متن درس
وجود و پویایی: بازخوانی درسگفتارهای فلسفی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۴۳)
دیباچه
این نوشتار، بازنمایی و بازنویسی درسگفتار شماره ۸۴۳ فلسفه است که به همت استاد فرزانه قدسسره ارائه شده و در آن، به تبیین وجودشناختی حرکت در چارچوب اصالت وجود پرداخته شده است. این درسگفتار، با نگاهی نقادانه به دیدگاههای پیشین، بهویژه نظریههای ملاصدرا و دیگر فلاسفه، حرکت را نه در ظرف مقولههای مفهومی، بلکه در بستر وجود بررسی میکند. با تأکید بر وحدت وجودی میان شیء و حرکت، و نفی تقدم و تأخر میان صفت و موصوف در ساحت واقعیت، این بحث به بازتعریف پویایی هستی در پرتو وجودشناسی پویا دعوت میکند. افزون بر این، پیوندهای عمیق میان فلسفه، معادشناسی، و علوم طبیعی با استناد به آیات قرآن کریم و روایات اسلامی تبیین شده و دیدگاههای متکلمان و فلاسفه درباره ماهیت ماده و تجرد در عالم آخرت نقد گردیده است.
بخش یکم: وجود، حرکت، و نقد مقولهها
تبیین طرحهای پنجگانه حرکت در مقوله
استاد فرزانه قدسسره در این درسگفتار، به بررسی پنج طرح فلسفی درباره نسبت حرکت و مقوله پرداختهاند. چهار طرح از این میان، برآمده از دیدگاههای فلاسفه پیشین است که مقوله را به ترتیب موضوع، واسطه، جنس، یا نوع حرکت میدانند. طرح پنجم، دیدگاه نوآورانهای است که حرکت را امری وجودی و ذاتی اشیاء معرفی میکند و از مقولههای مفهومی فراتر میرود. این طرحها، که ریشه در سنت فلسفی ارسطویی و اسلامی دارند، به دلیل ناسازگاری با وجودشناسی مبتنی بر اصالت وجود مورد نقد قرار گرفتهاند.
این دیدگاه، با نفی ماهیت مستقل مقولهها، حرکت را به ساحت وجود بازمیگرداند و بر وحدت وجودی میان شیء و حرکت تأکید میورزد. استاد فرزانه قدسسره، با استدلالی روشن، نشان میدهند که مقولهها، به دلیل مفهومی بودن، نمیتوانند بستر حقیقی حرکت باشند.
نقد نظریه ملاصدرا: حرکت در جوهر
ملاصدرا، فیلسوف برجسته حکمت متعالیه، حرکت را در نفس جوهر میداند و نظریه حرکت جوهری را بنیان نهاده است. با این حال، استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را ناکافی میدانند و استدلال میکنند که حرکت جوهری ملاصدرا، به دلیل وابستگی به مقوله جوهر، از تبیین وجودشناختی کامل حرکت بازمیماند. این نقد، ریشه در اصالت وجود دارد که حرکت را نه در مقولهای خاص، بلکه در ساحت وجود جاری میبیند.
بهسان رودی که در بستر خویش جاری است، حرکت نیز در ظرف وجود جریان مییابد و مقولههای مفهومی، چونان سدهایی ذهنی، نمیتوانند پویایی آن را دربر گیرند. این تمثیل، به روشنی نشان میدهد که حرکت، امری ذاتی و وجودی است که از چارچوبهای مفهومی فراتر میرود.
نقد نظریههای مقولهمحور
استاد فرزانه قدسسره، چهار نظریه مقولهمحور را به تفصیل نقد کردهاند:
- مقوله بهعنوان موضوع حرکت: این دیدگاه، مقوله را موضوع حقیقی حرکت میداند، اما به دلیل مفهومی بودن مقوله، نمیتواند بستر واقعی حرکت باشد.
- مقوله بهعنوان واسطه حرکت: این نظریه، مقوله را واسطهای برای تحقق حرکت فرض میکند، اما استاد با مثال ماشین ایستاده نشان میدهند که مقولهای فاقد حرکت، نمیتواند واسطه عروض حرکت باشد.
- مقوله بهعنوان جنس حرکت: این دیدگاه، مقوله را جنس کلی حرکت میپندارد، اما به دلیل مفهومی بودن جنس، نمیتواند حقیقت وجودی حرکت را تبیین کند.
- مقوله بهعنوان نوع حرکت: این نظریه نیز به دلیل وابستگی به ماهیت، که در چارچوب اصالت وجود فاقد استقلال است، رد میشود.
این نقدها، چونان چراغی در تاریکی، محدودیتهای دیدگاههای مقولهمحور را روشن میسازند و راه را برای تبیین وجودشناختی حرکت هموار میکنند.
وحدت وجودی شیء و حرکت
استاد فرزانه قدسسره، حرکت را نه صفتی عارض بر شیء، بلکه عین ذات شیء میدانند. این دیدگاه، با الهام از حکمت متعالیه و عرفان اسلامی، حرکت را تجدد امر معرفی میکند که در وحدت با شیء تحقق مییابد. بهسان انگشتری از نقره که نقرهگیاش عین ذات آن است، حرکت نیز عین ذات شیء است و تقدم و تأخری میان صفت و موصوف در ظرف واقعیت وجود ندارد.
این تبیین، با نفی شیء قار (ساکن)، به پویایی ذاتی هستی اشاره دارد. استاد با مثال دیوار تأکید میکنند که دیوار ایستاده نیست، بلکه ایستادگی دیوار است؛ یعنی صفت ایستادگی، عین ذات دیوار است، نه امری عارض بر آن.
پویایی الهی و آیات قرآن کریم
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه شریفه ﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾ (الرحمن: ۲۹) – «هر روز او در کاری است» – پویایی ذاتی هستی را تبیین میکنند. این آیه، نشاندهنده بیقراری عالم هستی، حتی در ساحت الهی است. خداوند، بهعنوان فعلیت محض، فاقد خواب و سستی است و حرکت، ذاتی ذات اوست.
این دیدگاه، چونان نسیمی که برگهای درخت را به رقص میآورد، پویایی الهی را در سراسر هستی جاری میسازد و نشان میدهد که هیچ شیء ساکنی در عالم وجود ندارد.
بخش دوم: ماده، تجرد، و معادشناسی
وحدت ماده و تجرد در انسان
استاد فرزانه قدسسره، انسان را موجودی معرفی میکنند که هم مادی است و هم مجرد، بدون آنکه این دو ساحت مزاحم یکدیگر باشند. این وحدت وجودی، در دنیا و آخرت جاری است. بهسان عمامهای که با مغز انسان در تفکر همنوا میشود، روح و جسم در هماهنگی کامل با یکدیگر عمل میکنند.
این تبیین، با روانشناسی اسلامی و عرفان همراستاست و نشان میدهد که ماده و تجرد، دو روی یک سکه وجودیاند.
معادشناسی قرآنی: وحدت ماده و تجرد در آخرت
استاد فرزانه قدسسره، با نقد دیدگاههای فلاسفه و متکلمان، تأکید میکنند که عالم آخرت، مانند دنیا، هم مادی است و هم مجرد. آیاتی چون ﴿جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾ (بقره: ۲۵) – «بوستانهایی که از زیر [درختان] آنها نهرها روان است» – و ﴿حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ﴾ (الرحمن: ۷۲) – «حوریانی در خیمهها محفوظ» – به آثار مادی در بهشت اشاره دارند، اما این آثار، عاری از عوارض ناسوتی چون پیری و کوریاند.
جهنم نیز، با آثار مادی منفی مانند بوی نامطبوع – ﴿لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ﴾ (غاشیه: ۷) – «نه فربه کند و نه از گرسنگی برهاند» – نشاندهنده وحدت ماده و تجرد در مراتب مختلف وجود است. این دیدگاه، دنیا و آخرت را نه دو عالم جدا، بلکه مراتب تشکیکی وجود میداند.
نقد دیدگاههای فلاسفه و متکلمان
استاد فرزانه قدسسره، دیدگاه فلاسفه مبنی بر مجرد بودن آخرت و دیدگاه متکلمان مبنی بر مادی بودن آن را نادرست میدانند. این نقد، ریشه در محدودیتهای روششناختی این دو گروه دارد که نتوانستهاند وحدت وجودی ماده و تجرد را درک کنند. بهسان آینهای که تنها یک وجه واقعیت را بازمیتاباند، این دیدگاهها ناقصاند و حقیقت جامع آخرت را درنمییابند.
تأثیر شرایط بر ماده
استاد تأکید میکنند که اصطکاک و استهلاک، ذاتی ماده نیستند، بلکه تابع شرایط محیطیاند. مثال ماست که در آفتاب خشک و در زیرزمین کپکزده میشود، نشاندهنده انعطافپذیری ماده تحت تأثیر مکان و زمان است. انسان نیز، در کوه، دشت، یا دره، به دلیل شرایط متفاوت، ویژگیهای متفاوتی مییابد. این دیدگاه، با علوم طبیعی و روانشناسی محیطی همراستاست و ماده را قالبی مطلق میداند که تحت شرایط گوناگون، تعینات متفاوتی میپذیرد.
بخش سوم: پیوند فلسفه و احکام شرعی
فلسفه احکام شرعی: تلقین و احترام به قبر
استاد فرزانه قدسسره، احکام شرعی مانند تلقین مرده و احترام به قبر را با منطق فلسفی تبیین میکنند. تلقین، با عبارت «اقرأ، اسمع، افهم»، چونان آب اناری است که رگهای معرفت را در عالم برزخ باز میکند. این عمل، به دلیل هوشیاری بالای مشاعر در برزخ، اثر واقعی دارد. همچنین، حرمت گذاشتن پا روی قبر، به دلیل هوشیاری وجودی انسان در عالم برزخ است که هر عمل را درک میکند.
این تبیین، چونان پلی میان فلسفه و شریعت، نشان میدهد که احکام شرعی، نه خرافه، بلکه منطقی و هماهنگ با حقیقت وجودی انساناند.
شناخت در آخرت و برزخ
استاد با استناد به آیه ﴿يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ﴾ (عبس: ۳۴) – «روزی که آدمی از برادرش بگریزد» – و روایات، تأکید میکنند که در آخرت و برزخ، شناخت و هوشیاری به اوج میرسد. حتی مردهشور بیسواد میتواند با تلقین، آگاهی را در فرد برانگیزد، زیرا مشاعر در برزخ چنان باز است که هر تلنگری اثر میگذارد.
این دیدگاه، چونان آینهای شفاف، حقیقت معرفت در عوالم پسین را بازمیتاباند و نشان میدهد که عالم برزخ، ساحت روشنی و آگاهی است.
جمعبندی
درسگفتار شماره ۸۴۳، با رویکردی عمیق و انتقادی، به بازتعریف حرکت در چارچوب اصالت وجود پرداخته و نظریههای مقولهمحور را رد کرده است. حرکت، بهعنوان تجدد امر، در ظرف وجود تحقق مییابد و با شیء در وحدتی ناگسستنی قرار دارد. این دیدگاه، با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات، پویایی ذاتی هستی را از خداوند تا اشیاء نشان میدهد. وحدت ماده و تجرد در انسان و آخرت، نقد دیدگاههای فلاسفه و متکلمان، و تبیین فلسفی احکام شرعی، این درسگفتار را به اثری جامع در پیوند فلسفه، معادشناسی، و شریعت تبدیل کرده است. این نوشتار، با گسترش و تبیین مفاهیم اصلی، تلاش دارد تا حقیقت وجود و پویایی آن را در قالبی علمی و دلانگیز به مخاطبان ارائه دهد.