متن درس
بررسی فلسفی فاعلیت الهی و انسانی در پرتو قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۷۲۸)
مقدمه: بازاندیشی در مفهوم فاعلیت
فاعلیت، بهمثابه یکی از بنیادیترین مسائل فلسفه اسلامی، از دیرباز محل تأمل و مناقشه بوده است. تمایز سنتی میان فاعلیت الهی (ایجاد) و فاعلیت انسانی (اعداد) که در آثار فلاسفهای چون ابنسینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی ریشه دارد، در این درسگفتار مورد نقد و بازنگری عمیق قرار گرفته است. استاد فرزانه قدسسره با رویکردی انتقادی و با تکیه بر آیات قرآن کریم، این تمایز را به چالش کشیده و بر ماهیت مشاعی، اقتضایی و ظهوری فاعلیت انسانی در برابر فاعلیت ذاتی و احاطی الهی تأکید ورزیدهاند.
بخش اول: نقد تمایز سنتی فاعلیت ایجادی و اعدادی
۱.۱ نفی معنای حقیقی اعداد
یکی از محورهای اصلی این درسگفتار، نقد مفهوم اعداد بهمثابه آمادهسازی برای فاعلیت الهی است. استاد فرزانه قدسسره استدلال میکنند که تمایز میان فاعلیت ایجادی (الهی) و اعدادی (انسانی) فاقد مبنای حقیقی بوده و صرفاً مفهومی ذهنی است. اعداد، به معنای آمادهسازی، در واقعیت خارجی مصداق ندارد، زیرا فاعلیت انسانی نمیتواند به صرف فراهمسازی شرایط تقلیل یابد. این دیدگاه، دوگانهسازیهای سنتی در فلسفه اسلامی را به چالش کشیده و به وحدت وجودی فاعلیت ارجاع میدهد. همانگونه که نسیمی نرم بر شاخسار درختی میوزد و آن را به رقص درمیآورد، فاعلیت انسانی نیز در بستر وجود الهی ظهور مییابد، نه بهعنوان عاملی جداگانه یا صرفاً مقدماتی.
۱.۲ نفی استقلال نسبی
مفهوم استقلال نسبی، که در برخی آثار فلسفی بهعنوان ویژگی فاعلیت انسانی مطرح شده، از منظر استاد فرزانه قدسسره مفهومی مهمل است. استقلال، ریشه در واژه «قلت» به معنای کمی و تفکیک دارد و در فلسفه به معنای انحصار و جدایی به کار رفته است. اما در عالم هستی، هیچ موجودی از استقلال مطلق برخوردار نیست و همه چیز ظرف ظهور و اشاعه وجود الهی است. این دیدگاه، با تکیه بر نظریه وحدت وجود ملاصدرا، هرگونه تفکیک میان فاعل الهی و انسانی را نفی میکند. همانگونه که ستارگان در آسمان شب جز در پرتو نور خودشان دیده نمیشوند، فاعلیت انسانی نیز جز در سایه فاعلیت الهی معنا نمییابد.
۱.۳ نقد تقلید در آرای فلسفی
استاد فرزانه قدسسره با نگاهی نقادانه به تاریخ فلسفه اسلامی، از تکرار تقلیدی دیدگاههای فلاسفهای چون ابنسینا، ملاصدرا، حاجی سبزواری و علامه طباطبایی انتقاد میکنند. این تکرار، بدون نوآوری یا تحلیل مستقل، مانع از پیشرفت روششناسی فلسفی شده است. بهویژه، کاربرد نادرست واژه استقلال توسط علامه طباطبایی، که ریشه در عدم دقت لغوی دارد، مورد نقد قرار گرفته است. اگر علامه به معنای لغوی استقلال توجه میکرد، از بهکارگیری آن در فلسفه پرهیز مینمود. این نقد، به ضرورت بازسازی ادبیات فلسفی با رویکردی علمی و دقیق اشاره دارد، مانند معماری که بنایی را نه بر پایه تقلید، بلکه با محاسباتی نوین و دقیق بنا میکند.
۱.۴ ضرورت دقت لغوی در فلسفه
یکی از نکات محوری این درسگفتار، تأکید بر اهمیت ادبیات علمی در فلسفه است. واژگان فلسفی، مانند استقلال، باید با دقت لغوی به کار روند تا از مغالطات معنایی جلوگیری شود. استقلال، در برخی زمینهها ممدوح (مانند آبادانی) و در برخی مذموم (مانند تفکیک از خدا) است، اما در فلسفه، به معنای انحصار، نادرست است. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی زیبا، این مسئله را به قلهای تشبیه میکنند که رأس آن، به دلیل کمی و انحصار، از بدنه جدا میشود، اما در فلسفه، این جدایی با وحدت وجود سازگار نیست.
