. همچنین، آیه كُلُّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (سوره الرحمن، آیه ۲۹)، به معنای «هر روز او در کاری است»، بر سیر ذاتی و تجلی مستمر حق تعالی دلالت دارد که بدون تغییر در ذات، تعینات و شئون الهی را پدید میآورد. این آیه، شاهدی بر امکان وجود اراده ازلی و فعل مستمر بدون تعدد ذاتی است.
بخش نخست: ماهیت اراده و نسبت آن با فعل
استقلال فعل بهواسطه اراده
اراده، چونان کلیدی زرین، دروازه استقلال فعل انسانی را میگشاید. انسان به مدد علم و اراده، افعالش را از قید وابستگی به عوامل خارجی رها میسازد و وصف استقلال بر آنها مینشاند. این استقلال، ریشه در توانمندی اراده دارد که کنشهای انسان را از سر آگاهی و اختیار رقم میزند. با این حال، اراده خود فاقد استقلال ذاتی است، زیرا معلول مبادی گوناگونی است که کیفیت و چگونگی آن را تعیین میکنند. این تمایز، که اراده سبب استقلال فعل میشود اما خود وابسته به مبادی است، از بنیادهای بحث فلسفی در این درسگفتار است.
درنگ: اراده در انسان، سبب استقلال فعل میشود، اما خود اراده، به دلیل وابستگی به مبادی نظیر علم، جسم، و محیط، فاقد استقلال ذاتی است. |
اراده، بهعنوان صفت نفسانی، با فعل ملازمه ذاتی ندارد. انسان میتواند ارادهای داشته باشد که به فعل دائم، حادث، مستمر، یا غیرمستمر منجر شود. این استقلال اراده از خصوصیات فعل، با تحلیلهای فلسفی ابنسینا و ملاصدرا همخوانی دارد که اراده را صفتی نفسانی و مستقل از ویژگیهای خاص فعل میدانند. همچنین، اراده با جبر منافاتی ندارد؛ انسان میتواند تحت جبر، ارادهای برای فعل دائم یا مقید داشته باشد، که این دیدگاه با نظریههای ملاصدرا در باب جبر و اختیار سازگار است.
وابستگی اراده به مبادی
اراده، هرچند بهظاهر بسیط مینماید، در حقیقت معلول مبادی مرکبی است که کیفیت آن را شکل میدهند. این مبادی، شامل علم، جسم، خوراک، خواب، محیط، و حتی نسل انسان است. همانگونه که روغن، با وجود ظاهر بسیط، از اجزای مرکب پدید میآید، اراده نیز از چیدمان پیچیده مبادی خود شکل میگیرد. تفاوت در مبادی، به تفاوت در کیفیت اراده منجر میشود؛ ارادهای قوی، ضعیف، مستمر، یا حادث، همگی معلول این مبادیاند.
درنگ: اراده، بهظاهر بسیط است، اما مبادی آن مرکب و متنوعاند. کیفیت اراده (قوی، ضعیف، مستمر، یا حادث) به چیدمان این مبادی وابسته است. |
برای مثال، فردی ترسو به دلیل مبادی خاص نفسانی و محیطی، ارادهای متفاوت از فرد بیباک دارد. همچنین، خوراک، عبادت، و محیط، همگی بر کیفیت اراده اثر میگذارند. این دیدگاه، با تحلیلهای روانشناختی و عرفانی در فلسفه اسلامی همخوانی دارد که اراده را پدیدهای پویا و متأثر از عوامل مادی و معنوی میدانند.
جمعبندی بخش نخست
این بخش، با تبیین ماهیت اراده و نسبت آن با فعل، نشان داد که اراده، هرچند سبب استقلال فعل انسانی است، خود به مبادی متعددی وابسته است. این وابستگی، اراده را از استقلال ذاتی محروم میکند، اما به آن توانی میبخشد تا افعال را از قید جبر و عوامل خارجی رها سازد. آیات قرآن کریم، مانند كُلُّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ، بر پویایی و تجلی مستمر اراده در مراتب وجودی دلالت دارند و زمینهساز فهم عمیقتر این مفهوم در بخشهای بعدیاند.
بخش دوم: اراده، اختیار، و نقد دیدگاههای کلامی
اراده و اختیار: تمایز و تلون
اختیار، چونان میوهای از درخت اراده، از آن سرچشمه میگیرد، اما خود اراده، آزاد نیست. انسان به مدد اراده، مختار است، اما ارادهاش به مبادی وابسته است. این تمایز، که اختیار در فعل ظهور مییابد اما اراده به مبادی محدود است، از نکات بنیادین فلسفه اسلامی است. اختیار میتواند تلون داشته باشد یا فاقد آن باشد، و این تلون به مبادی و ظرف وجودی انسان بستگی دارد.
