در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 715

متن درس

 

تحلیل فلسفی اقسام فاعل و خصوصیات آن‌ها

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۷۱۵)

دیباچه

فلسفه اسلامی، به‌مثابه دریایی ژرف از معرفت و حکمت، همواره در پی تبیین بنیادهای هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی جهان و انسان بوده است. یکی از مباحث بنیادین این فلسفه، تحلیل مفهوم فاعلیت و اقسام گوناگون آن است که در نسبت با علم، اراده، و غایت، شالوده‌ای برای فهم کنش‌های انسانی و الهی فراهم می‌آورد. درس‌گفتار شماره ۷۱۵، ارائه‌شده توسط استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به‌عنوان بخشی از سلسله مباحث خارج فلسفه، به کاوش عمیق در اقسام فاعل، خصوصیات، آثار، مبادی، و غایات آن‌ها می‌پردازد .

بخش نخست: مبانی نظری و روش‌شناختی تحلیل فاعلیت

موضوع و اهمیت بحث

موضوع محوری این درس‌گفتار، شناخت اقسام فاعل، خصوصیات، آثار، مبادی، و غایات آن‌هاست. فاعل، به‌مثابه سرچشمه کنش و اثر، در فلسفه اسلامی جایگاهی کانونی دارد، زیرا فاعلیت، تجلی اراده و علم در ساحت وجود است. این بحث، با کاوش در اقسام فاعل مانند بالطبع، بالقصر، بالقصد، بالجبر، بالتسخیر، بالرضا، بالعنایه، و بالتجلی، به تحلیل ظرایف فلسفی و روان‌شناختی فاعلیت و نسبت آن با اراده، علم، و الزام می‌پردازد. اهمیت این موضوع در آن است که فهم دقیق فاعلیت، پلی است میان متافیزیک، معرفت‌شناسی، و اخلاق، و به انسان در شناخت خود و رابطه‌اش با مبدأ هستی یاری می‌رساند.

درنگ: فاعلیت، هسته مرکزی فلسفه اسلامی را تشکیل می‌دهد، زیرا به رابطه میان فاعل، فعل، و غایت می‌پردازد و شالوده‌ای برای فهم کنش‌های انسانی و الهی فراهم می‌آورد.

ارجاعات قرآنی و معنوی

درس‌گفتار با آیه‌ای از بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ آغاز می‌شود که به نام خداوند بخشنده مهربان اشاره دارد. این آیه، مبنای متافیزیکی بحث را تشکیل می‌دهد و بر وحدت حقیقت وجودی و فاعلیت الهی دلالت دارد، گویی که تمام کنش‌ها در سایه رحمانیت و رحیمیت الهی معنا می‌یابد.

همچنین، آیه إِنَّ ٱلْإِنسَٰنَ لَفِى خُسْرٍ (به‌راستی که انسان در زیان است) بر وضعیت وجودی انسان و تمایل او به غرض‌مندی در فاعلیت اشاره دارد. این آیه، ضرورت خودشناسی را برای رهایی از خسران وجودی انسان گوشزد می‌کند.

بخش دوم: تقسیم‌بندی و تحلیل اقسام فاعل

ساختار تقسیم‌بندی فاعل‌ها

فاعل‌ها در فلسفه اسلامی به سه دسته تقسیم می‌شوند: فاعل‌های عامی (بالطبع، بالقصر، بالقصد)، فاعل‌های غیری (بالجبر، بالتسخیر)، و فاعل‌های خاص (بالرضا، بالعنایه، بالتجلی). این تقسیم‌بندی، تنوع فاعلیت‌ها را بر اساس مراتب علم، اراده، و الزام نشان می‌دهد، گویی هر فاعل، چونان نغمه‌ای در سمفونی هستی، نقشی متمایز و در عین حال هماهنگ با دیگر فاعل‌ها ایفا می‌کند.

درنگ: تقسیم‌بندی فاعل‌ها به عامی، غیری، و خاص، تنوع و پیچیدگی فاعلیت را در نسبت با علم، اراده، و الزام آشکار می‌سازد و مراتب وجودی کنش‌ها را نشان می‌دهد.

