در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 742

متن درس





پویایی وجود: بازاندیشی در مفهوم حرکت در فلسفه اسلامی

پویایی وجود: بازاندیشی در مفهوم حرکت در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۷۴۲)

دیباچه

حرکت، به‌سان جریانی پویا در بستر وجود، از دیرباز ذهن فیلسوفان را به خود مشغول داشته است. در فلسفه اسلامی، این مفهوم، که ریشه در آرای ارسطو و افلاطون دارد، اغلب در چارچوب ماده و قوه فهم شده و از شمول بر مراتب غیرمادی بازمانده است. درس‌گفتار حاضر، با رویکردی انتقادی و نوآورانه، به بازنگری مفهوم حرکت پرداخته و آن را نه صرفاً صفتی مادی، بلکه وصفی ذاتی برای وجود معرفی می‌کند. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تحلیل‌های عمیق فلسفی، حرکت را به‌سان تجلی و ظهور وجود تبیین کرده و با نقد تعاریف سنتی، راه را برای فهمی متعالی از پویایی عالم و ذات الهی هموار می‌سازد.

بخش نخست: نقد تعریف سنتی حرکت و تبیین حرکت وجودی

تسلط آرای ارسطو و افلاطون بر مفهوم حرکت

فلسفه سنتی، به‌ویژه در آرای ارسطو و افلاطون، حرکت را در چارچوب ماده و جسم مادی بررسی کرده است. ارسطو، در فلسفه طبیعی خود، حرکت را به مقولات مادی نظیر جوهر، کم، و کیف محدود ساخته و از شمول آن بر وجود یا مراتب غیرمادی بازمانده است. این دیدگاه، که در فلسفه اسلامی نیز تأثیرگذار بوده، حرکت را به خصوصیاتی چون حرارت و برودت وابسته می‌داند که تنها در ماده متصورند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی عمیق بر این رویکرد، خاطرنشان می‌سازند که ارسطو و افلاطون، پرسش از حرکت پروردگار یا وجود فی‌نفسه را در ذهن نداشته‌اند و از این‌رو، تعریف حرکت در فلسفه قدیم، به ماده و جسم محدود مانده است.

درنگ: تعریف سنتی حرکت، متأثر از ارسطو، به ماده و قوه محدود است و از تبیین حرکت در مراتب غیرمادی بازمی‌ماند.

عدم طرح حرکت الهی در فلسفه قدیم

در فلسفه ارسطو و افلاطون، پرسش از حرکت پروردگار یا وجود فی‌نفسه مطرح نبوده است. این فیلسوفان، حرکت را در چارچوب مسائل طبیعی و مادی بررسی کرده‌اند و از امکان حرکت در خدا یا مراتب وجودی غفلت ورزیده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این محدودیت، ریشه در تمرکز فلسفه یونانی بر موجودات مادی دارد و ضرورت بازنگری در تعریف حرکت را در فلسفه اسلامی برجسته می‌سازد.

وابستگی حرکت به تخصص استعداد

در فلسفه سنتی، حرکت به تخصص استعداد، یعنی وجود ماده، وابسته است. حرکت، تنها در موجودی که حالت مادی پیدا کند، مانند ماده‌ای که گرم یا سرد می‌شود، متصور است. استاد فرزانه قدس‌سره، با طرح این پرسش که آیا حرکت به ماده و تخصص استعداد وابسته است یا می‌توان آن را به وجود نسبت داد، راه را برای تبیین حرکت وجودی هموار می‌کنند. این دیدگاه، حرکت را از چارچوب مادی رها ساخته و به‌عنوان وصفی ذاتی برای وجود معرفی می‌کند.

نفی صفات مادی از وجود

صفاتی چون سردی و گرمی، وصف ماده‌اند و به وجود فی‌نفسه نسبت داده نمی‌شوند. وجود، به دلیل فقدان ماده، فاقد این صفات مادی است. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر این تمایز، خاطرنشان می‌سازند که حرکت، برخلاف سردی و گرمی، می‌تواند وصفی وجودی باشد و نیازی به تخصص استعداد ندارد.

