در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 803

متن درس





کتاب فلسفه وجود و معصیت: تأملی در حکمت متعالیه

فلسفه وجود و معصیت: تأملی در حکمت متعالیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۰۳)

مقدمه: تأمل در جایگاه معصیت در گستره وجود

در سپهر اندیشه فلسفی، پرسش از چیستی معصیت و جایگاه آن در دستگاه هستی‌شناختی، همواره چونان چشمه‌ای جوشان، ذهن اندیشمندان را به سوی تأملات عمیق کشانده است. معصیت، که گاه به‌سان خالی مشکین بر چهره‌ای زیبا جلوه می‌کند، نه تنها عالم وجود را فرا نگرفته، بلکه به‌مثابه جرقه‌ای در برابر عظمت بی‌کران هستی، نقشی ظریف و حکیمانه ایفا می‌کند. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی ژرف به حکمت متعالیه، معصیت را در نسبت با سیر موجودات، اراده انسانی، و چیدمان هستی‌شناختی عالم بررسی می‌کند. هدف، تبیین این حقیقت است که معصیت، به‌سان نمکی در طعام وجود، نه تنها نقص نیست، بلکه در جایگاهی محدود، به زیبایی و کمال عالم می‌افزاید.

این تأملات، با تکیه بر اصول فلسفی و پرهیز از پیش‌فرض‌های شریعت‌محور، عالم را چونان اقیانوسی بی‌کران می‌بیند که در آن، معصیت تنها رشحه‌ای است در برابر عصمت ذاتی و تنزیلی خلقت.

بخش نخست: چیدمان فلسفی و سیر موجودات

مبانی هستی‌شناختی در تحلیل معصیت

اندیشه فلسفی، برای فهم جایگاه معصیت، نیازمند چیدمانی منظم از اصول هستی‌شناختی است. این چیدمان، که ریشه در حکمت متعالیه دارد، سیر موجودات را در نسبت با یکدیگر و با حقیقت وجود تبیین می‌کند. عالم، در این نگاه، نه ساکن است و نه ایستا، بلکه در جریانی مدام از سیر ارادی، طبیعی، و وحدتی از حق تا نباتات و احجار قرار دارد. این سیر، که چونان رودی خروشان در عوالم گوناگون جاری است، بستری است برای فهم معصیت به‌مثابه اصطکاک در طبیعت.

انسان، در این دستگاه فلسفی، به‌واسطه اراده خویش، جایگاهی ممتاز دارد. او قادر است با سیر در عوالم، به عظمتی بی‌کران دست یابد، عظمتی که ریشه در خلافت الهی او دارد. معصیت، در این میان، پرسشی بنیادین را پیش می‌کشد: چگونه در عالمی عصمت‌مند، معصیت راه می‌یابد؟ پاسخ این پرسش، در تبیین جایگاه معصیت به‌مثابه جرقه‌ای در برابر گستردگی وجود نهفته است.

درنگ: معصیت، در دستگاه هستی‌شناختی حکمت متعالیه، نه فراگیر است و نه غالب، بلکه رشحه‌ای است که در برابر عظمت عالم، چونان خالی مشکین بر چهره‌ای زیبا، جلوه‌ای ظریف و حکیمانه دارد.

سیر و حرکت در عالم وجود

عالم وجود، در حکمت متعالیه، در سیر مدام است. این سیر، که شامل حرکت ارادی، طبیعی، و وحدتی است، از حق تعالی آغاز شده و تا پایین‌ترین مراتب وجود، چون نباتات و احجار، امتداد می‌یابد. انسان، سالک، و اولیای الهی، در این اقیانوس بی‌کران، با اراده و طبیعت خویش، در همه عوالم سیر می‌کنند. این سیر، که چونان رقصی هماهنگ در سپهر هستی است، نشان از پویایی عالم و نقش اراده انسانی در آن دارد.

در این میان، معصیت به‌مثابه مانعی ظریف در مسیر این سیر ظاهر می‌شود. اما این مانع، نه عالم را از حرکت بازمی‌دارد و نه عصمت ذاتی آن را خدشه‌دار می‌کند. معصیت، در این نگاه، تنها جرقه‌ای است که در برابر عظمت سیر وجود، ناچیز می‌نماید.

نقد بدبینی به عالم

یکی از آفات اندیشه، بدبینی به عالم و دیدن آن به‌سان جهانی پر از معصیت است. این نگاه، که گاه از تمرکز بر کمیت‌ها ناشی می‌شود، عالم را پر از گناه و گنهکار می‌بیند و از خیرات بی‌کران آن غافل می‌ماند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی ژرف، این دیدگاه را نادرست می‌دانند و تأکید دارند که معصیت، تنها رشحه‌ای است در برابر عظمت عالم. این نقد، دعوتی است به بازنگری در نگاه هستی‌شناختی و دیدن عالم به‌سان آینه‌ای از فیض الهی.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با تبیین چیدمان فلسفی و سیر موجودات، بستری برای فهم معصیت فراهم آورد. عالم، در این نگاه، اقیانوسی بی‌کران است که در آن، معصیت تنها جرقه‌ای ظریف است. نقد بدبینی به عالم، دعوتی است به دیدن خیرات و عصمت ذاتی خلقت، که معصیت را به‌مثابه نمکی در طعام وجود، زیبا و حکیمانه می‌سازد.

بخش دوم: چیستی معصیت و جایگاه آن در عالم

تعریف فلسفی معصیت

معصیت، در چارچوب حکمت متعالیه، به‌مثابه اصطکاک در طبیعت و به‌هم‌ریختگی حقیقت در ظرف اراده ترکیبی تعریف می‌شود. این تعریف، که چونان کلیدی برای گشودن راز معصیت است، نشان می‌دهد که معصیت تنها در ظرف اراده انسانی و با اصطکاک در طبیعت تحقق می‌یابد. برخلاف خطا، که در ظرف جهل و بدون اراده رخ می‌دهد، معصیت نیازمند اراده‌ای ترکیبی است که در آن، انسان آگاهانه به سوی به‌هم‌ریختگی طبیعت گام برمی‌دارد.

این اصطکاک، که گاه به‌سان طوفانی کوچک در اقیانوس آرام وجود است، نه عالم را فرا می‌گیرد و نه عصمت آن را خدشه‌دار می‌کند. معصیت، در این نگاه، تنها جرقه‌ای است که در ظرف اراده ترکیبی، به زیبایی عالم می‌افزاید.

تمایز عصيان و طغيان

معصیت، به دو چهره متمایز تقسیم می‌شود: عصيان، که معصیت ارادی است، و طغيان، که خطای غیرارادی و ناشی از جهل است. عصيان، هنگامی رخ می‌دهد که انسان با اراده خویش، به سوی به‌هم‌ریختگی حقیقت گام برمی‌دارد. طغيان، اما، در ظرف جهل و بدون قصد ارادی تحقق می‌یابد. این تمایز، که چونان دو روی سکه معصیت است، نشان می‌دهد که معصیت تنها در ظرف اراده ترکیبی معنا می‌یابد، در حالی که خطا در ظرف جهل رخ می‌دهد.

درنگ: معصیت، به‌مثابه اصطکاک در طبیعت، تنها در ظرف اراده ترکیبی تحقق می‌یابد، در حالی که خطا، در ظرف جهل و بدون اراده، به نقص در طبیعت منجر می‌شود.

عصمت معصومین و تمایز آن با مؤمن عادل

معصومین، که چونان ستارگان درخشان در آسمان وجودند، از هرگونه اراده معصیت و خطا مصون‌اند. این عصمت، که تنزیلی و خلقی است، آن‌ها را از هرگونه اصطکاک در طبیعت یا به‌هم‌ریختگی حقیقت حفظ می‌کند. اما مؤمن عادل، هرچند ممکن است از اراده معصیت مصون باشد، از خطای ناشی از جهل در امان نیست. این تمایز، که چونان خطی روشن میان معصوم و غیرمعصوم است، نشان‌دهنده مراتب عصمت در عالم وجود است.

معصیت به‌مثابه نمک عالم هستی

معصیت، در نگاه استاد فرزانه قدس‌سره، به‌سان نمکی است که به طعام وجود مزه می‌دهد. این تشبیه، که چونان شعری در وصف زیبایی خلقت است، نشان می‌دهد که معصیت، در مقیاسی محدود، به عالم جلوه‌ای خاص می‌بخشد. همان‌گونه که خال مشکین بر چهره‌ای زیبا، به آن جذابیت می‌افزاید، معصیت نیز در ظرف عالم وجود، نقشی ظریف و حکیمانه ایفا می‌کند. اما این نقش، تنها در حد محدود زیباست؛ کثرت آن، چونان نمکی زیاد در طعام، به تخریب می‌انجامد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تبیین چیستی معصیت و جایگاه آن در عالم، نشان داد که معصیت، به‌مثابه اصطکاک در طبیعت، تنها در ظرف اراده ترکیبی تحقق می‌یابد. تمایز میان عصيان و طغيان، و عصمت معصومین در برابر خطای مؤمن عادل، چارچوبی روشن برای فهم معصیت فراهم آورد. معصیت، به‌سان خالی مشکین، نه تنها عالم را فرا نگرفته، بلکه به زیبایی و کمال آن می‌افزاید.

بخش سوم: معصیت در نسبت با عصمت و خیرات عالم

عصمت ذاتی و تنزیلی عالم

عالم وجود، در کلیت خود، از عصمتی ذاتی برخوردار است که ریشه در فیض الهی دارد. این عصمت، که چونان نوری فراگیر بر همه عوالم می‌تابد، در معصومین به‌صورت تنزیلی و خلقی جلوه می‌کند. عصمت تنزیلی معصومین، که وابسته به فیض الهی است، آن‌ها را از هرگونه معصیت و خطا مصون می‌دارد. اما این عصمت، حتی در ظرف معصیت، به‌سان خالی مشکین، جلوه‌ای زیبا به عالم می‌بخشد.

این دیدگاه، که غلو در مورد معصومین را منتفی می‌سازد، نشان می‌دهد که عصمت آن‌ها، نه ذاتی، بلکه تنزیلی و خلقی است. این عصمت، در نسبت با عالم وجود، چونان آینه‌ای است که فیض الهی را منعکس می‌کند.

تمایز توان و فعل معصیت

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمایزی ظریف، توان معصیت را کمال و فعل معصیت را نقص می‌دانند. توان معصیت، که ریشه در اختیار انسانی دارد، به انسان عظمتی می‌بخشد که او را از سایر موجودات متمایز می‌کند. اما فعل معصیت، که چونان جرقه‌ای در برابر عظمت عالم است، نقصی محدود و گذراست. این تمایز، که چونان دو بال پرنده وجود است، نشان می‌دهد که معصیت، در حد توان، کمال است، اما در حد فعل، نقصی ناچیز.

درنگ: توان معصیت، کمالی است که به انسان عظمت می‌بخشد، اما فعل معصیت، نقصی است که چونان جرقه‌ای در برابر عظمت عالم، ناچیز و محدود است.

مقایسه خیرات و شرور

معصیت، در مقایسه با خیرات عالم، چونان پنبه‌ای در برابر قلوه‌سنگی است. وجود یک پیامبر یا امام، که چونان کوهی استوار در برابر بادهای معصیت است، وزن بیشتری از همه گنهکاران دارد. این مقایسه، که چونان ترازویی دقیق است، نشان می‌دهد که خیرات عالم، از فطرت و عشق گرفته تا سیر و حرکت وجودی، بر شرور آن غالب است. معصیت، در این نگاه، تنها رشحه‌ای است که در برابر عظمت خیرات، ناچیز می‌نماید.

نقد ترساندن مردم با جهنم

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی حکیمانه، ترساندن مردم با دوزخ را به‌جای جذب آن‌ها با عشق و محبت، نادرست می‌دانند. جهنم، که وجودی لولایی و مشروط دارد، در مقایسه با بهشت و لقای الهی، محدود و ناچیز است. این نقد، دعوتی است به تربیت مبتنی بر محبت و خیر، که چونان نسیمی روح‌نواز، انسان‌ها را به سوی حقیقت می‌کشاند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تبیین عصمت ذاتی و تنزیلی عالم، نشان داد که معصیت، در برابر خیرات بی‌کران خلقت، ناچیز است. تمایز میان توان و فعل معصیت، و مقایسه خیرات و شرور، چارچوبی روشن برای فهم جایگاه معصیت فراهم آورد. نقد ترساندن مردم با جهنم، دعوتی است به اصلاح نگاه به خلقت و جذب انسان‌ها با عشق و محبت.

بخش چهارم: مسئولیت معصیت و نگاه به خلقت

پرسش از مسئولیت معصیت

یکی از پرسش‌های ظریف در این درس‌گفتار، مسئولیت معصیت است: آیا گناه از آن من است یا دیگری؟ استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به سخن حافظ که «تو شرط ادب کن، بگو گناه من است»، این پرسش را به بحثی عمیق در حکمت متعالیه پیوند می‌دهند. پذیرش گناه، به‌مثابه شرط ادب، نه به معنای حقیقت گناه، بلکه به معنای مسئولیت‌پذیری در برابر فعل انسانی است. این مسئولیت، که چونان باری بر دوش انسان است، در چارچوب اشاعه‌ای میان فعل انسانی و الهی معنا می‌یابد.

طهارت ذاتی خلقت

قرآن کریم، با آیه‌ای روشن، همه خلقت را طاهر، طیب، حلال، و مباح می‌داند، مگر آنکه خلافش ثابت شود: «كُلُّ شَيْءٍ لَكُمْ طَاهِرٌ» (هر چیز برای شما پاک است، مگر آنکه حرمت آن آشکار شود). این طهارت، که چونان نوری بر همه موجودات می‌تابد، دعوتی است به دیدن خیر ذاتی خلقت و پرهیز از بدبینی به انسان‌ها و مخلوقات.

درنگ: خلقت، در ذات خود طاهر و طیب است، و بدبینی به آن، چونان سایه‌ای است که نور حقیقت را می‌پوشاند.

دعوت به عشق و معرفت

استاد فرزانه قدس‌سره، با دعوتی حکیمانه، انسان را به عشق به خلقت، از سنگ تا انسان، فرا می‌خوانند. این عشق، که چونان جویباری زلال در دل انسان جاری است، او را به سوی معرفت عالم و خودشناسی هدایت می‌کند. انسان، با شناخت زیبایی و خیر در مخلوقات، از بدبینی رها شده و به سوی کمال وجودی گام برمی‌دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با بررسی مسئولیت معصیت و طهارت ذاتی خلقت، نشان داد که انسان باید با پذیرش مسئولیت و عشق به خلقت، از بدبینی رها شود. این دعوت، که ریشه در حکمت متعالیه دارد، انسان را به سوی معرفت و خودشناسی هدایت می‌کند، تا عالم را چونان آینه‌ای از فیض الهی ببیند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، معصیت را در چارچوب حکمت متعالیه بررسی کرد و نشان داد که معصیت، نه فراگیر است و نه غالب، بلکه رشحه‌ای است که به عالم وجود زیبایی و کمال می‌بخشد. عالم، در کلیت خود، عصمت‌مند است و معصیت، تنها در ظرف اراده ترکیبی تحقق می‌یابد. عصمت تنزیلی معصومین، خیرات بی‌کران عالم، و طهارت ذاتی خلقت، همگی نشان از حکمت الهی در آفرینش دارند.

نقد بدبینی به عالم و دعوت به عشق و معرفت، این درس‌گفتار را به سوی اصلاح نگاه هستی‌شناختی هدایت می‌کند. پرسش از مسئولیت معصیت، به‌عنوان مسئله‌ای ظریف، راه را برای پژوهش‌های آینده در جبر و اختیار هموار می‌سازد. این تأملات، فلسفه را به ابزاری برای درک زیبایی و خیر عالم تبدیل کرده و جایگاه ویژه‌ای در حکمت متعالیه دارد.

با نظارت صادق خادمی