متن درس
نقد مفهوم سکون و تبیین حرکت وجودی در فلسفه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۲۲)
دیباچه
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار شماره ۸۲۲ استاد فرزانه قدسسره، به بررسی عمیق و نقادانه مفهوم سکون در فلسفه اسلامی، با تأکید بر نگرش وجودمحور و تحلیل آیات قرآن کریم، اختصاص دارد. هدف از این نگارش، بازتعریف مفهوم ساکن بهمثابه جلوهای از حرکت در ظرف وجود و نفی تلقی سنتی از سکون بهعنوان مقابل حرکت است.
بخش نخست: بازتعریف مفهوم ساکن در چارچوب حرکت وجودی
ثابت و ساکن: جلوههای حرکت
در فلسفه اسلامی، بهویژه در نگرش وجودمحور، مفهوم ثابت از مقوله سکون خارج شده و بهعنوان جلوهای از حرکت تعریف میشود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که ثابت، به معنای استقرار دائم در ظرف حرکت است، نه ایستایی مطلق. این استقرار، مانند ستونی استوار در میان امواج وجود، حرکتی موزون و پایدار را نمایندگی میکند. به همین ترتیب، ساکن نیز، برخلاف تلقی سنتی که آن را در مقابل حرکت قرار میدهد، از مقوله حرکت است. این بازتعریف، دوگانگی حرکت و سکون را در فلسفه سنتی به چالش میکشد و کل هستی را در جریانی سیال و پویا میبیند.
درنگ: ثابت و ساکن، هر دو از مقوله حرکتاند. ثابت، استقراری موزون در ظرف وجود است و ساکن، جلوهای از حرکت حیاتی و آرامشبخش، نه ایستایی مطلق. |
تمایز انواع حرکت: حرکتی، ثابت، و ساکن
حرکت در نظام وجودی به سه نوع حرکتی (متحرک)، ثابت (استقراری)، و ساکن تقسیم میشود، اما همه این انواع زیرمجموعه حرکتاند. حرکت حرکتی، به پویایی آشکار پدیدهها، مانند جابهجایی اجسام، اشاره دارد. حرکت ثابت، به استقرار موزون، مانند رشد گیاه در ظرف زمان، دلالت میکند. حرکت ساکن، به زندگی و آرامش در ظرف وجود، مانند زیستن در خانه یا آرامش در شب، اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که هیچیک از این انواع، خارج از پویایی وجودی نیستند و تصور سکون مطلق، مفهومی عرفی و غیرعلمی است.
درنگ: حرکت به سه نوع حرکتی، ثابت، و ساکن تقسیم میشود، اما همه اینها جلوههایی از پویایی ذاتی وجودند و سکون مطلق در هستی مصداق ندارد. |
نفی سکون مطلق در هستی
در نظام وجودمحور، هیچ مصداقی برای ساکن به معنای ایستایی مطلق وجود ندارد. استاد فرزانه قدسسره با تشبیهی زیبا، عالم را به دیگی مذاب تشبیه میکنند که همهچیز در آن در حال جوشش و تعامل است. حتی آنچه بهظاهر ساکن مینماید، مانند سنگ یا درخت، در ظرف وجود، در حال حرکت جوهری است. این نفی، ریشه در اصل اصالت وجود دارد که کل هستی را در سیر تکاملی مداوم میبیند. ساکن، مانند عدم، مفهومی ذهنی است که مصداق خارجی ندارد و تنها از حیث وجود (حرکت) معنا مییابد.
درنگ: ساکن، مانند عدم، فاقد مصداق خارجی است و تنها بهعنوان جلوهای از حرکت در ظرف وجود معنا مییابد. سکون مطلق، مفهومی عرفی و غیرعلمی است. |
جمعبندی بخش نخست
این بخش نشان داد که در فلسفه وجودمحور، ثابت و ساکن، هر دو از مقوله حرکتاند و سکون مطلق در هستی مصداق ندارد. حرکت، بهعنوان جوهره وجود، در مراتب مختلف (حرکتی، ثابت، و ساکن) تجلی مییابد، اما هیچیک از این مراتب، خارج از پویایی ذاتی نیستند. نفی سکون مطلق، با تشبیه عالم به دیگی مذاب، بر سیالیت و پویایی هستی تأکید دارد. این تحلیل، بنیانی برای بررسی قرآنی مفهوم ساکن در بخش بعدی فراهم میکند.