فاعل بالطبع

فاعل بالطبع، کنشگری است که فعلش با طبیعتش ملایم است، اما فاقد علم به ذات یا فعل خود است، مانند آتشی که می‌سوزاند. این فاعل، چونان جریانی طبیعی، بدون آگاهی و اراده، اثر خود را در عالم می‌گذارد.

فاعل بالقصر

فاعل بالقصر، نه علم به ذات و فعل دارد و نه فعلش ملایم با طبیعت اوست، مانند سنگی که به‌سوی بالا پرتاب می‌شود. این فاعل، چونان شیئی در بند قهری خارجی، از طبیعت خود بیگانه است.

اشتراک و تفاوت بالطبع و بالقصر

فاعل بالطبع و بالقصر در فقدان علم به ذات و فعل مشترک‌اند، اما بالطبع با طبیعت خود هماهنگ است، حال آنکه بالقصر از آن دور است. این تفاوت، چونان دو شاخه از یک ریشه، نشان‌دهنده نقش طبیعت در فاعلیت است.

فاعل بالقصد

فاعل بالقصد، دارای علم به ذات و فعل، اراده، و غرض است و فعلش با طبیعتش ملایم است، مانند پزشکی که برای کسب درآمد طبابت می‌کند. این فاعل، چونان هنرمندی آگاه، با نیت و هدف کنش می‌کند.

درنگ: فاعل بالقصد، با برخورداری از علم، اراده، و غرض، تجلی کنش شعوری و غرض‌مند انسان است که در پی کمال و رفع نقص وجودی خویش است.

فاعل بالجبر

فاعل بالجبر، دارای علم به فعل و اراده است، اما تحت الزام خارجی عمل می‌کند، مانند فردی که زوراً خفه می‌شود. این فاعل، چونان پرنده‌ای در قفس، در بند قهری بیرونی است.

فاعل بالتسخیر

فاعل بالتسخیر، با علم و اراده، فعل را با میل انجام می‌دهد، اما تحت الزام قاهر الهی است، مانند نمازی که به دلیل وجوب شرعی خوانده می‌شود. این فاعل، چونان بنده‌ای مطیع، در تسخیر اراده الهی عمل می‌کند.

تفاوت بالتسخیر و بالجبر

فاعل بالتسخیر، دارای الزام و میل است، اما فاعل بالجبر فاقد میل و تحت الزام خارجی است. این تفاوت، چونان تمایز میان اطاعت عاشقانه و اجبار ناخواسته، نقش اراده و میل را در فاعلیت آشکار می‌سازد.

درنگ: فاعل بالتسخیر، با ترکیب میل و الزام الهی، از فاعل بالجبر متمایز است، زیرا جبر فاقد میل و در بند قهری خارجی است.

مثال‌های تبیینی

آب که انسانی را خفه می‌کند، فاعل بالطبع است، زیرا فعلش ملایم با طبیعت اوست و فاقد علم است، اما انسان خفه‌شده فاعل بالجبر است، زیرا تحت الزام خارجی قرار دارد. همچنین، عروسی که خود را زینت می‌کند، فاعل بالقصد است، زیرا دارای شعور و اراده است، اما گلی که باز می‌شود، فاعل بالطبع است، زیرا فاقد شعور است.

بخش سوم: نقد متون سنتی و ارجاع به حکمت الهی

نقد متون کلاسیک

متون فلسفی کلاسیک مانند شفا، اسفار، و منظومه، به‌صورت پراکنده به فاعل‌ها پرداخته‌اند و تحلیل جامعی ارائه نکرده‌اند. این محدودیت، چونان سایه‌ای بر آفتاب معرفت، ضرورت بازنگری علمی‌تر را آشکار می‌سازد.

حکمت الهی استاد فرزانه

حکمت الهی، تألیف استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، اشتراکات، تفاوت‌ها، و تعاریف فاعل‌ها را به زبانی شیوا و به پارسی ارائه کرده است. این اثر، چونان پلی میان فلسفه سنتی و نیازهای علمی امروز، مطالب پراکنده را دسته‌بندی و تحلیل کرده است.

درنگ: حکمت الهی، به‌مثابه گنجینه‌ای معاصر، مفاهیم پیچیده فاعلیت را با زبانی پارسی و ساختاری منسجم تبیین کرده و منبعی بی‌بدیل برای فهم فلسفه اسلامی است.

