متن درس
تحلیل فاعلیت در فلسفه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۷۱۶)
دیباچه
در سپهر اندیشه اسلامی، مفهوم فاعلیت از جایگاه ویژهای برخوردار است که هم در فلسفه و هم در عرفان، دریچهای به سوی فهم ذات و فعل الهی میگشاید. این نوشتار، با بازخوانی درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسهای به شماره ۷۱۶، به کاوش در اقسام فاعل، با تمرکز بر فاعلهای خاص (بالعنایه، بالرضا، بالتجلی و بالعشق) میپردازد. هدف این است که با نگاهی نقادانه و ژرف، چیستی فاعلیت الهی، محدودیتهای فاعل بالعنایه و پیوند آن با روانشناسی فلسفی و سلوک عرفانی بررسی شود.
بخش یکم: چیستی اقسام فاعل در فلسفه اسلامی
تقسیمبندی فاعلها
در فلسفه اسلامی، فاعلها به سه دسته کلی تقسیم میشوند: فاعلهای عام، فاعلهای غیری و فاعلهای خاص. فاعلهای عام، که شامل پنج نوع هستند، بهعنوان مبنای اولیه فاعلیت در نظر گرفته میشوند. فاعلهای غیری، بهعنوان واسطههای علّی، در مرتبهای دیگر قرار دارند. اما فاعلهای خاص، که شامل فاعل بالعنایه، بالرضا و بالتجلی هستند، برای تبیین فاعلیتی کامل و شایسته ذات الهی طراحی شدهاند. استاد فرزانه قدسسره، علاوه بر این سه، از فاعل بالعشق نیز سخن میگویند که پیشنهادی نوآورانه و عرفانی است و در متون سنتی کمتر دیده شده است.
درنگ: فاعلهای خاص (بالعنایه، بالرضا، بالتجلی و بالعشق) بهمنظور رفع نقصهای فاعلهای عام و غیری و ارائه فاعلیتی کامل و متناسب با ذات حق تعالی تعریف شدهاند.
هدف از تعریف فاعلهای خاص
فاعلهای خاص، با ارتقا و استکمال فاعلهای عام، در پی آن هستند که نقصهای فاعلیتهای ناقص را مرتفع سازند. این نقصها، مانند داعی زائد یا اراده حدوثی، در فاعلهای عادی مانع از تطبیق کامل با ذات الهی میشوند. فاعلهای خاص، با حذف این محدودیتها، فاعلیتی را ترسیم میکنند که شایسته وحدت و کمال ذات باریتعالی است. این تلاش، بهسان پلی است که از عالم نقصان به سوی کمال مطلق امتداد مییابد.
سؤالات محوری در تحلیل فاعلهای خاص
برای فهم دقیق فاعلهای خاص، باید به شش پرسش بنیادین پاسخ داد:
- تعریف این فاعلها چیست؟
- از کدام فاعلهای عام یا غیری مشتق شدهاند؟
- امتيازات آنها کدام است؟
- اشکالاتشان چیست؟
- تشابهاتشان با یکدیگر چگونه است؟
- تمایزاتشان از یکدیگر چیست؟
این پرسشها، چارچوبی روشمند برای تحلیل فلسفی فاعلیت فراهم میآورند.
بخش دوم: فاعل بالعنایه: تعریف و ویژگیها
تعریف فاعل بالعنایه
فاعل بالعنایه، فاعلی است که از فاعل بالقصد مشتق شده و دارای ویژگیهای متمایزی است. این فاعل، عالم به ذات و فعل خویش است، اما برخلاف فاعل بالقصد، فاقد داعی زائد است. در این فاعلیت، ذات فاعل، علت علم به ذات است؛ علم به ذات، علت علم به فعل است؛ و علم به فعل، خود علت وقوع فعل میشود. این زنجیره علّی، فاعل بالعنایه را بهعنوان فاعلیتی خودکار و عقلانی معرفی میکند که از نقصهای فاعل بالقصد مبراست.
درنگ: در فاعل بالعنایه، علم به فعل، بدون نیاز به اراده یا داعی زائد، علت تحقق فعل است، و این ویژگی آن را به فاعلیتی کاملتر از فاعل بالقصد تبدیل میکند.
مقایسه با فاعل بالقصد
فاعل بالقصد، فاعلی است که دارای علم، اراده و داعی زائد است. داعی زائد، به انگیزهای اشاره دارد که برای رفع نقص (مانند تشنگی یا گرسنگی) به فعل منجر میشود. این ویژگی، فاعل بالقصد را به فاعلیتی ناقص محدود میکند، زیرا انگیزه آن به کمبود وابسته است. در مقابل، فاعل بالعنایه با حذف داعی زائد و اراده حدوثی، نقص را مرتفع میسازد و علم را تنها عامل تحقق فعل قرار میدهد.
مثال فاعل بالعنایه: سقوط در ارتفاع
برای تبیین فاعل بالعنایه، استاد فرزانه قدسسره مثالی روانشناختی ارائه میدهند: اگر فردی بر لبه موزائیکی در طبقه بیستم ساختمانی ایستاده باشد، مادامی که از ارتفاع آگاه نیست، میایستد. اما همین که علم به سقوط پیدا میکند، این علم، خودبهخود به سقوط منجر میشود، بدون نیاز به اراده یا داعی. این مثال، نشاندهنده آن است که علم به فعل، بهتنهایی میتواند محرک فعل باشد، گویی که ذهن، با آگاهی از خطر، خود به سوی آن سوق مییابد.
بخش سوم: نقد روانشناختی فاعل بالعنایه
نقش خیال در فاعلیت
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که خیال، مانعی بزرگ در مسیر حکمت و معرفت است. حکیم، آن است که خیال را از ذهن خود بزداید، زیرا خیال، ادراک را متزلزل میسازد. در مثال سقوط، خیال از ارتفاع، علم به سقوط را تقویت میکند و به فعل (سقوط) منجر میشود. این خیال، مانند بادکنکی است که با سوزنی کوچک فرومیریزد، و برد آن محدود و ناپایدار است.
درنگ: خیال، مانند بادکنکی است که با سوزنی کوچک خالی میشود، و این ناپایداری، آن را از علم حقیقی متمایز میسازد.
چالشهای حذف خیال
حذف خیال از ذهن، فرآیندی دشوار و نیازمند تمرینات عملی است. استاد فرزانه قدسسره به تجربهای اشاره میکنند که در آن، ایستادن بر منارهای بلند با پلههای چرخان، تأثیر خیال بر ادراک و رفتار را نشان میدهد. این تجربه، بهسان آینهای است که ضعفهای ذهن انسانی را در برابر خیال نمایان میسازد. در سلوک عرفانی، غلبه بر خیال، گامی اساسی برای وصول به معرفت حقیقی است.
تجربه عملی در مکه
استاد فرزانه قدسسره به تجربهای در مکه اشاره دارند که در آن، خوابیدن بر پشتبام هتلی مرتفع، ترس از سقوط را به دلیل خیال تقویت میکرد. افرادی که از نگاه به پایین پرهیز میکردند، با چسبیدن به میلهها، در برابر خیال مقاومت میکردند. این تجربه، نشاندهنده آن است که خیال، مانند سایهای است که ذهن را در بر میگیرد و رفتار را متأثر میسازد.
نقد هیپنوتیزم و اظهار ارواح
استاد فرزانه قدسسره، هیپنوتیزم و اظهار ارواح را به غرق شدن در خیالات نسبت میدهند. این پدیدهها، با حقیقت روح تمایز دارند، زیرا روح، واقعیتی متمایز از خیال است. این نقد، مانند نوری است که تاریکی خیال را از حقیقت روح جدا میسازد، و بر ضرورت تشخیص میان این دو تأکید میورزد.
بخش چهارم: اراده و فاعلیت الهی
اراده ناخودآگاه در فاعل بالعنایه
استاد فرزانه قدسسره معتقدند که در فاعل بالعنایه، اراده ناخودآگاه نقشی کلیدی دارد. در مثال سقوط، انسان بدون اراده آگاهانه نمیافتد، بلکه ارادهای مغلوب و ناخودآگاه به فعل منجر میشود. این اراده، مانند جریانی زیرین است که در عمق ذهن جریان دارد و رفتار را هدایت میکند. این دیدگاه، به ضعف تحلیل روانشناختی در فلسفه صدرایی اشاره دارد که نقش اراده را نادیده گرفته است.
درنگ: هیچ فعلی از انسان بدون اراده، حتی اراده ناخودآگاه، صادر نمیشود، و این امر فاعل بالعنایه را از فاعلیت صرفاً علمی متمایز میسازد.
قدرت اراده انسانی
اراده انسانی، قدرتی بینهایت دارد که میتواند در برابر خطر، مرگ و حتی شرایط برزخی مقاومت کند. استاد فرزانه قدسسره به نمونههایی اشاره دارند که در آن، افراد با اراده قوی، در برابر عزرائیل مقاومت کرده و زمان مرگ را به تأخیر انداختهاند. این اراده، مانند شمشیری است که زمان و مکان را در مینوردد و انسان را به سوی کمال سوق میدهد.
اراده و ترجیح
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اراده بدون ترجیح ممکن نیست. حتی در تصمیمگیریهای سریع، مانند انتخاب لیوان چای یا فرار از دشمن، ارادهای ظریف و سریع عمل میکند که انسان آن را تشخیص نمیدهد. این دیدگاه، مانند چراغی است که تاریکی ترجیح بلامرجح را روشن میسازد و اراده را بهعنوان محرک اصلی فعل معرفی میکند.