درنگ: انسان به دلیل اراده، مختار است، اما اراده خود آزاد نیست، زیرا به مبادی وابسته است. تلون اختیار به چیدمان مبادی بستگی دارد. |
متکلمان، به دلیل خلط میان اراده و فعل، اختیار را به حدوث یا تعدد وابسته کردهاند، اما این ملازمه، عرفی است، نه فلسفی. ملاصدرا در اسفار، این خلط را نقد کرده و اراده را صفتی نفسانی میداند که از خصوصیات فعل مستقل است. این دیدگاه، با آیه كُلُّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ همخوانی دارد که تلون تعینات الهی را بدون تعدد ذاتی نشان میدهد.
نقد دیدگاههای کلامی
متکلمان، به دلیل عدم توجه به مبادی اراده، آن را با فعل مقایسه کرده و اوصاف مصداقی اراده (مانند حدوث یا انقطاع) را به عنوان کلی آن نسبت دادهاند. این خلط، به محدودیتهای روششناختی علم کلام بازمیگردد که از دقت فلسفی برخوردار نیست. فلاسفهای چون ابنسینا و ملاصدرا، با تحلیل دقیقتر، اراده را از منظر مبادی و ظهورات آن بررسی کردهاند.
درنگ: متکلمان، به دلیل خلط مصداق و عنوان اراده، آن را به حدوث یا انقطاع وابسته دانستهاند، در حالی که فلاسفه، با تفکیک مبادی و ظهورات، تحلیل دقیقتری ارائه دادهاند. |
این نقد، با تحلیلهای ملاصدرا در اسفار همخوانی دارد که علم کلام را به دلیل عدم دقت مفهومی مورد انتقاد قرار میدهد. اراده، بهعنوان عنوان کلی، فاقد ملازمه با حدوث یا ازلیت است، اما در مصادیق (اراده ازلی یا حادث)، خصوصیات متفاوتی دارد. این تمایز، زمینهساز فهم عمیقتر اراده الهی و انسانی است.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با بررسی رابطه اراده و اختیار، نشان داد که اختیار، ثمره اراده است، اما اراده خود به مبادی وابسته است. نقد دیدگاههای کلامی، بر محدودیتهای روششناختی علم کلام تأکید کرد و برتری تحلیلهای فلسفی را نشان داد. این بحث، زمینه را برای بررسی اراده الهی و مراتب وجودی آن در بخش بعدی فراهم میکند.
بخش سوم: اراده الهی و مراتب وجود
اراده الهی: ازلیت و بساطت
اراده حق تعالی، چونان نوری ازلی و ابدی، از مبادی ازلی (علم و حیات الهی) سرچشمه میگیرد و فاقد کم و زیاد است. این اراده، به دلیل وحدت ذات و صفات الهی، عین ذات است و از کثرت یا تعدد مبراست. اگر اراده الهی ازلی باشد، فعل آن نیز ازلی است، زیرا فعل در طول فاعل است، نه در عرض آن.
درنگ: اراده الهی، به دلیل ازلیت مبادی آن (علم و حیات الهی)، ازلی و ابدی است و فاقد کثرت یا تعدد است. فعل الهی، در طول اراده ازلی است. |
اگر اراده الهی حادث فرض شود، نیاز به علت دارد که با ازلیت ذات الهی ناسازگار است. همچنین، اگر خدا اراده ازلی داشته باشد اما فعل نداشته باشد، بیخصیتی لازم میآید که با کمال الهی منافات دارد. این دیدگاه، با الهیات ابنسینا و ملاصدرا همخوانی دارد که خدا را فاعل بالذات میدانند.
تفاوت اراده در مراتب وجود
اراده در مراتب وجود، از خدا تا اولیا، انسانهای عادی، و حیوانات، به دلیل تفاوت مبادی (علم، حیات، و نفس) متفاوت است. اراده اولیای خدا، به دلیل مبادی متعالی، از حدوث و انقطاع کم برخوردار است و استمرار و قدرت آن فزونی دارد. در انسانهای عادی، اراده به دلیل مبادی حادث، حدوثی است و در حیوانات، به دلیل محدودیت مبادی، ضعیفتر است.
