متن درس
تبیین فلسفه حرکت: کاوشی در آرای استاد فرزانه قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۷۵۷)
دیباچه: درآمدی بر فلسفه حرکت در حکمت اسلامی
حکمت اسلامی، چونان دریایی ژرف، مفاهیم بنیادینی را در خود جای داده که حرکت، بهعنوان یکی از کلیدیترین آنها، در کانون توجه فیلسوفان قرار گرفته است. بحث حرکت، چه در قالب قطعیه و چه توسطیه، نهتنها به فهم پویایی هستی کمک میکند، بلکه دریچهای است به سوی تأمل در وجود و چیستی موجودات. در این اثر، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به کاوشی دقیق و عمیق در مفهوم حرکت پرداختهایم. این نوشتار، با نگاهی تحلیلی به اختلافنظر میان ابنسینا و ملاصدرا، و با استناد به آرای علامه طباطبایی در «نهایة الحکمة» و ملاصدرا در «اسفار اربعه»، تلاش دارد تا وجودشناختی حرکت را با زبانی روشن و علمی تبیین کند.
بخش نخست: وجودشناختی حرکت قطعیه و توسطیه
اختلاف بنیادین ابنسینا و ملاصدرا
در فلسفه اسلامی، حرکت به دو گونه قطعیه و توسطیه تقسیم میشود که هر یک، وجهی از وجود خارجی را نمایان میسازند. ابنسینا، حکیمی که وجود را در چارچوبهای متصل و معقول تحلیل میکند، حرکت قطعیه را بهعنوان حقیقتی ذهنی نفی کرده و تنها حرکت توسطیه را بهعنوان امری متصل و وجودی در خارج میپذیرد. در مقابل، ملاصدرا، با تکیه بر اصالت وجود و نظریه حرکت جوهریه، هر دو نوع حرکت را بهعنوان مراتب وجودی تأیید میکند. این اختلاف، چونان دو شاخه از یک درخت معرفت، ریشه در نگرشهای وجودشناختی متفاوت این دو فیلسوف دارد. استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی تحلیلی، این اختلاف را به مثابه دو مسیر در جستوجوی حقیقت توصیف میکنند که یکی به سوی اتصال و دیگری به سوی تجزیه و تحلیل وجود میانجامد.
| درنگ: اختلاف ابنسینا و ملاصدرا در باب حرکت قطعیه، ریشه در تفاوتهای وجودشناختی دارد: ابنسینا حرکت را به اتصال معنا میکند، درحالیکه ملاصدرا با اصالت وجود، هر دو نوع حرکت را در خارج موجود میداند. |
روششناسی تحلیلی در اثبات حرکت
استاد فرزانه قدسسره، با رویکردی تحلیلی، وجود حرکت را از منظر وحدت کل و جزء بررسی میکنند. ایشان استدلال میکنند که هر مرکبی، مانند حرکت توسطیه، در خارج موجود است و این وجود، مستلزم حضور اجزای آن، یعنی حرکت قطعیه، در عالم خارج است. این رویکرد، چونان نوری که تاریکیهای ابهام را میزداید، بر این اصل استوار است که کل بدون جزء در خارج نمیتواند موجود باشد. این استدلال، نهتنها وجود حرکت قطعیه را تأیید میکند، بلکه به نقد دیدگاه ابنسینا میپردازد که حرکت قطعیه را صرفاً امری ذهنی میداند. استاد فرزانه، با این روش، حرکت را چونان جریانی سیال در بستر هستی توصیف میکنند که هم به کل (توسطیه) و هم به اجزا (قطعیه) تجلی مییابد.