تجربه عالمان دینی
استاد فرزانه قدسسره به تجربهای از عالمان دینی اشاره دارند که در شرایط بحرانی، با تسلط بر اراده، هیچ احساسی بروز ندادند، در حالی که دیگران از شدت احساس متلاشی شدند. این تجربه، مانند قلهای است که اوج قدرت اراده را در برابر ناملایمات نشان میدهد و بر اهمیت سلوک عرفانی تأکید میورزد.
بخش پنجم: نقد فاعل بالعنایه و فاعلیت الهی
اشکالات فاعل بالعنایه
فاعل بالعنایه، با وجود تلاش برای تبیین فاعلیتی کامل، دو اشکال اساسی دارد: نخست، خیالی بودن، زیرا مثال سقوط در ارتفاع در ظرف خیال است و نمیتواند فاعلیت الهی را بهدرستی بازنمایی کند. دوم، وجود اراده حدوثی، هرچند ناخودآگاه، که فاعل بالعنایه را از کمال مطلق دور میسازد. این اشکالات، مانند موانعی هستند که راه فاعل بالعنایه را به سوی ذات الهی سد میکنند.
درنگ: فاعل بالعنایه، به دلیل خیالی بودن و وجود اراده حدوثی، برای تبیین فاعلیت الهی مناسب نیست و نیازمند بازسازی است.
نقد داعی در فلسفه صدرایی
استاد فرزانه قدسسره به دیدگاه ملاصدرا و حاشیهنویسان اسفار نقد وارد میکنند که داعی را عین ذات الهی میدانند. داعی، ذاتاً حدوثی است و نمیتواند عین ذات الهی باشد، زیرا صفات حدوثی در خداوند منتفی است. این نقد، مانند نوری است که تناقض مفهومی داعی غیرزائد را آشکار میسازد و بر ضرورت بازسازی مفهوم داعی تأکید میورزد.
فاعلیت الهی و عنایت
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که خداوند، فاعل بالعنایه است، نه بالقصد، زیرا فاقد داعی، غرض یا اراده حدوثی است. علم الهی، عین ذات اوست و علت تحقق فعل میشود. این دیدگاه، مانند دری است که به سوی فهم وحدت صفات الهی گشوده میشود و فاعلیت الهی را بهعنوان فعل خودکار و غیرناقص معرفی میکند.
تمایز علم و خیال در قرآن کریم
استاد فرزانه قدسسره به آیهای از قرآن کریم اشاره دارند که علم را از خیال متمایز میسازد: وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا (و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است). علم حقیقی، پایدار و متمایز از خیال است که در برابر حقیقت فرومیریزد. این آیه، مانند مشعلی است که راه معرفت را از تاریکی خیال جدا میسازد.
بخش ششم: خیال و محدودیتهای وجودی
زندگی با خیال
انسان، در دام خیال گرفتار است و علم، ایمان و باورهای او نیز تحت تأثیر این خیال قرار دارند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که خداانگاری، که ناشی از خیال است، مانع وصول به معرفت حقیقی میشود. این خیال، مانند سایهای است که حقیقت را میپوشاند و انسان را از قرب الهی بازمیدارد.
خیال در عالم برزخ
در عالم برزخ، خیالات انسان خالی میشود و او درمییابد که اعمال و عباداتش، اگر خیالی باشند، فاقد ارزشاند. این دیدگاه، مانند آینهای است که حقیقت اعمال را در برابر خیال نمایان میسازد و بر اهمیت اخلاص تأکید میورزد.
کفران نعمت و ضعف انسانی
استاد فرزانه قدسسره به آیهای دیگر از قرآن کریم اشاره دارند: إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ (بهراستی انسان در خسران است). این خسران، ناشی از کفران نعمتهای وجودی، مانند قدرت اراده، است که انسان را در ضعف نگه میدارد. این آیه، مانند هشداری است که انسان را به شکر نعمتهای الهی فرا میخواند.
بخش هفتم: جمعبندی و نتیجهگیری
این نوشتار، با بازخوانی درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به تحلیل فاعلهای خاص در فلسفه اسلامی پرداخت. فاعل بالعنایه، با حذف داعی زائد و اراده از فاعل بالقصد، فاعلیتی عقلانی و غیرناقص معرفی میشود که علم به ذات و فعل، علت تحقق فعل است. با این حال، این فاعل به دلیل خیالی بودن و وجود اراده ناخودآگاه، برای تبیین فاعلیت الهی مناسب نیست. اراده انسانی، با قدرتی بینهایت، میتواند در برابر خطر، مرگ و شرایط برزخی مقاومت کند، اما انسان به دلیل غفلت و کفران نعمت، از این قدرت بهره نمیبرد. اولیای الهی، با تسلط بر اراده، کراماتی ظاهری بروز میدهند که نشاندهنده قوت اراده است. این تحلیل، با تلفیق فلسفه، روانشناسی و عرفان، بر ضرورت بازسازی مفهوم فاعلیت الهی و تقویت اراده برای وصول به معرفت و قرب الهی تأکید میورزد.
با نظارت صادق خادمی