اهمیت تصور پیش از تصدیق

شناخت فاعل‌ها نیازمند تصور دقیق آن‌هاست، زیرا تصدیق (حکم به درستی یا نادرستی) فرع بر تصور است. این اصل، چونان کلیدی برای گشودن درهای معرفت، روش‌شناسی فلسفی را روشن می‌سازد.

بخش چهارم: فاعلیت و خودشناسی

غرض‌مندی و نقص وجودی

غرض در فاعل بالقصد، چونان مرضی است که از نقص وجودی انسان سرچشمه می‌گیرد. انسان، به دلیل این نقص، در پی کمال است و فاعلیت او غالباً بالقصد است، زیرا با علم، اراده، و غرض عمل می‌کند.

انسان، حیوان محترم

انسان، به دلیل غرض‌مندی، نه‌تنها حیوان ناطق، بلکه حیوان محترم است. نطق او، چونان ابزاری غرض‌مند، در خدمت کمال‌جویی اوست. این تعریف، بازنگری در تعریف سنتی انسان را طلب می‌کند.

درنگ: انسان، به‌مثابه حیوان محترم، با غرض‌مندی و نطق هدف‌مند خود، در پی رفع نقص وجودی و دستیابی به کمال است.

خودشناسی از طریق فاعل بالقصد

انسان با بررسی فاعل‌های بالقصد خود در بازه‌ای زمانی، می‌تواند به خودشناسی دست یابد. این روش، چونان آینه‌ای برای بازتاب حقیقت وجودی، راهی عملی به سوی معرفت نفس است.

بخش پنجم: فاعلیت الهی و تسخیر

فاعلیت الهی

فاعلیت الهی، بالتسخیر است، نه بالجبر، زیرا جبر با قصد سازگار نیست، اما تسخیر با قصد جمع می‌شود. خداوند، چونان قاهری حکیم، کنش‌های خود را از طریق تسخیر هدایت می‌کند.

تسخیر تشریعی و تکوینی

تسخیر به دو گونه است: تشریعی (مانند وجوب نماز) و تکوینی (مانند حول و قوه الهی). این دو، چونان دو بال پرنده معرفت، فاعلیت انسان را در نسبت با الزام الهی تبیین می‌کنند.

اجتماع و انفکاک فاعل‌ها

فاعل بالتسخیر با فاعل بالقصد در اراده و اختیار مشابه است، اما با فاعل بالجبر در الزام مشابه و در میل مخالف است. این تفاوت‌ها، چونان خطوطی ظریف در تابلوی هستی، فاعلیت را چندوجهی می‌سازد.

درنگ: فاعل بالتسخیر، با ترکیب قصد و الزام الهی، از فاعل بالجبر متمایز است، زیرا جبر فاقد میل است، اما تسخیر با میل و اراده همراه است.

نیت و فاعلیت

نیت، چونان روح کنش، نقش کلیدی در فاعلیت دارد. حدیثی از معصومین علیهم‌السلام که می‌فرماید: «اعمال به نیت‌ها وابسته است»، بر اهمیت نیت در تعیین نوع فاعلیت تأکید دارد.

مثال نیت و عمل

یک عمل، مانند غسل، می‌تواند با یک یا چند نیت انجام شود. استحضار چند نیت، چونان بافتن تاروپودی پیچیده، دشواری‌های خاص خود را دارد. نیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، که بزرگ‌تر از ثقلین بود، نشان‌دهنده فاعلیتی والاست.

بخش ششم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

درس‌گفتار شماره ۷۱۵، با کاوش در اقسام فاعل و خصوصیات آن‌ها، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر فلسفه اسلامی گشوده است. این بحث، با نقد متون سنتی و ارجاع به حکمت الهی استاد فرزانه، تمایز و اشتراک فاعل‌ها را تبیین کرده و بر نقش علم، اراده، و الزام در فاعلیت تأکید دارد. ارجاع به آیات قرآن کریم، مانند بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ و إِنَّ ٱلْإِنسَٰنَ لَفِى خُسْرٍ، عمق فلسفی و عرفانی این مباحث را نشان می‌دهد. تحلیل نیت و فاعلیت، راهنمایی برای خودشناسی و فهم رابطه انسان و خدا ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی