متن درس
حرکت در وجود: تأملاتی در قطعیه و توسطیه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۷۵۵)
دیباچه
مفهوم حرکت، چونان جریانی بیوقفه در بستر وجود، از دیرباز در کانون تأملات فلسفی قرار داشته است. این مفهوم، که در فلسفه اسلامی بهویژه در حکمت متعالیه به اوج تعالی خود رسیده، نهتنها به تحولات مادی، بلکه به پویایی ذاتی وجود در تمامی مراتب آن اشاره دارد. درسگفتار شماره ۷۵۵، با تمرکز بر تمایز میان حرکت قطعیه و توسطیه، دریچهای نو به سوی فهم این مفهوم بنیادین میگشاید. این درسگفتار، با نگاهی نقادانه به آرای فلاسفه پیشین، از جمله ابنسینا و ملاصدرا، و با استناد به عبارات شستهرفته «اسفار اربعه» و «نهایة الحکمة»، به تبیین دقیق این دو نوع حرکت میپردازد. پرسشهای بنیادین، نظیر چیستی حرکت قطعیه و توسطیه، وجود خارجی یا مفهومی بودن آنها، و رابطه تغییر و حرکت، در این بحث با دقتی فلسفی و زبانی متین بررسی شدهاند.
بخش نخست: حرکت در ظرف ماده و مقولات
تغییر، جوهر و عرض
حرکت، در ظرف ماده و در مقولات جوهر یا عرض، همواره با تغییر همراه است. این همراهی، چونان سایهای که بر پیکره حرکت گسترده شده، آن را به تحولاتی در ذات یا احوال موجودات پیوند میزند. در فلسفه اسلامی، حرکت در ابتدا بهعنوان خروج تدریجی از قوه به فعل تعریف شده است، اما این تعریف، در گذر زمان، به سوی فهمی ژرفتر از پویایی وجودی سوق یافته است. حرکت در مقولات عرضی، مانند تغییر در کمیت یا کیفیت، و در مقولات جوهری، مانند تحول ذات موجودات، جلوههای گوناگونی یافته است. این تحولات، چونان موجهایی بر سطح دریای وجود، نشاندهنده پویایی ذاتی عالم مادهاند.
تقسیمبندی حرکت به قطعیه و توسطیه
حرکت، در چارچوب فلسفه اسلامی، به دو نوع قطعیه و توسطیه تقسیم میشود. این تقسیمبندی، که چونان کلیدی برای گشودن رازهای وجودی حرکت است، پرسشهایی بنیادین را پیش روی ما قرار میدهد: حرکت قطعیه چیست؟ حرکت توسطیه کدام است؟ آیا هر دو در خارج وجود دارند یا یکی از آنها صرفاً مفهومی است؟ این پرسشها، که چونان مشعلهایی در تاریکی معرفت فلسفی میدرخشند، ما را به سوی تحلیل دقیقتر این مفاهیم رهنمون میسازند.
درنگ: حرکت در ظرف ماده، با تغییر در جوهر یا عرض همراه است و به دو نوع قطعیه و توسطیه تقسیم میشود که نیازمند تبیین دقیق در وجود خارجی و مفهومی است.
رابطه تغییر و حرکت
هر حرکت، لاجرم با تغییر همراه است، اما هر تغییری حرکت نیست. این تمایز، که چونان خطی ظریف میان دو مفهوم ترسیم شده، در فهم فلسفی حرکت نقش بسزایی دارد. در عالم ماده، حرکت بهعنوان تغییر تدریجی شناخته میشود، اما تغییر دفعی، مانند وصول یا ترک، فاقد ویژگی تدریجی حرکت است. به تعبیر استاد فرزانه قدسسره، تغییر میتواند چونان لحظهای آنی، مانند برخورد توپ به دیوار، باشد که جزء حرکت تلقی میشود، نه خود حرکت.
این تمایز، که در «نهایة الحکمة» (فصل چهارم، صفحه ۱۷۹) به روشنی تبیین شده، نشان میدهد که تغییر تدریجی همان حرکت است، درحالیکه تغییر دفعی، معنایی است که بر اجزای آنی حرکت منطبق میشود. برای مثال، وصول توپ به دیوار، لحظهای است که از حرکت ناشی میشود، اما خود حرکت نیست. این تحلیل، که چونان آیینهای صاف حقیقت را بازمیتاباند، بر ضرورت تمایز میان تغییر و حرکت تأکید دارد.
درنگ: هر حرکت با تغییر همراه است، اما هر تغییری حرکت نیست. تغییر تدریجی، خود حرکت است، درحالیکه تغییر دفعی، جزء حرکت تلقی میشود.
