در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 771

متن درس





کتاب تحلیل و تبیین فلسفه حرکت جوهری و نسبت آن با محرک اول

تحلیل و تبیین فلسفه حرکت جوهری و نسبت آن با محرک اول

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۷۷۱)

مقدمه: درآمدی بر حرکت جوهری و جایگاه آن در فلسفه صدرایی

فلسفه حرکت جوهری، به‌عنوان یکی از نوآوری‌های بنیادین صدرالمتألهین شیرازی در سنت فلسفه اسلامی، دریچه‌ای نو به سوی فهم پویایی وجود گشوده است. این مفهوم، که در بستر فلسفه وجود و با تکیه بر اصل وحدت وجود تبیین می‌شود، حرکت را نه امری عرضی، بلکه صفتی ذاتی در هستی می‌داند. در این نوشتار، با استناد به درس‌گفتار شماره ۷۷۱ استاد فرزانه قدس‌سره، به تحلیل عمیق و تفصیلی این مفهوم و نسبت آن با محرک اول پرداخته می‌شود. هدف، بازخوانی نظام‌مند دیدگاه‌های صدرایی در حاشیه اسفار اربعه است، با تأکید بر نقد مفاهیم سنتی فلسفه اسلامی و ارسطویی، و ارائه تبیینی جامع که هم‌زمان وفادار به محتوای اصلی و برخوردار از ساختاری علمی و دانشگاهی باشد.

بخش اول: مبانی نظری حرکت جوهری و نقد تسلسل

مفهوم حرکت جوهری و مسئله تسلسل

حرکت جوهری، به‌عنوان یکی از ارکان فلسفه صدرایی، از پیش‌فرض سکون اشیا فاصله می‌گیرد و حرکت را صفتی ذاتی در وجود معرفی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره در درس‌گفتار خود، با اشاره به مسئله تسلسل در نسبت میان محرک و متحرک، استدلال می‌کنند که اگر همه موجودات ساکن فرض شوند و برای حرکت به محرکی خارجی نیازمند باشند، سلسله‌ای بی‌نهایت از محرک‌ها پدید می‌آید که در فلسفه ارسطویی و اسلامی محال تلقی می‌شود. راه‌حل صدرایی، در نظر گرفتن حرکتی ذاتی است که وابسته به محرک خارجی نباشد.

درنگ: حرکت جوهری، با رفع مسئله تسلسل، حرکت را صفتی ذاتی در وجود می‌داند که نیازی به محرک خارجی ندارد و بدین‌سان، بنیاد فلسفی استواری برای فهم پویایی هستی فراهم می‌آورد.

این دیدگاه، با نفی پیش‌فرض سکون، چارچوب سنتی ارسطویی را که حرکت را وابسته به محرک خارجی می‌داند، به چالش می‌کشد. حرکت، در نظام صدرایی، جریانی سیال در ذات وجود است، مانند رودی که از سرچشمه هستی جاری می‌شود و همه مراتب را در بر می‌گیرد.

استدلال صدرالمتألهین در باب حرکت ذاتی

صدرالمتألهین استدلال می‌کند که در ساحت وجود، باید امری باشد که نه خود حرکت است و نه قابل حرکت، بلکه مبدأ حرکت است. این مبدأ، فاعلی است که ذات متحرک را همراه با حرکت ذاتی آن ایجاد می‌کند، نه اینکه حرکت را به‌صورت جداگانه به آن اعطا نماید. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را با تمثیلی روشن می‌کنند: خداوند انسان را با ناطقیت خلق می‌کند، نه اینکه ابتدا وجودی بدون ناطقیت بیافریند و سپس ناطقیت را به آن بیفزاید. به همین ترتیب، حرکت جوهری نیز همراه با خلقت جوهر پدید می‌آید و از ذات آن جدایی‌ناپذیر است.

درنگ: حرکت جوهری، صفتی ذاتی و غیرقابل‌تفکیک از وجود است، مانند ناطقیت در انسان که همراه با خلقت او پدیدار می‌شود.

این تبیین، حرکت را از عرضی بودن به ذاتی بودن ارتقا می‌دهد و آن را در متن وجود جای می‌دهد، مانند نوری که از خورشید وجود ساطع می‌شود و همه مراتب را روشن می‌کند.

نقد پیش‌فرض سکون و محدودیت‌های فلسفه سنتی

استاد فرزانه قدس‌سره، پیش‌فرض سکون اشیا و نیاز آن‌ها به محرک خارجی را نقد کرده و استدلال می‌کنند که این فرض به تسلسل در سلسله محرک‌ها منجر می‌شود. اگر فاعل مستقیم حرکت خود متحرک نباشد، تخلل میان علت و معلول پدید می‌آید که در نظام فلسفی پذیرفتنی نیست. حرکت جوهری، با نفی سکون ذاتی، این مشکل را برطرف می‌کند و حرکت را جریانی سیال در ذات وجود می‌داند.

این نقد، مانند نسیمی است که غبار از آینه فلسفه سنتی می‌زداید و چهره پویای وجود را آشکار می‌سازد. حرکت جوهری، با تأکید بر ذاتی بودن حرکت، از محدودیت‌های دیدگاه ارسطویی که حرکت را به محرک خارجی وابسته می‌داند، فراتر می‌رود.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست، با بررسی مبانی نظری حرکت جوهری، نشان داد که این مفهوم، پاسخی است به مسئله تسلسل و محدودیت‌های فلسفه سنتی. حرکت جوهری، با ذاتی دانستن حرکت در وجود، نه‌تنها تسلسل را رفع می‌کند، بلکه وجود را به‌مثابه جریانی سیال و پویا معرفی می‌نماید. این دیدگاه، با تکیه بر اصل وحدت وجود، حرکت را از عرضی بودن به ذاتی بودن ارتقا می‌دهد و مبدأ آن را در فاعل مطلق، یعنی حق تعالی، جست‌وجو می‌کند.

بخش دوم: تبیین مفاهیم بنیادین و نقد مفاهیم سنتی

تمایز فاعل و قابل در نظام صدرایی

در فلسفه صدرایی، هر فاعلی بالفعل و هر قابلی بالقوه است. برای اجتناب از تسلسل، باید به فاعلی رسید که به‌طور مطلق بالفعل باشد و نیازی به محرک دیگر نداشته باشد. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را با اصل علیت در فلسفه اسلامی پیوند می‌دهند و فاعل مطلق بالفعل را حق تعالی می‌دانند که مبدأ همه حرکات است.

درنگ: فاعل مطلق بالفعل، به‌عنوان مبدأ حرکت جوهری، در نظام صدرایی با حق تعالی یکسان است و از هرگونه وابستگی به محرک دیگر مبراست.

این دیدگاه، مانند ستاره‌ای در آسمان فلسفه می‌درخشد که همه حرکات را به مبدأ واحد وجود بازمی‌گرداند و از پراکندگی در تحلیل‌های فلسفی جلوگیری می‌کند.

نقد مفهوم عدم مطلق

مفهوم عدم مطلق، به‌عنوان امری که هیچ قوه‌ای برای فعلیت ندارد، مورد نقد قرار گرفته است. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که عدم مطلق صرفاً مفهومی ذهنی است و در خارج وجود ندارد. تمایز میان عدم مقید (قوه) و عدم مطلق، مبنای درستی ندارد، زیرا وجود سیال و پویاست و مفاهیمی مانند عدم مطلق نمی‌توانند مبنای تحلیل فلسفی قرار گیرند.

این نقد، مانند کلیدی است که قفل مفاهیم سنتی را می‌گشاید و وجود را به‌مثابه جریانی بی‌کران و پویا معرفی می‌کند که هیچ‌گونه توقف یا عدم در آن راه ندارد.

هیلولای اولی و استعداد بی‌نهایت

هیلولای اولی، به‌عنوان قوه‌ای با استعداد بی‌نهایت، دارای خیر بالقوه است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این استعداد خود نوعی فعلیت است که امکان ظهور خیر را فراهم می‌کند. هیلولای اولی، برخلاف تصور سنتی، شر محض نیست، بلکه بستری برای ظهور وجود است.

درنگ: هیلولای اولی، با استعداد بی‌نهایت، بستری است برای ظهور خیر و فعلیت، و با اصل وحدت وجود همخوانی دارد.

این دیدگاه، هیلولای اولی را مانند بذری می‌داند که در دل خود، امکان شکوفایی بی‌نهایت را نهفته دارد و با فعلیت یافتن، به خیر تبدیل می‌شود.