بخش دوم: تبیین مفهوم ساکن در قرآن کریم
قرآن کریم: مرجع لغوی علمی
قرآن کریم، برخلاف کتب لغوی استقرایی که معانی را بر اساس عرف ثبت میکنند، کتابی با لغت علمی است که مفاهیم را با دقتی وجودی و پرگار علمی ارائه میدهد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که قرآن کریم، بهعنوان منبعی عصمتمحور، مفاهیم را از پیشداوریهای عرفی رها ساخته و با زبانی دقیق، حقیقت هستی را تبیین میکند. ساکن در قرآن کریم، نه به معنای ایستایی، بلکه به معنای استقرار، زندگی، و آرامش در ظرف حرکت تفسیر شده است. این ویژگی، قرآن کریم را به مرجعی بیبدیل برای فلسفه وجودمحور تبدیل میکند.
درنگ: قرآن کریم، کتابی علمی و عصمتمحور است که مفاهیم را با دقتی وجودی تعریف میکند و ساکن را بهعنوان جلوهای از حرکت، نه ایستایی، ارائه میدهد. |
تحلیل آیات قرآنی درباره ساکن
بررسی آیات قرآن کریم نشان میدهد که ساکن، همواره به معنای حرکت، زندگی، و آرامش در ظرف وجود است. در آیه وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ (انعام: ۱۳)، ساکن به موجوداتی اشاره دارد که در شب و روز استقرار دارند و حیات و حرکت میکنند: «و هرچه در شب و روز آرام گرفته، از آن اوست.» گیاهان که در شب و روز رشد میکنند، گواه این پویاییاند. در آیه وَسَكَنْتُمْ فِي مَسَاكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ (ابراهیم: ۴۵)، سکنی به معنای زندگی و حرکت در مساکن است: «و در مسکنهای کسانی که به خود ستم کردند، سکنی گزیدید.» این آیه، ساکن را به زیستن و پویایی تفسیر میکند.
همچنین، در آیه اسْكُنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ (طلاق: ۶)، ساکن به معنای استقرار و زندگی با آرامش است: «آنان را هر جا خود سکنی دارید، سکونت دهید.» آیه لِتَسْكُنُوا فِيهِ (نساء: ۱۰۰)، آرامش در شب را به استراحت و تجدید قوا در ظرف حرکت تفسیر میکند: «تا در آن آرام گیرید.» این آیات، ساکن را بهعنوان حرکتی موزون و حیاتی معرفی میکنند.
درنگ: ساکن در قرآن کریم، به معنای استقرار، زندگی، و آرامش در ظرف حرکت است، نه ایستایی مطلق. آیات، پویایی ذاتی هستی را تأیید میکنند. |
سکینه: آرامش در ظرف حرکت
مفهوم سکینه در قرآن کریم، به آرامش و طمأنینه اشاره دارد که خود جلوهای از حرکت معنوی است. در آیه فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ (بقره: ۲۴۸)، سکینه به معنای آرامش الهی است: «در آن آرامشی از پروردگارتان است.» در آیه هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ (فتح: ۴)، سکینه به افزایش ایمان و حرکت معنوی دلالت دارد: «اوست که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد.» نزول سکینه، خود حرکتی الهی است که با پویایی وجودی همخوانی دارد.
درنگ: سکینه، آرامشی معنوی و پویاست که از نزول الهی ناشی میشود و در ظرف حرکت وجودی معنا مییابد. |
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با استناد به آیات قرآن کریم، نشان داد که ساکن و سکینه، نه به معنای ایستایی، بلکه به معنای استقرار، زندگی، و آرامش در ظرف حرکتاند. قرآن کریم، بهعنوان مرجعی علمی و عصمتمحور، مفاهیم را با دقتی وجودی تبیین میکند و از پیشداوریهای عرفی رها میسازد. آیاتی چون وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ و فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ، پویایی ذاتی هستی را تأیید کرده و ساکن را بهعنوان جلوهای از حرکت معرفی میکنند.
بخش سوم: نقد تلقی سنتی از سکون در فلسفه
ساکن بهمثابه مفهومی ذهنی
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که ساکن، مانند شريك الباري یا عدم، مفهومی ذهنی است که مصداق خارجی ندارد. همانگونه که عدم، از حیث وجود ذهنی بررسی میشود، ساکن نیز تنها بهعنوان جلوهای از حرکت معنا مییابد. این دیدگاه، تلقی سنتی از سکون بهعنوان مقابل حرکت را نقد میکند و نشان میدهد که ساکن، در حقیقت، متحرک است. تشبیه ساکن به عدم، مانند ماهیای که در آب غرق است اما از شدت حضور، آن را نمیبیند، بر عمق و فراگیری حرکت در هستی تأکید دارد.
درنگ: ساکن، مانند عدم، مفهومی ذهنی و فاقد مصداق خارجی است و تنها بهعنوان جلوهای از حرکت در ظرف وجود معنا مییابد. |
نقد فلسفه سنتی و مفاهیم عرفی
فلسفه سنتی، با کشاندن مفاهیم عرفی مانند ساکن به حوزه علمی، گاه از دقت وجودی فاصله گرفته است. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این رویکرد، تأکید میکنند که علم دینی باید از مفاهیم عامیانه پالایش شود تا در گفتمانهای علمی جهانی اعتبار یابد. ساکن، در کتب فلسفی سنتی، بهغلط بهعنوان مقابل حرکت معرفی شده، درحالیکه در نظام وجودمحور، هیچچیز خارج از حرکت نیست. این نقد، فلسفه اسلامی را به سوی پویایی و همنوایی با علوم مدرن سوق میدهد.
درنگ: علم دینی باید از مفاهیم عرفی مانند ساکن پالایش شود تا با دقتی وجودی، در گفتمانهای علمی جهانی تأثیرگذار باشد. |
جمعبندی بخش سوم
این بخش نشان داد که ساکن، مفهومی ذهنی و فاقد مصداق خارجی است که در فلسفه سنتی بهغلط بهعنوان مقابل حرکت معرفی شده است. نقد استاد فرزانه قدسسره بر مفاهیم عرفی، بر لزوم پالایش علم دینی و همنوایی آن با علوم مدرن تأکید دارد. تشبیه ساکن به عدم، عمق پویایی وجود را آشکار میسازد و فلسفه اسلامی را به سوی نگرشی سیال و علمی هدایت میکند.
بخش چهارم: ساکن در بهشت و مساکن طیبه
نفی بهشت بهعنوان تنبلخانه
تصور عرفی از بهشت بهعنوان عالمی ساکن و ایستا، با نگرش وجودمحور ناسازگار است. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیهی زیبا، بهشت را به باغی پویا تشبیه میکنند که در آن، نهرها جاریاند و تجلیات الهی در جریان است. در آیه مَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ (توبه: ۷۲)، مساکن طیبه بهعنوان محل زندگی و حرکت معرفی شدهاند: «مسکنهای پاکیزه در بهشتهای عدن.» این آیه، بهشت را عالمی پویا و پر از کمال میداند.
درنگ: بهشت، عالم سکون نیست، بلکه عالم پویایی، حرکت، و تجلیات الهی است که مساکن طیبه، ظرف این پویاییاند. |
جنات عدن و جنات تحتها الانهار
تمایز میان جنات تحتها الانهار و جنات عدن، مراتب مختلف پویایی و کمال را نشان میدهد. جنات تحتها الانهار، بهشتی است که نهرها در زیر آن جاریاند، اما جنات عدن، مرتبهای بالاتر و پویاتر است که رضوان الهی در آن تجلی مییابد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که ابد، به معنای سکون یا پایان نیست، بلکه استمرار حرکت در ظرف وجود است. آیه هُوَ الْآخِرُ بِلَا أَنْ يَكُونَ بَعْدَهُ آخَرٌ (حدید: ۳)، این استمرار را تأیید میکند: «او آخر است، بیآنکه پس از او آخری باشد.»
درنگ: جنات عدن، مرتبهای پویاتر از جنات تحتها الانهار است و ابد، استمرار حرکت در ظرف وجود است، نه سکون. |
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با نقد تصور عرفی از بهشت بهعنوان تنبلخانه، آن را عالمی پویا و پر از تجلیات الهی معرفی کرد. مساکن طیبه و جنات عدن، ظرف حرکت و کمالاند و ابد، به معنای استمرار پویایی وجود است. آیات قرآن کریم، با دقتی وجودی، این پویایی را تأیید میکنند و تصورات عرفی از سکون را به چالش میکشند.
بخش پنجم: مسکنت و مسکین: حرکت ضعیف، نه سکون
مسکنت به معنای افتادگی و بیرمقی
مفهوم مسکنت در قرآن کریم، به معنای افتادگی، بیرمقی، و کاهش نشاط وجودی است، نه سکون مطلق. در آیه ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ (بقره: ۶۱)، مسکنت به خواری و بیرمقی اشاره دارد: «خواری و مسکنت بر آنان نهاده شد.» مسکین، فردی است که حرکت حیاتیاش ضعیف شده، اما همچنان در ظرف وجود متحرک است. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیهی زیبا، مسکین را به چراغی کمنور تشبیه میکنند که هرچند کمفروغ است، اما خاموش نیست.
درنگ: مسکنت و مسکین، به معنای افتادگی و کاهش نشاط وجودیاند، نه سکون. مسکین، با حرکت ضعیف، همچنان در ظرف وجود پویاست. |
طعام مسکین: غذای اندک برای حرکت حیاتی
در آیه طَعَامَ مَسَاكِينَ (مائده: ۹۵)، طعام مسکین به غذای اندک برای فردی بیرمق اشاره دارد: «خوراک مسکینان.» این آیه، مسکین را بهعنوان فردی با نیازهای حداقلی معرفی میکند که با دریافت کمترین غذا، حیات و حرکتش حفظ میشود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که حتی شصت طعام مسکین، به دلیل عیار پایین نیازهای او، برابر با یک غذای عادی است.
درنگ: طعام مسکین، غذای اندکی است که حرکت حیاتی فرد بیرمق را حفظ میکند، نه نشانه سکون او. |
فقر و سلامت وجودی
استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی روانشناختی، فقر را به آبدرمانی تشبیه میکنند که برخی امراض، مانند فشار خون، را درمان میکند. برخلاف اغنیا که فشارهای روانی و جسمی ناشی از استغنا دارند، مسکین و فقیر، به دلیل تواضع و حرکت ضعیف، از سلامت وجودی برخوردارند. این دیدگاه، فقر را حالتی وجودی میداند که با پویایی موزون و متواضعانه همراه است.
درنگ: فقر، مانند آبدرمانی، سلامت وجودی را تقویت میکند، درحالیکه استغنا، فشارهای روانی و جسمی را افزایش میدهد. |
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، مفهوم مسکنت و مسکین را بهعنوان حالتی از حرکت ضعیف، نه سکون، بازتعریف کرد. آیاتی چون ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ و طَعَامَ مَسَاكِينَ، مسکین را فردی با نشاط کمرنگ، اما همچنان پویا معرفی میکنند. تشبیه فقر به آبدرمانی، بر سلامت وجودی مسکین تأکید دارد و نشان میدهد که حتی در ضعف، حرکت ذاتی وجود حفظ میشود.
نتیجهگیری کل
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، مفهوم ساکن را در چارچوب فلسفه وجودمحور و با استناد به آیات قرآن کریم بازتعریف کرد. ساکن، نه به معنای ایستایی، بلکه بهعنوان جلوهای از حرکت، شامل استقرار، زندگی، و آرامش در ظرف وجود است. آیاتی چون وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ و فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ، پویایی ذاتی هستی را تأیید میکنند. نفی سکون مطلق، مشابه نفی عدم یا شريك الباري، نشاندهنده غیرواقعی بودن ایستایی است. بهشت و مساکن طیبه، عالم پویایی و تجلیات الهیاند و مسکنت، حالتی از حرکت ضعیف است، نه سکون. علم دینی، با پالایش از مفاهیم عرفی، میتواند در گفتمانهای علمی جهانی تأثیرگذار باشد. این بررسی، با بهرهگیری از تمثیلات فاخر، مانند تشبیه عالم به دیگ مذاب یا مسکین به چراغ کمنور، مفاهیم پیچیده را بهگونهای روشن و علمی تبیین کرد.
با نظارت صادق خادمی |