جمعبندی بخش اول
این بخش، با نقد تمایز سنتی میان فاعلیت ایجادی و اعدادی، بر وحدت وجودی فاعلیت تأکید کرده و مفاهیمی چون استقلال نسبی و اعداد را به چالش کشیده است. استاد فرزانه قدسسره با دعوت به بازنگری در روششناسی فلسفی و تأکید بر دقت لغوی، راه را برای فهمی عمیقتر از فاعلیت هموار کردهاند.
بخش دوم: تبیین فاعلیت مشاعی در پرتو آیات قرآن کریم
۲.۱ هماهنگی فاعلیت الهی و انسانی
استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیات قرآن کریم، فاعلیت انسانی را نه بهعنوان امری منفصل، بلکه بهصورت مشاعی و اقتضایی در کنار فاعلیت ذاتی و احاطی الهی تبیین میکنند. آیاتی چون فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ («شما آنان را نکشتید، بلکه خدا آنان را کشت»، انفال: ۱۷) و وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ («و تو نیانداختی آنگاه که انداختی، بلکه خدا انداخت»، انفال: ۱۷) به هماهنگی میان فاعلیت انسانی (ظهوری و اقتضایی) و فاعلیت الهی (ذاتی و احاطی) اشاره دارند. این آیات، مانند دو بال پرندهای که در آسمان پرواز میکند، فاعلیت خدا و انسان را در یک وحدت مشاعی به تصویر میکشند.
۲.۲ نفی تناقض در فاعلیت مشاعی
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که آیه وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ هیچ تناقضی در خود ندارد. این آیه، فاعلیت انسانی را بهصورت ظهوری و اقتضایی تأیید میکند، در حالی که فاعلیت الهی را ذاتی و احاطی میداند. همانگونه که خورشید نور خود را بر زمین میتاباند و گیاهان در پرتو آن رشد میکنند، فاعلیت انسانی نیز در پرتو فاعلیت الهی معنا مییابد، بدون آنکه یکی دیگری را نفی کند.
۲.۳ فاعلیت پیامبر در جنگ
در تفسیر آیه وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ، استاد فرزانه قدسسره بر فاعلیت حقیقی پیامبر اکرم (ص) در میدان جنگ تأکید میکنند. پیامبر نه مهمانی تشریفاتی، بلکه فاعلی فعال بوده که تیر و خاک انداخته است. این دیدگاه، تفاسیر محدودکنندهای که فاعلیت پیامبر را به پاشیدن خاک تقلیل میدهند، نفی کرده و بر نقش تاریخی و عملی ایشان در جنگ بدر تأکید دارد. مانند فرماندهی که در میدان نبرد شمشیر میکشد، پیامبر نیز فاعلی حقیقی بوده است.
۲.۴ آیات سوره واقعه و فاعلیت مشاعی
آیات سوره واقعه، بهویژه آیات ۵۷ تا ۷۴، بهعنوان شاهدی بر فاعلیت مشاعی خدا و انسان مورد استناد قرار گرفتهاند. آیه نَحْنُ خَلَقْنَاكُمْ («ما شما را آفریدیم»، واقعه: ۵۷) با ضمیر «نحن» به اشتراک انسان در خلقت اشاره دارد. همچنین آیات أَفَرَأَيْتُمْ مَا تُمْنُونَ («آیا آنچه را که میریزید دیدهاید؟»، واقعه: ۵۸) و أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ («آیا شما آن را میآفرینید یا ما آفرینندهایم؟»، واقعه: ۵۹) فاعلیت انسانی را در کنار فاعلیت الهی تأیید میکنند. این آیات، مانند نهرهایی که از سرچشمهای واحد جاری میشوند، به هماهنگی میان فاعلیت خدا و انسان اشاره دارند.
۲.۵ نفی تقلیل فاعلیت انسانی به اعداد
استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیات أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ («آیا آنچه را که میکارید دیدهاید؟»، واقعه: ۶۳) و أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ («آیا شما آن را میکارید یا ما کاشتکنندهایم؟»، واقعه: ۶۴)، ادعای اعدادی بودن فاعلیت انسانی در زراعت را نفی میکنند. این آیات، فاعلیت حقیقی انسان را تأیید کرده و تقلیل آن به آمادهسازی را با آیات قرآنی ناسازگار میدانند.
