متن درس
پویایی وجود در فلسفه اسلامی: بازخوانی درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۱۳)
دیباچه
جهان هستی، چونان رودی خروشان، در جریانی بیوقفه و پویا به سوی کمال ذاتی خویش در حرکت است. این کتاب، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسه هشتصد و سیزدهم، به بازخوانی و تبیین عمیق مفهوم پویایی وجود در فلسفه اسلامی میپردازد. این نوشتار، با نگاهی نوآورانه و وجودی، عالم را نه ساکن و ثابت، بلکه زنده، متحرک و در حال تجدد مدام میبیند. این کتاب، با ساختاری منظم و تفصیلی، به نقد مفاهیم سنتی سكون و ماهیت پرداخته و فلسفهای پویا را پیشنهاد میکند که میتواند در گفتمانهای علمی جهانی جایگاهی شایسته یابد.
بخش یکم: بازاندیشی در مفهوم حرکت و حیات ذاتی عالم
تمایز فلسفه وجودی با سنتهای پیشین
فلسفهای که در این درسگفتار ارائه میگردد، از بنیاد با فلسفههای رایج در حوزههای علمی و حتی اندیشههای شرقی متفاوت است. در این دیدگاه، عالم نه چونان موجودی ساکن و جامد، بلکه چونان جریانی سیال و پویا تصور میشود که در هر لحظه در حال نو شدن و تحول است. برخلاف فلسفههای پیشین که عالم را ثابت فرض کرده و حرکت را به جعل الهی یا مقولات عرضی مانند کم و کیف محدود میکردند، این فلسفه، کل هستی را در بر میگیرد و حرکت را ذاتی وجود میداند.
| درنگ: فلسفه وجودی، با نفی سكون و تأکید بر پویایی ذاتی عالم، تحولی بنیادین در فهم هستی ایجاد میکند. عالم، در این دیدگاه، زنده و در حال تجدد مدام است. |
نقد مفهوم سكون در فلسفههای سنتی
در فلسفههای پیش از صدرا، عالم به مثابه موجودی ساکن فرض میشد و خداوند بهعنوان محرکی خارجی، حرکت را به آن عطا میکرد. این دیدگاه، حرکت را امری عرضی و محدود به مقولات خاص میدانست و از درک پویایی ذاتی عالم ناتوان بود. در مقابل، فلسفه وجودی، حرکت را نه امری عارض بر وجود، بلکه جوهره و ذات آن میبیند. این دیدگاه، عالم را چونان آینهای میداند که در هر لحظه جلوهای نو از حق تعالی را بازمیتاباند.
حرکت جوهری و گسترش آن به همه مقولات
یکی از نوآوریهای بنیادین ملاصدرا، گسترش مفهوم حرکت به همه مقولات وجودی است. برخلاف دیدگاههای سنتی که حرکت را به مقولات کم و کیف محدود میکردند، صدرا معتقد است که حرکت، ذاتی کل هستی است و همه مقولات را در بر میگیرد. این نظر، چنانکه استاد فرزانه قدسسره اشاره میکنند، حتی برای عالمانی چون علامه طباطبایی شگفتآور بوده است. علامه، با تعجب از این دیدگاه، آن را عجیب و بدیع میخواند، زیرا حرکت را نه تنها در مقولات عرضی، بلکه در جوهر عالم نیز جاری میبیند.
| درنگ: حرکت جوهری، بهعنوان اصل بنیادین فلسفه صدرایی، کل هستی را در بر میگیرد و سكون را مفهومی غیرحقیقی میداند. |
حیات ذاتی عالم و رد مرگ مطلق
در فلسفه وجودی، حتی مرگ، پایان حیات نیست، بلکه تحولی در مراتب وجود است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که همه هستی، از جمله مردهها، حیات ذاتی دارند. این حیات، نه عارضی و نه وابسته به نفخهای خارجی، بلکه ذاتی و جوهری است. حتی در آداب دفن اسلامی، که توصیه میکند مرده را با احتیاط و آرامش به خاک سپرد، به این حیات ذاتی احترام گذاشته میشود. مرگ، در این دیدگاه، نه نابودی، بلکه انتقال به مرتبهای دیگر از وجود است که توجه و آگاهی موجود را افزون میکند.
قرآن کریم در این باره میفرماید: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (بقره: ۱۵۶)؛ «ما از آن خداییم و به سوی او بازمیگردیم». این آیه، به سیر وجودی عالم و بازگشت مدام به سوی حق اشاره دارد.
