در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 826

متن درس





کاوش در معرفت الهی و نقد سکون ذات حق

کاوش در معرفت الهی و نقد سکون ذات حق

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۲۶)

مقدمه: جست‌وجوی حقیقت در معرفت الهی

شناخت ذات و صفات پروردگار، از دشوارترین و در عین حال عمیق‌ترین مسائل فلسفه الهی است. این موضوع، که در قلب حکمت متعالیه و عرفان اسلامی جای دارد، انسان را به تأمل در چیستی وجود مطلق و رابطه‌اش با عالم هستی دعوت می‌کند. درس‌گفتار شماره ۸۲۶ استاد فرزانه قدس‌سره، با تکیه بر آیات قرآن کریم، اسمای حسنی، و نقد نگرش‌های سنتی، به کاوش در محدودیت‌های معرفت بشری به خدا و نقد تصور سکون در ذات حق می‌پردازد.

بخش نخست: محدودیت معرفت بشری به صفات الهی

قلت علم در برابر عظمت ذات حق

قرآن کریم در آیه‌ای ژرف به محدودیت علم بشری اشاره می‌فرماید:

وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا

(ترجمه: و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است.) [سوره اسراء، آیه ۸۵]

این آیه، نه به معنای کمبود علم اعطایی از سوی پروردگار، بلکه به ناتوانی ذاتی انسان در فهم کامل ذات و صفات الهی اشاره دارد. معرفت به خدا، در مقایسه با علوم دیگر، در پایین‌ترین مرتبه قرار دارد، نه از آن رو که خدا علم اندکی به بندگانش عطا کرده، بلکه به دلیل عظمت بی‌کران ذات حق و محدودیت ظرفیت بشری. این قلت علم، به‌ویژه در شناخت صفات الهی، نمود می‌یابد، جایی که انسان، چه در کفر و چه در ایمان، از قرب معرفتی به خدا بازمی‌ماند.

درنگ: قلت علم بشری در برابر ذات الهی، نه به معنای کمبود فیض الهی، بلکه نشانه عظمت بی‌کران حق و محدودیت ظرف وجودی انسان است.

موانع معرفتی در مسیر شناخت خدا

دو مانع اصلی بر سر راه شناخت ذات الهی قرار دارد: نخست، انکار وجود خدا از سوی کافران و ملحدان که به‌کلی از معرفت او محروم‌اند؛ و دوم، توصیه‌های نادرست در فرهنگ دینی که مؤمنان را از قرب معرفتی به خدا بازمی‌دارد. در سنت‌های دینی، تأکید بر «قربه إلی الله» اغلب در ظرف عبادت، مانند نماز و روزه، صورت گرفته و معرفت نظری به ذات و صفات الهی در حاشیه قرار گرفته است. این جدایی میان عمل و معرفت، به کاهش عمق شناخت خدا انجامیده و انسان را از انس وجودی با پروردگار دور کرده است.

نقد تفسیر «اتقوا الله»

یکی از سوءتفاهم‌های رایج در فرهنگ دینی، تفسیر نادرست «اتقوا الله» به معنای دوری از خداست. این تعبیر، که در اصل به معنای پرهیز از کردار ناپسند است، در عمل به «بعد عن الله» تبدیل شده و ترس از خدا را جایگزین انس و قرب به او کرده است. این سوءتفاهم، مانند دیواری نامرئی، انسان را از سیر معرفتی به سوی خدا بازمی‌دارد و معرفت او را به سطحی ظاهری و عبادی محدود می‌سازد.

درنگ: «اتقوا الله» دعوت به پرهیز از گناه است، نه دوری از ذات الهی؛ این سوءتفاهم، معرفت به خدا را به حاشیه رانده است.

بخش دوم: نقد تصور سکون در ذات الهی

پرسش از ماهیت ذات حق: ساکن یا متحرک؟

یکی از پرسش‌های بنیادین درس‌گفتار، چیستی ماهیت ذات الهی است: آیا خداوند موجودی ساکن است یا دارای حرکتی وجودی؟ آیا حرکت، که در دل عالم هستی جریان دارد، در ذات حق نیز حضور دارد؟ این پرسش، مانند کلیدی گشاینده، درهای جدیدی را به سوی فهم پویایی ذات الهی می‌گشاید. برخلاف تصور سنتی که خدا را ساکن و بی‌حرکت می‌انگارد، استاد فرزانه قدس‌سره بر این باور است که حرکت عالم، ظهور حرکتی است که از ذات الهی سرچشمه می‌گیرد.

وحدت وزان عالم و صفات الهی

عالم هستی، با همه تنوع و تکثرش، دارای وزان واحدی است که ریشه در فیض الهی دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به اصل «کُلُّما هُنا لا یَکونُ إلّا بِما هُهُنا»، تأکید می‌ورزد که هر صفتی در انسان و عالم، مظهری از صفات الهی است. حرکت، حیات، و دیگر صفات موجود در عالم، جلوه‌هایی از پویایی ذات حق‌اند که در مراتب پایین‌تر تجلی یافته‌اند. این دیدگاه، مانند نوری که از خورشید به زمین می‌رسد، نشان می‌دهد که هیچ صفتی در عالم نیست مگر آنکه ریشه در ذات الهی دارد.

درنگ: همه صفات عالم، از حرکت تا حیات، ظهورات صفات الهی‌اند و هیچ صفتی در عالم نیست مگر آنکه از ذات حق سرچشمه گرفته است.

نقد سکون در تفاسیر فلسفی

در سنت فلسفی، به‌ویژه در شرح اسمای الهی توسط برخی عالمان دینی، ذات خدا به‌عنوان موجودی ساکن و فاقد حرکت تصویر شده است. این تصور، که ریشه در نفی ماهیت، ماده، و موضوع از ذات الهی دارد، به تقلیل ذات حق به مفهومی انتزاعی و «هیچ‌چیز» منجر شده است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این رویکرد، تأکید می‌ورزد که ثبات الهی، نه به معنای سکون مطلق، بلکه به معنای پویایی وجودی است که در استمرار و بقای دائمی متجلی می‌شود.

بخش سوم: بررسی اسمای الهی در جوشن کبیر

اسم «قائم» و ذات مقدس

در شرح اسم «قائم» در جوشن کبیر، ذات الهی به‌عنوان فاقد ماهیت، ماده، و موضوع معرفی شده است. این تعریف، گرچه در ظاهر به تنزیه ذات حق از محدودیت‌های ممکنات می‌پردازد، اما در عمل، ذات الهی را به مفهومی تهی از محتوای مثبت تبدیل کرده است. استاد فرزانه قدس‌سره، این رویکرد را نقد می‌کند و می‌فرماید که چنین تعریفی، مانند تلاش برای ترسیم چهره‌ای در تاریکی، هیچ تصویری از حقیقت ذات الهی ارائه نمی‌دهد.

درنگ: تعریف ذات الهی به‌عنوان فاقد ماهیت و ماده، به جای تبیین وجودی، آن را به مفهومی انتزاعی و تهی از پویایی تبدیل کرده است.

اسم «دائم» و مفهوم سرمدیت

در شرح اسم «دائم»، سرمدیت به‌عنوان محیط به دهر و زمان تعریف شده است. اما این تعریف، به جای آنکه پویایی وجودی خدا را نشان دهد، به نفی سیالیت و تقلیل بقای الهی به سکون منجر شده است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این تفسیر، تأکید می‌ورزد که سرمدیت، استمرار وجودی است که با حرکت ذاتی خدا سازگار است، نه سکونی که از پویایی تهی باشد.

اسم «دائم البقاء» و بقای سرمدی

در شرح «دائم البقاء»، بقای الهی به‌عنوان سرمدی و فاقد سیالیت معرفی شده است. این تفسیر، بقای خدا را به ثباتی ساکن تقلیل داده و از تبیین استمرار حرکتی بازمانده است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این دیدگاه، بقای دائمی را به معنای پویایی وجودی می‌داند که در ذات حق جریان دارد، مانند رودی که بی‌وقفه در بستر هستی جاری است.

درنگ: بقای دائمی الهی، نه سکون مطلق، بلکه استمرار حرکتی است که در ذات حق متجلی می‌شود.

اسم «حی» و حیات الهی

در شرح حیات الهی، حیات خدا به‌عنوان ذاتی و عین وجود تعریف شده، اما حیات غیرحقیقی به‌صورت عرضی فرض شده است. استاد فرزانه قدس‌سره، این تقسیم‌بندی را نادرست می‌داند، زیرا هیچ شیئی بدون حیات وجود ندارد. حیات، مانند نوری که از منبع وجود ساطع می‌شود، در همه مراتب هستی جریان دارد و عرضی بودن آن، با وحدت وجودی ناسازگار است.

نقد همسانی حیات خدا و مفارقات

برخی عالمان دینی، حیات خدا، عقول، و نفوس را همسان دانسته‌اند، اما این همسانی، تمایز وجودی ذات حق را نادیده می‌گیرد. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این دیدگاه، تأکید می‌ورزد که حیات الهی، به‌عنوان وجود مطلق، فراتر از حیات ذاتی مفارقات است و نباید با آن هم‌ردیف شود.

حیات به‌عنوان ظهور وجودی

حیات در اشیاء، نه عرضی، بلکه ظهوری و تعینی است که از ذات الهی سرچشمه می‌گیرد. این دیدگاه، مانند کلیدی که قفل‌های معرفتی را می‌گشاید، نشان می‌دهد که حیات، جلوه‌ای از وجود الهی است که در همه مراتب هستی حضور دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تبیین، حیات را به‌عنوان مظهری وجودی معرفی می‌کند که با ذات حق پیوندی ناگسستنی دارد.

درنگ: حیات، ظهور وجودی است که از ذات الهی سرچشمه می‌گیرد و در همه مراتب هستی جریان دارد، نه صفتی عرضی و عارضی.

بخش چهارم: نقد فلسفه سنتی و نقش سوره حمد

نقد محدودیت فلسفه سنتی

فلسفه سنتی، با اتکا به مفاهیم ماهیت، جوهر، عرض، و موضوع، از تبیین پویای ذات الهی بازمانده است. این محدودیت، مانند قفسی که پرنده معرفت را در خود محبوس کرده، فلسفه را از شناخت حقیقت وجودی خدا دور کرده است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این رویکرد، تأکید می‌ورزد که فلسفه باید به سوی تبیین وجودمحور حرکت کند تا ذات الهی را به‌درستی بازشناسد.

نقد نظریه عقول عشره

نظریه عقول عشره، که بر خلقت تدریجی مبتنی است، با وحدت اطلاقی فیض الهی ناسازگار است. این نظریه، که ریشه در هیئت بطلمیوسی دارد، خلقت را به ترتیب عددی تفسیر کرده و از واقعیت وجودی خدا فاصله گرفته است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این دیدگاه، اصل «الواحد لا یصدر إلا الواحد» را به معنای وحدت اطلاقی فیض الهی تفسیر می‌کند، نه وحدت عددی.

نقد تشبیه خدا به دیوار سلسله طولیه

در شرح اسمای «اول» و «آخر»، خدا به‌عنوان نگهدارنده سلسله طولیه عالم معرفی شده، اما این تشبیه، مانند تلاش برای محصور کردن اقیانوس در کوزه، ذات الهی را به مفهومی مادی و ساکن تقلیل داده است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این تشبیه، خدا را وجودی مطلق و پویا می‌داند که فراتر از هر تشبیه مادی است.

نقد جوشن کبیر و صغیر

جوشن کبیر و صغیر، با وجود شرح اسمای الهی، فاقد تبیین مثبت از ذات و صفات حق‌اند. جوشن کبیر، دعایی روان و جوشن صغیر، دعایی دشوار است، اما هر دو در تبیین وجودی اسمای الهی ناکام مانده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، این ضعف را به اتکای بیش از حد به مفاهیم منفی مانند نفی ماهیت و ماده نسبت می‌دهد.

نقش سوره حمد در سیر معرفتی

سوره حمد، مانند چراغی که مسیر تاریک را روشن می‌کند، انسان را به سوی معرفت الهی هدایت می‌کند. این سوره، با تأکید بر صفات الهی مانند «رب العالمین» و «الرحمن الرحیم»، انسان را به انس و قرب با خدا دعوت می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به این سوره، تأکید می‌ورزد که معرفت الهی باید در همه ابعاد زندگی، از نماز تا مطالعه، جریان یابد.

درنگ: سوره حمد، با محوریت خدا به‌عنوان مرجع اصلی، انسان را به سیر معرفتی و انس وجودی با ذات الهی هدایت می‌کند.

تشبیه سیر معرفتی به تلاش مورچه

سیر معرفتی به سوی خدا، مانند تلاش مورچه‌ای است که با وجود افتادن‌های مکرر، از بالا رفتن از دیوار دست نمی‌کشد. این تمثیل، استقامت در مسیر شناخت الهی را نشان می‌دهد و انسان را به ادامه این سیر، با وجود موانع، دعوت می‌کند.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتار شماره ۸۲۶ استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در محدودیت‌های معرفت بشری به ذات و صفات الهی و نقد تصور سکون در ذات حق پرداخت. قرآن کریم، با آیه «وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا»، بر قلت علم انسان در برابر عظمت الهی تأکید دارد. موانع معرفتی، از کفر و الحاد گرفته تا سوءتفاهم‌هایی مانند تفسیر نادرست «اتقوا الله»، انسان را از قرب به خدا بازداشته است. فلسفه سنتی، با اتکا به مفاهیم منفی مانند نفی ماهیت و ماده، ذات الهی را به مفهومی ساکن و انتزاعی تقلیل داده و از تبیین پویایی وجودی آن بازمانده است. در مقابل، سوره حمد، با تأکید بر صفات الهی، انسان را به سیر معرفتی و انس وجودی با خدا دعوت می‌کند. این کتاب، با ارائه تحلیلی جامع و ادغام محتوای اصلی با توضیحات تکمیلی، تلاش کرد تا این مباحث را در قالبی علمی و دل‌انگیز برای مخاطبان فرهیخته ارائه دهد. امید است که این اثر، راهگشای تأملات عمیق‌تر در معرفت الهی و پویایی ذات حق باشد.

با نظارت صادق خادمی