در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 804

متن درس





کاوش در فلسفه معصیت و نظام خلقت

کاوش در فلسفه معصیت و نظام خلقت

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۰۴)

مقدمه: بازاندیشی در مفهوم معصیت و جایگاه آن در هستی

در گستره بی‌کران عالم هستی، معصیت به‌سان جرقه‌ای ناچیز در برابر شعله‌های فروزان خیرات و نظام حکیمانه خلقت جلوه می‌کند. این درس‌گفتار، که از بیانات عمیق استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه هشتصد و چهارم برگرفته شده، به کاوشی فلسفی در ماهیت معصیت، جایگاه آن در نظام هستی، و رابطه‌اش با وحدت وجود و ظهورات الهی می‌پردازد. این نوشتار، با نگاهی ژرف به آیات قرآن کریم و تعابیر معصومین علیهم‌السلام، می‌کوشد ذهنیت‌های نادرست و بسته را که عالم را غرق در گناه می‌پندارند، نقد کرده و به جای آن، تصویری حکیمانه و متعادل از خلقت ارائه دهد.

بخش نخست: ماهیت معصیت در نظام خلقت

معصیت به‌سان اصطکاک در مراتب هستی

معصیت، در نگاه فلسفی، نه پدیده‌ای مستقل و ذاتی، بلکه ظرفی است که در آن اصطکاک، استهلاک یا به‌هم‌ریختگی در برخی مقاطع و زمینه‌های عالم رخ می‌نماید. این اصطکاک، نتیجه ناهماهنگی میان مراتب خلقت است که در قیاس با نظام فطری و طبیعی عالم، پدیده‌ای حاشیه‌ای و طفیلی به‌شمار می‌آید. همان‌گونه که نخ و سوزن در نبود وفق و هماهنگی به هم گره نمی‌خورند، معصیت نیز از عدم تناسب میان اراده‌ها، نیات و شرایط زمانی و مکانی سرچشمه می‌گیرد. این نگرش، معصیت را نه به‌عنوان عنصری غالب، بلکه به‌مثابه اختلالی گذرا در جریان هماهنگ هستی معرفی می‌کند.

درنگ: معصیت، ظرفی است برای اصطکاک و ناهماهنگی در مراتب خلقت، نه عنصری ذاتی یا غالب در عالم هستی.

ناچیزی معصیت در برابر خیرات بی‌کران

در برابر وسعت بی‌انتهای خیرات و نظام حکیمانه خلقت، معصیت به قدر نمک در آش، ناچیز و محدود است. برخلاف پندار رایج که عالم را آکنده از گناه می‌بیند، این درس‌گفتار تأکید دارد که گستردگی موجودات، از آسمان‌ها و زمین گرفته تا نظام کیهانی، گواهی بر غلبه خیرات و حکمت الهی است. این دیدگاه، با نگاهی به ملكوت سماوات و ارض، انسان را به تأمل در عظمت خلقت و ناچیزی گناه در قیاس با آن دعوت می‌کند.

درنگ: معصیت در برابر خیرات عالم، به‌سان قطره‌ای در برابر اقیانوس بی‌کران خلقت است.

نقد ذهنیت گناه‌محور و بسته

یکی از آفات فکری رایج، به‌ویژه در میان برخی مؤمنان، این پندار نادرست است که عالم سراسر گناه و معصیت است. این ذهنیت، که از محدودیت‌های فکری، تربیت‌های نادرست و بسته بودن افق دید نشأت می‌گیرد، انسان را از درک زیبایی‌ها و خیرات عالم محروم می‌سازد. همان‌گونه که مگس تنها به دنبال زباله است، ذهن گناه‌محور نیز تنها عیوب و کاستی‌ها را می‌جوید و از شکوه نظام کیهانی غافل می‌ماند. این نگرش، نه‌تنها با حقیقت خلقت ناسازگار است، بلکه انسان را به ورطه بدبینی و وسواس می‌کشاند.

درنگ: ذهنیت مگس‌گونه، که تنها به دنبال گناه است، انسان را از درک ملكوت و خیرات عالم بازمی‌دارد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار، با تبیین ماهیت معصیت به‌عنوان اصطکاک و ناهماهنگی در مراتب خلقت، بر ناچیزی آن در برابر خیرات عالم تأکید کرد. این دیدگاه، با نقد ذهنیت گناه‌محور، انسان را به بازنگری در نگرش خود و توجه به حکمت الهی در نظام خلقت دعوت می‌کند. معصیت، نه عنصری ذاتی، بلکه پدیده‌ای طفیلی است که در سایه عظمت خیرات و نظام احسن خلقت، جایگاهی حاشیه‌ای دارد.

بخش دوم: حکمت الهی و هدایت در خلقت

هدایت الهی و نظام احسن

خداوند حکیم، عالم و انسان را با هدایت آفریده است، چنان‌که در قرآن کریم می‌فرماید:
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ (سوره انسان، آیه ۳: «ما راه را به او نشان دادیم»). این آیه، گواهی بر حکمت الهی در خلقت است که انسان را با ظرفیت هدایت و کمال آفریده و عالم را در نظامی احسن سامان داده است. تصور غرق بودن عالم در گناه، با این حکمت ناسازگار است و از محدودیت‌های فکری سرچشمه می‌گیرد.

درنگ: هدایت الهی، بنیان خلقت است و عالم را در نظامی احسن و حکیمانه سامان می‌دهد.

نقد تربیت‌های نادرست و ذهنیت منفی

تربیت‌های نادرست، انسان را به این باور رسانده که وجودش سراسر گناه است و هیچ نقطه مثبتی در او نیست. این ذهنیت، که ریشه در فرهنگ‌های بسته و تعصب‌آمیز دارد، انسان را از درک ارزش وجودی خود محروم می‌سازد. چنین نگرشی، حتی در مواجهه با عظمت ائمه معصومین علیهم‌السلام، انسان را در چرخه‌ای از خودسرزنشی گرفتار می‌کند و مانع از نزدیکی حقیقی به هدایتگران الهی می‌شود.

درنگ: تربیت‌های نادرست، انسان را به ورطه خودسرزنشی و بدبینی می‌کشاند و از درک ارزش وجودی او جلوگیری می‌کند.

امام حسین علیه‌السلام و چراغ هدایت

در فرهنگ شیعی، امام حسین علیه‌السلام به‌عنوان مِصْبَاحُ الْهُدَى وَسَفِينَةُ النَّجَاة (چراغ هدایت و کشتی نجات) معرفی شده است. این تعبیر، بر نقش مثبت و هدایتگر ایشان تأکید دارد و نفی‌کننده ذهنیت گناه‌محور است. تصور غرق بودن در گناه، حتی در برابر عظمت حسینی، نشانه‌ای از انحراف فکری است که انسان را از بهره‌مندی از هدایت الهی بازمی‌دارد.

درنگ: امام حسین علیه‌السلام، چراغ هدایت است، نه نشانه‌ای برای غرق شدن در گناه.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تأکید بر حکمت الهی در خلقت و هدایت انسان، نشان داد که عالم در نظامی احسن سامان یافته و معصیت در آن جایگاهی حاشیه‌ای دارد. نقد تربیت‌های نادرست و ذهنیت‌های منفی، انسان را به بازاندیشی در نگرش خود و توجه به هدایت الهی، به‌ویژه از طریق چراغ هدایت ائمه معصومین علیهم‌السلام، دعوت می‌کند.

بخش سوم: مسئولیت معصیت در نظام اشاعی

اشاعی بودن افعال و نفی تفکیک

یکی از اصول بنیادین این درس‌گفتار، اشاعی بودن افعال، از جمله معصیت، است. هیچ فعلی، اعم از خیر یا شر، نمی‌تواند مستقل از اسباب و علل پیشین تحقق یابد. معصیت، نتیجه تعاملات بی‌شمار میان عوامل گوناگون، از جمله خدا، انسان، زمان و مکان است. این دیدگاه، با نفی تفکیک در افعال، مسئولیت گناه را به‌صورت اشاعی و نه فردی تبیین می‌کند.

درنگ: افعال، از جمله معصیت، اشاعی‌اند و نمی‌توان آن‌ها را به یک فرد یا عامل خاص محدود کرد.

قدرت الهی و احاطه بر همه‌چیز

همه افعال، حتی معاصی، با قدرت الهی تحقق می‌یابند، چنان‌که در دعای قیام در نماز آمده است: بِحَوْلِ اللَّهِ وَقُوَّتِهِ أَقُومُ وَأَقْعُدُ (به نیروی خدا و قدرت او برمی‌خیزم و می‌نشینم). همچنین، قرآن کریم می‌فرماید: بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ (سوره یس، آیه ۸۳: «فرمانروایی همه‌چیز به دست اوست»). این آیات، بر وابستگی کامل افعال به قدرت الهی و احاطه او بر همه امور دلالت دارند.

درنگ: همه افعال، حتی معاصی، تحت قدرت و احاطه الهی تحقق می‌یابند.

معصیت به‌مثابه ظهور الهی

عالم، ظرف ظهور حق است و همه افعال، از جمله معاصی، ظهورات الهی‌اند، اما در مراتب مختلف. معصیت، به‌عنوان ظهوری در مرتبه نازل، نتیجه ناهماهنگی در تعینات است، اما ذاتاً وجود است و عدم نیست. این دیدگاه، با رد نظریه متکلمان درباره معدوم، بر وجودی بودن همه پدیده‌ها، از جمله گناه، تأکید دارد.

درنگ: معصیت، ظهوری الهی در مرتبه نازل است و ذاتاً وجودی است، نه معدوم.

نفی لاعلاجی در شرور

برخلاف نظر برخی فلاسفه، مانند ارسطو، که شرور را نتیجه لاعلاجی در خلقت می‌دانند، این درس‌گفتار تأکید دارد که خلقت، نظام احسن است و شرور نتیجه محدودیت‌های مراتب خلقت‌اند، نه ناتوانی الهی. خداوند، که يَدُ اللَّهِ او مقید نیست، عالم را با حکمت و قدرت مطلق آفریده است.

درنگ: شرور، نتیجه لاعلاجی الهی نیستند، بلکه از ناهماهنگی در مراتب خلقت سرچشمه می‌گیرند.

معصیت و ضمانت اجرایی خلقت

معصیت، ضمانت اجرایی خلقت است و برای مصونیت بخشیدن به انسان در عالم ناسوت ضروری است. همان‌گونه که باران در گلستان طراوت می‌آفریند و در شوره‌زار بی‌ثمر می‌ماند، معصیت نیز با ایجاد چالش و عوارض، انسان را به اهتمام و مراقبت وامی‌دارد. این دیدگاه، معصیت را بخشی از نظام حکیمانه خلقت می‌داند که انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند.

درنگ: معصیت، ضمانت اجرایی خلقت است و انسان را به اهتمام و مراقبت در مسیر کمال وامی‌دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین اشاعی بودن افعال و وابستگی آن‌ها به قدرت الهی، نشان داد که معصیت، نه پدیده‌ای مستقل، بلکه ظهوری در مراتب نازل خلقت است. نفی لاعلاجی در شرور و تأکید بر ضمانت اجرایی معصیت، چارچوبی فلسفی برای فهم جایگاه گناه در نظام حکیمانه خلقت ارائه می‌دهد.

بخش چهارم: بازنگری در فرهنگ فلسفی و ذهنیت گناه‌محور

نقد مفهوم وجود گناه‌آلود

برخی، وجود انسان را ذاتاً گناه‌آلود می‌پندارند و می‌گویند: وُجُودُهُ ذَنْبٌ لَا يُقَاسُ بِهِ ذَنْبٌ (وجودش گناهی است که هیچ گناهی با آن مقایسه نمی‌شود). این دیدگاه، با حکمت الهی و ارزش وجودی انسان ناسازگار است و از بدبینی فلسفی سرچشمه می‌گیرد. انسان، به‌عنوان مخلوق حکیم الهی، ظرفی برای ظهور خیرات و کمالات است.

درنگ: وجود انسان، گناه‌آلود نیست، بلکه ظرفی برای ظهور خیرات و کمالات الهی است.

نفی تصور جهنم به‌مثابه انبار مجازات

جهنم، انباری برای مجازات نیست، بلکه نتیجه طبیعی ناهماهنگی‌ها در مراتب خلقت است. مسئولیت معصیت، اشاعی است و نمی‌توان آن را به یک فرد خاص محدود کرد. این دیدگاه، با استناد به داستان حضرت ابراهیم علیه‌السلام در قرآن کریم، که می‌فرماید: بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ (سوره انبیاء، آیه ۶۳: «بلکه بزرگشان این کار را کرده است»)، بر اشاعی بودن افعال تأکید دارد.

درنگ: جهنم، نتیجه ناهماهنگی‌های اشاعی در خلقت است، نه انباری برای مجازات فردی.

دعوت به بازنگری در فرهنگ فلسفی

انسان باید از ذهنیت منفی، شکاکیت و بدبینی فاصله بگیرد و عالم را در پرتو نعمت‌های الهی ببیند. خداوند، که اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفَ (خدا بزرگ‌تر از آن است که توصیف شود)، عالم را غرق در نعمت آفریده، نه گناه. این بازنگری، به درک عمیق‌تر حکمت خلقت و جایگاه انسان در آن منجر می‌شود.

درنگ: بازنگری در فرهنگ فلسفی، انسان را به سوی درک نعمت‌های الهی و حکمت خلقت سوق می‌دهد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با نقد ذهنیت گناه‌محور و تصور نادرست از جهنم، انسان را به بازنگری در فرهنگ فلسفی و توجه به نعمت‌های الهی دعوت کرد. تأکید بر عظمت الهی و نقش هدایتگر ائمه معصومین علیهم‌السلام، چارچوبی برای فهم مثبت و حکیمانه از خلقت ارائه می‌دهد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با کاوش در فلسفه معصیت و جایگاه آن در نظام خلقت، نشان داد که گناه، پدیده‌ای طفیلی و محدود در برابر گستردگی خیرات و حکمت الهی است. معصیت، نتیجه ناهماهنگی در مراتب خلقت است و به‌صورت اشاعی با علل و اسباب بی‌شمار مرتبط است. نفی تفکیک در افعال و تأکید بر قدرت و احاطه الهی، نشان‌دهنده وحدت وجودی عالم و وابستگی همه افعال به خدا است. ذهنیت منفی درباره گناه، ناشی از تربیت نادرست و محدودیت‌های فکری است که مانع از درک نظام احسن خلقت می‌شود. این دیدگاه، با استناد به آیات قرآن کریم و تعابیر معصومین علیهم‌السلام، انسان را به بازنگری در فرهنگ فلسفی و توجه به نعمت‌های الهی دعوت می‌کند. در نهایت، این اثر، چارچوبی برای فهم عمیق‌تر جایگاه انسان در عالم و نقش او در تعامل با نظام حکیمانه خلقت ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی