در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 819

متن درس






حرکت در مراتب وجود: تبیینی فلسفی از پویایی هستی

حرکت در مراتب وجود: تبیینی فلسفی از پویایی هستی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۱۹)

دیباچه: درآمدی بر پویایی وجود در فلسفه اسلامی

هستی، چون جویباری زلال و سیال، در تمامی مراتب خود در حال تجدد و ظهور است. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در مفهوم حرکت به‌عنوان صفتی ذاتی وجود می‌پردازد و با نگاهی نقادانه به محدودیت‌های فلسفه سنتی، دیدگاهی نوین و پویا از حرکت در مراتب هستی، از ذات حق تا طبیعت، ارائه می‌دهد. حرکت، نه تنها ویژگی ماده نیست، بلکه چون نوری فراگیر، در تمامی مراتب وجود، از حق تعالی تا مخلوقات، جاری است. این بررسی، با تأکید بر وحدت وجودی حرکت و نفی انحصار آن به ماده، می‌کوشد تا افقی نو در فلسفه اسلامی بگشاید و چارچوبی علمی و عمیق برای فهم پویایی هستی فراهم آورد.

بخش نخست: مفهوم حرکت و جامعیت آن در هستی

روح معنا در الفاظ: نگاهی به حقیقت الفاظ

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که الفاظ، چون ظروفی برای معانی‌اند و باید روح معنا را در پس آن‌ها جست. همان‌گونه که در ادبیات گفته می‌شود الفاظ برای روح معانی وضع شده‌اند، در فلسفه نیز باید به حقیقت باطنی الفاظ نگریست. برای نمونه، قلم، نه تنها ابزار مادی نوشتن، بلکه هر چیزی است که معرفت را ثبت می‌کند، اعم از چوب، شیشه، آهن یا حتی زبان انسان. این دیدگاه، چون آیینه‌ای صاف، حقیقت معنا را فراتر از محدودیت‌های لفظی آشکار می‌سازد.

قلم در قرآن کریم: نمادی از جامعیت

قرآن کریم در آیه نٓ ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ (سوره قلم، آیه ۱: «نون، سوگند به قلم و آنچه می‌نویسند») به جامعیت مفهوم قلم اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این آیه را شاهدی بر گستردگی معنای قلم می‌دانند که هر ابزاری را در بر می‌گیرد که حقیقت را به ظهور می‌رساند. این تبیین، چون کلیدی زرین، درهای فهم فلسفی را به سوی معانی عام و فراگیر می‌گشاید.

درنگ: قلم، در معنای عام، هر ابزاری است که معرفت را ثبت می‌کند. این جامعیت، زمینه‌ساز فهم حرکت به‌عنوان صفتی فراگیر در مراتب وجود است.

تعمیم مفهوم حرکت: فراتر از محدودیت‌های ذهنی

حرکت در حق تعالی، نباید به مفهوم محدود ذهنی ما از حرکت فروکاسته شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که حرکت، معنایی عام و وسیع دارد که از حرکت ذاتی حق تا حرکات ظهوری، مقطعی، کلی، جزئی، نقلی، وضعی و انتقالی را در بر می‌گیرد. این دیدگاه، چون نسیمی که پرده‌های تنگ‌نظری را کنار می‌زند، حرکت را صفتی وجودی معرفی می‌کند که در تمامی مراتب هستی جریان دارد.

اقسام حرکت: تنوع در ظهورات وجودی

حرکت، به اقسام گوناگونی چون ذاتی، ظهوری، مقطعی، کلی، جزئی، نقلی، وضعی و انتقالی تقسیم می‌شود. هر یک از این اقسام، جلوه‌ای از پویایی وجود در مرتبه‌ای خاص است. استاد فرزانه قدس‌سره این دسته‌بندی را چون نقشه‌ای جامع برای فهم تنوع حرکات در نظام خلقت معرفی می‌کنند که از ذات الهی تا طبیعت امتداد می‌یابد.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با تبیین جامعیت مفهوم حرکت و نفی محدودیت‌های لفظی و ذهنی، نشان داد که حرکت، صفتی فراگیر و وجودی است. قلم، به‌عنوان نمادی از ظهور معرفت، و حرکت، به‌عنوان جلوه‌ای از پویایی هستی، در تمامی مراتب وجود حضور دارند. این دیدگاه، زمینه‌ساز فهمی عمیق‌تر از وحدت وجودی حرکت در نظام خلقت است.