درنگ: حرکت، برخلاف صفات مادی چون سردی و گرمی، می‌تواند وصفی ذاتی برای وجود باشد و از وابستگی به ماده رها است.

چالش حرکت در جوهر

جوهر، به خودی خود، ماده نیست و حرکت به ماده نسبت داده می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به تمایز میان جوهر و ماده، تأکید می‌کنند که جسم طبیعی، مرکب از ماده و صورت است و حرکت، به دلیل وابستگی به ماده، در جسم متصور است. اما پرسش از حرکت در جوهر غیرمادی، چالشی است که فلسفه سنتی را به بازنگری دعوت می‌کند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با نقد تعریف سنتی حرکت و محدودیت آن به ماده، راه را برای تبیین حرکت وجودی هموار می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر نارسایی‌های فلسفه ارسطویی و تبعیت فیلسوفان اسلامی از آن، حرکت را به‌سان جریانی پویا در بستر وجود معرفی می‌کنند که فراتر از ماده و قوه، در همه مراتب وجود صدق می‌کند.

بخش دوم: تبیین حرکت در منظومه حکمت اسلامی

تحلیل حرکت در منظومه حاجی سبزواری

در منظومه حاجی سبزواری، حرکت در بخش طبیعیات، به‌عنوان وصفی وابسته به جسم طبیعی بررسی شده است. جسم طبیعی، مرکب از ماده و صورت، ظرف تحقق حرکت است و بدون تخصص استعداد، یعنی ماده شدن، حرکت متصور نیست. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به این دیدگاه، خاطرنشان می‌سازند که حاجی سبزواری، در تبعیت از فلسفه ارسطویی و ابن‌سینا، حرکت را به ماده وابسته می‌داند و از تبیین آن در مراتب غیرمادی بازمی‌ماند.

تمایز جوهر و ماده

جوهر، به خودی خود، ماده نیست و جسم طبیعی، از ترکیب ماده و صورت پدید می‌آید. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر این تمایز، توضیح می‌دهند که ماده و صورت، در خارج، جسم را تشکیل می‌دهند و در ذهن، به جنس و فصل تعبیر می‌شوند. حرکت، به دلیل وابستگی به ماده، در جسم طبیعی متصور است، اما در جوهر غیرمادی، چالش‌برانگیز می‌شود.

تقسیم‌بندی جوهر: مقارن و مفارق

جوهر، به دو نوع مقارن (قرین ماده) و مفارق (مجرد) تقسیم می‌شود. جوهر مقارن، شامل ماده و صورت است که جسم را تشکیل می‌دهند، و جوهر مفارق، شامل نفس و عقل است. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به این تقسیم‌بندی، تأکید می‌کنند که نفس، ذاتاً مجرد است، اما در فعل به ابزار مادی مانند چشم و گوش نیازمند است، در حالی که عقل، ذاتاً و فعلاً مجرد است و هیچ‌گونه وابستگی به ماده ندارد.

درنگ: عقل، به دلیل مجرد بودن ذاتی و فعلی، فاقد نیاز به ماده است و حرکت در آن، به صورت تجلی و ظهور، متصور است.

چالش حرکت در جوهر مفارق

عقل، به دلیل مجرد بودن کامل، فاقد تخصص استعداد برای حرکت است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این دیدگاه سنتی، خاطرنشان می‌سازند که حرکت در مراتب تجرد، به صورت تجلی و ظهور، بدون نیاز به ماده، متصور است. این دیدگاه، راه را برای تبیین حرکت در موجودات مجرد، مانند عقل و نفس، هموار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با بررسی مفهوم حرکت در منظومه حکمت اسلامی، به محدودیت‌های تعریف سنتی حرکت در چارچوب ماده اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با تحلیل تمایز جوهر و ماده و تقسیم‌بندی جوهر به مقارن و مفارق، ضرورت تبیین حرکت در مراتب غیرمادی را برجسته می‌سازند و حرکت را به‌سان تجلی وجودی معرفی می‌کنند.

