در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 759

متن درس





کاوش در ظرایف وجود: تأملات فلسفی در باب حرکت قطعیه و زمان

کاوش در ظرایف وجود: تأملات فلسفی در باب حرکت قطعیه و زمان

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۷۵۹)

دیباچه: درآمدی بر هستی‌شناسی حرکت و زمان

جهان هستی، چونان دریایی بی‌کران، در بر دارنده موجوداتی است که در مراتب گوناگون وجود سکنی گزیده‌اند؛ از عظیم‌ترین کائنات که عقل را به شگفتی وا می‌دارند تا ظریف‌ترین موجودات که از نگاه حس پنهان‌اند. در این میان، حرکت و زمان، چونان نسیمی سیال، در مرز میان بود و نبود سیر می‌کنند و تأمل فلسفی در باب آنها، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر حقیقت وجود می‌گشاید. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در پی کاوشی عمیق در هستی‌شناسی حرکت قطعیه و ظرایف وجود است. با تکیه بر آرای بزرگانی چون ابن‌سینا و ملاصدرا، این تأملات به بررسی چالش‌های اثبات موجودات ضعیف‌الوجود، مانند زمان و حرکت، می‌پردازد و با نگاهی دقیق و روشمند، به تبیین رابطه میان کل و جزء، سیالیت و تقطیع، و عروض و معروض در فلسفه اسلامی می‌نشیند. هدف آن است که با زبانی روشن و متین، مفاهیم پیچیده فلسفی را به گونه‌ای ارائه دهد که چونان آینه‌ای، حقیقت وجود را در برابر دیده عقل به نمایش گذارد.

بخش نخست: حرکت قطعیه و انطباق تعریف بر مصداق خارجی

مفهوم حرکت قطعیه و توسطیه

در فلسفه اسلامی، حرکت به دو صورت توسطیه و قطعیه مورد تأمل قرار می‌گیرد. حرکت توسطیه، چونان جریانی پیوسته، کلیتی است که در خارج تحقق می‌یابد و حرکت قطعیه، چونان اجزای ریز این جریان، جزء آن به شمار می‌رود. استاد فرزانه تأکید دارند که انطباق تعریف حرکت بر مصداق خارجی، وجود آن را در عالم واقع اثبات می‌کند. این انطباق، که در آرای ملاصدرا به روشنی دیده می‌شود، نشان می‌دهد که حرکت توسطیه، به مثابه کل، بدون وجود اجزای آن، یعنی حرکت قطعیه، در خارج تحقق نمی‌یابد. این اصل، چونان کلیدی طلایی، راهگشای فهم رابطه میان کل و جزء در هستی‌شناسی اسلامی است.

درنگ: انطباق تعریف حرکت بر مصداق خارجی، وجود حرکت قطعیه را در عالم واقع اثبات می‌کند، زیرا کل بدون جزء تحقق نمی‌یابد.

رابطه کل و جزء در حرکت

حرکت توسطیه، به سان رودی جاری، کلیتی است که وجودش به اجزای آن وابسته است. حرکت قطعیه، چونان قطرات این رود، جزء این کلیت است که بدون آن، تحقق کل در عالم خارج ممکن نیست. استاد فرزانه می‌فرمایند که پذیرش وجود خارجی حرکت توسطیه، وجود حرکت قطعیه را به‌عنوان ظرف جزئی آن الزام می‌کند. این استدلال، ریشه در اصل وحدت کل و جزء دارد که در فلسفه اسلامی، چونان نوری تابان، راهنمای تحلیل موجودات مرکب است.