بخش دوم: نقد محدودیت‌های فلسفه سنتی در فهم حرکت

آگاهی فلاسفه به مبادی حرکت

فلاسفه بزرگ، به مبادی حرکت آگاه بودند، اما به دلیل پیش‌فرض‌های فلسفی، آن را به ماده یا طبیعت محدود می‌کردند. استاد فرزانه قدس‌سره این محدودیت را چون غباری بر آیینه حقیقت می‌دانند که مانع از دیدن پویایی وجود در مراتب بالاتر شد. این نقد، بر ضرورت بازنگری در پیش‌فرض‌های سنتی تأکید دارد.

یقین به انحصار حرکت در ماده

فلاسفه سنتی، به دلیل یقین به انحصار حرکت در ماده، از بررسی حرکت در مجردات و حق تعالی غافل ماندند. استاد فرزانه قدس‌سره این یقین را چون بندی می‌دانند که ذهن فلسفی را از پرواز به سوی مراتب عالی‌تر بازداشت. این نقد، به محدودیت‌های معرفت‌شناختی علم دینی اشاره دارد.

درنگ: یقین به انحصار حرکت در ماده، مانع از تبیین حرکت در حق و مجردات شد. این محدودیت، ریشه در پیش‌فرض‌های نادرست علم دینی دارد.

مشکل تعریف حرکت در فلسفه سنتی

تعریف حرکت به‌عنوان خروج از قوه به فعل، ناکافی بود و مانع از فهم حرکت به‌عنوان صفت وجودی شد. استاد فرزانه قدس‌سره این تعریف را چون قفسی تنگ می‌دانند که حرکت را به ماده محدود کرد و از تعمیم آن به حق و مجردات جلوگیری نمود.

ظرفیت عبارات فلاسفه برای تبیین حرکت در حق

عبارات فلاسفه، مانند ملاصدرا، حاجی و علامه طباطبایی، امکان بررسی حرکت در حق را فراهم می‌کرد، اما به دلیل دوری این مفهوم و پیش‌فرض‌های سنتی، دنبال نشد. استاد فرزانه قدس‌سره این غفلت را چون گنجی مخفی می‌دانند که فلاسفه از کنار آن گذشتند بدون آنکه آن را کشف کنند.

اهمیت حرکت در حق: پیوند با کفر و ایمان

بحث حرکت در حق، به مسائل بنیادین کفر و ایمان مرتبط است و از اهمیتی بسزا برخوردار است. استاد فرزانه قدس‌سره این موضوع را چون پلی می‌دانند که فلسفه نظری را به معرفت الهی و توحید متصل می‌سازد، و بر ضرورت توجه به آن تأکید می‌ورزند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با نقد محدودیت‌های علم دینی در فهم حرکت، نشان داد که پیش‌فرض‌های سنتی، مانند انحصار حرکت به ماده، مانع از تبیین پویایی وجود در مراتب بالاتر شد. ظرفیت نهفته در عبارات فلاسفه و اهمیت حرکت در حق، زمینه‌ساز بازنگری در فلسفه اسلامی و گشودن افقی نو در فهم هستی است.

بخش سوم: ارتباط حادث و قدیم در پرتو حرکت وجودی

تبیین سنتی ارتباط حادث و قدیم

فلاسفه سنتی، ارتباط میان حادث (عالم) و قدیم (خدا) را از طریق طبیعت تبیین کردند. استاد فرزانه قدس‌سره این تلاش را چون کوششی برای یافتن دسته‌ای برای ساک هستی می‌دانند که عالم را به مبدأ الهی متصل کند، اما به طبیعت محدود ماند.

نقش هیولا در ارتباط با خدا

هیولا، از حیث فعلیت، از مبدأ فعال صادر می‌شود، اما از حیث قوه و امکان، به سوی فنا می‌گراید. استاد فرزانه قدس‌سره این دوگانگی را چون دو روی یک سکه معرفی می‌کنند که هیولا را هم به خدا متصل می‌سازد و هم به محدودیت‌های قوه و امکان پیوند می‌دهد.

انضمام صورت به هیولا

هیولا، با انضمام صورت، به‌صورت ابداعی از مبدأ فعال صادر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این انضمام را به دسته‌ای برای ساک هستی تشبیه می‌کنند که امکان ظهور و حمل آن را فراهم می‌آورد. صورت، چون کلیدی است که هیولا را به فعلیت می‌رساند.

درنگ: انضمام صورت به هیولا، مانند دسته‌ای برای ساک هستی، امکان ظهور فعلیت الهی را فراهم می‌کند و هیولا را به مبدأ فعال متصل می‌سازد.

ثبات و تغییر در طبیعت

طبیعت، از حیث ثبات، با خدا مرتبط است، اما از حیث تغییر، به قوه و امکان وابسته است. استاد فرزانه قدس‌سره این دوگانگی را چون دو بال پرنده‌ای می‌دانند که طبیعت را هم به سوی ثبات الهی و هم به سوی پویایی مخلوقات هدایت می‌کند.

حل مسئله ارتباط حادث و قدیم

ارتباط میان حادث و قدیم، از طریق فعلیت و تجدد طبیعت برقرار می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این راه‌حل را چون پلی استوار می‌دانند که فلاسفه سنتی برای اتصال عالم به خدا ساختند، اما آن را به طبیعت محدود کردند.

نقد نظریه میرداماد: عالم دهر

میرداماد، ارتباط خدا و عالم را از طریق عالم دهر تبیین کرد که طبیعت را از طریق دهر به خدا متصل می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این نظریه را چون واسطه‌ای غیرضروری می‌دانند که پیچیدگی‌های غیرلازم به مسئله افزود.

نوآوری ملاصدرا: تجدد طبیعت

ملاصدرا، با نسبت دادن تجدد به طبیعت، مسئله را از عالم دهر به زمین آورد. استاد فرزانه قدس‌سره این نوآوری را چون گامی بلند در فلسفه اسلامی می‌دانند که حرکت جوهری را به‌عنوان صفتی ذاتی طبیعت معرفی کرد.

نقد محدودیت‌های ملاصدرا

با وجود نوآوری ملاصدرا، او حرکت را به طبیعت محدود کرد و به حرکت در حق نپرداخت. استاد فرزانه قدس‌سره این محدودیت را چون دیواری می‌دانند که مانع از دیدن افق‌های وسیع‌تر پویایی وجود شد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با بررسی تلاش‌های فلاسفه سنتی برای تبیین ارتباط حادث و قدیم، نشان داد که طبیعت و دهر، به‌عنوان واسطه‌هایی برای اتصال عالم به خدا، کافی نبودند. نوآوری ملاصدرا در معرفی تجدد طبیعت، گامی مهم بود، اما محدود ماندن به طبیعت، ضرورت بازنگری در مفهوم حرکت به‌عنوان صفتی وجودی را برجسته می‌سازد.

بخش چهارم: حرکت ذاتی و وحدت وجودی هستی

حرکت ذاتی حق: مبدأ همه حرکات

حرکت ذاتی، عین ذات حق است و از آن به مراتب پایین‌تر سرریز می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این حرکت را چون سرچشمه‌ای زلال می‌دانند که تمامی حرکات هستی از آن جاری می‌گردد و پویایی عالم را رقم می‌زند.

درنگ: حرکت ذاتی حق، مبدأ همه حرکات در هستی است و چون نوری فراگیر، در تمامی مراتب وجود جریان دارد.

پویایی خدا در قرآن کریم

قرآن کریم در آیه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (سوره رحمن، آیه ۲۹: «هر روز او در کاری است») به پویایی ذاتی خدا اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این آیه را شاهدی بر تجدد و حرکت ذاتی در ذات الهی می‌دانند که هرگونه سكون را از حق نفی می‌کند.

وحدت حیات در خدا و مخلوق

خدا، حی لا یموت است و مخلوقات، حی یموت‌اند، اما مرگ نیز بخشی از حیات است. استاد فرزانه قدس‌سره مرگ را چون مرتبه‌ای از تحول وجودی معرفی می‌کنند که در وحدت حیات الهی جای می‌گیرد.

تجربه موت در انسان

انسان، هم حیات و هم موت را تجربه می‌کند و این، مزیتی است نسبت به حیات صرف الهی. استاد فرزانه قدس‌سره این ویژگی را چون گوهر گران‌بهایی می‌دانند که انسان را در تجربه تحولات وجودی ممتاز می‌سازد.

رد اعاده معدوم

چون معدومی وجود ندارد، بحث اعاده معدوم منتفی است. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را چون تیغی برنده می‌دانند که شبهه اعاده معدوم را قطع می‌کند و اصالت وجود را تأیید می‌نماید.

سالبه به انتفاع موضوع

بحث اعاده معدوم، به دلیل نبود معدوم، سالبه به انتفاع موضوع است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را چون استدلالی منطقی معرفی می‌کنند که هرگونه شبهه در مورد عدم را زائل می‌سازد.

رد سكون در خدا و مخلوق

خدا، ثابت به معنای ساکن نیست و حتی تخته‌سنگ نیز ساکن نیست. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را چون شعله‌ای فروزان می‌دانند که تصور سكون را در تمامی مراتب وجود نفی می‌کند.

ظهور حق در همه هستی

همه هستی، ظهور حق تعالی است و تفاوت، در نوع تجدد و تعین است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را چون آیینه‌ای می‌دانند که وحدت وجود و تنوع تعینات آن را به نمایش می‌گذارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تأکید بر حرکت ذاتی حق و وحدت وجودی هستی، نشان داد که پویایی، صفتی ذاتی وجود است که از خدا تا مخلوقات جریان دارد. نفی سكون و رد شبهه اعاده معدوم، از مهم‌ترین دستاوردهای این بخش است که افقی نو در فهم فلسفه اسلامی می‌گشاید.

بخش پنجم: حرکت در مقولات و مراتب وجود

عبارات حاجی در اسفار

مرحوم حاجی در فصل بیستم اسفار، حرکت را در مقولات مختلف بررسی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این تحلیل را چون گامی در جهت فهم تنوع حرکت می‌دانند، اما بر محدودیت‌های آن در انحصار به مقولات تأکید می‌ورزند.

چهار احتمال حرکت در مقولات

ملاصدرا چهار احتمال برای حرکت در مقولات (کم، کیف، جوهر) مطرح می‌کند و احتمال چهارم، یعنی تغییر تدریجی جوهر (حرکت جوهری)، را صحیح می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را چون نقطه عطفی در فلسفه اسلامی معرفی می‌کنند که حرکت را به جوهر تعمیم داد.

درنگ: حرکت جوهری، به‌عنوان تغییر تدریجی جوهر، نوآوری ملاصدرا در فلسفه اسلامی است که حرکت را از ماده به جوهر تعمیم داد.

نقد استبعاد حرکت در مقولات

حاجی، استبعاد حرکت در مقولات را نقد کرده و به تفاوت مراتب حرکت اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این نقد را چون تلاشی برای گشودن افق‌های نو در فهم حرکت می‌دانند که از محدودیت‌های سنتی فراتر می‌رود.

مثال گنج مخفی

فلاسفه، مانند کسی که از روی گنج عبور می‌کند و آن را نمی‌بیند، از حرکت در حق غافل شدند. استاد فرزانه قدس‌سره این تشبیه را چون هشداری به غفلت علم دینی از ظرفیت‌های نهفته در فلسفه وجودی می‌دانند.

تنوع مراتب كون

كون در محل، مكان، زمان، حركت، ماهیت، وجود و خدا متفاوت است، اما همه، جلوه‌های وجودند. استاد فرزانه قدس‌سره این تنوع را چون رنگ‌های گوناگون در بوم نقاشی هستی می‌دانند که همگی از یک حقیقت سرچشمه می‌گیرند.

كون الهی در قرآن کریم

قرآن کریم در آیه هُوَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الْأَرْضِ (سوره انعام، آیه ۳: «او خداست در آسمان‌ها و در زمین») به كون الهی اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این آیه را شاهدی بر حضور خدا در تمامی مراتب هستی و تفاوت كون الهی با سایر مراتب می‌دانند.

تنوع مراتب حرکت

حرکت گاری، دوچرخه، ماشین، هلیکوپتر، زمین، خورشید، ملائکه و حق، هر یک در مرتبه‌ای خاص ظهور می‌یابد. استاد فرزانه قدس‌سره این تنوع را چون آهنگ‌های مختلف در سمفونی هستی می‌دانند که همگی از یک حقیقت وجودی سرچشمه می‌گیرند.

رد ترس از نسبت حرکت به خدا

اگر كون خدا در آسمان‌ها و زمین پذیرفته می‌شود، چرا از نسبت دادن حرکت به خدا هراس داریم؟ استاد فرزانه قدس‌سره این پرسش را چون تیری به سوی پیش‌فرض‌های نادرست علم دینی می‌دانند که مانع از فهم پویایی الهی شد.

وحدت كون و حرکت

كون و حرکت، هر دو در مراتب مختلف متفاوت‌اند، اما همگی جلوه‌های وجودند. استاد فرزانه قدس‌سره این وحدت را چون رودی می‌دانند که در مسیرهای گوناگون جاری است، اما از یک سرچشمه واحد سیراب می‌شود.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با بررسی حرکت در مقولات و مراتب وجود، نشان داد که حرکت، صفتی ذاتی و فراگیر است که از حق تا مخلوقات جریان دارد. نقد محدودیت‌های علم دینی و تأکید بر وحدت كون و حرکت، افقی نو در فلسفه اسلامی گشود که از انحصار حرکت به ماده فراتر می‌رود.

سخن پایانی: پویایی وجود و وحدت هستی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، نشان داد که حرکت، صفتی ذاتی وجود است که در تمامی مراتب، از ذات حق تا طبیعت، جاری است. محدودیت‌های علم دینی، مانند انحصار حرکت به ماده، مانع از فهم پویایی وجود در مراتب بالاتر شد. آیات قرآن کریم، مانند كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (سوره رحمن، آیه ۲۹: «هر روز او در کاری است») و هُوَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الْأَرْضِ (سوره انعام، آیه ۳: «او خداست در آسمان‌ها و در زمین») بر پویایی ذاتی خدا و حضور او در تمامی مراتب هستی تأکید دارند. مسئله ارتباط حادث و قدیم، با پذیرش حرکت در همه مراتب وجود و نفی دوگانگی ثابت و متغیر، حل می‌شود. نفی شبهه اعاده معدوم و رد سكون در خدا و مخلوقات، از دستاوردهای این بررسی است. این تبیین، انسان را به تأمل در وحدت وجودی هستی و پویایی ذاتی آن دعوت می‌کند تا با گذر از محدودیت‌های سنتی، به حقیقت خلقت نزدیک‌تر شود.

با نظارت صادق خادمی