درنگ: اراده در مراتب وجود، به دلیل تفاوت مبادی، گوناگون است. اراده اولیای خدا استمراری و قوی، و اراده انسانهای عادی حدوثی و متغیر است. |
این دیدگاه، با نظریه مراتب وجود ملاصدرا همخوانی دارد که صفات را به مراتب وجودی نسبت میدهد. اراده، بهعنوان ظهور مبادی، در هر مرتبه کیفیت خاص خود را مییابد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با بررسی اراده الهی و تفاوت آن در مراتب وجود، نشان داد که اراده الهی، به دلیل بساطت و ازلیت، از کثرت و تغییر مبراست. تفاوت اراده در مراتب وجود، به تفاوت مبادی بازمیگردد که کیفیت اراده و فعل را تعیین میکند. این بحث، زمینه را برای کاوش در اصلاح مبادی و تهذیب نفس فراهم میکند.
بخش چهارم: اصلاح مبادی و تهذیب نفس
ریاضت و تقویت اراده
برای تقویت اراده و دستیابی به کمال، باید مبادی اراده اصلاح شوند. خوراک، خواب، مربی، و اندیشه، از جمله مبادیای هستند که کیفیت اراده را تعیین میکنند. انسان نمیتواند مستقیماً اراده را تغییر دهد، زیرا اراده معلول مبادی است. اصلاح این مبادی، مانند تنظیم سازهای یک ارکستر، اراده را به سوی کمال هدایت میکند.
درنگ: برای تقویت اراده، باید مبادی آن (خوراک، خواب، مربی، و اندیشه) اصلاح شوند، زیرا اراده مستقیماً قابل تغییر نیست. |
برخی خوراکها، به دلیل تأثیر مادی و معنوی، اراده را به سوی وحدت یا کثرت سوق میدهند. برای مثال، برخی غذاها شركآورند و برخی وحدت را تقویت میکنند. این دیدگاه، با توصیههای عرفانی و طبی اسلامی در باب تأثیر خوراک بر نفس همخوانی دارد. روایتی از اصول کافی میفرماید: «برای حرام عقاب است و برای حلال حساب.» این حدیث، بر ضرورت محاسبه حلال و تأثیر آن بر نفس تأکید دارد.
خودشناسی و سلوک
خودشناسی، چونان آینهای روشن، راه اصلاح مبادی اراده را نشان میدهد. انسان باید با ارزیابی درصد کارهای خودمحور و خدامحور، به سوی وحدت و خدامحوری گام بردارد. اولیای خدا، که جز حق نمیجویند، نمونهای از این کمالاند. در مقابل، برخی خدا را نردبان وصول به بهشت قرار میدهند که این رویکرد، از منظر عرفانی، ناقص است.
درنگ: خودشناسی، راه اصلاح مبادی اراده و حرکت از خودمحوری به خدامحوری است. اولیای خدا، جز حق نمیجویند و این، کمال اراده است. |
این دیدگاه، با تعالیم عرفانی ابنعربی و ملاصدرا در باب فنای فیالله همخوانی دارد. انسان باید با دقت در انتخاب مربی، محیط، و خوراک، اراده خود را به سوی کمال هدایت کند.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تأکید بر اصلاح مبادی و تهذیب نفس، راهکارهایی عملی برای تقویت اراده ارائه داد. خودشناسی، انتخاب دقیق مبادی، و محاسبه حلال و حرام، انسان را به سوی کمال هدایت میکنند. این بحث، با پیوند به تعالیم عرفانی و اخلاقی، راهی روشن برای سلوک معنوی ترسیم میکند.
نتیجهگیری و جمعبندی
این نوشتار، با کاوش در مفهوم اراده، فعل، و مبادی آن، به تبیین دقیق این مفاهیم در فلسفه اسلامی پرداخت. اراده، هرچند سبب استقلال فعل است، خود به مبادی متعددی وابسته است که کیفیت آن را تعیین میکنند. نقد دیدگاههای کلامی، برتری تحلیلهای فلسفی را نشان داد و اراده الهی، بهعنوان نمونهای ازلی و بسیط، با اراده انسانی و اولیایی متمایز شد. اصلاح مبادی، از طریق خودشناسی و ریاضت، راه دستیابی به کمال انسانی است. آیات قرآن کریم، مانند بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ و كُلُّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ، و روایات، مانند «برای حرام عقاب است و برای حلال حساب»، این بحث را روشنتر ساختند. این اثر، با ارائه تحلیلی جامع و عمیق، راهی برای فهم دقیقتر اراده و تهذیب نفس گشود.
با نظارت صادق خادمی |