چالش‌های اثبات حرکت قطعیه

حرکت قطعیه، به دلیل ضعف وجودی‌اش، چونان سایه‌ای ظریف در برابر دیده عقل ظاهر می‌شود. اثبات وجود آن، نه به آسانی ممکن است و نه می‌توان آن را به‌طور مطلق نفی کرد. این دشواری، که در سخنان استاد فرزانه به روشنی بیان شده، از ظرافت و سیالیت این موجودات ناشی می‌شود. حرکت قطعیه، چونان ذره‌ای در باد، در مرز میان بود و نبود قرار دارد و نیازمند استدلالی دقیق است تا وجودش در عالم خارج تأیید گردد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار، به تبیین حرکت قطعیه و رابطه آن با حرکت توسطیه پرداخت. انطباق تعریف بر مصداق، به‌عنوان اصلی بنیادین، وجود حرکت قطعیه را اثبات می‌کند. این بخش نشان داد که حرکت، به مثابه جریانی سیال، در بر دارنده اجزایی است که بدون آنها، کلیت آن تحقق نمی‌یابد. این تأملات، زمینه را برای بررسی عمیق‌تر ظرایف وجود، مانند زمان، در بخش بعدی فراهم می‌آورد.

بخش دوم: ظرایف و ضعاف وجود: چالش‌های فلسفی در اثبات زمان

ضعف وجودی زمان و حرکت

زمان و حرکت، چونان موجوداتی ظریف و ناپایدار، در زمره ضعیف‌ترین موجودات عالم قرار دارند. استاد فرزانه می‌فرمایند که این موجودات، به دلیل ضعف کمّی، کیفی و بقایی، فاقد ثبات و استقرارند. زمان، چونان سایه‌ای که بر اثر حرکت خورشید پدید می‌آید، در سیالیت خود نهان است و اثبات آن، چون گرفتن نسیم در دست، دشوار است. این ضعف وجودی، چالش‌های فلسفی را در تحلیل این موجودات دوچندان می‌کند.

درنگ: زمان و حرکت، به دلیل ضعف کمّی، کیفی و بقایی، از ظریف‌ترین و ناپایدارترین موجودات‌اند که اثبات وجودشان در فلسفه دشوار است.

دشواری‌های اثبات موجودات ضعیف‌الوجود

اثبات موجودات ضعیف‌الوجود، مانند زمان و آن سیال، چونان راه رفتن بر لبه تیغ است. استاد فرزانه تأکید دارند که این موجودات، نه به‌طور کامل قابل انکارند و نه به آسانی قابل اثبات. این دشواری، ریشه در محدودیت‌های ابزارهای فلسفی دارد که در مواجهه با موجودات ظریف، چونان پرگاری ناتوان، از رسم دقیق بازمی‌مانند. در مقابل، موجودات متوسط، مانند انسان و صفاتش، چونان اشیایی ملموس، به آسانی در دسترس تحلیل فلسفی قرار می‌گیرند.

نزاع‌های فلسفی در باب ظرایف وجود

نزاع‌های فلسفی در باب ضعاف وجود، مانند حرکت قطعیه و زمان، از ضعف وجودی این موجودات و دشواری استدلال بر آنها سرچشمه می‌گیرد. استاد فرزانه می‌فرمایند که این نزاع‌ها، چونان امواجی متلاطم، از ناتوانی در لمس ملموس این موجودات ناشی می‌شوند. فلاسفه، گاه وجود این موجودات را نفی می‌کنند و گاه به تأیید آن می‌پردازند، اما هیچ‌یک نمی‌توانند حقیقتی ملموس و قاطع ارائه دهند.

دیدگاه ابن‌سینا و تعجب ملاصدرا

ابن‌سینا، در «شفاء»، با تکیه بر استدلال‌های دقیق، به اثبات ظرایف وجود می‌پردازد، اما در باب حرکت قطعیه دچار تردید می‌شود. این تردید، که در نظر ملاصدرا شگفت‌آور است، نشان‌دهنده پیچیدگی تحلیل موجودات ضعیف‌الوجود است. استاد فرزانه تأکید دارند که ابن‌سینا، با وجود مهارت در اثبات ظرایف، در حرکت قطعیه به چالشی برخورده که از سیالیت و ناپایداری این مفهوم ناشی می‌شود.

درنگ: ابن‌سینا، با وجود مهارت در اثبات ظرایف وجود، در حرکت قطعیه دچار تردید می‌شود، که این تعجب ملاصدرا را برمی‌انگیزد.

استدلال ابن‌سینا در «شفاء»

ابن‌سینا در «شفاء»، در فصل «حل الشکوک المقوله فی الزمان»، زمان را به‌عنوان مقدار حرکت تعریف می‌کند. او استدلال می‌کند که عدم وجود زمان در «آن» (لحظه) دلیلی بر عدم وجود آن در خارج نیست. استاد فرزانه این دیدگاه را چنین تبیین می‌کنند: زمان، چونان جریانی سیال، در خارج موجود است، هرچند در لحظه‌ای خاص (آن) قابل رؤیت نباشد. این تمایز میان وجود در «آن» و وجود خارجی، کلیدی برای فهم هستی‌شناسی زمان در فلسفه اسلامی است.

تمثیل مورچه و ظرایف وجود

برای تبیین ظرایف وجود، استاد فرزانه به تمثیل مورچه اشاره می‌کنند: کله‌پاچه مورچه، هرچند کوچک است، وجود دارد، اما اثبات آن دشوار است، همان‌گونه که زمان و حرکت، به دلیل ظرافتشان، از دسترس حس دورند. علوم تجربی، با ابزارهایی چون میکروسکوپ، این ظرایف را درشت می‌کنند، اما فلسفه، بدون نیاز به این ابزارها، با استدلال عقلی به اثبات وجود آنها می‌پردازد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تمرکز بر ظرایف و ضعاف وجود، نشان داد که زمان و حرکت، به دلیل سیالیت و ناپایداری، از دشوارترین موضوعات فلسفی‌اند. استدلال‌های ابن‌سینا در «شفاء» و تعجب ملاصدرا از تردید او، بر پیچیدگی این موضوعات تأکید دارد. تمثیلات، مانند کله‌پاچه مورچه، به فهم بهتر این ظرایف کمک می‌کنند و تمایز میان وجود در «آن» و وجود خارجی، راهگشای تحلیل فلسفی است.

بخش سوم: مراتب وجود و تفاوت‌های کمّی و کیفی

تفاوت کوچکی و ضعف وجودی

استاد فرزانه تأکید دارند که کوچکی و ضعف وجودی، دو مفهوم متمایزند. برخی موجودات، مانند زهر، هرچند کمّاً کوچک‌اند، کیفاً قوی‌اند، اما زمان و حرکت، هم در کمیت و هم در کیفیت ضعیف‌اند. این تمایز، چونان خطی روشن، مراتب وجود را از یکدیگر جدا می‌کند. زهر، با وجود کوچکی کمّی، به دلیل تأثیر عظیمش، قیمتی گران‌تر از طلا دارد، اما زمان و حرکت، به دلیل سیالیتشان، در مرتبه‌ای نازل‌تر قرار دارند.

درنگ: کوچکی کمّی با ضعف وجودی متفاوت است؛ زهر، هرچند کوچک است، کیفاً قوی است، اما زمان و حرکت در هر دو مرتبه ضعیف‌اند.

تفاوت عظیم و کبیر در مراتب وجود

در اسمای الهی، عظیم و کبیر، هرچند هر دو به بزرگی اشاره دارند، مراتبی متفاوت را نشان می‌دهند. استاد فرزانه می‌فرمایند که این تفاوت، در موجودات نیز دیده می‌شود؛ بزرگی عظیم با بزرگی کبیر فرق دارد، همان‌گونه که کوچکی صغیر با کوچکی دیگر موجودات متفاوت است. این تنوع در مراتب وجود، چونان رنگ‌های گوناگون در تابلوی هستی، تحلیل فلسفی را غنی‌تر می‌کند.

ضعف بقایی زمان و حرکت

زمان و حرکت، به دلیل فقدان ثبات و استقرار، در مرتبه‌ای نازل از وجود قرار دارند. استاد فرزانه تأکید دارند که این موجودات، چونان سایه‌هایی گذرا، نه تنها در کمیت و کیفیت، بلکه در بقا نیز ضعیف‌اند. این ناپایداری، چونان نسیمی که به سرعت می‌گذرد، اثبات آنها را دشوار می‌سازد.

غنیمت بودن زمان

ارزش زمان، نه در ذات آن، بلکه در استفاده‌ای است که از آن می‌شود. استاد فرزانه می‌فرمایند که یک لحظه، اگر با حیات یا مرگ همراه شود، غنیمت می‌گردد، اما ذات زمان، چونان ظرفی خالی، ارزشی ندارد مگر به محتوای آن. این دیدگاه، چونان آینه‌ای، رابطه میان زمان و فعل انسانی را روشن می‌سازد.

درنگ: ارزش زمان به استفاده‌ای است که از آن می‌شود، نه ذات آن؛ لحظه‌ای که با حیات یا مرگ همراه شود، غنیمت می‌گردد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با بررسی مراتب وجود، تفاوت میان کوچکی کمّی و ضعف وجودی را روشن ساخت. زمان و حرکت، به دلیل ضعف در کمیت، کیفیت و بقا، از ظریف‌ترین موجودات‌اند. تمایز میان عظیم و کبیر، و ارزش زمان به اعتبار محتوای آن، افق‌های جدیدی در تحلیل هستی‌شناختی گشود. این بخش، زمینه را برای بررسی عمیق‌تر استدلال‌های ابن‌سینا در بخش بعدی فراهم می‌کند.

بخش چهارم: استدلال‌های ابن‌سینا و تحلیل آن سیال

نقد انکار وجود زمان

ابن‌سینا، در «شفاء»، انکار وجود زمان را به چالش می‌کشد. او استدلال می‌کند که عدم وجود زمان در «آن» (لحظه) دلیلی بر عدم وجود آن در خارج نیست. استاد فرزانه این دیدگاه را چنین تبیین می‌کنند: زمان، چونان جریانی سیال، در خارج موجود است، هرچند در لحظه‌ای خاص قابل رؤیت نباشد. این تمایز، چونان خطی روشن، میان وجود ذهنی و خارجی تفاوت می‌نهد.

صحت سلب و اثبات

ابن‌سینا تأکید دارد که سلب وجود زمان صحت ندارد، زیرا نمی‌توان آن را به‌طور مطلق نفی کرد. استاد فرزانه می‌فرمایند که این استدلال، به اثبات وجود زمان در خارج منجر می‌شود. اگر سلب وجود زمان ممکن نباشد، پس صحت اثبات آن باقی می‌ماند. این روش، چونان کلیدی دقیق، راهگشای تحلیل فلسفی موجودات ضعیف‌الوجود است.

درنگ: ابن‌سینا با رد صحت سلب وجود زمان، اثبات می‌کند که زمان در خارج موجود است، هرچند در «آن» دیده نشود.

تفاوت وجود در آن و خارج

استاد فرزانه تأکید دارند که عدم وجود زمان در «آن» (لحظه) به معنای عدم وجود آن در خارج نیست. زمان، به مثابه جریانی پیوسته، فراتر از لحظه‌های تقطیعی است که ذهن بشر آنها را تصور می‌کند. این تمایز، چونان پلی میان ذهن و عالم خارج، به فهم بهتر هستی‌شناسی زمان کمک می‌کند.

اثبات مقدار حرکت

تفاوت میان حرکت یک هفته و یک لحظه، وجود مقدار حرکت را اثبات می‌کند. استاد فرزانه می‌فرمایند که نمی‌توان حرکت را فاقد مقدار دانست، زیرا روز، ساعت و لحظه، همگی به وجود زمان دلالت دارند. این استدلال، چونان نوری در تاریکی، وجود زمان را در عالم خارج روشن می‌سازد.

آن سیال و آنیات سیال

استاد فرزانه، با تمایز میان «انات» (لحظه‌های زمان) و «آنیات» (لحظات حرکت)، به سیالیت این موجودات اشاره می‌کنند. انات، در ذهن تقطیع می‌شوند، اما در خارج، آن سیال و آنیات سیال‌اند که وجود حرکت و زمان را تشکیل می‌دهند. این سیالیت، چونان جریانی بی‌وقفه، از تقطیع ذهنی فراتر است.

درنگ: آن سیال و آنیات سیال، لحظه‌های واقعی زمان و حرکت در خارج‌اند که از تقطیع ذهنی متمایزند.

رابطه عارض و معروض

زمان، به مثابه عارض، بر حرکت، که معروض آن است، عارض می‌شود. استاد فرزانه تأکید دارند که این رابطه، نه از جنس ظرف و مظروف، بلکه از نوع عروض و معروض است. زمان، چونان لباسی بر تن حرکت، وجود خود را از آن می‌گیرد و این وابستگی، کلید فهم هستی‌شناسی زمان در فلسفه اسلامی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تمرکز بر استدلال‌های ابن‌سینا، نشان داد که زمان، به‌عنوان مقدار حرکت، در خارج موجود است، هرچند در لحظه‌های تقطیعی ذهن دیده نشود. تمایز میان آن سیال و انات ذهنی، و رابطه عارض و معروض میان زمان و حرکت، به فهم عمیق‌تر این مفاهیم کمک کرد. این بخش، زمینه را برای بررسی محدودیت‌های ادراک بشری در بخش بعدی فراهم می‌آورد.

بخش پنجم: محدودیت‌های ادراک بشری و ظرایف وجود

محدودیت عقل در تحلیل ظرایف و عظیمات

عقل بشری، چونان پرگاری محدود، در تحلیل ظرایف و عظیمات وجود ناتوان است. استاد فرزانه، با استناد به حدیث «اسْتَوْلَى عَلَى مَا دَقَّ وَجَلَّ»، تأکید دارند که خداوند بر کوچک‌ترین و بزرگ‌ترین موجودات اشراف دارد، اما عقل بشر از درک کامل آنها محروم است. این حدیث، چونان نوری الهی، گستردگی مراتب وجود را روشن می‌سازد.

اسْتَوْلَى عَلَى مَا دَقَّ وَجَلَّ
او بر هر آنچه ریز و درشت است چیره است.

موجودات مهمان و میزبان

زمان و حرکت، چونان موجودات مهمان در زیست‌شناسی، فاقد استقلال وجودی‌اند و به حرکت، به‌عنوان معروض، وابسته‌اند. استاد فرزانه این تشبیه را به کار می‌برند تا سیالیت و ناپایداری این موجودات را نشان دهند. زمان، چونان میهمانی که بر سفره حرکت نشسته، وجود خود را از آن می‌گیرد.

نقد انکار ظرایف به دلیل عدم رؤیت

نمی‌توان موجودات را به دلیل عدم رؤیت نفی کرد. استاد فرزانه تأکید دارند که بسیاری از موجودات مادی و غیرمادی، از دید بشر پنهان‌اند، اما وجودشان انکارناپذیر است. این دیدگاه، چونان آینه‌ای، محدودیت‌های ادراک حسی را در برابر حقیقت وجود به نمایش می‌گذارد.

درنگ: عدم رؤیت موجودات، دلیلی بر نفی وجود آنها نیست؛ بسیاری از موجودات، هرچند پنهان‌اند، در عالم واقع موجودند.

موجودات ریز و تأثیراتشان

موجودات ریز، مانند میکروب‌ها، هرچند از دید پنهان‌اند، تأثیراتی عظیم دارند. استاد فرزانه می‌فرمایند که این موجودات، چونان سربازانی نامرئی، در حیات انسان نقش‌آفرین‌اند و نمی‌توان وجودشان را نفی کرد. این تأثیرات، از بیماری تا سلامت، نشان‌دهنده اهمیت ظرایف وجود است.