بخش سوم: حرکت به‌سان حیات و تجلی وجود

حرکت به‌عنوان حیات وجود

حرکت، به‌سان حیات وجودات، ظهور وجودات، تعین وجودات، و تجلی وجودات است و نیازی به تخصص استعداد ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با این بیان، حرکت را وصفی ذاتی برای وجود معرفی می‌کنند که در همه مراتب، از خدا تا مخلوقات، صدق می‌کند. حرکت، مانند جریانی زلال در رودخانه وجود، پویایی و حیات عالم را رقم می‌زند.

درنگ: حرکت، وصف ذاتی وجود است و به‌سان تجلی و ظهور، در همه مراتب وجود، از جمله ذات الهی، صدق می‌کند.

نقد وابستگی حرکت به ماده

تعریف سنتی حرکت، که آن را به ماده و قوه وابسته می‌داند، از تبیین حرکت در مراتب غیرمادی بازمانده است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این دیدگاه، تأکید می‌کنند که حرکت، برخلاف سرما و گرما، نیازی به ماده ندارد و می‌تواند وصفی وجودی باشد. این نقد، به ضرورت بازنگری در تعریف حرکت و تبیین آن به‌صورت تجلی وجودی اشاره دارد.

حرکت در اسفار ملاصدرا

در اسفار اربعه، ملاصدرا حرکت را به خروج تدریجی از قوه به فعل در ماده موجوده تعریف کرده است. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به این تعریف، خاطرنشان می‌سازند که حرکت جوهري در حکمت متعالیه، به دلیل وابستگی به ماده، در جوهر مجرد قابل تبیین نیست و این محدودیت، ضرورت تعریف حرکت وجودی را برجسته می‌سازد.

حیات عالم و حرکت حق

تمام عالم هستی حیات دارد و حرکت همه موجودات به حیات و حرکت حق وابسته است. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ (بقره: ۱۶۵، هیچ نیرو و توانی جز از خدا نیست)، تأکید می‌کنند که همه حرکات عالم، به حرکت الهی بازمی‌گردد و حیات مخلوقات، از حیات حق نشأت می‌گیرد.

درنگ: حرکت و حیات عالم، به حرکت و حیات حق وابسته است و همه کمالات، از ذات الهی سرچشمه می‌گیرند.

تحلیل صفات الهی در شرح تجرید

خواجه نصیر طوسی، در شرح تجرید، صفات الهی را از وجوب وجود خدا استنباط می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به این روش، خاطرنشان می‌سازند که خدا، به دلیل واجب‌الوجود بودن، واجب‌العلم، واجب‌القدر، و واجب‌الاراده است. این استدلال، به وحدت حقیقت وجود و صفات اشاره دارد و حرکت را نیز به‌عنوان صفتی ذاتی در خدا تبیین می‌کند.

حیات به‌عنوان ام الأسماء الإلهية

حیات، ریشه همه اسمای الهی است و اساس صفات الهی محسوب می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر این دیدگاه، حیات را به‌سان چشمه‌ای جوشان معرفی می‌کنند که همه کمالات، از جمله علم، قدرت، و حرکت، از آن سرچشمه می‌گیرند. حیات، به معنای پویایی و وجود، با حرکت عجین است و در همه مراتب وجود صدق می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تبیین حرکت به‌سان حیات و تجلی وجود، از چارچوب مادی فراتر رفته و حرکت را وصفی ذاتی برای وجود معرفی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآن کریم و تحلیل‌های فلسفی، نشان می‌دهند که حرکت، مانند حیات و علم، در خدا و مخلوقات به مراتب مختلف صدق می‌کند و به‌عنوان صفت کمال، از ذات الهی سرچشمه می‌گیرد.

بخش چهارم: حرکت در مراتب تجرد و مجردات

اتحاد عاقل و معقول

اتحاد عاقل و معقول، به‌عنوان ظهور و کمال نفس، حرکتی تجردی است که بدون ماده محقق می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به این مفهوم در فلسفه ملاصدرا، تأکید می‌کنند که نفس، در اتحاد با معقول، به سوی کمال ارتقا می‌یابد و این ارتقا، خود نوعی حرکت وجودی است.

