متن درس
بازسازی فلسفه اسلامی: تبیین ساختار وجود و نقد مفاهیم ماهیت و سکون
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۱۱)
مقدمه: ضرورت بازاندیشی در فلسفه اسلامی
فلسفه اسلامی، به مثابه گوهری درخشان در گنجینه معرفت بشری، از دیرباز به عنوان یکی از بنیادیترین نظامهای اندیشهای در تمدن اسلامی شناخته شده است. این فلسفه، با تکیه بر عقلانیت و تأملات وجودی، توانایی پاسخگویی به پرسشهای بنیادین انسان را داراست، اما برای حضور مؤثر در گفتمانهای علمی جهانی، نیازمند بازسازی و پالایش است. هدف این نوشتار، تبیین ساختار وجود، نقد مفاهیم ماهیت و سکون، و ارائه دیدگاهی نوین در فلسفه اسلامی است که با علوم مدرن همخوانی داشته باشد. این اثر، با بهرهگیری از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، تلاش دارد تا با زبانی متین و علمی، مفاهیم کلیدی فلسفه صدرایی را بازخوانی کرده و آن را به عنوان نظامی پویا و زنده به جهان معاصر معرفی نماید. ساختار این کتاب بر سه محور استوار است: تبیین ضرورت بازسازی فلسفه اسلامی، تحلیل تفصیلی مفاهیم وجود، ماهیت و حرکت، و جمعبندی نتایج برای ارائه در گفتمانهای علمی.
بخش نخست: بازسازی فلسفه اسلامی و ضرورتهای آن
الزام بازنگری در ساختار فلسفه اسلامی
فلسفه اسلامی، برای ایفای نقش مؤثر در جهان معاصر، نیازمند ساختاری مشخص و منسجم است که بتواند از سایه تاریخزدگی و کلاممحوری خارج شده و به عنوان علمی پویا و همسو با معیارهای جهانی مطرح گردد. این بازسازی، نه تنها به معنای کنار گذاشتن فلسفههای موجود نیست، بلکه به معنای پالایش و بازآفرینی آنها در قالبی است که با علوم تجربی و انسانی مدرن همنشینی کند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که فلسفه اسلامی، با تکیه بر اصالت وجود، میتواند به عنوان مبنایی برای تحلیلهای علمی مدرن عمل کند.
سازگاری فلسفه اسلامی با علم روز
یکی از ویژگیهای برجسته فلسفه اسلامی، ظرفیت آن برای تعامل با علوم معاصر است. برخلاف برخی دیدگاهها که فلسفه را مجموعهای از اعتقادات غیرقابل سنجش میدانند، فلسفه اسلامی، با تأکید بر عقلانیت و وجود، میتواند به عنوان چارچوبی فراگیر برای تحلیلهای علمی عمل کند. این فلسفه، با پالایش مفاهیم کلامی و ارائه زبانی علمی، توانایی گفتوگو با دانشمندان تجربی را داراست و میتواند سوءتفاهمات میان فلسفه و علم را برطرف سازد.
کاستی فلسفه کنونی در ارائه جهانی
فلسفه کنونی در برخی محافل علمی، به دلیل ماهیت کلامی و وابستگی به مفاهیم عامیانه، از ارائه در مجامع جهانی بازمانده است. این فلسفه، اغلب به عنوان بخشی از تاریخ فلسفه یا مطالعات منطقهای، مانند ایرانشناسی یا شیعهشناسی، مطرح میشود و از خلاقیت و پویایی لازم برای تأثیرگذاری در گفتمانهای مدرن برخوردار نیست. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که برای تبدیل فلسفه اسلامی به نظامی زنده و پویا، باید از قالبهای تاریخی و کلامی فراتر رفت.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار نشان داد که فلسفه اسلامی، برای تأثیرگذاری در جهان معاصر، نیازمند بازسازی ساختاری و محتوایی است. این بازسازی، نه تنها به معنای کنار گذاشتن سنتهای پیشین، بلکه به معنای پالایش آنها و ارائه در قالبی علمی و جهانی است. تأکید بر عقلانیت و اصالت وجود، کلید این تحول بنیادین است که میتواند فلسفه اسلامی را به گفتمانهای علمی مدرن پیوند دهد.
بخش دوم: نقد مفاهیم ماهیت و سکون در فلسفه اسلامی
اصالت وجود و نفی مفاهیم ماهیت و واجب الوجود
در فلسفه صدرایی، وجود به عنوان تنها حقیقت عالم شناخته میشود و مفاهیمی مانند ماهیت، ممکن الوجود و واجب الوجود، به عنوان مفاهیم ثانوی، از حقیقت خارجی برخوردار نیستند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که وجود، یا مقسم علت اقسام است، یا اقسام، ظهورات وجودند، و تقسیمبندی واجب و ممکن، نادرست است. این دیدگاه، با کنار گذاشتن مفهوم ماهیت، دستگاه فلسفی را متحول کرده و آن را به گفتمانهای جهانی نزدیکتر میکند.
پویایی عالم و نقد مفهوم سکون
یکی از نوآوریهای فلسفه صدرایی، تأکید بر پویایی عالم و نفی مفهوم سکون است. استاد فرزانه قدسسره معتقدند که در هستی، چیزی به نام سکون وجود ندارد؛ ثابت داریم، اما ساکن نداریم. ثابت، خود متحرک است و سکون، صرفاً واژهای عرفی و غیرحقیقی است. این دیدگاه، با استناد به آیه ﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾ (الرحمن: ۲۹، «هر روز او در کاری است»)، پویایی خدا و عالم را تأیید میکند.
حرکت جوهری و ذات وجود
در فلسفه صدرایی، حرکت جوهری به کل وجود تسری مییابد و محدود به ماده و جسم نیست. حرکت، مانند حیات، علم و قدرت، ذاتی وجود است و در ذات هر موجودی جاری است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که حرکت، بدون متحرک، معنا ندارد، اما حقیقتی مستقل از متحرک است. این دیدگاه، با تمایز میان حرکت و متحرک، به پویایی ذاتی عالم اشاره دارد.
نظم سیال عالم
عالم، در فلسفه صدرایی، به مانند هواپیماهایی است که بدون اتصال فیزیکی، با نظمی الهی و هماهنگ حرکت میکنند. این نظم ربوبی، عالم را بدون نیاز به اتصال مادی، در سیری هماهنگ نگه میدارد. استاد فرزانه قدسسره با بهرهگیری از تشبیهی بدیع، عالم را به خاکستری تشبیه میکنند که در باد پراکنده میشود، اما در نظمی الهی، هیچچیز گم نمیشود. این دیدگاه، با استناد به آیه ﴿لَا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنْسَى﴾ (طه: ۵۲، «پروردگارم نه گمراه میشود و نه فراموش میکند»)، نظم وجودی عالم را تأیید میکند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم این نوشتار به تبیین اصالت وجود، نقد مفاهیم ماهیت و سکون، و تأکید بر پویایی عالم در فلسفه صدرایی اختصاص داشت. وجود، به عنوان حقیقت واحد، مبنای تمامی ظهورات عالم است و مفاهیم ماهیت و سکون، به عنوان مفاهیم ثانوی و عرفی، از حقیقت خارجی برخوردار نیستند. حرکت جوهری، ذاتی وجود است و عالم، در نظمی الهی و سیال، بدون اصطکاک یا اتصال مادی، در سیر است.
بخش سوم: تحول وجودی انسان و نقش معرفت
انسان به مثابه موجود متغیر
انسان، در فلسفه صدرایی، موجودی است که لحظه به لحظه در حال تحول و تغییر است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که نمیتوان انسان را به ماهیت ثابت محدود کرد، زیرا هر فرد، در هر لحظه، در سیر وجودی خود دگرگون میشود. این تحول وجودی، انسان را از قید قالبهای ثابت رها کرده و او را به سوی کمال سوق میدهد.
توبه و کیمیای وجودی
توبه، به مثابه کیمیایی وجودی، انسان را از گناه پاک کرده و او را به مراتب عالی وجودی میرساند. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به تفاوت قصاص و حدود در فقه، بیان میکنند که در قصاص، به اعتبار مقتول قضاوت میشود، اما در حدود، توبه گناه را در ظرف وجود پاک میکند. این دیدگاه، به قدرت تحولآفرین توبه در نظام وجودی اشاره دارد.
مراتب وجود در قیامت
در قیامت، موجودات بر اساس مراتب وجودیشان سنجیده میشوند. استاد فرزانه قدسسره با بهرهگیری از تشبیهی دلانگیز، موجودات را به میوههایی با مزههای متفاوت تشبیه میکنند: لیموی شیرازی، انار ساوهای، یا موجوداتی که هر یک مزه وجودی متفاوتی دارند. این تنوع، به تفاوت مراتب وجودی در فلسفه صدرایی اشاره دارد.
اسما حسنی و سیر وجودی اولیای الهی
عبارت «نحن اسماء الحسنی» از امیرمؤمنان علیهالسلام، به سیر کامل وجودی اولیای الهی اشاره دارد. این عبارت، به معنای آن است که اولیای خدا، تمامی اسمای الهی را در وجود خود سیر کرده و به کمال وجودی دست یافتهاند. این دیدگاه، انسان را به تأمل در ظرفیتهای وجودی خود دعوت میکند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم این نوشتار بر تحول وجودی انسان و نقش معرفت در رسیدن به کمال تأکید داشت. انسان، به عنوان موجودی متغیر، در هر لحظه در سیر وجودی خود تحول مییابد. توبه، به مثابه کیمیای وجودی، انسان را به سوی کمال هدایت میکند و مراتب وجودی در قیامت، معیار سنجش انسانهاست. معرفت وجود، کلید ارتقای وجودی انسان در فلسفه صدرایی است.
نتیجهگیری: افقی نو در فلسفه اسلامی
این نوشتار نشان داد که فلسفه اسلامی، با تکیه بر اصالت وجود و پالایش مفاهیم کلامی و عامیانه، میتواند به عنوان نظامی پویا و زنده در گفتمانهای علمی جهانی حضور یابد. تأکید بر پویایی عالم، حرکت جوهری، و نفی مفاهیم ماهیت و سکون، دستگاه فلسفی را متحول کرده و آن را با علوم مدرن همخوان میکند. نظم ربوبی عالم، که در آیاتی مانند ﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾ و ﴿لَا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنْسَى﴾ متجلی است، عالم را در سیری هماهنگ و بدون اصطکاک نگه میدارد. معرفت وجود، انسان را به سوی کمال هدایت کرده و توبه، به عنوان کیمیای وجودی، او را از گناه پاک میکند. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، تلاش کرد تا این مفاهیم را با دقتی علمی و متین برای مخاطبان فرهیخته تبیین کند.
با نظارت صادق خادمی