در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 776

متن درس





کاوش در فلسفه حرکت ذاتی و نقد پیش‌فرض‌های سکون در فلسفه اسلامی

کاوش در فلسفه حرکت ذاتی و نقد پیش‌فرض‌های سکون در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۷۷۶)

دیباچه

فلسفه اسلامی، به‌مثابه دریایی ژرف و پرتلاطم، همواره عرصه‌ای برای تأمل در بنیادین‌ترین پرسش‌های هستی بوده است. یکی از این پرسش‌های بنیادین، چیستی حرکت و جایگاه آن در ذات وجود و موجودات است. درس‌گفتار شماره ۷۷۶، ارائه‌شده توسط استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در این موضوع می‌پردازد و با نگاهی نوآورانه، پیش‌فرض‌های سنتی فلاسفه قدیم درباره سکون ذاتی اشیاء و نبود حرکت در وجود را به چالش می‌کشد. این نوشتار، با الهام از آن درس‌گفتار، کوشیده است تا با زبانی وزین و ساختاری منسجم، مفاهیم عمیق فلسفی را در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه دهد. هدف این اثر، نه‌تنها انتقال دقیق محتوای اصلی، بلکه تعمیق و گسترش آن با تحلیل‌های تکمیلی و پیوندهای معنایی است تا خواننده را به فهمی جامع‌تر از حرکت به‌مثابه صفتی ذاتی در هستی رهنمون سازد.

بخش نخست: حرکت در ذات وجود

تمایز دو محور بنیادین در فلسفه حرکت

بحث حرکت در فلسفه اسلامی، به‌ویژه در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، بر دو محور اساسی استوار است: نخست، بررسی حرکت در ذات وجود، که به حق تعالی و صفات کمالی او مربوط می‌شود، و دوم، نفی پیش‌فرض سکون ذاتی در موجودات عالم خلقت. این تفکیک، از خلط مباحث جلوگیری کرده و زمینه را برای تحلیلی دقیق‌تر فراهم می‌آورد. حرکت در وجود، به‌عنوان صفتی کمالی، از محدودیت‌های تعریف ارسطویی، یعنی انتقال از قوه به فعل، رها شده و به‌مثابه جلوه‌ای از پویایی ذاتی حق معرفی می‌گردد.

این تمایز، همانند جداسازی دو شاخه از درختی تنومند، به خواننده امکان می‌دهد تا هر محور را به‌صورت مستقل بررسی کرده و از شبهات ناشی از درهم‌آمیختگی آن‌ها، مانند نسبت دادن صفات نقص به حق، پرهیز کند.

نقد دیدگاه فلاسفه قدیم درباره نبود حرکت در وجود

فلاسفه قدیم، از جمله ابن‌سینا و ملاصدرا، بر این باور بودند که در ذات وجود (حق) حرکت وجود ندارد، زیرا حرکت را مستلزم خروج از قوه به فعل می‌دانستند که با کمال مطلق حق ناسازگار است. این دیدگاه، ریشه در فلسفه ارسطویی دارد که حرکت را به تغییر در ماده یا صورت محدود می‌کند.

استاد فرزانه قدس‌سره، با رد این پیش‌فرض، استدلال می‌کنند که حرکت می‌تواند صفتی کمالی باشد، بدون آنکه به قوه و فعل وابسته باشد. این دیدگاه، با آیه شریفه کُلُّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ («هر روز او در کاری است»، سوره الرحمن: ۲۹) هم‌خوانی دارد که به پویایی و تجدد دائمی در فعل الهی اشاره می‌کند.

درنگ: حرکت در ذات وجود، نه‌تنها با کمال حق منافاتی ندارد، بلکه جلوه‌ای از فیضان دائمی و پویایی الهی است که در آیه کُلُّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ متجلی است.

حرکت به‌مثابه صفت ذاتی وجود

استدلال محوری درس‌گفتار این است که حرکت، صفتی ذاتی و غیرقابل‌انفکاک از وجود است. برخلاف دیدگاه سنتی که حرکت را وابسته به محرک خارجی می‌داند، استاد فرزانه قدس‌سره حرکت را جلوه‌ای از ذات وجود معرفی می‌کنند. این دیدگاه، با اصل وحدت وجود در حکمت متعالیه هم‌سوست و حرکت را به‌مثابه نشانه‌ای از فیضان الهی می‌بیند.

این ایده، همانند رودی خروشان که از سرچشمه وجود جاری است، عالم را در شبکه‌ای از پویایی و تجدد قرار می‌دهد و سکون را به‌عنوان مفهومی عرفی و غیرواقعی کنار می‌زند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با تمرکز بر حرکت در ذات وجود، به نقد پیش‌فرض‌های سنتی فلاسفه پرداخته و حرکت را صفتی کمالی و ذاتی معرفی می‌کند. این دیدگاه، با استناد به آیات قرآن کریم، عالم را در شبکه‌ای از پویایی الهی قرار داده و از محدودیت‌های تعریف ارسطویی فراتر می‌رود. این بخش، بنیانی برای تحلیل‌های بعدی فراهم می‌آورد که به نفی سکون در موجودات اختصاص دارد.

بخش دوم: نفی سکون ذاتی در موجودات

نقد پیش‌فرض سکون ذاتی اشیاء

فلاسفه قدیم معتقد بودند که اشیاء ذاتاً ساکن‌اند و برای حرکت به محرکی خارجی نیاز دارند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را رد کرده و استدلال می‌کنند که اشیاء ذاتاً متحرک‌اند و حرکت، صفتی جوهری و غیرقابل‌انفکاک از وجودشان است.

این نقد، با آیه شریفه یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ («آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، برای خدا تسبیح می‌گویند»، سوره جمعه: ۱) هم‌خوانی دارد که به حیات و پویایی همه موجودات اشاره می‌کند.

درنگ: نفی سکون ذاتی اشیاء، عالم را به‌مثابه شبکه‌ای پویا از حرکات ذاتی معرفی می‌کند که در آن، هر موجود به قدر وجودش، شعور و حرکت دارد.

حرکت به‌عنوان صفت ناشی از وجود

اگر وجود، اصل و بنیاد اشیاء است، هر صفتی، از جمله حرکت، باید از وجود ناشی شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که حرکت نمی‌تواند از غیر وجود، مانند محرک خارجی، پدید آید. این دیدگاه، با آیه کُلُّ مَا عَلَیْهَا فَانٍ («هر چه بر آن است، فانی است»، سوره الرحمن: ۲۶) سازگار است که به تجدد و پویایی عالم اشاره دارد.

نقد تعریف ارسطویی حرکت

فلاسفه قدیم، حرکت را به خروج از قوه به فعل تعریف کرده و آن را با نقص و سکون مرتبط می‌دانستند. استاد فرزانه قدس‌سره این تعریف را رد کرده و حرکت را صفتی وجودی می‌دانند که از محدودیت‌های ارسطویی رها شده است. این دیدگاه، فلسفه را به سوی تحلیل‌های عمیق‌تر وجودی سوق می‌دهد و حرکت را جلوه‌ای از ذات وجود معرفی می‌کند.

تفسیر آیه وَاللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا

فلاسفه قدیم، با استناد به آیه وَاللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا («و خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد درحالی‌که هیچ نمی‌دانستید»، سوره نحل: ۷۸)، اشیاء را جاهل و ساکن فرض می‌کردند. استاد فرزانه قدس‌سره این تفسیر را رد کرده و استدلال می‌کنند که نطفه، علقه و مضغه، به قدر وجودشان، شعور و حرکت دارند. جهل در این آیه، به معنای فقدان علم اکتسابی است، نه نبود شعور ذاتی.

این تفسیر، با تأکید بر حیات و شعور ذاتی موجودات، به آیه یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ استناد می‌کند که همه موجودات را دارای شعور و تسبیح می‌داند.

شعور و حرکت ذاتی نطفه و علقه

استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که نطفه، علقه و مضغه، به قدر وجودشان، شعور، حیات و حرکت دارند و جاهل مطلق نیستند. این دیدگاه، وجود را با شعور و حرکت یکی می‌داند و هر موجودی را، حتی در مراتب ابتدایی، دارای پویایی وجودی می‌بیند. این ایده، با اصل وحدت وجود هم‌سوست و همه مراتب عالم را در شبکه‌ای از شعور و حرکت قرار می‌دهد.

تسبیح و سجود همه موجودات

همه موجودات، از جمله نطفه و علقه، به قدر وجودشان، تسبیح و سجود می‌کنند که نشانه شعور و حرکت ذاتی آن‌هاست. این دیدگاه، با استناد به آیات یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ و وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ («و هیچ چیزی نیست مگر اینکه با ستایش او تسبیح می‌گوید»، سوره اسراء: ۴۴)، عالم را شبکه‌ای پویا از تسبیح و حرکت می‌بیند.

درنگ: تسبیح و سجود همه موجودات، از نطفه تا علقه، نشانه‌ای از شعور و حرکت ذاتی آن‌هاست که عالم را در شبکه‌ای از پویایی وجودی قرار می‌دهد.

تمایز علم اکتسابی و علم ذاتی

آیه لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا به فقدان علم اکتسابی اشاره دارد، نه نبود علم ذاتی. نطفه و علقه، به قدر وجودشان، علم و شعور ذاتی دارند. این تمایز، جهل را از معنای مطلق خارج کرده و به علم اکتسابی محدود می‌کند، درحالی‌که شعور ذاتی را تأیید می‌کند.

حیات، شعور و حرکت به‌عنوان صفات ذاتی وجود

هر موجودی، به قدر وجودش، حیات، شعور، حرکت و معرفت دارد و این صفات، ذاتی و غیرقابل‌انفکاک از وجود هستند. این دیدگاه، وجود را با پویایی و شعور یکی می‌داند و هر مرتبه از وجود را دارای صفات کمالی متناسب با خود می‌بیند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تمرکز بر نفی سکون ذاتی اشیاء، عالم را به‌مثابه شبکه‌ای پویا از موجودات متحرک معرفی می‌کند که هر یک، به قدر وجودشان، شعور، حیات و حرکت دارند. این دیدگاه، با استناد به آیات قرآن کریم، از پیش‌فرض‌های سنتی فراتر رفته و حرکت را صفتی ذاتی و جوهری می‌داند.

بخش سوم: بازتعریف مفاهیم فلسفی و نقد شبهات

نقد فلسفه سنتی و ضرورت بازتعریف

فلسفه سنتی، به دلیل پیش‌فرض‌های نادرست مانند سکون اشیاء، از تحلیل دقیق وجود بازمانده است. استاد فرزانه قدس‌سره دو دستگاه جدید را پیشنهاد می‌کنند: حرکت در وجود و نفی سکون اشیاء. این نقد، فلسفه اسلامی را به بازتعریف مفاهیم بنیادین دعوت می‌کند و از پیش‌فرض‌های ارسطویی فراتر می‌رود.

نقد حرکت بالعرض در فلسفه قدیم

فلاسفه قدیم، حرکت را بالعرض و وابسته به محرک خارجی می‌دانستند. استاد فرزانه قدس‌سره، با رد تمایز میان حرکت بالذات و بالعرض، همه حرکات را ذاتی و وجودی می‌دانند. این دیدگاه، با حرکت جوهری ملاصدرا هم‌سو است، اما آن را به همه مراتب وجود تعمیم می‌دهد.

نقد شبهات فخر رازی و ملاصدرا

فخر رازی و ملاصدرا، با شبهاتی مانند اینکه حرکت ذاتی مستلزم سکون است، حرکت را نفی می‌کردند. استاد فرزانه قدس‌سره این شبهات را باطل دانسته و حرکت را صفتی ذاتی و غیرقابل‌انفکاک از وجود معرفی می‌کنند.

نقد تقسیم محرک به عقلی و مادی

فلاسفه قدیم، محرک را به عقلی و مادی تقسیم می‌کردند. استاد فرزانه قدس‌سره نیاز به محرک خارجی را نفی کرده و حرکت را ذاتی می‌دانند. این دیدگاه، با اصل توحید افعالی هم‌سوست و حرکت را جلوه‌ای از فعل الهی می‌بیند.

نفی امکان ساکن‌سازی توسط خدا

استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که حتی خدا نمی‌تواند موجودات را ساکن کند، زیرا حرکت ذاتی آن‌هاست. خدا راه را نشان می‌دهد (أَنَا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ، «ما راه را به او نشان دادیم»، سوره انسان: ۳)، اما حرکت ذاتی موجودات است.

درنگ: حرکت ذاتی موجودات، حتی از سوی خدا قابل ساکن‌سازی نیست، زیرا پویایی، جوهره وجود است و خدا تنها هدایت‌گر مسیر آن است.

نقد فرهنگ ارابه‌چوبی در فلسفه

فلسفه قدیم، عالم را مانند ارابه‌ای چوبی می‌دید که نیازمند محرک‌های متعدد (خدا، ملائکه، عزرائیل) است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را رد کرده و عالم را ذاتاً متحرک می‌دانند. این نقد، فلسفه را از محدودیت‌های عرفی رها کرده و به سوی تحلیل‌های وجودی سوق می‌دهد.

نقد نقش عزرائیل در مرگ

استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که عزرائیل موجودات را خفه نمی‌کند، بلکه با رها کردن آن‌ها، مرگ رخ می‌دهد. این دیدگاه، مرگ را نه توقف، بلکه ادامه حرکت وجودی در مرتبه‌ای دیگر می‌داند، که با آیه کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ («هر جانی چشنده مرگ است»، سوره آل عمران: ۱۸۵) هم‌سوست.

نفی سکون ذاتی و تأکید بر حرکت ذاتی

اشیاء ذاتاً متحرک‌اند و صفاتی مانند شعور، حیات و حرکت، ذاتی وجودشان هستند. سکون، مفهومی عرفی و غیرواقعی است. این دیدگاه، با آیه یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ هم‌خوانی دارد که به پویایی همه موجودات اشاره می‌کند.

نقد شبهه جسم به‌ماهو جسم

فخر رازی استدلال می‌کند که اگر جسم به‌ماهو جسم متحرک باشد، همه اجسام باید متحرک باشند، اما جسم ساکن است. استاد فرزانه قدس‌سره این شبهه را رد کرده و جسم را ذاتاً متحرک می‌دانند. این نقد، جسم را در شبکه‌ای از پویایی وجودی قرار می‌دهد.

نقد ابزارهای عرفی فلاسفه قدیم

فلاسفه قدیم، به دلیل اتکا به ابزارهای حسی و عرفی، اشیاء را ساکن می‌دیدند. استاد فرزانه قدس‌سره این رویکرد را نقد کرده و فلسفه را به تحلیل وجودی دعوت می‌کنند. این دیدگاه، فلسفه اسلامی را به بهره‌گیری از روش‌های مدرن دعوت می‌کند.

نقد شبهه قوه و فعل در حرکت

فخر رازی استدلال می‌کند که حرکت مستلزم قوه و فعل است و این محال است. استاد فرزانه قدس‌سره این شبهه را رد کرده و حرکت را ذاتی می‌دانند، مستقل از قوه و فعل.

نقد فرهنگ «بی‌اذن خدا برگ از درخت نمی‌افتد»

فرهنگ عرفانی و فلسفی که حرکت را وابسته به اذن خدا می‌داند، نادرست است. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که خدا حرکت را در ذات موجودات قرار داده و اذن، به معنای تنفیذ خلقت است. این دیدگاه، با آیه کُلُّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ هم‌سوست که به پویایی خلقت اشاره می‌کند.

نقد فرهنگ مرگ و نابودی

فرهنگ سنتی، مرگ را نابودی می‌داند، اما استاد فرزانه قدس‌سره مرگ را ادامه حرکت وجودی در مرتبه‌ای دیگر می‌بینند. این دیدگاه، با آیه کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ («هر چیزی جز وجه او نابودشدنی است»، سوره قصص: ۸۸) هم‌خوانی دارد که به تجدد وجود اشاره می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با نقد پیش‌فرض‌های سنتی و شبهات فلاسفه قدیم، به بازتعریف مفاهیم بنیادین فلسفه اسلامی می‌پردازد. حرکت ذاتی، نفی سکون و وابستگی دائمی عالم به فیض الهی، از محورهای اصلی این بخش است که فلسفه را به سوی تحلیلی پویا و مدرن سوق می‌دهد.

بخش چهارم: آزادی و عقیده در پرتو حرکت ذاتی

نقد دیدگاه‌های علمی مدرن درباره خدا

جهان مدرن، خدا را به مجهولات علمی محدود کرده و اعتقاد را برابر با جهل می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره، با رد دیدگاه‌های پوزیتیویستی، خدا را حقیقتی وجودی و معرفت را واقعیتی عینی می‌بیند. این دیدگاه، به بازتعریف رابطه علم و دین در فلسفه اسلامی کمک می‌کند.

عقیده به‌عنوان مدار وجودی

عقیده، برخلاف دیدگاه مدرن که آن را عقده و ذهنیت می‌داند، در این درس‌گفتار به معنای مدار وجودی و حرکت منظم معرفی می‌شود. این دیدگاه، عقیده را از معنای منفی رها کرده و آن را صفتی وجودی و پویا می‌بیند.

آزادی به‌عنوان حرکت مداری

آزادی، حرکت مداری است که در همه موجودات، از جمله انسان، وجود دارد. این حرکت، مطلق است، اما در مدار وجودی خود جریان دارد. این دیدگاه، با آیه أَنَا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ هم‌خوانی دارد که به آزادی و هدایت ذاتی موجودات اشاره می‌کند.

نقد محدودیت آزادی در فلسفه عرفی

فلاسفه عرفی، آزادی را به عدم مزاحمت با دیگران محدود می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره، آزادی را مطلق و مداری می‌دانند و از محدودیت‌های عرفی رها می‌کنند.

مؤمن به‌عنوان آزادترین موجود

مؤمن، به دلیل حرکت در مدار ایمان، آزادترین موجود است، درحالی‌که کافر و مشرک، به دلیل خروج از مدار، آزادی خود را از دست می‌دهند. این دیدگاه، با آیه فَمَنْ شَاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْیَکْفُرْ («هر که خواهد ایمان بیاورد و هر که خواهد کفر ورزد»، سوره کهف: ۲۹) هم‌سوست که به آزادی انتخاب اشاره می‌کند.

درنگ: آزادی، به‌مثابه حرکت مداری، در مؤمن به اوج خود می‌رسد، زیرا ایمان، نظم‌دهنده حرکت وجودی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تمرکز بر آزادی و عقیده، این مفاهیم را در پرتو حرکت ذاتی بازتعریف می‌کند. آزادی به‌مثابه حرکت مداری و ایمان به‌عنوان نظم‌دهنده این حرکت، عالم را در شبکه‌ای از پویایی و هدایت الهی قرار می‌دهد.

بخش پنجم: پویایی عالم و عبور متقابل موجودات

نقد پیش‌فرض‌های فلسفی درباره اول و آخر

قرآن کریم، با تعابیر هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ («اوست اول و آخر و ظاهر و باطن»، سوره حدید: ۳)، از پیش‌فرض‌های فلسفی فراتر رفته و حق را فراتر از محدودیت‌های زمانی معرفی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را تأیید کرده و فلسفه را به تحلیل عمیق‌تر صفات الهی دعوت می‌کنند.

حرکت چندگانه در عالم وجود

حرکت در عالم، نه محدود به یک جهت، بلکه در همه جوانب (جسم، خصوصیت، ظاهر، باطن) جاری است و همه موجودات از یکدیگر عبور می‌کنند. این دیدگاه، عالم را شبکه‌ای پویا از حرکات متقابل می‌بیند که در همه مراتب وجود جریان دارد.

نقد فرهنگ عرفی محرم و نامحرم

شرع، محرم و نامحرم را در سطح مادی تعریف می‌کند، اما در سطح وجودی، همه موجودات از یکدیگر عبور می‌کنند و تأثیر متقابل دارند. این دیدگاه، به پیچیدگی تعاملات وجودی اشاره می‌کند و روابط انسانی را در چارچوبی عمیق‌تر تحلیل می‌کند.

نقد شبهه متکلمان درباره خلقت و حرکت

متکلمان معتقد بودند که پس از خلقت، موجودات مستقل از خدا حرکت می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره این شبهه را رد کرده و حرکت را ذاتی و وابسته به فیض الهی می‌دانند. این دیدگاه، با اصل توحید وجودی هم‌سوست و عالم را در فیضان الهی قرار می‌دهد.

ضرورت وابستگی دائمی به خدا

پس از خلقت، موجودات همچنان به خدا وابسته‌اند، نه به معنای تحریک، بلکه به معنای فیضان وجودی و هدایت. این دیدگاه، با آیه وَمَا بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ («و هر نعمتی که دارید، از خداست»، سوره نحل: ۵۳) هم‌خوانی دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با تأکید بر پویایی عالم و عبور متقابل موجودات، عالم را شبکه‌ای از حرکات ذاتی و وابسته به فیض الهی معرفی می‌کند. این دیدگاه، با استناد به آیات قرآن کریم، از پیش‌فرض‌های سنتی فراتر رفته و فلسفه را به سوی تحلیلی جامع‌تر سوق می‌دهد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با الهام از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در یکی از پیچیده‌ترین مسائل فلسفه اسلامی، یعنی حرکت ذاتی و نفی سکون، پرداخته است. با نقد پیش‌فرض‌های سنتی فلاسفه قدیم، این اثر دو دستگاه نوین فلسفی را پیشنهاد می‌دهد: حرکت در ذات وجود و نفی سکون در موجودات. این دیدگاه، با استناد به آیات قرآن کریم، عالم را شبکه‌ای پویا از حرکات مداری معرفی می‌کند که در آن، هر موجود به قدر وجودش، شعور، حیات و حرکت دارد.

حرکت، به‌مثابه رودی خروشان که از سرچشمه وجود جاری است، نه‌تنها صفتی ذاتی و کمالی است، بلکه جلوه‌ای از فیضان دائمی الهی به‌شمار می‌رود. نفی سکون، عالم را از بند پیش‌فرض‌های ارسطویی رها کرده و به سوی تحلیلی وجودی و مدرن سوق می‌دهد. آزادی و عقیده، به‌عنوان حرکت مداری و نظم‌دهنده وجود، در این چارچوب بازتعریف شده و مؤمن به‌مثابه آزادترین موجود معرفی می‌شود.

این اثر، با ارائه ساختاری منسجم و تحلیلی عمیق، فلسفه اسلامی را به بازاندیشی در مفاهیم بنیادین دعوت می‌کند و دریچه‌ای نو به سوی فهمی جامع‌تر از هستی می‌گشاید. امید است که این نوشتار، برای پژوهشگران و اندیشمندان، بستری مناسب برای تأمل و تحقیق فراهم آورد.

با نظارت صادق خادمی