درنگ: اتحاد عاقل و معقول، حرکتی تجردی است که بدون نیاز به ماده، پویایی نفس را نشان می‌دهد.

حرکت ملائکه

ملائکه، چه مادی و چه مجرد، حرکت دارند و جبرائیل، به‌عنوان ملئک مجرد، ظهور و بروز دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا (مریم: ۱۷، برای او [مریم] به صورت بشری درست‌پیکر نمودار شد)، تأکید می‌کنند که تمثل جبرائیل، حرکتی وجودی است که در ظرف تجلی، بدون قوه و خروج، رخ می‌دهد.

نفی سکون از عالم مجردات

عالم مجردات، مانند عالم ملکوت و جبروت، پویا و فعال است و راکعون و ساجدون‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به این پویایی، خاطرنشان می‌سازند که مجردات، به صورت ذاکرون و ساجدون، در حال حرکت و پویایی‌اند و این حرکت، به تجلی و ظهور وجودی بازمی‌گردد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با بررسی حرکت در مراتب تجرد، نشان می‌دهد که حرکت، فراتر از ماده، در موجودات مجرد نیز صدق می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تبیین اتحاد عاقل و معقول و حرکت ملائکه، حرکت را به‌سان تجلی وجودی معرفی می‌کنند که در همه مراتب، از نفس تا عالم جبروت، جاری است.

بخش پنجم: پویایی ذات الهی و نقد تصور جامد بودن خدا

نفی خواب و سستی از خدا

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ (بقره: ۲۵۵، نه چرت او را می‌گیرد و نه خواب)، تأکید می‌کنند که خدا، فاقد خواب و سستی است و همواره در حال پویایی و حیات است. این آیه، به فعلیت محض و حرکت وجودی ذات الهی اشاره دارد.

نفی جارحه از صفات الهی

صفات الهی، مانند سميع و بصير، به معنای داشتن جارحه (گوش و چشم) نیست، بلکه به صورت مجرد و بدون وابستگی به ماده تعریف می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر این بساطت، حرکت را نیز صفتی مجرد و ذاتی برای خدا معرفی می‌کنند.

نفی جامد بودن ذات الهی

خدا، اتیغه یا موجود جامد نیست، بلکه ذاتاً پویا و فعال است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد تصور سنتی از خدا، خاطرنشان می‌سازند که ذات الهی، به دلیل حیات و فعلیت محض، سرچشمه پویایی و تجلی است و نمی‌توان آن را به تخته‌سنگی بی‌جان تشبیه کرد.

درنگ: ذات الهی، به دلیل حیات و فعلیت محض، پویا و فعال است و فاقد سکون و جامد بودن است.

شئون الهی و پویایی

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (الرحمن: ۲۹، هر روز او در کاری است)، تأکید می‌کنند که شئون الهی، به پویایی و تجلی دائم خدا اشاره دارند. این حرکت وجودی، فاقد قوه و نقص است و به‌عنوان صفت کمال در ذات الهی صدق می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با تبیین پویایی ذات الهی و نقد تصور جامد بودن خدا، حرکت را به‌سان صفتی کمال‌آمیز معرفی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآن کریم، نشان می‌دهند که خدا، به دلیل حیات و فعلیت محض، سرچشمه همه حرکات و تجلیات عالم است.

بخش ششم: وحدت وجود و حرکت در قرآن و عرفان

وحدت لسان در صفات الهی و انسانی

استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر وحدت لسان در قرآن کریم، خاطرنشان می‌سازند که صفاتی چون علم، قدرت، و حرکت، در خدا و مخلوقات، به مراتب مختلف صدق می‌کنند. حرکت خدا، واجب و از فعل به فعل است، در حالی که حرکت مخلوق، ممکن و از قوه به فعل است. این اشتراک لفظی و معنایی، به وحدت حقیقت وجود اشاره دارد.

حیات و حرکت به‌عنوان حقیقت وجود

حیات، مساوی با وجود است و حرکت، وصف ذاتی آن محسوب می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، با تبیین این مفهوم، تأکید می‌کنند که حیات، به دلیل پویایی، با حرکت عجین است و نفی حرکت از حیات، بی‌معناست. این دیدگاه، به وحدت وجود، حیات، و حرکت در فلسفه و عرفان اسلامی ارجاع دارد.

عشق و حرکت به‌عنوان رنگ حق

عشق و حرکت، به‌سان رنگ و احوال حق، تجلیات ذات الهی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به این استعاره، تأکید می‌کنند که عشق، علم، قدرت، و حرکت، همگی عین ذات خدا هستند و زاید بر آن نیستند. این دیدگاه، به وحدت ذات و صفات در عرفان اسلامی اشاره دارد.

درنگ: عشق و حرکت، عین ذات الهی‌اند و به‌سان تجلیات، پویایی حق را نشان می‌دهند.

نقد تصور فرار خدا

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد تصور نادرست از خدا به‌عنوان موجودی که از قرب فرار می‌کند، تأکید می‌کنند که قرب به خدا، به معنای اتصال به منبع پویایی و حیات است. اولیای خدا، به دلیل نزدیکی به حق، از انرژی و پویایی بیشتری برخوردارند و این قرب، به معنای اتصال به سرچشمه حیات است.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، با تبیین وحدت وجود و حرکت در قرآن کریم و عرفان، نشان می‌دهد که حرکت، به‌سان تجلی و ظهور، در همه مراتب وجود صدق می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات و تحلیل‌های عرفانی، حرکت را صفتی کمال‌آمیز معرفی می‌کنند که در ذات الهی و مخلوقات، به مراتب مختلف، جاری است.

بخش هفتم: نقدهای اجتماعی و اخلاقی در پرتو پویایی وجود

نقد رشد کاذب اجتماعی

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به رشد شغل‌های کاذب در جامعه، مانند اسپند دود کردن، تأکید می‌کنند که این پدیده‌ها، نشان‌دهنده سیستمی اخلاقی کاذب است که به تکلف و فریب وابسته است. این شغل‌ها، برخلاف کارهای حقیقی، از تعاضد اجتماعی می‌کاهند و پویایی جامعه را مختل می‌سازند.

مثال حرکت درشکه و ویروس

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی از حرکت درشکه و ویروس، به تنوع حرکت در مراتب مختلف اشاره می‌کنند. حرکت، نه تنها در اجسام مادی، بلکه در موجودات میکروسکوپی و مراتب وجودی نیز صدق می‌کند و این تنوع، به پویایی عالم و وابستگی آن به حرکت حق اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش هفتم

بخش هفتم، با نقدهای اجتماعی و اخلاقی، پویایی وجود را به‌عنوان معیاری برای ارزیابی نظام‌های اجتماعی معرفی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلات بدیع، نشان می‌دهند که حرکت، به‌سان جریانی حیات‌بخش، در همه مراتب عالم جاری است و نقد رشد کاذب، به ضرورت بازگشت به پویایی حقیقی اشاره دارد.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با بازاندیشی در مفهوم حرکت، از چارچوب‌های سنتی فراتر رفته و حرکت را به‌سان تجلی و ظهور وجود معرفی کرده است. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نقد تعاریف ارسطویی و صدرایی، حرکت را صفتی ذاتی برای وجود تبیین کرده‌اند که در همه مراتب، از ذات الهی تا مخلوقات، صدق می‌کند. آیات قرآن کریم، مانند كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ و لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ، به پویایی و حیات ذات الهی اشاره دارند و حرکت را به‌عنوان صفت کمال معرفی می‌کنند. این دیدگاه، با تلفیق فلسفه، عرفان، و قرآن، راهی نو برای فهم حقیقت حق ارائه می‌دهد و فلسفه اسلامی را به سوی افق‌های متعالی هدایت می‌کند. صلوات بر محمد و آل، دعایی است برای اتصال به این پویایی و حقیقت الهی، که عالم را در جریانی حیات‌بخش به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی