متن درس
فلسفه وحدت وجود و قرب الهی: بازخوانی درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۷۲۲)
مقدمه: درآمدی بر وحدت وجود و معیت الهی
فلسفه اسلامی، چونان جویباری زلال از سرچشمه عقل و عرفان، به کاوش در نسبت میان حق و خلق پرداخته و با نگاهی ژرف، حقیقت حضور الهی در عالم و همراهی خداوند با انسان را بررسی کرده است. درسگفتار شماره ۷۲۲ از سلسله درسهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تمرکز بر مفهوم وحدت وجود، معیت قیومیه، و تمایز میان تعین و لا تعین، دریچهای نو به سوی فهم این معارف گشوده است.
بخش یکم: تبیین نسبت حق و خلق
چالشهای معرفتی در فهم حضور الهی
متون فلسفی و عرفانی، چونان باغی پر از گلهای گوناگون، در تبیین نسبت میان حق و خلق، دیدگاههای متنوعی ارائه دادهاند. این تنوع، که گاه به تشتت در بیان منجر شده، ریشه در پیچیدگی مفهوم حضور خداوند در اشیا و همراهی او با انسان دارد. این حضور، نه توهم است و نه به بازیهای ذهنی تقلیل مییابد، بلکه حقیقتی عینی و وجودی است که نیازمند تأمل عمیق است.
درنگ: تنوع در تبیین نسبت حق و خلق، نشاندهنده ژرفای معرفتی این مفهوم است که فراتر از سادهسازیهای ذهنی، به فهمی وجودی نیاز دارد. |
ارجاعات قرآنی به معیت الهی
قرآن کریم، چونان مشعلی فروزان، با آیاتی نورانی، حضور همیشگی خداوند را در همه حالات و مکانها تبیین کرده است. آیه هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَمَا كُنْتُمْ («او با شماست هر کجا که باشید»، حدید: ۴) و آیه فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ ٱللَّهِ («هر کجا رو کنید، آنجا وجه خداست»، بقره: ۱۱۵) بر معیت الهی و حضور وجهالله در تمامی شئون عالم تأکید دارند. این آیات، به وحدت وجودی حق و حضور فراگیر او اشاره میکنند که نیازمند تبیینی فلسفی و عرفانی است.
نزدیکی خداوند به انسان
خداوند، چونان نوری که در ژرفای وجود انسان میدرخشد، از رگ گردن به او نزدیکتر است. آیه وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ ٱلْوَرِيدِ («ما به او از رگ گردنش نزدیکتریم»، ق: ۱۶) این نزدیکی را نه بهصورت خیال یا توهم، بلکه بهعنوان حقیقتی وجودی تبیین میکند. این معیت قیومیه، فراتر از محدودیتهای زمان و مکان، حضور نگهدارنده خداوند را در ذات انسان نشان میدهد.
درنگ: نزدیکی خداوند به انسان، حقیقتی وجودی است که با معیت قیومیه، فراتر از مکان و زمان، در ذات انسان متجلی میشود. |
ولایت الهی و همراهی با انسان
ولایت الهی، چونان سایهای مهربان که بر سر مؤمنان گسترده است، نهتنها به معنای سرپرستی، بلکه به حضور وجودی خداوند در تمامی شئون انسان اشاره دارد. اگرچه عبارت أَوْلَىٰ بِكُمْ بهصورت مستقیم در قرآن کریم نیامده، اما مفهوم آن در آیه ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ آمَنُوا («خداوند سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند»، بقره: ۲۵۷) متجلی است. این ولایت، رابطهای وجودی میان خدا و انسان را نشان میدهد که در عرفان اسلامی به قرب الهی تعبیر میشود.
بخش دوم: تمایز تعین و لا تعین
حق و خلق: حقیقت و رقیت
حق، چونان اقیانوسی بیکران و بیتعین، و خلق، چونان موجی متعین بر سطح این اقیانوس، در فلسفه وحدت وجود تعریف میشوند. استاد فرزانه، با اشاره به تمایز میان «حضرت الحق» (حقیقت بدون تعین) و «حضرت الحجر» (خلق با تعین)، به وحدت وجودی میان این دو اشاره میکند. یک شیء، مانند سنگ، میتواند هم حقیقت باشد و هم رقیت، و تفاوت آن در نحوه ادراک و وصول است.
درنگ: تمایز میان حق و خلق، در تعین و لا تعین است که به ادراک و وصول انسان بستگی دارد، نه به ذات وجودی آنها. |
هویت ساریه و معیت قیومیه
حقیقت الهی، چونان جریانی ساری و جاری، با معیت قیومیه در همه اشیا حضور دارد. این حضور، نه بهصورت اختلاط مادی است و نه جدایی وجودی، بلکه بهگونهای است که خداوند داخل در اشیا است بدون موازجه (اختلاط) و خارج از اشیا است بدون مفارقه (جدایی). این مفهوم، به تنزیه و تشبیه در الهیات اسلامی اشاره دارد که خداوند را هم متعالی از عالم و هم حاضر در آن میداند.