نقش بینی در تصفیه موجودات ریز

بینی، چونان دروازه‌ای دقیق، با تصفیه و مرطوب‌سازی هوا، از ورود موجودات ریز مضر به بدن جلوگیری می‌کند. استاد فرزانه تأکید دارند که این توانایی، برخلاف دهان، که بزاقش سنگین است، به سلامت انسان کمک می‌کند. این مثال، چونان آیینه‌ای، پیچیدگی خلقت را نشان می‌دهد.

هوای پخته و تأثیرات آن

هوای پخته و کثیف، که در محیط‌های بسته یافت می‌شود، به بیماری، پیری زودرس و کاهش عمر منجر می‌شود. استاد فرزانه می‌فرمایند که این هوا، چونان سمی نامرئی، حیات انسان را تهدید می‌کند. در مقابل، هوای تازه، چونان اکسیری حیات‌بخش، سلامت را تقویت می‌کند.

اهمیت ارتباط با آسمان

انسان، برای سلامت وجودی، باید با آسمان و هوای آزاد ارتباط داشته باشد. استاد فرزانه این ارتباط را چونان پلی به سوی حیات می‌دانند و هشدار می‌دهند که قطع این ارتباط، انسان را چونان محبوسی در قبر، از حیات محروم می‌کند.

درنگ: ارتباط با آسمان و هوای آزاد، برای سلامت وجودی انسان ضروری است؛ قطع این ارتباط، چونان محبوس شدن در قبر است.

انتقال بیماری‌ها از طریق موجودات ریز

بیماری‌ها، از جمله سرماخوردگی، از طریق موجودات ریز منتقل می‌شوند. استاد فرزانه تأکید دارند که این انتقال، گاه از طریق نگاه نیز ممکن است. این دیدگاه، چونان نوری، تأثیرات پنهان ظرایف وجود را بر حیات انسان روشن می‌سازد.

تأثیر نگاه بر وجود

نگاه به اشیاء، مانند غذا یا طبیعت، بر وجود انسان تأثیر می‌گذارد. استاد فرزانه می‌فرمایند که نگاه، چونان دریچه‌ای وجودی، انسان را متأثر می‌کند. این تأثیر، از سلامت تا بیماری، نشان‌دهنده رابطه عمیق میان ادراک و وجود است.

غفلت از ظرایف وجود

فلاسفه، به دلیل غفلت از موجودات ریز، در تحلیل زمان و حرکت دچار مشکل شده‌اند. استاد فرزانه تأکید دارند که این غفلت، چونان پرده‌ای بر دیده عقل، تحلیل فلسفی را محدود می‌کند. توجه به ظرایف، کلید گشودن افق‌های جدید در فلسفه است.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با بررسی محدودیت‌های ادراک بشری، نشان داد که ظرایف و عظیمات وجود، فراتر از دسترس عقل‌اند. موجودات ریز، هرچند پنهان، تأثیراتی عظیم دارند و ارتباط با آسمان، برای سلامت وجودی ضروری است. این بخش، با تکیه بر حدیث الهی و تمثیلات، به فهم عمیق‌تر مراتب وجود کمک کرد.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با کاوش در هستی‌شناسی حرکت قطعیه و زمان، به تبیین چالش‌های فلسفی در اثبات موجودات ضعیف‌الوجود پرداخت. با تکیه بر آرای ابن‌سینا و ملاصدرا، نشان داده شد که انطباق تعریف بر مصداق و رابطه کل و جزء، ابزارهایی مؤثر برای اثبات وجود این موجودات‌اند. تمایز میان آن سیال و انات ذهنی، و رابطه عارض و معروض میان زمان و حرکت، افق‌های جدیدی در تحلیل فلسفی گشود. همچنین، توجه به ظرایف وجود، از میکروب‌ها تا آنیات سیال، نشان داد که عالم هستی، چونان تابلویی بی‌کران، در بر دارنده مراتبی است که عقل بشر از درک کامل آنها محروم است. این تأملات، نه تنها به فهم عمیق‌تر فلسفه اسلامی کمک می‌کند، بلکه راه را برای تحقیقات آینده در هستی‌شناسی هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی