متن درس
تحلیل فلسفی خیر و شر در فلسفه وجودی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۰۰)
مقدمه
این نوشتار به کاوش عمیق در مفاهیم خیر و شر در چارچوب فلسفه وجودی میپردازد، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره که در جلسه هشتصدم ارائه شده است. این بررسی، با نگاهی نقادانه به مفاهیم سنتی قوه و فعل، خیر و شر، و دیدگاههای فلسفه اسلامی، بهویژه آرای صدرالمتألهین، به بازسازی روششناختی این مفاهیم در پرتو وحدت وجودی دعوت میکند. خیر و شر، بهسان دو چهره از وجود واحد، در مراتب گوناگون ظهور مییابند و از خلط با مفاهیم انتزاعی و ذهنی پرهیز میگردد. این متن، با رویکردی وجودمحور، نفی قوه، ماهیت، امکان، و عدم را پیشنهاد میدهد و بر پویایی عالم در ساحت وجود تأکید میورزد. هدف این اثر، نهتنها تبیین دقیق این مفاهیم، بلکه ارائه فلسفهای است که قابلیت پیادهسازی در ساحتهای اجتماعی، دینی، و سیاسی را داشته باشد، تا از این رهگذر، معرفتی توحیدی و کارآمد برای تحول فرهنگی و تمدنی فراهم آید.
بخش یکم: بازخوانی مفاهیم قوه و فعل در فلسفه وجودی
چارچوب نظری قوه و فعل
در فلسفه صدرایی، قوه و فعل بهسان دو مفهوم بنیادین در تبیین حرکت و تحول عالم مطرح شدهاند. استاد فرزانه قدسسره این چارچوب را تحت عنوان «وهم و اندفاع» مورد نقد قرار داده و آن را بهسان اشکالی فلسفی بازخوانی میکند. این نقد، نهتنها به بازسازی مفاهیم قوه و فعل دعوت میکند، بلکه جایگاه ویژهای برای این بحث در فلسفه معاصر پیشنهاد میدهد. ارزش علمی این بازخوانی در گشودن افقهای نوین برای فهم پویایی وجود نهفته است، که از ذهنیتگرایی سنتی فاصله گرفته و به سوی واقعیتی وجودی گام برمیدارد.
نقد تقدم فعل بر قوه
در فلسفه صدرایی، فرض بر این است که فعل، به دلیل وجود و کمال ذاتیاش، بر قوه تقدم دارد. استاد فرزانه قدسسره این پیشفرض را به چالش کشیده و با تمثیلی روشن، نشان میدهد که در برخی موارد، قوه بر فعل رجحان دارد. بهعنوان مثال، فردی که استعداد ارتکاب شر دارد، اما آن را به فعلیت نرسانده، از کسی که بالفعل مرتکب شر شده، افضل است. این تمثیل، بهسان نوری که تاریکیهای پیشفرضهای سنتی را روشن میکند، نشاندهنده ارزش اخلاقی عدم فعلیت شر است. اگر فردی با استعداد شر از دنیا برود، ممکن است به سعادت اخروی دست یابد، درحالیکه ظالم بالفعل از این موهبت محروم است.
تمایز خیر و شر در قوه و فعل
در خیر، فعل (مانند انفاق بالفعل) بر قوه (استعداد انفاق) رجحان دارد، اما در شر، قوه (عدم فعلیت شر) بر فعل (ارتکاب شر) برتری مییابد. این تمایز، بهسان دو روی یک سکه وجودی، نشاندهنده پیچیدگیهای تبیین خیر و شر در فلسفه سنتی است. استاد فرزانه قدسسره با نقد این دیدگاه، به تناقض ظاهری در فلسفه صدرایی اشاره میکند که تقدم مطلق فعل را زیر سؤال میبرد. این نقد، بهسان چکش فلسفی، بنیانهای جزمی را درهم میشکند و به بازسازی وجودی دعوت میکند.
جمعبندی بخش یکم
بازخوانی مفاهیم قوه و فعل در این بخش، به نفی پیشفرضهای سنتی و گشودن افقهای نوین در فلسفه وجودی منجر شده است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر ارزش قوه در برابر فعل در برخی موارد، به بازنگری در روششناسی فلسفی دعوت میکند. این بازنگری، نهتنها به فهم عمیقتر خیر و شر کمک میکند، بلکه زمینهساز تحولی معرفتی در فلسفه اسلامی است که از ذهنیتگرایی فاصله گرفته و به سوی واقعیتی وجودی حرکت میکند.
بخش دوم: خیر و شر در پرتو وحدت وجودی
وجودی بودن خیر و شر
استاد فرزانه قدسسره، خیر و شر را بهسان دو تشخص از وجود واحد معرفی میکند. برخلاف دیدگاه سنتی که شر را عدمی میداند، این فلسفه پیشنهادی، خیر و شر را هر دو وجودی میانگارد. صفات ظالم، مانند عناد، استکبار، و الحاد، همگی وجودیاند و شر بودن آنها در تشخص وجودیشان نهفته است. بهسان درختی که شاخههایش گاه میوه شیرین و گاه تلخ میدهد، وجود واحد در مراتب گوناگون، خیر یا شر را متجلی میسازد.
نفی انتزاعات ذهنی
یکی از آفات فلسفه سنتی، خلط انتزاعات ذهنی با واقعیتهای وجودی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکند که عباراتی مانند «این ظالم خوب نیست» یا «این فرد بد نیست» صرفاً انتزاعات ذهنیاند و فاقد واقعیت خارجی. بهسان سایهای که بر دیوار میافتد اما وجودی مستقل ندارد، این مفاهیم ذهنی نباید با حقیقت وجود خلط شوند. فلسفه، بهسان آیینهای صاف، باید واقعیت را بیهیچ پردهای بازتاب دهد.
وحدت وجود و تشخصات آن
وجود، بسان اقیانوسی بیکران است که خیر و شر، بهسان امواج گوناگون آن، در مراتب مختلف ظهور مییابند. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی زیبا، خیر و شر را به ريال و تومان تشبیه میکند که یک وجود واحد با دو تشخصاند، نه دو وجود متباین مانند ريال و دلار. این وحدت وجودی، بهسان نوری که در رنگهای گوناگون تجلی مییابد، نشاندهنده بساطت وجود و تنوع تشخصات آن است.
استناد به قرآن کریم
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا
ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس.
این آیه از قرآن کریم، بهسان مشعلی فروزان، وحدت سبيل الهی را با دو تشخص شاکر و کافر نشان میدهد. استاد فرزانه قدسسره این آیه را گواهی بر وحدت وجودی عالم میداند که در آن، خیر و شر بهسان دو چهره از یک حقیقت متجلی میشوند.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تأکید بر وجودی بودن خیر و شر، به نفی دیدگاه سنتی شر بهعنوان عدم میپردازد. خیر و شر، بهسان دو شاخه از یک درخت وجودی، در مراتب گوناگون ظهور مییابند. این دیدگاه، با استناد به قرآن کریم و تکیه بر وحدت وجودی، افقهای نوینی را برای فهم فلسفی عالم میگشاید و از خلط انتزاعات ذهنی با واقعیت پرهیز میکند.
بخش سوم: نقد فلسفه سنتی و پیشنهاد فلسفهای کارآمد
نقد ذهنیتگرایی در فلسفه اسلامی
استاد فرزانه قدسسره، ذهنیتگرایی را یکی از موانع اصلی پیشرفت فلسفه اسلامی میداند. این ذهنیتگرایی، بهسان غباری که بر آینه حقیقت نشسته، مانع از انعکاس واقعیت خارجی شده است. فلسفه، بهسان علمی که باید با خارج سنجیده شود، از انزوای تاریخی و اجتماعی رنج برده و به سوی مفاهیم ذهنی و انتزاعی گرایش یافته است.
فلسفهای اجتماعی و کارآمد
فلسفه پیشنهادی، بهسان چکش حقیقت، باید در جامعه محسوس و اثرگذار باشد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکند که فلسفه باید از انزوا خارج شده و در خدمت نظامسازی و تحول فرهنگی قرار گیرد. این فلسفه، بهسان پلی است که معرفت توحیدی را به عمل اجتماعی پیوند میزند و از این رهگذر، به بازسازی تمدن اسلامی یاری میرساند.
پویایی و تبدل وجود
وجود، بهسان جریانی سیال، قابل تبدل است و خیر و شر میتوانند در مراتب گوناگون به یکدیگر تبدیل شوند. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی زیبا، عالم را به کارگاهی تشبیه میکند که در آن، سنگ به گل، حیوان به انسان، و انسان به سنگ تبدیل میشود. این پویایی، گواه بساطت وجود و تنوع تشخصات آن است.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد ذهنیتگرایی فلسفه سنتی، به ضرورت فلسفهای اجتماعی و کارآمد تأکید میورزد. فلسفه وجودی پیشنهادی، با نفی قوه، ماهیت، و عدم، و تأکید بر پویایی وجود، افقهای نوینی را برای تحول معرفتی و اجتماعی میگشاید. این فلسفه، بهسان مشعلی است که راه را برای نظامسازی و بازسازی تمدن اسلامی روشن میسازد.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بازخوانی مفاهیم خیر و شر در چارچوب فلسفه وجودی پرداخت. خیر و شر، بهسان دو چهره از وجود واحد، در مراتب گوناگون ظهور مییابند و از خلط با انتزاعات ذهنی پرهیز میگردد. نفی قوه، ماهیت، امکان، و عدم، همراه با تأکید بر پویایی و تبدلپذیری وجود، بنیان فلسفهای را تشکیل میدهد که نهتنها به فهم توحیدی عالم دعوت میکند، بلکه قابلیت پیادهسازی در ساحتهای اجتماعی و دینی را دارد. این فلسفه، با فاصله گرفتن از ذهنیتگرایی سنتی، بهسان چشمهای زلال، معرفتی کارآمد و تحولآفرین را به ارمغان میآورد. استناد به قرآن کریم، بهویژه آیه «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا»، این دیدگاه را تأیید میکند که عالم، وجودی واحد با تشخصات گوناگون است. این اثر، با دعوت به روششناسی دقیق و تفکیک انتزاعات از واقعیت، گامی بلند در جهت ارتقای فلسفه اسلامی و کارآمدی آن در عرصه اجتماع برمیدارد.
با نظارت صادق خادمی