نقد ملاصدرا بر ابنسینا
ملاصدرا، با نقدی عمیق بر دیدگاه ابنسینا، تأکید میکند که انکار حرکت قطعیه با پذیرش حرکت توسطیه ناسازگار است. اگر حرکت توسطیه بهعنوان یک کل متصل در خارج پذیرفته شود، اجزای آن، یعنی حرکت قطعیه، نیز باید در خارج موجود باشند. استاد فرزانه قدسسره، این نقد را چونان تیغی برنده میدانند که تناقض درونی دیدگاه ابنسینا را آشکار میسازد. ملاصدرا استدلال میکند که حرکت، به مثابه رودی جاری، هم در کلیت خود (توسطیه) و هم در لحظههای پیاپی آن (قطعیه) در خارج موجود است. این نقد، نهتنها به اثبات حرکت قطعیه میانجامد، بلکه به فهم عمیقتر وحدت وجود در حکمت صدرایی کمک میکند.
استناد به نهایة الحکمة
علامه طباطبایی، در صفحه ۱۸۰ «نهایة الحکمة»، با بیانی موجز و دقیق، وجود خارجی هر دو نوع حرکت را تأیید میکند. ایشان میفرمایند: «وَالاعْتِبارانِ جَمیعًا مَوْجودانِ فِی الْخارِجِ»، یعنی هر دو اعتبار حرکت قطعیه و توسطیه در عالم خارج موجودند، زیرا تعریف هر دو بر موجود خارجی منطبق است. استاد فرزانه قدسسره، این دیدگاه را چونان مشعلی فروزان در مسیر حقیقت میدانند که راه را برای فهم وجودشناختی حرکت هموار میسازد. انطباق تعریف، بهعنوان معیاری فلسفی، نشاندهنده وجود واقعی حرکت در هر دو وجه آن است.
| درنگ: علامه طباطبایی در «نهایة الحکمة» با تأکید بر انطباق صدق تعریف، وجود خارجی حرکت قطعیه و توسطیه را اثبات میکند، که تأییدی بر دیدگاه ملاصدرا است. |
انطباق صدق و وجود خارجی
یکی از اصول بنیادین در فلسفه اسلامی، انطباق صدق تعریف بر موجود خارجی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که اگر تعریف یک شیء بر موجودی در خارج صادق باشد، آن شیء در خارج موجود است. برای نمونه، آب به دلیل سیالیتش در خارج موجود است، زیرا تعریف سیالیت بر آن منطبق است. به همین سان، حرکت قطعیه و توسطیه، به دلیل انطباق تعریفشان بر موجود خارجی، در عالم واقع حضور دارند. این اصل، چونان کلیدی طلایی، قفلهای معرفتی را میگشاید و وجود حرکت را در هر دو وجه آن تأیید میکند.
بخش دوم: تبیین حرکت توسطیه و قطعیه
حرکت توسطیه: اتصال و بسیط بودن
حرکت توسطیه، به مثابه جریانی یکپارچه، نسبتی به مبدأ و منتها دارد که اقتضای انقسام یا سیلان وجودی ندارد. این حرکت، چونان رودی که از سرچشمه تا مقصد جاری است، بهصورت یک کل بسیط در نظر گرفته میشود. استاد فرزانه قدسسره، این ویژگی را بهعنوان تمایز اصلی حرکت توسطیه از حرکت قطعیه معرفی میکنند. حرکت توسطیه، در کلیت خود، از هرگونه تجزیه به اجزای متمایز مصون است و بهعنوان یک حقیقت متصل در خارج موجود است.
حرکت قطعیه: انقسام و سیلان وجودی
در مقابل، حرکت قطعیه، نسبتی به مبدأ، منتها و حدود مسافت دارد که اقتضای انقسام و سیلان وجودی را به دنبال دارد. این حرکت، چونان رشتهای از لحظههای پیاپی، در هر لحظه موقعیتی خاص را به خود اختصاص میدهد. استاد فرزانه قدسسره، حرکت قطعیه را به مثابه دانههای تسبیحی میدانند که هر یک، در عین اتصال به کل، هویتی مستقل دارند. این انقسام، نهتنها وجود حرکت قطعیه را تأیید میکند، بلکه آن را بهعنوان جزئی از حرکت توسطیه در عالم خارج تثبیت میکند.
| درنگ: حرکت توسطیه، بهعنوان یک کل متصل، و حرکت قطعیه، بهعنوان اجزای منقسم، هر دو در خارج موجودند و از منظر وجودشناختی مکمل یکدیگرند. |
انطباق تعریف بر حرکت خارجی
حرکت خارجی، به دلیل انطباق تعریف هر دو نوع حرکت بر آن، هم توسطیه را به اعتبار کلیت و هم قطعیه را به اعتبار انقسام در بر میگیرد. استاد فرزانه قدسسره، این انطباق را چونان آینهای میدانند که حقیقت حرکت را در دو وجه آن بازمیتاباند. حرکت، بهعنوان یک حقیقت واحد، میتواند از دو منظر تحلیل شود: یکی بهعنوان جریانی یکپارچه (توسطیه) و دیگری بهعنوان لحظههای متمایز (قطعیه). این دیدگاه، وحدت وجودی حرکت را در فلسفه اسلامی برجسته میسازد.
نقد انقسام خیالی
انقسام خیالی، که ذهن اجزای متراکم را در حرکت تصور میکند، امری ذهنی است و در خارج وجود ندارد. حرکت، دارای وجود تصرمی است، یعنی در هر لحظه در موقعیتی خاص قرار دارد. استاد فرزانه قدسسره، این انقسام خیالی را به مثابه سایهای میدانند که بر دیوار ذهن نقش میبندد، اما در عالم خارج، حرکت بهصورت لحظهبهلحظه جریان دارد. این تمایز، میان وجود واقعی و مفهوم ذهنی حرکت را روشن میسازد.
وجود تصرمی حرکت
وجود تصرمی حرکت، به این معناست که حرکت در هر لحظه در موقعیتی خاص قرار دارد و اجزای متراکم در خارج وجود ندارند. این ویژگی، چونان ضربان قلب هستی، پویایی حرکت را در لحظههای متوالیش نشان میدهد. استاد فرزانه قدسسره، این وجود تصرمی را مبنای تمایز حرکت از مفاهیم ذهنی قرار داده و تأکید میکنند که حرکت، بهعنوان یک حقیقت پویا، از انقسام خیالی ذهن مستقل است.
بخش سوم: نقد و تحلیل آرای پیشینیان
خلاصهسازی در آثار متأخرین
آثار متأخرین، مانند «نهایة الحکمة» و «اسفار اربعه»، عمدتاً خلاصهای از آرای پیشینیان، بهویژه ابنسینا، هستند. استاد فرزانه قدسسره، این آثار را چونان گنجینههایی میدانند که معارف پیشینیان را در قالبی منسجم و شستهرفته ارائه کردهاند. با این حال، نوآوریهای این آثار محدود است و بخش عمده آنها اقتباسی از منابع پیشین است. این خلاصهسازی، به فهم دقیقتر مفاهیم فلسفی کمک کرده، اما گاه از عمق نوآوری کاسته است.
نقش نهایة الحکمة
«نهایة الحکمة»، به قلم علامه طباطبایی، خلاصهای از «اسفار» و «منظومه» است که مفاهیم فلسفی را بهصورت منسجم و دقیق ارائه میدهد. استاد فرزانه قدسسره، این اثر را چونان کتابی میدانند که گوهرهای حکمت پیشینیان را در قالبی روشن صیقل داده است. این اثر، با وجود اقتباسی بودن، به دلیل تدوین شستهرفته، جایگاه ویژهای در فلسفه اسلامی دارد.