۲.۶ اقتدار الهی و فاعلیت اقتضایی انسان
آیات لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا («اگر بخواهیم، آن را خاشاک میکنیم»، واقعه: ۶۵) و لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا («اگر بخواهیم، آن را تلخ میکنیم»، واقعه: ۷۰) به اقتدار الهی در برابر فاعلیت اقتضایی انسان اشاره دارند. فاعلیت انسانی، به شرایط و حدود خود وابسته است، در حالی که فاعلیت الهی بیحد و احاطی است. این تفاوت، مانند تفاوت میان نهر محدود و اقیانوسی بیکران است.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تکیه بر آیات قرآن کریم، فاعلیت مشاعی خدا و انسان را تبیین کرده و هرگونه تناقض یا تفکیک میان این دو را نفی میکند. استاد فرزانه قدسسره با تفسیر دقیق آیات، بر فاعلیت حقیقی انسان در کنار فاعلیت ذاتی الهی تأکید ورزیده و دعوت به فهمی عمیقتر از وحدت وجودی فاعلیت کردهاند.
بخش سوم: بازاندیشی در روششناسی فلسفه اسلامی
۳.۱ نقد محدودیتهای ادبی در فلسفه
استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت پیوند ادبیات و فلسفه تأکید دارند. محدودیتهای ادبی، بهویژه در کاربرد واژگانی چون استقلال، به مشکلات فلسفی منجر شده است. اگر فلاسفه به معانی لغوی واژگان دقت بیشتری میکردند، از کاربرد نادرست آنها پرهیز مینمودند. این نقد، مانند دعوتی است به بازسازی بنای فلسفه با مصالحی دقیقتر و مستحکمتر.
۳.۲ نقد فشارهای اجتماعی بر فلسفه
یکی از موانع نوآوری در فلسفه اسلامی، فشارهای اجتماعی و فرهنگی است که آزادی بیان فلسفی را محدود کرده است. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به تأثیر این فشارها بر علم دینی، بر ضرورت ایجاد فضایی آزاد برای تفکر فلسفی تأکید میکنند. مانند پرندهای که در قفس نمیتواند اوج گیرد، فیلسوف نیز در فضای محدود نمیتواند به نوآوری دست یابد.
۳.۳ قرآن کریم بهمثابه کتابی مهندسیشده
استاد فرزانه قدسسره قرآن کریم را کتابی مهندسیشده میدانند که با دقتی ریاضیوار فاعلیت انسانی را تأیید کرده و هیچ شبههای در آن ندارد. این دیدگاه، مانند نگاهی به نقشهای دقیق است که هر خط و نقطهاش با هدفی مشخص ترسیم شده است. قرآن کریم، با آیاتی چون فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ («پس نام پروردگار بزرگت را تسبیح کن»، واقعه: ۷۴)، به پذیرش فاعلیت الهی در کنار فاعلیت انسانی دعوت میکند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تأکید بر ضرورت بازنگری در روششناسی فلسفه اسلامی، بر اهمیت ادبیات علمی، آزادی بیان فلسفی و نگاه مهندسیشده به قرآن کریم تأکید کرده است. استاد فرزانه قدسسره با دعوت به بازسازی ادبیات فلسفی و رفع موانع فرهنگی، راه را برای پیشرفت فلسفه اسلامی هموار کردهاند.
نتیجهگیری: دعوت به فهمی نوین از فاعلیت
درسگفتار شماره ۷۲۸، با رویکردی نقادانه و عمیق، به بررسی فاعلیت الهی و انسانی پرداخته و تمایز سنتی میان افاده وجود و اعداد را به چالش کشیده است. استاد فرزانه قدسسره با تکیه بر آیات قرآن کریم، بر ماهیت مشاعی، اقتضایی و ظهوری فاعلیت انسانی در برابر فاعلیت ذاتی و احاطی الهی تأکید کردهاند. این تحلیل، با نفی مفاهیمی چون استقلال نسبی و اعداد، به وحدت وجودی فاعلیت دعوت میکند. آیاتی چون وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ و آیات سوره واقعه، هماهنگی میان فاعلیت خدا و انسان را به تصویر کشیده و هرگونه تناقض یا تفکیک را نفی میکنند. این نوشتار، با بازاندیشی در روششناسی فلسفی و تأکید بر دقت لغوی و آزادی بیان، راه را برای فهمی عمیقتر از فلسفه اسلامی و پیوند آن با قرآن کریم هموار کرده است.