متن درس
تبیین فلسفه وجودی حرکت و حیات در اندیشه صدرایی و نقد آن
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۷۷۰)
دیباچه
فلسفه وجود، به مثابه دری گرانقدر در اقیانوس معرفت بشری، همواره کوشیده است تا زوایای پنهان هستی را بکاود و حقیقت وجود را در پرتو عقل و شهود به تماشا نشیند. در این میان، حکمت متعالیه ملاصدرا، به عنوان یکی از برجستهترین دستاوردهای فلسفی در جهان اسلام، با نگاهی نوین به مقولات وجود، حرکت، و حیات، افقهای تازهای را در برابر اندیشمندان گشوده است. این نوشتار، که برگرفته از درسگفتار شماره ۷۷۰ استاد فرزانه قدسسره است، به تبیین و نقد دیدگاههای صدرایی درباره سکون و حرکت موجودات میپردازد. با رویکردی عمیق و تحلیلی، این متن میکوشد تا با بازخوانی مفهوم حرکت جوهری و وجودی، دیدگاهی نوین را در برابر پیشفرضهای سنتی صدرا قرار دهد و وجود را با حیات و حرکت به مثابه یک حقیقت واحد و پویا بازشناسد. این نوشتار، با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و تمثیلات فلسفی، به دنبال آن است که پویایی ذاتی عالم را به نمایش گذاشته و از این رهگذر، به نقد مصرفگرایی مدرن و دعوت به زندگی وجودی بپردازد.
بخش نخست: بازخوانی مفهوم سکون و حرکت در حکمت صدرایی
دیدگاه صدرا درباره سکون اولیه موجودات
ملاصدرا، در چارچوب فلسفه خود، موجودات را ذاتاً ساکن میداند و حرکت را نتیجه تأثیر محرکی خارجی بر آنها میشمرد. او با تمایز میان واجد (محرک) و فاقد (متحرک)، استدلال میکند که این دو نمیتوانند یک حقیقت واحد باشند، زیرا واجد و فاقد متضادند و محرک نمیتواند خود متحرک باشد. این دیدگاه، ریشه در فلسفه ارسطویی دارد که حرکت را انتقال از قوه به فعل تعریف میکند. با این حال، استاد فرزانه قدسسره این پیشفرض را به چالش کشیده و استدلال میکنند که موجودات از اساس ساکن نیستند، بلکه ذاتاً متحرکاند. این نقد، حرکت را نه عرضی، بلکه وجودی و ذاتی تعریف میکند و وجود را با حیات و حرکت پیوند میدهد.
درنگ: دیدگاه صدرا مبنی بر سکون اولیه موجودات، ریشه در فلسفه ارسطویی دارد، اما نقد استاد فرزانه قدسسره، حرکت را صفتی ذاتی و وجودی میداند که با حیات و پویایی عالم همراستاست. |
این رویکرد، با تأکید بر پویایی ذاتی عالم، به اصل وحدت وجود در حکمت متعالیه نزدیک است و سکون را بهعنوان حالتی غیرواقعی رد میکند. موجودات، در تمامی مراحل وجودی خود، از پیش از زایش تا پس از آن، در جریانی از حرکت ایجادی و وجودی قرار دارند.
چالش حرکت جوهری در اندیشه صدرا
ملاصدرا در بحث حرکت جوهری، با تناقضی مواجه میشود و ناچار است قائل به استثنایی شود که در حرکت جوهری، محرک و متحرک میتوانند متحد باشند. او این دیدگاه را بدیع دانسته و ادعا میکند پیش از او کسی به این نتیجه نرسیده است. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این ادعای انحصار، حرکت جوهری را در چارچوب حرکت وجودی بازتفسیر میکنند و استدلال میکنند که نیازی به استثنا نیست، زیرا حرکت ذاتی همه موجودات است.
حرکت جوهری، به تحول در ذات جوهر اشاره دارد و با مفهوم تجدد وجودی پیوند میخورد. این دیدگاه با آیه «كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» (قصص: ۸۸، «هر چیزی جز وجه او نابودشدنی است») همخوانی دارد که به پویایی و تجدد عالم اشاره میکند. حرکت جوهری، برخلاف حرکت نقلی، نه صرفاً تغییر در مکان یا اعراض، بلکه تحول در ذات وجود است.
بخش دوم: بازتعریف وجود و حیات در فلسفه وجودی
نفی سکون اولیه و تأکید بر حرکت وجودی
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که موجودات، در تمامی مراحل وجودی، ساکن زاییده نمیشوند، بلکه ذاتاً متحرکاند. این حرکت، نه صرفاً جوهری، بلکه وجودی و ایجادی است. برخلاف صدرا که حرکت را وابسته به محرک خارجی میداند، این دیدگاه، حرکت را صفتی ذاتی و غیرقابلانفکاک از وجود معرفی میکند.
درنگ: حرکت، صفتی ذاتی و وجودی است که با حیات و شعور موجودات گره خورده و با آیه «وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ» (رعد: ۸، «و هر چیزی نزد او به اندازهای است») همراستاست. |
این ایده، با رد پیشفرض سکون صدرا، وجود را معادل حیات و حیات را معادل حرکت میداند. نظم و پویایی ذاتی عالم، در این چارچوب، به مثابه جریانی پایانناپذیر از خلقت و تجدد معرفی میشود.
وحدت وجود و حیات
استاد فرزانه قدسسره وجود را با حیات یکی میدانند و این دو را از نظر معنایی نزدیک به هم معرفی میکنند. هر موجودی، بهلحاظ وجودی، زنده است و حیات آن با حرکت و شعور همراه است. این تعریف، با فلسفه صدرایی که وجود را در مراتب مختلف تجلی میداند، همسوست، اما با تأکید بر ذاتی بودن حیات، از آن فراتر میرود.
این دیدگاه با آیه «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» (جمعه: ۱، «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، برای خدا تسبیح میگویند») همخوانی دارد که تسبیح را نشانه حیات و شعور همه موجودات میداند. این تسبیح، به مثابه نغمهای ازلی، گواه پویایی و حیات ذاتی عالم است.
وحدت محرک و متحرک
برخلاف صدرا که محرک را غیرمتحرک میداند، استاد فرزانه قدسسره استدلال میکنند که محرک میتواند خود متحرک باشد، زیرا حرکت ذاتی موجودات، آنها را بهصورت همزمان محرک و متحرک میسازد. این دیدگاه، با رد دوگانه واجد و فاقد، به وحدت وجودی میان محرک و متحرک اشاره دارد.
حرکت، بهعنوان صفت ذاتی وجود، در همه مراتب آن جاری است و با اصل وحدت وجود در حکمت متعالیه همراستاست، جایی که همه موجودات، تجلیات یک وجود واحد و پویا هستند.
بخش سوم: نقد حرکت نقلی و پویایی ذاتی عالم
نقد حرکت نقلی
صدرا حرکت نقلی (مانند جابهجایی اشیا توسط عامل خارجی) را مصداق اصلی حرکت میداند و اشیا را ذاتاً ساکن میبیند. استاد فرزانه قدسسره، حرکت نقلی را عرضی و غیرواقعی دانسته و بر حرکت وجودی تأکید میکنند. حرکت نقلی، در فلسفه ارسطویی، به تغییر در مکان محدود میشود، اما این دیدگاه، آن را به مصاحبت تقلیل میدهد و حرکت واقعی را در تحول وجودی میجوید.
درنگ: حرکت نقلی، به مثابه سایهای از حرکت واقعی، تنها در سطح ظواهر رخ مینماید، اما حرکت وجودی، چونان جریانی زلال، در عمق ذات عالم جاری است. |
این نقد، با تمایز میان حرکت ظاهری و باطنی، به عمق فلسفه وجودی نزدیکتر است و حرکت را به سطح وجودی ارتقا میدهد.
حیات و شعور در همه موجودات
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که هیچ موجودی، حتی در سطح مادی، مرده یا ساکن نیست. همه موجودات، از سنگ تا انسان، دارای حیات، شعور، و حرکت ذاتیاند. این دیدگاه، به پانویتالیسم نزدیک است، اما در چارچوب فلسفه اسلامی، حیات را به وجود و شعور گره میزند.
این ایده با آیه «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» (جمعه: ۱، «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، برای خدا تسبیح میگویند») پشتیبانی میشود که به حیات و شعور کل عالم اشاره دارد.
بخش چهارم: تأثیر متقابل و نقد دیدگاههای صدرایی
نقد دیدگاه صدرا درباره مسخن و متسخن
صدرا معتقد است که مسخن (گرمکننده) خود گرم نمیشود، بلکه تنها متسخن (گرمشونده) را گرم میکند. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را رد کرده و استدلال میکنند که مسخن، خود نیز در فرآیند گرم کردن، گرمتر میشود. این نقد، بر اساس اصل تأثیر متقابل در فرآیندهای وجودی استوار است.
به عنوان مثال، اصطکاک میان لاستیک و زمین، نه تنها زمین را گرم میکند، بلکه خود لاستیک نیز متأثر شده و حرارت مییابد. این پویایی، نشاندهنده تأثیر متقابل در فرآیندهای وجودی است.
تأثیر متقابل در تعلیم و تعلم
استاد فرزانه قدسسره، با تمثیل تعلیم و تعلم، استدلال میکنند که عالم (معلم) در فرآیند آموزش، خود نیز متعلم میشود و علم او جلا مییابد. این ایده، به اصل وحدت و تأثیر متقابل در وجود اشاره دارد. هر فعل وجودی، بر فاعل نیز اثر میگذارد.
درنگ: در فرآیند تعلیم، معلم نه تنها دانش را به شاگرد منتقل میکند، بلکه خود نیز از این تعامل به کمال میرسد، چنانکه آتش، پیش از گرم کردن دیگری، خود شعلهورتر میشود. |
این دیدگاه، با عرفان اسلامی که نفس را محل تجلی و تحول میداند، همراستاست و نشان میدهد که هر فعل، به کمال نفس فاعل کمک میکند.
بخش پنجم: نگاه وجودی به تغذیه و نقد مصرفگرایی
غذا و وجود: هضم وجودی
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که غذا باید ابتدا در وجود انسان، از طریق حواس و شعور، هضم شود تا به معده برسد. بدون این هضم وجودی، غذا تنها در معده انباشته میشود. این دیدگاه، تغذیه را به سطح وجودی ارتقا میدهد و با آیه «فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ» (عبس: ۲۴، «انسان باید به غذای خود بنگرد») پیوند دارد.
غذا، پیش از آنکه به معده رسد، باید با چشم دیده شود، با گوش شنیده شود، و با شعور لمس گردد. این هضم وجودی، غذا را از مادهای صرف به جریانی از حیات و شعور بدل میکند.
نقد مصرفگرایی مدرن
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به بشقابهای بزرگ و مصرف بیشازحد غذا، به نقد انباشت مادی و غفلت از وجود میپردازند. در گذشته، غذا با حضور وجودی مصرف میشد، اما در عصر مدرن، به انباشت مادی منجر میشود. این نقد، به تفاوت میان زندگی سنتی و مدرن اشاره دارد.
درنگ: مصرفگرایی مدرن، با انباشت غذا در معده به جای وجود، انسان را از سیرابی وجودی محروم میسازد و او را در چرخهای از گرسنگی معنوی گرفتار میکند. |
این دیدگاه، با دعوت به بازگشت به زندگی وجودی، انسان را به تأمل در اعمال روزمره و حضور ذهن در لحظه فرامیخواند.
بخش ششم: خلقت پویا و رد تسلسل
حیات و شعور در همه مراتب وجود
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که هر موجودی، حتی سنگ، دارای شعور و حیات است و تسبیح آنها نشانه این حیات است. این دیدگاه، با اصل وحدت وجود همخوان است و شعور را صفتی ذاتی در همه مراتب وجود میداند.
این ایده با آیه «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» (جمعه: ۱، «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، برای خدا تسبیح میگویند») پشتیبانی میشود.
نقد تسلسل و جعل
صدرا برای اجتناب از تسلسل، حرکت را ذاتی میداند، اما استاد فرزانه قدسسره، جعل را رد کرده و وجود را ایجادی و ذاتاً متحرک میدانند. این نقد، با رد مفهوم جعل، به اصالت وجود و پویایی ذاتی آن تأکید میکند.
این دیدگاه، با اصل اصالت وجود در حکمت متعالیه همراستاست و جعل را به مثابه مفهومی غیرواقعی نفی میکند.
خلقت در حرکت
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که خداوند هیچ موجود ساکنی خلق نکرده و همه موجودات در حرکت آفریده شدهاند. این دیدگاه، خلقت را جریانی پویا تعریف میکند و سکون را نفی میکند.
این ایده با آیه «وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ» (هود: ۷، «و اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید») همخوانی دارد.
بخش هفتم: نقد ادعای انحصار صدرا
رد ادعای بداعت حرکت جوهری
صدرا مدعی است که دیدگاه او درباره حرکت جوهری بدیع است. استاد فرزانه قدسسره این ادعا را نقد کرده و حرکت را صفتی ذاتی و فراگیر میدانند. این نقد، با تأکید بر عمومیت حرکت وجودی، ادعای صدرا را به چالش میکشد.
درنگ: حرکت وجودی، به مثابه جریانی همیشگی در ذات عالم، نیازی به ادعای انحصار ندارد، بلکه حقیقتی فراگیر است که در همه موجودات جاری است. |
این دیدگاه، به رد انحصار در فهم فلسفی دعوت میکند و حکمت را جریانی همگانی و پویا میداند.
جمعبندی
این نوشتار، با بازخوانی و نقد دیدگاههای ملاصدرا درباره سکون و حرکت، به ارائه دیدگاهی نوین در فلسفه وجودی پرداخته است. با رد پیشفرض سکون اولیه، وجود را معادل حیات و حیات را معادل حرکت تعریف کرده و دوگانههای محرک و متحرک، واجد و فاقد، و زنده و غیرزنده را نفی میکند. حرکت، بهعنوان صفتی ذاتی، در همه مراتب وجود جاری است و با آیات قرآن کریم، نظیر «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» (جمعه: ۱، «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، برای خدا تسبیح میگویند») و «فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ» (عبس: ۲۴، «انسان باید به غذای خود بنگرد») پشتیبانی میشود. این دیدگاه، با نقد مصرفگرایی مدرن و دعوت به زندگی وجودی، به فهمی عمیقتر از وجود و حیات فرامیخواند و برای پژوهشگران فلسفه، دریچهای نو بهسوی تحلیل پویایی عالم میگشاید.
با نظارت صادق خادمی |