جمعبندی بخش یکم
بخش نخست این کتاب، به بازاندیشی در مفهوم حرکت و حیات ذاتی عالم پرداخت. فلسفه وجودی، با نفی سكون و تأکید بر پویایی ذاتی هستی، تحولی عمیق در فهم عالم ایجاد میکند. حرکت جوهری، که کل مقولات وجودی را در بر میگیرد، عالم را چونان موجودی زنده و در حال تجدد مدام معرفی میکند. این دیدگاه، نه تنها مرگ را بهعنوان پایان حیات رد میکند، بلکه آن را تحولی در مراتب وجود میبیند که با آیات قرآنی، مانند إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، تأیید میشود.
بخش دوم: نقد مفاهیم سنتی و بازسازی فلسفه اسلامی
نقد مفهوم ثبات و ماهیت
در فلسفههای سنتی، موضوع حرکت باید ثابت الذات باشد و این ثبات، به ماهیت نسبت داده میشود. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این دیدگاه، تأکید میکنند که وجود، ذاتاً متحرک است و ماهیت، مفهومی غیرحقیقی و ذهنی است. تجدد و پویایی، خاصیت وجود است، نه ماهیت. این دیدگاه، به تمایز بنیادین میان وجود و ماهیت در فلسفه صدرایی اشاره دارد و ثبات ماهوی را نفی میکند.
| درنگ: در فلسفه وجودی، وجود متحرک است و ماهیت، مفهومی ذهنی و غیرمتجدد است. تجدد، ذاتی وجود است، نه ماهیت. |
نقد مفاهیم کلامی حادث و قدیم
مفاهیم حادث و قدیم، که در فلسفههای کلامی رایج بودند، از منظر استاد فرزانه قدسسره، مفاهیمی منسوخ و ناکارآمدند. در فلسفه وجودی، فیض الهی قدیم است، اما مستفیضها، یعنی موجودات عالم، در سیر وجودی خود حادثاند. این دیدگاه، با رد دوگانگیهای کلامی، عالم را در جریانی سیال و پویا میبیند که در آن، همه چیز در حال تحول و نو شدن است.
رد انتقال عرض از معروض
در فلسفههای سنتی، انتقال عرض از معروض محال دانسته میشد، اما در فلسفه وجودی، عالم عین تجدد و پویایی است. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این دیدگاه، عالم را چونان جریانی میدانند که در آن، همه چیز در حال تبدیل و تحول است. این پویایی، به مثابه خروش رودخانهای است که هر لحظه چهرهای نو میآفریند.
تكامل به مثابه تحول ذاتی
تكامل، در نگاه عامه، به معنای بزرگ شدن یا افزایش حجم است، اما در فلسفه وجودی، تكامل به معنای تحول ذاتی و سیر به سوی کمال وجودی است. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی زیبا، این تحول را به تبدیل گِل به گُل، گُل به دل، و دل به دلبر تشبیه میکنند. این سیر، نشاندهنده پویایی ذاتی عالم است که در آن، هر موجودی به مراتب بالاتر یا متفاوت تبدیل میشود.
| درنگ: تكامل، نه افزایش حجم، بلکه تحول ذاتی در مراتب وجود است. عالم، در سیر وجودی خود، از گِل به گُل و از گُل به دل تبدیل میشود. |
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به نقد مفاهیم سنتی مانند ثبات، ماهیت، و مفاهیم کلامی حادث و قدیم پرداخت. فلسفه وجودی، با تأکید بر پویایی ذاتی عالم، این مفاهیم را ناکارآمد دانسته و عالم را در جریانی سیال و متحرک میبیند. تكامل، بهعنوان تحول ذاتی، و رد انتقال عرض، نشاندهنده پویایی بیوقفه عالم است که در آن، هیچ موجودی ساکن یا ثابت نیست.
بخش سوم: سیر وجودی و ظهورات حق تعالی
سیر دوسویه ماديات و مجردات
یکی از اصول بنیادین فلسفه وجودی، سیر دوسویه میان ماديات و مجردات است. ماديات به سوی تجرد و مجردات به سوی مادیت در حرکتاند. این سیر، چونان رقص نور و سایه در عالم هستی است که هیچگاه متوقف نمیشود. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به این سیر، عالم را مجموعهای از ظهورات حق تعالی میدانند که در بیقراری، نظم و قرار دارد.
| درنگ: عالم، در سیر دوسویه میان مادیت و تجرد، ظهورات حق تعالی است که در بیقراری، نظم و کمال مییابد. |
رد یأس و سستی
در عالمی که ذاتاً پویا و متحرک است، یأس و سستی جایی ندارد. استاد فرزانه قدسسره، عالم را چونان شکارگاهی میدانند که در آن، هر موجودی در حال صید کمال خویش است. این دیدگاه، انسان را به حرکت و پویایی دعوت میکند و مفاهیم منفی مانند یأس را نفی میکند.
وصول اولیای خدا به حرکت ذاتی
اولیای الهی، به دلیل معرفت عمیق به حرکت ذاتی عالم، ذکر و نماز آن را میشنوند. این وصول، به مثابه اتصال به جریانی است که عالم را زنده و پویا نگه میدارد. استاد فرزانه قدسسره، این معرفت را نشانهای از درک حقیقت وجودی عالم میدانند.
آیات قرآنی و پویایی عالم
قرآن کریم، با آیاتی چون شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ (آلعمران: ۱۸)؛ «خدا گواهی داد که جز او خدایی نیست»، و إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (بقره: ۱۵۶)؛ «ما از آن خداییم و به سوی او بازمیگردیم»، به وحدت وجود و پویایی عالم گواهی میدهد. این آیات، مبنای قرآنی فلسفه وجودیاند که عالم را در سیر مدام به سوی حق میبیند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به سیر وجودی عالم و ظهورات حق تعالی پرداخت. عالم، در سیر دوسویه میان مادیت و تجرد، جلوههای الهی را بازمیتاباند. این پویایی، یأس و سستی را نفی کرده و اولیای الهی را به درک حقیقت وجودی عالم رهنمون میسازد. آیات قرآنی، این دیدگاه را تأیید کرده و عالم را در جریانی بیوقفه به سوی کمال معرفی میکنند.
بخش چهارم: ظرفیتهای فلسفه وجودی در گفتمان علمی
قدرتآفرینی فلسفه پویا
فلسفه وجودی، با تأکید بر پویایی ذاتی عالم، میتواند در گفتمانهای علمی جهانی جایگاهی شایسته یابد. استاد فرزانه قدسسره، این فلسفه را قدرتآفرین دانسته و معتقدند که با رواج آن در حوزههای علمی، میتوان دیدگاهی نوین و تأثیرگذار به جهان عرضه کرد. این فلسفه، با نفی مفاهیم کلامی منسوخ، عالم را چونان موجودی زنده و پویا معرفی میکند.
| درنگ: فلسفه وجودی، با ارائه دیدگاهی پویا و نوین، میتواند در گفتمانهای علمی جهانی نقشآفرین باشد و عالم را زنده و متحرک معرفی کند. |
نقد علم دینی سنتی
برخی مباحث علم دینی سنتی، مانند نزاع بر سر حادث یا قدیم بودن عالم، از منظر استاد فرزانه قدسسره، ناکارآمد و متعلق به گذشتهاند. این مباحث، به جای تمرکز بر پویایی عالم، درگیر دوگانگیهای کلامی شدهاند. فلسفه وجودی، با نفی این دوگانگیها، عالم را در جریانی سیال و متحرک میبیند که فیض الهی در آن جاری است.
رد پایان انرژی در علم مدرن
ادعای برخی دانشمندان مدرن مبنی بر پایان انرژی عالم، از منظر فلسفه وجودی، بیربط است. عالم، به دلیل حیات ذاتی و تجدد مدام، هرگز از انرژی تهی نمیشود. این دیدگاه، عالم را چونان چشمهای جوشان میبیند که در هر لحظه، حیات و پویایی میآفریند.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، به ظرفیتهای فلسفه وجودی در گفتمان علمی پرداخت. این فلسفه، با نفی مفاهیم منسوخ علم دینی و رد ادعاهای نادرست علم مدرن، عالم را در جریانی پویا و زنده معرفی میکند. این دیدگاه، نه تنها در حوزههای علمی، بلکه در گفتمانهای جهانی، میتواند تحولی عمیق ایجاد کند.
نتیجهگیری کلی
این کتاب، با بازخوانی درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به تبیین فلسفهای پویا و وجودی پرداخت که عالم را زنده، متحرک و در حال تجدد مدام میبیند. حرکت جوهری، حیات ذاتی، و سیر دوسویه ماديات و مجردات، از اصول بنیادین این فلسفهاند که با آیات قرآنی، مانند إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ و شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ، تأیید میشوند. این فلسفه، با نفی مفاهیم سنتی سكون، ماهیت، و دوگانگیهای کلامی، عالم را چونان ظهورات حق تعالی معرفی میکند که در بیقراری، نظم و کمال مییابد. این اثر، با ارائه دیدگاهی نوین و علمی، میتواند در گفتمانهای جهانی نقشآفرین باشد و فلسفه اسلامی را از حالت تاریخی و کلامی به سوی گفتمانی پویا و تأثیرگذار سوق دهد.
| با نظارت صادق خادمی |