نقد مفهوم شر محض

مفهوم شر محض، به‌عنوان حقیقتی مستقل، رد شده است. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که شر وجودی نیست و صرفاً فقدان خیر است. حتی هیلولای اولی نیز شر محض نیست، زیرا دارای استعداد خیر است. این دیدگاه، با تأکید بر عدمی بودن شر، آن را از حقیقت مستقل محروم می‌کند.

این نقد، مانند نوری است که تاریکی شر را می‌زداید و همه موجودات را به‌عنوان جلوه‌های وجود کل معرفی می‌کند، مانند قطراتی که در اقیانوس وجود به هم می‌پیوندند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تبیین مفاهیم بنیادین مانند فاعل و قابل، عدم مطلق، هیلولای اولی و شر محض، نشان داد که فلسفه صدرایی چگونه از محدودیت‌های مفاهیم سنتی فراتر می‌رود. این دیدگاه، با تأکید بر سیالیت و پویایی وجود، همه مراتب هستی را به مبدأ واحد وجود پیوند می‌دهد و مفاهیمی مانند شر محض و عدم مطلق را از حقیقت خارجی محروم می‌سازد.

بخش سوم: ساختار وجودی جسم و حرکت جوهری

ترکیب جسم از هیلولا و صورت

جسم، مرکب از هیلولا (قوه الحرکه) و صورت جسمیه (اتصال جوهری) است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که قوه الحرکه در ماده بالقوه است، اما صورت جسمیه، به‌عنوان اتصال جوهری، بالفعل است. این تمایز، مبنای تبیین حرکت جوهری را تشکیل می‌دهد.

درنگ: جسم، به‌عنوان ترکیبی از هیلولا و صورت، بستری است برای ظهور حرکت جوهری که در صورت جسمیه بالفعل می‌شود.

این ساختار، مانند تار و پود پارچه‌ای است که وجود جسم را می‌سازد و حرکت جوهری، مانند جریانی است که در این تار و پود جاری می‌شود.

نقد پیش‌فرض سکون در جسم

فرض سکون جسم و وجود قوه الحرکه در آن، مورد نقد قرار گرفته است. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که جسم ذاتاً با حرکت جوهری همراه است و سکون، حالتی اعتباری است که ناشی از محدودیت ادراک عرفی است.

این نقد، مانند آینه‌ای است که حقیقت پویای جسم را بازمی‌تاباند و سکون را به‌مثابه سایه‌ای اعتباری معرفی می‌کند که نمی‌تواند ذات وجود را محدود کند.

صورت جسمیه و اتصال جوهری

صورت جسمیه، به‌عنوان اتصال جوهری، مبدأ حرکت جوهری است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این اتصال، فعلیت حرکت را در جسم فراهم می‌کند، در حالی که ماده بالقوه است. با این حال، مفهوم اتصال در ماده، به‌عنوان امری ثابت و ساکن، رد شده است، زیرا ماده و صورت هر دو در حرکت جوهری مشارکت دارند.

این دیدگاه، ماده و صورت را مانند دو بال پرنده‌ای می‌داند که با هم وجود را به پرواز درمی‌آورند و حرکت جوهری، نیروی محرک این پرواز است.

ماده و صورت به‌عنوان یک حقیقت

استاد فرزانه قدس‌سره ماده و صورت را مانند عاشق و معشوق می‌دانند که از یکدیگر جدایی‌ناپذیرند و یک حقیقت وجودی را تشکیل می‌دهند. حرکت جوهری، در این حقیقت واحد جاری است و تمایز میان ماده و صورت، اعتباری است.

درنگ: ماده و صورت، دو وجه یک حقیقت وجودی‌اند که در حرکت جوهری به‌صورت یکپارچه عمل می‌کنند، مانند عاشق و معشوق که در وحدت عشق یکی می‌شوند.

این تبیین، مانند آینه‌ای است که وحدت وجودی ماده و صورت را بازمی‌تاباند و حرکت جوهری را جریانی سیال در این وحدت معرفی می‌کند.

نقد بالفعل بودن صورت

فرض بالفعل بودن صورت و بالقوه بودن ماده مورد نقد قرار گرفته است. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که هر دو در حرکت جوهری بالفعل‌اند، اما فعلیت آن‌ها در مراتب مختلف ظهور می‌یابد. این دیدگاه، به پویایی وجود اشاره دارد که در همه مراتب، از ماده تا صورت، حضور دارد.

این نقد، مانند نسیمی است که پرده‌های تمایز مصنوعی میان ماده و صورت را کنار می‌زند و حقیقت سیال وجود را آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با بررسی ساختار وجودی جسم و نقش ماده و صورت در حرکت جوهری، نشان داد که این مفهوم، جسم را ذاتاً متحرک می‌داند و از پیش‌فرض‌های سنتی مانند سکون و تمایز مطلق میان ماده و صورت فاصله می‌گیرد. حرکت جوهری، به‌عنوان صفتی ذاتی، در وحدت وجودی ماده و صورت جاری است و جسم را به‌مثابه جلوه‌ای پویا از وجود معرفی می‌کند.

بخش چهارم: نقد طفره و بساطت وجود

مثال چرخ چاه و نقد طفره

برای تبیین حرکت جوهری، استاد فرزانه قدس‌سره به مثال چرخ چاه اشاره می‌کنند. محیط و مرکز چرخ با سرعت‌های متفاوت حرکت می‌کنند، اما به‌صورت یکپارچه عمل می‌کنند. متکلمان این تفاوت را طفره (توقف و جهش در حرکت) می‌دانستند، اما فلاسفه آن را رد می‌کردند. در نظام صدرایی، حرکت جوهری جریانی پیوسته و سیال است که در همه مراتب وجود جاری است.

این مثال، مانند رقص هماهنگ ستارگان در آسمان است که هر یک با سرعت خود می‌چرخند، اما در هارمونی وجودی یکی می‌شوند.

حرکت جوهری در ذات اشیا

حرکت جوهری، در ذات اشیا جاری است و نه صرفاً در ماده یا صورت. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که ماده و صورت، دو وجه از یک حقیقت‌اند که در حرکت جوهری مشارکت دارند. این دیدگاه، حرکت را صفتی فراگیر در وجود می‌داند.

درنگ: حرکت جوهری، جریانی سیال در ذات اشیاست که ماده و صورت را در وحدتی وجودی به هم پیوند می‌دهد.

این تبیین، مانند رودی است که از سرچشمه وجود جاری می‌شود و همه مراتب را در بر می‌گیرد، بدون آنکه در ماده یا صورت متوقف شود.

نقد تمایز بالقوه و بالفعل

استاد فرزانه قدس‌سره مفهوم بالقوه را به‌عنوان توانمندی، خود نوعی فعلیت می‌دانند و تمایز میان بالقوه و بالفعل را اعتباری تلقی می‌کنند. حرکت جوهری، در همه مراتب وجود بالفعل است و توانمندی، بخشی از فعلیت وجودی است.

این دیدگاه، مانند نوری است که مرزهای مصنوعی میان قوه و فعل را محو می‌کند و وجود را به‌مثابه جریانی یکپارچه و بالفعل معرفی می‌نماید.

بسیط الحقیقه و فعلیت کل اشیا

بسیط الحقیقه، یعنی حق تعالی، همه اشیا را بالفعل در بر دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این فعلیت، شامل حرکت جوهری در همه مراتب وجود است. این دیدگاه، با اصل وحدت وجود همخوانی دارد و حق تعالی را مبدأ همه حرکات و فعلیت‌ها می‌داند.

درنگ: حق تعالی، به‌عنوان بسیط الحقیقه، مبدأ همه حرکات جوهری است و همه اشیا را بالفعل در بر دارد.

این تبیین، مانند آفتابی است که همه موجودات را در پرتو خود روشن می‌کند و حرکت جوهری را جلوه‌ای از این فعلیت کل می‌داند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با بررسی مثال چرخ چاه، نقد طفره، و تبیین بساطت وجود، نشان داد که حرکت جوهری جریانی پیوسته و ذاتی در همه مراتب هستی است. این دیدگاه، با نفی تمایزهای اعتباری مانند بالقوه و بالفعل، وجود را به‌مثابه حقیقتی سیال و یکپارچه معرفی می‌کند که در پرتو بسیط الحقیقه، یعنی حق تعالی، ظهور می‌یابد.

بخش پنجم: بازنگری در مفهوم خدا و تسلسل

نقد تسلسل و اثبات خدا

استاد فرزانه قدس‌سره، با بازنگری در استدلال‌های سنتی برای اثبات خدا، استدلال می‌کنند که تسلسل در حرکت اشکالی ندارد و همه هستی در حرکتی ذاتی و تسلسلی مشارکت دارند. این دیدگاه، برخلاف فلسفه ارسطویی که تسلسل را محال می‌داند، تسلسل را جریانی ذاتی در وجود می‌داند که با اصل وحدت وجود سازگار است.

این بازنگری، مانند باز کردن پنجره‌ای است که نسیم تازه‌ای از فهم فلسفی را به درون می‌آورد و محدودیت‌های استدلال‌های سنتی را کنار می‌زند.

خدا به‌عنوان مظهر وجود

خدا، نه به‌عنوان محرکی در انتهای سلسله، بلکه به‌عنوان مظهر همه موجودات است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که همه هستی مظهر حق‌اند و حرکت جوهری، جلوه‌ای از این ظهور است. این دیدگاه، خدا را از مفهوم محرک اول ارسطویی آزاد می‌کند و او را به‌عنوان حقیقت وجود معرفی می‌نماید.

درنگ: خدا، به‌عنوان مظهر وجود، در همه مراتب هستی حضور دارد و حرکت جوهری، جلوه‌ای از این ظهور بی‌کران است.

این تبیین، مانند آینه‌ای است که چهره حق را در همه موجودات بازمی‌تاباند و خدا را نه در بالکنی دوردست، بلکه در قلب هر ذره از هستی نشان می‌دهد.

نقد خدای بالکنج

مفهوم خدای بالکنج، یعنی محرکی که در انتهای سلسله قرار دارد، رد شده است. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که خدا در همه مراتب وجود حضور دارد و نیازی به اثبات از طریق نفی تسلسل ندارد. این دیدگاه، محدودیت‌های فلسفه ارسطویی و ابن‌سینایی را آشکار می‌سازد.

این نقد، مانند کلیدی است که قفل‌های فلسفه سنتی را می‌گشاید و خدا را به‌عنوان حقیقتی حاضر و نافذ در همه مراتب وجود معرفی می‌کند.

حرکت ذاتی در همه موجودات

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که همه موجودات، از لحظه خلقت، دارای حرکت ذاتی‌اند. حتی نطفه، پیش از تولد، در حرکت است و این حرکت، صفتی ذاتی در وجود است. این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
«کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ» (الرحمن: ۲۹)، یعنی هر روز او در کاری است.

این تبیین، مانند جریانی است که همه موجودات را در خود فرو می‌برد و حرکت را صفتی فراگیر و ذاتی در هستی معرفی می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با بازنگری در مفهوم خدا و تسلسل، نشان داد که فلسفه صدرایی خدا را نه به‌عنوان محرکی در انتهای سلسله، بلکه به‌عنوان مظهر همه موجودات می‌داند. حرکت جوهری، به‌عنوان صفتی ذاتی، در همه مراتب هستی جاری است و تسلسل، نه به‌عنوان امری محال، بلکه به‌مثابه جریانی ذاتی در وجود، با اصل وحدت وجود همخوانی دارد.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین حرکت جوهری به‌عنوان صفتی ذاتی در وجود کل پرداخت. حرکت جوهری، نه امری عرضی و نه نیازمند محرک خارجی، بلکه جریانی سیال در ذات همه موجودات است که از حق تعالی تا پایین‌ترین مراتب هستی امتداد می‌یابد. نقد مفاهیمی مانند تسلسل، عدم مطلق، شر محض، و تمایز ماده و صورت، محدودیت‌های فلسفه سنتی را آشکار ساخت و دیدگاه صدرایی را به‌عنوان نگاهی پویا و عرفانی به وجود معرفی کرد. تأکید بر خدا به‌عنوان مظهر وجود، نه محرک بالکنج، این فلسفه را به اوج عرفانی خود رساند و دریچه‌ای نو به سوی فهم حقیقت هستی گشود. این تحلیل، نه‌تنها به درک بهتر حرکت جوهری کمک می‌کند، بلکه دعوتی است به بازنگری در مفاهیم سنتی و پذیرش دیدگاهی پویا و یکپارچه از وجود.

با نظارت صادق خادمی