چهار حالت ادراک الهی
انسان در مواجهه با عالم، چونان مسافری در مسیر معرفت، ممکن است در یکی از چهار حالت ادراکی قرار گیرد: ۱) هم خدا را ببیند و هم خلق را، ۲) تنها خلق را ببیند و خدا را نبیند، ۳) تنها خدا را ببیند و خلق را نبیند، ۴) نه خدا را ببیند و نه خلق را. این حالات، به مراتب معرفتی انسان و توانایی او در وصول به حقیقت الهی وابسته است.
درنگ: مراتب ادراک الهی، از تنوع در وصول انسان به حقیقت حق و خلق ناشی میشود که در چهار حالت معرفتی متجلی است. |
داخل فی الاشیا و خارج عن الاشیا
خداوند، چونان نوری که در همه جا ساطع است اما در هیچ ظرف مادی محصور نمیشود، داخل در اشیا است بدون اختلاط و خارج از اشیا است بدون جدایی. این حضور پارادوکسیکال، که نه به موازجه است و نه به مفارقه، به وحدت وجودی حق و خلق اشاره دارد و نیازمند فهمی عمیقتر از محدودیتهای ادراک بشری است.
بخش سوم: زهد و قرب الهی
زهد حقیقی: دل نبستن به دنیا
زهد، چونان پرندهای که در آسمان آزادانه پرواز میکند، در دل نبستن به دنیا نهفته است، نه در صرف نخوردن یا نپوشیدن. زاهد حقیقی، چه در فقر باشد و چه در غنا، شاکر است و قربش به خداوند تغییر نمیکند. استاد فرزانه با مثالی روشن میفرماید: اگر کسی مرغ بریان بخورد و قرب الهی داشته باشد، زاهد است، اما اگر با تغییر مرغ به ماست حالش دگرگون شود، زهدش نادرست است.
درنگ: زهد حقیقی، در ثبات قرب الهی است، نه در ظاهر فقر یا غنا، و به نیت و اخلاص وابسته است. |
نقد فقرای دنیاطلب
برخی از فقرا، چونان کسانی که بذر عقده در دل کاشتهاند، به دلیل انگیزههای درونی، دنیاطلباند و اگر به دنیا دست یابند، خطرناکتر از اغنیا میشوند. این نقد، به تأثیر نیت و باطن بر رفتار انسان اشاره دارد و نشان میدهد که فقر ظاهری، لزوماً زهد نیست.
زهد در فقر و غنا
زاهد حقیقی، چونان درختی است که در طوفان و آرامش استوار میماند، چه در سلطنت سلیمان باشد و چه در خاک، شاکر است و قربش به خداوند ثابت میماند. این ثبات، به مقام رضا در عرفان اسلامی اشاره دارد که انسان را از تأثیرات مادی آزاد میکند.
بخش چهارم: عبادات و نقش آن در قرب الهی
هدف شریعت: تنظیم تعین و لا تعین
شریعت، چونان پلی استوار میان تعین و لا تعین، با دستورات عبادی و اخلاقی، انسان را به سوی قرب الهی هدایت میکند. استاد فرزانه تأکید میکند که اعمال عبادی، مانند نماز و روزه، برای تنظیم این رابطه و کمک به وصول به حقیقت الهی طراحی شدهاند.
درنگ: شریعت، با اعمال عبادی و اخلاقی، انسان را به تنظیم تعین و لا تعین و وصول به قرب الهی هدایت میکند. |
نماز و حضور قلب
نماز، چونان جویباری زلال، زمانی به قرب الهی منجر میشود که با حضور قلب و اخلاص همراه باشد. آیه إِنَّ ٱلصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ ٱلْفَحْشَاءِ وَٱلْمُنْكَرِ («نماز انسان را از فحشا و منکر بازمیدارد»، عنکبوت: ۴۵) بر نقش تربیتی نماز تأکید دارد. استاد فرزانه میفرماید: اگر در نماز، ذهن از دنیا خالی شود، قرب است، اما اگر پر از دنیا شود، غربت است.
نقد نماز بدون اخلاص
نماز بدون اخلاص، چونان غلافی خالی، نهتنها به قرب منجر نمیشود، بلکه ممکن است شیطان بر آن سوار شود. استاد فرزانه تأکید میکند که نمازی که با غرور و تکبر خوانده شود، در برزخ نیاز به شستوشو دارد، زیرا نجس است و ارزش عرفانی ندارد.
درنگ: نماز بدون اخلاص و حضور قلب، نهتنها به قرب الهی نمیانجامد، بلکه ممکن است به غربت و نجاست در برزخ منجر شود. |
تفاوت صیام اولیا و عوام
اولیای خدا، چونان پرندگانی که در آسمان معرفت پرواز میکنند، در روزه از میل به خوردن فارغاند، اما عوام در ماه رمضان هوس خوردن دارند. این تفاوت، به مراتب معرفتی و باطنی اولیا اشاره دارد که روزه را به امساک حقیقی تبدیل میکنند.
بخش پنجم: معرفت و تجربه عملی
اهمیت تجربه در معرفت الهی
معرفت الهی، چونان مزهای که با چشیدن درک میشود، نه با درس خواندن، از تجربه عملی به دست میآید. استاد فرزانه با اشاره به انبیا که در بیابانها به معرفت رسیدند، تأکید میکند که علم نظری بدون تجربه عملی، مانند دانستن مکانیکی بدون عمل، بیفایده است.
درنگ: معرفت الهی، نیازمند تجربه عملی است و علم نظری بدون عمل، به وصول به حقیقت منجر نمیشود. |
نقد نخوت عالمانه
نخوت عالمانه، چونان سمی که در رگهای معرفت نفوذ میکند، گاه از نخوت جانیان خطرناکتر است. استاد فرزانه تأکید میکند که انسان باید از تکبر و غرور پاک شود تا به معرفت حقیقی دست یابد.
شب: زمان تمرین معرفت
شب، چونان بستری آرام برای تأمل و تهجد، زمان مناسبی برای تمرین معرفت و قرب الهی است. تاریکی شب، به تمرکز و حضور قلب کمک میکند و انسان را به سوی وصول به حقیقت هدایت میکند.
بخش ششم: نقد اعمال و نیت
نقد اعمال بدون قرب
اعمال عبادی، مانند زیارت، اگر بدون قرب و اخلاص انجام شوند، در برزخ به مشکل میانجامند. استاد فرزانه با اشاره به اهمیت نیت، تأکید میکند که گفتن «قربه الی الله» ممکن است به غربت منجر شود، زیرا مخرج قاف و غین نزدیک است و نیت انسان تعیینکننده است.
درنگ: نیت خالص، تعیینکننده ارزش اعمال است و عبادات بدون اخلاص، به غربت و نجاست در برزخ منجر میشوند. |
نقد معصیت و طاعت
گاه معصیت، به دلیل شکستن غرور، از طاعت بیاخلاص بهتر است، اما این به معنای جواز معصیت نیست. استاد فرزانه تأکید میکند که معصیت ممکن است به توبه و تهذیب نفس منجر شود، اما طاعت بدون اخلاص، انسان را به غربت میکشاند.
کلام معصوم: ارزش انسان به ادراک او
کلام امیرمؤمنان علیهالسلام، «هر کس به آنچه درک میکند ارزشمند است»، چونان گوهری درخشان، ارزش انسان را به حس و ادراک او وابسته میداند. این کلام، به اهمیت معرفت حضوری و ادراک باطنی در وصول به حقیقت اشاره دارد.
بخش هفتم: وصول به حقیقت الهی
هدف شریعت: قرب الهی
شریعت، چونان راهنمایی حکیمانه، با احکام، ادعیه و سنتها، انسان را به سوی قرب الهی و دوری از غربت هدایت میکند. تمامی اعمال عبادی و اخلاقی، برای وصول به حقیقت الهی و تنظیم رابطه تعین و لا تعین طراحی شدهاند.
درنگ: شریعت، با احکام و اعمال عبادی، انسان را به سوی قرب الهی و وصول به حقیقت هدایت میکند. |
نقد فلسفه بدون تجسم
فلسفه و عرفان، اگر به تجسم حقیقت منجر نشوند، چونان درختی بیثمرند. استاد فرزانه تأکید میکند که معرفت نظری بدون تجربه عملی، به وصول به حقیقت الهی نمیانجامد.
تفاوت سنگینی خشوعی و دنیایی در نماز
نماز، گاه چونان باری طلایی، سنگینی خشوعی دارد که انسان را تعالی میبخشد، و گاه چونان سنگی سنگین، بار دنیایی دارد که او را خسته میکند. این تفاوت، به نیت و حضور قلب در عبادت بستگی دارد.
نتیجهگیری
این کتاب، چونان مشعلی که در تاریکی معرفت میدرخشد، درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره را در چارچوبی علمی و آکادمیک بازسازی کرده است. تحلیل نسبت حق و خلق، تمایز تعین و لا تعین، و نقش شریعت در وصول به قرب الهی، نشاندهنده عمق فلسفه و عرفان اسلامی است. آیات قرآن کریم، مانند هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَمَا كُنْتُمْ و وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ ٱلْوَرِيدِ، به حضور فراگیر و قیومی خداوند اشاره دارند. نقدهای استاد فرزانه بر عبادات بدون اخلاص، فلسفه بدون تجسم، و دانش نظری بدون عمل، انسان را به تأمل در نیت، اخلاص و تجربه عملی دعوت میکند. این درسگفتار، با تأکید بر نقش شریعت و معرفت حضوری، راهی به سوی وصول به حقیقت الهی میگشاید.
با نظارت صادق خادمی |