نوآوری محدود ملاصدرا
ملاصدرا، هرچند فیلسوفی برجسته است، بخش عمده «اسفار» را از آثار پیشینیان اقتباس کرده و نوآوریهای او در بخشهایی مانند اصالت وجود و حرکت جوهریه متمرکز است. استاد فرزانه قدسسره، این نوآوریها را چونان ستارگانی در آسمان حکمت صدرایی توصیف میکنند که در میان اقتباسهای گسترده، درخششی خاص دارند. این دیدگاه، ضرورت بازنگری در ارزیابی عظمت فلسفی ملاصدرا را نشان میدهد.
| درنگ: ملاصدرا، با وجود اقتباس گسترده از آثار پیشینیان، با نظریههای اصالت وجود و حرکت جوهریه، نوآوریهایی ممتاز در فلسفه اسلامی ارائه کرده است. |
استناد به اسفار و شفاء
ملاصدرا در «اسفار»، با استناد به «شفاء» ابنسینا، حرکت را به دو معنای قطعیه (متصل و معقول) و توسطیه (وجودی و خارجی) تقسیم میکند. استاد فرزانه قدسسره، این استناد را چونان پلی میان دو حکیم بزرگ میدانند که به فهم دقیقتر حرکت کمک میکند. این تقسیمبندی، حرکت را در دو وجه وجودی و معقول تحلیل میکند و به اثبات وجود هر دو نوع میانجامد.
نقد ابنسینا در اسفار
ملاصدرا در «اسفار»، با نقد دیدگاه ابنسینا که حرکت قطعیه را انکار میکند، استدلال میکند که این انکار با پذیرش حرکت توسطیه ناسازگار است. استاد فرزانه قدسسره، این نقد را چونان چشمهای زلال میدانند که تناقضهای دیدگاه ابنسینا را آشکار میسازد. ملاصدرا، با تأکید بر وحدت کل و جزء، وجود حرکت قطعیه را اثبات میکند.
بخش چهارم: زمان و حرکت در فلسفه اسلامی
اختلاف آراء درباره زمان
درباره زمان، بیش از بیست قول در فلسفه اسلامی وجود دارد: برخی آن را واجبالوجود، برخی معدوم، برخی عرض و برخی جوهر میدانند. ملاصدرا، زمان را مقدار حرکت میداند و آن را عارض بر حرکت معرفی میکند. استاد فرزانه قدسسره، این اختلاف را چونان باغی پر از گلهای گوناگون توصیف میکنند که هر یک، جلوهای از حقیقت را نشان میدهند. دیدگاه ملاصدرا، با تأکید بر رابطه زمان و حرکت، رویکردی وجودشناختی ارائه میدهد.
زمان بهعنوان عارض بر حرکت
ملاصدرا زمان را عارض بر حرکت میداند، بهگونهای که حرکت محل زمان است و زمان از انطباق صدق بر حرکت ناشی میشود. استاد فرزانه قدسسره، این رابطه را به مثابه ظرفی میدانند که حرکت، چونان مظروفی در آن جای گرفته است. این دیدگاه، زمان را بهعنوان مفهومی وابسته به حرکت معرفی میکند که از آن انتزاع میشود.
| درنگ: ملاصدرا زمان را مقدار حرکت میداند که عارض بر حرکت است و حرکت قطعیه، بهعنوان محل لحظات زمان، وجود خارجی آن را تأیید میکند. |
تقسیمپذیری زمان و اتصال آن
زمان به سالها، روزها و ساعات تقسیم میشود و اتصال آن، وجود خارجیاش را تأیید میکند. استاد فرزانه قدسسره، این اتصال را چونان رشتهای میدانند که لحظههای زمان را به هم پیوند میدهد. این اتصال، مشابه حرکت قطعیه است که بهصورت لحظهبهلحظه در خارج موجود است. رابطه میان زمان و حرکت، بهعنوان ظرف و مظروف، وجود هر دو را تأیید میکند.
نقد انکار حرکت قطعیه
انکار حرکت قطعیه با پذیرش زمان متصل ناسازگار است، زیرا زمان عارض بر حرکت قطعیه است. استاد فرزانه قدسسره، این تناقض را به مثابه پارادوکسی میدانند که دیدگاه ابنسینا را به چالش میکشد. ملاصدرا، با تأکید بر این که زمان به حرکت وابسته است، وجود حرکت قطعیه را اثبات میکند.
بخش پنجم: مفاهیم فلسفی و نقد مفاهیم عرفی
تقسیم موجودات به قار و غیرقار
ابنسینا موجودات را به قار (ساکن) و غیرقار (متحرک) تقسیم میکند، اما ملاصدرا، با نظریه حرکت جوهریه، همه هستی را غیرقار میداند. استاد فرزانه قدسسره، این دیدگاه را چونان تحولی در نگرش به هستی توصیف میکنند که ساکن بودن را نفی کرده و پویایی را به همه موجودات نسبت میدهد. این نظریه، همه هستی را در جریانی مداوم از تجدد و پویایی میبیند.
نقد مفهوم قار در عرف
مفهوم قار، بهعنوان موجود ساکن، یک مفهوم عرفی است که در فلسفه، بهویژه با نظریه تجدد امثال، جایی ندارد. استاد فرزانه قدسسره، این مفهوم را چونان توهمی میدانند که در نگاه عامه شکل گرفته، اما در فلسفه صدرایی، همه هستی در حال تجدد و پویایی است. این دیدگاه، به بازنگری مفاهیم عرفی در فلسفه دعوت میکند.
| درنگ: نظریه حرکت جوهریه ملاصدرا، با نفی مفهوم قار، همه هستی را در حال پویایی و تجدد میداند و مفاهیم عرفی را به چالش میکشد. |
اتصال و انفصال در فلسفه
مفاهیم اتصال و انفصال، که در عرف رایجاند، در فلسفه صدرایی جای خود را به وحدت تتالی و عدم تداخل میدهند. استاد فرزانه قدسسره، این تمایز را چونان جداسازی گوهری از پوسته میدانند که حقیقت فلسفی را از برداشتهای عامیانه متمایز میکند. وحدت تتالی، بهعنوان یک مفهوم فلسفی، موجودات را در کنار هم و نه درهم میبیند.
نقد حلول و اتحاد
مفاهیم حلول و اتحاد، که از برداشتهای نادرست فلسفی ناشی میشوند، در حکمت اسلامی محالاند، زیرا موجودات در هم تداخل نمیکنند. استاد فرزانه قدسسره، این مفاهیم را چونان سرابی میدانند که حقیقت را در پس توهم پنهان میکنند. موجودات، به جای تداخل، با یکدیگر انس و تجانس دارند و در کنار هم قرار میگیرند.
قرب و بعد بهجای دخول و خروج
رابطه میان موجودات، از جنس قرب و بعد است، نه دخول و خروج. استاد فرزانه قدسسره، این رابطه را به مثابه رقص موجودات در میدان هستی توصیف میکنند که به یکدیگر نزدیک یا دور میشوند، اما هرگز در هم فرو نمیروند. این دیدگاه، به فهم عمیقتر رابطه وجودی میان موجودات در فلسفه اسلامی کمک میکند.
بخش ششم: نتیجهگیری و جمعبندی
بحث حرکت قطعیه و توسطیه، بهعنوان یکی از مباحث بنیادین در حکمت اسلامی، افق جدیدی در تحلیل وجودشناختی حرکت گشوده است. استاد فرزانه قدسسره، با تکیه بر اصل وحدت کل و جزء، نشان دادهاند که حرکت توسطیه، بهعنوان یک کل متصل، مستلزم وجود حرکت قطعیه، بهعنوان اجزای آن، در خارج است. نقد انکار حرکت قطعیه توسط ابنسینا، با استناد به انطباق صدق تعریف و رابطه زمان و حرکت، به اثبات وجود هر دو نوع حرکت منجر شده است. تمایز میان مفاهیم عرفی، مانند اتصال و حلول، و مفاهیم فلسفی، مانند تجانس و قرب، به فهم عمیقتر رابطه میان موجودات کمک کرده است. این تحلیل، با حفظ تمامی محتوای درسگفتار و افزودن توضیحات تکمیلی، میتواند بهعنوان مبنایی برای تحقیقات آتی در حکمت اسلامی مورد استفاده قرار گیرد.
| با نظارت صادق خادمی |