بخش دوم: تعریف و تحلیل حرکت قطعیه و توسطیه
حرکت توسطیه: حالت بسیط و ثابت
حرکت توسطیه، به تعبیر «اسفار اربعه» (جلد سوم، فصل یازدهم، صفحه ۳۱)، حالتی بسیط و ثابت است که میان مبدأ و منتها قرار دارد، بدون لحاظ اجزای پیشین و پسین. این حرکت، که چونان جریانی یکپارچه در بستر وجود جاری است، به کل مسیر حرکت نظر دارد، نه به اجزای آن. به تعبیری، حرکت توسطیه، مانند راهی است که از مبدأ تا مقصد، بدون توقف در ایستگاههای میانی، پیموده میشود. این حالت بسیط، که از تقسیم به اجزا مبراست، حرکت را بهعنوان یک کل منسجم و غیرمنقسم معرفی میکند.
حرکت قطعیه: تقسیم به اجزا
حرکت قطعیه، در مقابل، حرکتی است که با تقسیم به اجزا همراه است. هر جزء از این حرکت، فعلیت سابقه و قوه لاحقه دارد، بهگونهای که هر لحظه از حرکت، هم نتیجه گذشته است و هم زمینهساز آینده. این حرکت، که چونان زنجیرهای از لحظات به هم پیوسته است، با لحاظ اجزای مسیر تعریف میشود. به تعبیر استاد فرزانه قدسسره، حرکت قطعیه، مانند انگشتی است که بر نقاط مسیر حرکت مینشیند و هر نقطه را بهعنوان فعلیت پیشین و قوه پسین مشخص میکند.
درنگ: حرکت توسطیه، حالتی بسیط و بدون تقسیم است، درحالیکه حرکت قطعیه، با تقسیم به اجزا و لحاظ فعلیت و قوه همراه است.
تفاوت حرکت قطعیه و توسطیه
تفاوت میان حرکت قطعیه و توسطیه، در نحوه لحاظ مسیر حرکت نهفته است. حرکت توسطیه، چونان نگاهی کلی به مسیر از مبدأ تا منتها، بدون توجه به اجزای آن است، درحالیکه حرکت قطعیه، با تمرکز بر اجزای مسیر، هر جزء را بهعنوان لحظهای مستقل با فعلیت و قوه تحلیل میکند. این تمایز، که چونان دو شاخه از یک رودخانه، حرکت را به دو گونه متمایز تقسیم میکند، در تحلیل وجودشناختی حرکت نقش بسزایی دارد.
استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی زیبا، حرکت توسطیه را به حالتی تشبیه میکنند که دست از روی مسیر برداشته شده و کل مسیر بهصورت یکپارچه دیده میشود، درحالیکه حرکت قطعیه، مانند انگشتی است که بر هر نقطه از مسیر نهاده شده و آن را به اجزای مشخص تقسیم میکند. این تمثیل، که چونان مشعلی راه تحلیل فلسفی را روشن میسازد، بر اهمیت تصور دقیق این دو نوع حرکت تأکید دارد.
بخش سوم: وجود خارجی یا مفهومی حرکت
دیدگاه ابنسینا و ملاصدرا
یکی از پرسشهای بنیادین در این درسگفتار، وجود خارجی یا مفهومی بودن حرکت قطعیه و توسطیه است. ابنسینا، در «شفاء»، حرکت توسطیه را مفهومی و غیرواقعی میداند، مانند «تخممرغ سوم» که وجود خارجی ندارد. در مقابل، ملاصدرا در «اسفار» هر دو نوع حرکت را بهعنوان حقایق خارجی تأیید میکند. این اختلاف، که چونان دو راه در برابر فیلسوفان گشوده شده، به تفاوتهای وجودشناختی در فلسفه این دو حکیم اشاره دارد.
ملاصدرا، با تأکید بر اصالت وجود، حرکت را بهعنوان صفتی ذاتی وجود میبیند که در تمامی مرتبت هستی، از ماده تا مجردات، جاری است. این دیدگاه، که چونان دریچهای نو به سوی فهم حرکت گشوده است، حرکت توسطیه و قطعیه را بهعنوان دو وجه از یک حقیقت وجودی معرفی میکند.
درنگ: ابنسینا حرکت توسطیه را مفهومی میداند، درحالیکه ملاصدرا هر دو نوع حرکت قطعیه و توسطیه را بهعنوان حقایق خارجی تأیید میکند.
نقد مفهوم آنیات
پرسش از وجود آنیات (لحظات آنی) در فلسفه، یکی دیگر از مسائل کلیدی این درسگفتار است. آیا آنیات، بهعنوان لحظات ثابت، در عالم وجود دارند یا خود لحظه بخشی از حرکت است؟ این پرسش، که چونان گرهی در مسیر معرفت فلسفی پدیدار شده، نیازمند بازنگری در مفهوم تغییر دفعی است. استاد فرزانه قدسسره، با طرح این پرسش، امکان تحلیل آنیات بهعنوان بخشی از حرکت را مطرح میکنند و از فیلسوفان دعوت میکنند تا این مفهوم را با دقتی بیشتر بررسی کنند.
بخش چهارم: حرکت در عالم ماده و مجردات
حرکت در ماده و تغییر
حرکت در عالم ماده، همواره با تغییر همراه است، اما در عالم مجردات، ممکن است بدون تغییر مادی باشد. این تمایز، که چونان خطی میان دو قلمرو وجودی ترسیم شده، حرکت را به پویایی ذاتی وجود پیوند میزند. در عالم ماده، حرکت به تحولات مادی، مانند تغییر مکان یا کیفیت، محدود میشود، اما در عالم مجردات، حرکت بهعنوان پویایی وجودی فهمیده میشود که نیازی به قوه و فعل مادی ندارد.
استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی زیبا، حرکت در مجردات را به وصل و هجر معنوی تشبیه میکنند که فارغ از تغییر مادی، به پویایی وجودی اشاره دارد. این دیدگاه، که چونان گوهری درخشان در میان تعاریف سنتی میدرخشد، حرکت را از چارچوب ماده به قلمرو وجود ارتقا میدهد.
درنگ: حرکت در عالم ماده با تغییر مادی همراه است، اما در عالم مجردات، بهعنوان پویایی وجودی، فارغ از تغییر مادی فهمیده میشود.
نقد فلسفه تقلیدی
فلسفه، بهعنوان علمی عقلانی، نیازمند نوآوری و بازنگری است. استاد فرزانه قدسسره، با نقدی ظریف، بر ضرورت فاصله گرفتن از رویکردهای تقلیدی در علم دینی تأکید میکنند. این نقد، که چونان نسیمی روحبخش، راه نوآوری را میگشاید، از پژوهشگران دعوت میکند تا با تأمل عمیقتر، به بازتعریف مفاهیم فلسفی بپردازند.
بخش پنجم: روششناسی فلسفی و نوآوری
اقتباس در آثار فلاسفه
آثار فلاسفه بزرگی چون ملاصدرا و علامه طباطبایی، بهویژه در «اسفار» و «نهایة الحکمة»، عمدتاً از اقتباس آرای پیشینیان، بهویژه ابنسینا، شکل گرفتهاند. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به این نکته، بر ضرورت تفکیک عبارات ملاصدرا از دیگر فلاسفه، مانند فخر رازی، شیخ اشراق و خواجه نصیر، تأکید میکنند. این تفکیک، که چونان جداسازی گوهر از سنگ است، امکان ارزیابی دقیقتر نوآوریهای هر فیلسوف را فراهم میکند.
ملاصدرا، هرچند بخش عمده «اسفار» را از آثار دیگران اقتباس کرده، اما نوآوریهای او، مانند اصالت وجود و حرکت جوهریه، چونان ستارگانی در آسمان فلسفه میدرخشند. علامه طباطبایی نیز، با بازنویسی شستهرفته آرای پیشینیان در «نهایة الحکمة»، به تبیین دقیقتر مفاهیم فلسفی پرداخته است.
صداقت علمی در نقل آرای فلاسفه
نقل آرای فلاسفه، چونان حمل امانتی گرانبها، نیازمند دقتی بیوقفه است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این نکته، از پژوهشگران میخواهند تا با احتیاط و صداقت، تفاوتها و سهم هر فیلسوف را مشخص کنند. این رویکرد، که چونان آیینهای صاف حقیقت را بازمیتاباند، از اصول بنیادین پژوهش فلسفی است.
درنگ: نقل آرای فلاسفه نیازمند صداقت علمی و تفکیک دقیق عبارات هر فیلسوف است تا سهم نوآوریهای هر یک به درستی مشخص شود.
جمعبندی
درسگفتار شماره ۷۵۵، با نگاهی ژرف و نقادانه به مفهوم حرکت، آن را از چارچوبهای سنتی فراتر برده و بهعنوان صفتی ذاتی وجود معرفی میکند. تمایز میان حرکت قطعیه و توسطیه، که چونان دو شاخه از یک رودخانه، پویایی وجود را تبیین میکنند، افق جدیدی در فلسفه اسلامی گشوده است. حرکت توسطیه، با نگاهی کلی و بسیط به مسیر حرکت، و حرکت قطعیه، با تقسیم به اجزا و لحاظ فعلیت و قوه، دو وجه از حقیقت وجودی حرکت را نشان میدهند. نقد دیدگاه ابنسینا، که حرکت توسطیه را مفهومی میداند، و تأکید ملاصدرا بر وجود خارجی هر دو نوع حرکت، به غنای این بحث افزوده است.
رابطه تغییر و حرکت، که تغییر تدریجی را به حرکت و تغییر دفعی را به جزء حرکت پیوند میزند، به فهم دقیقتر این مفاهیم کمک کرده است. همچنین، نقد رویکردهای تقلیدی در علم دینی و تأکید بر نوآوری، راه را برای پژوهشهای آتی هموار میسازد. این درسگفتار، با تحلیل وجودشناختی حرکت و پیوند آن با تمامی مراتب هستی، از ماده تا مجردات، دعوتی است به تأمل عمیقتر در حقیقت وجود و پویایی آن.
با نظارت صادق خادمی