متن درس
فلسفه حرکت در وجود: بازسازی مقولات در حکمت اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۴۶)
دیباچه: بازاندیشی در مقولات و حرکت
حکمت اسلامی، چونان درختی تناور که ریشه در ژرفای وجود دارد، همواره در پی تبیین پویایی عالم و جایگاه حرکت در آن بوده است. درسگفتار شماره ۸۴۶، که در این نوشتار بازسازی شده، با نگاهی نقادانه به مقولات ماهوی، بنیادهای سنتی فلسفه را به چالش میکشد و حرکت را نه در چارچوب مقولات، بلکه در بستر وجود و ماده جستوجو میکند. این اثر، با تکیه بر تحلیلهای عمیق استاد فرزانه قدسسره، مقولات را از منظری وجودی بازخوانی کرده و با نفی استقلال ماهوی آنها، به تبیین حرکت بهمثابه جریانی در وجود میپردازد.
ساختار این کتاب در بخشهای مختلف، به بررسی دوگانه کلی و مصداقی حرکت، نقد مقولات سنتی، و بازسازی مفهوم حرکت در چارچوب وجودی اختصاص دارد. هر بخش، با تحلیلهای تفصیلی و ارجاع به آیات قرآن کریم، بهویژه آیه شریفه فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ (اعراف: ۵۴) که به خلقت تدریجی عالم اشاره دارد، غنا یافته است. هدف، ارائه متنی است که ضمن وفاداری به محتوای اصلی، چارچوبی علمی و منسجم برای فهم حرکت در فلسفه اسلامی فراهم آورد.
بخش نخست: حرکت در مقولات: کلی و مصداقی
راستاهای دوگانه بحث حرکت
بحث حرکت در مقولات، در دو راستای متمایز بررسی میشود: نخست، در سطح کلی و نظری که به اصول و مبانی حرکت در مقولات میپردازد؛ و دوم، در سطح مصداقی و خاص که به تحلیل حرکت در مصادیق خارجی و عینی معطوف است. این تقسیمبندی، چونان دو شاخه از یک تنه، امکان بررسی حرکت را از دو منظر نظری و عملی فراهم میآورد.
درنگ: حرکت در مقولات، در دو سطح کلی (نظری) و مصداقی (عینی) تحلیل میشود که هر یک، دریچهای به فهم پویایی عالم میگشاید.
نفی حرکت در مقولات بهصورت کلی
در سطح کلی، حرکت در مقولات ماهوی منتفی است. موضوع حقیقی حرکت، وجود و ماده است، نه مقولات. مقولات، چونان سایههایی بر دیوار ذهن، فاقد استقلال وجودیاند و نمیتوانند بستری برای حرکت باشند. این دیدگاه، با تأکید بر اصالت وجود، مقولات را به مفاهیم انتزاعی تقلیل میدهد.
نفی ماهیت بهعنوان بستر حرکت
ماهیت، بهمثابه مفهومی ذهنی، فاقد وجود خارجی است و از اینرو، نمیتواند بستری برای حرکت باشد. این نفی، چونان سالبهای به انتفای موضوع، هرگونه امکان حرکت در ماهیت را منتفی میسازد. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی بدیع، ماهیت را به «شریک الباری» تشبیه میکنند که مفهومی است عاری از واقعیت خارجی و ناتوان از پذیرش حرکت.
درنگ: ماهیت، چونان شريك الباري، فاقد وجود خارجی است و نمیتواند بستری برای حرکت باشد؛ حرکت در وجود و ماده رخ میدهد.
تمایز دو دیدگاه در نفی حرکت
تمایزی ظریف میان دو رویکرد وجود دارد: یکی، پذیرش ماهیت اما نفی حرکت در آن؛ و دیگری، نفی کامل ماهیت و بهتبع آن، نفی حرکت. این تمایز، چونان خطی میان دو ساحل، روششناسی دقیق فلسفی را از خلط مفاهیم جدا میسازد.
ویژگیهای بحث مصداقی
بحث مصداقی، با دو ویژگی ممتاز شناخته میشود: نخست، امتیازی بودن، یعنی تمرکز بر واقعیات خارجی و عینی؛ و دوم، جزئی بودن، که به تحلیل مصادیق ملموس معطوف است. این ویژگیها، چونان چراغی در شب، تحلیل حرکت را روشن و قابلفهم میسازند.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با تبیین دوگانه کلی و مصداقی حرکت، به نفی حرکت در مقولات ماهوی و تأکید بر وجود و ماده بهعنوان بستر حقیقی حرکت پرداخت. این دیدگاه، با نفی استقلال ماهیت و تقلیل مقولات به مفاهیم انتزاعی، چارچوبی نوین برای فهم حرکت ارائه میدهد.
بخش دوم: نقد مقولات سنتی و تبیین حرکت
حرکت در مقولات عرضی: کم و کیف
در فلسفه سنتی، مقولاتی چون کم (مقدار) و کیف (کیفیت) بهعنوان بسترهای حرکت پذیرفته شدهاند. برای نمونه، بزرگ شدن درخت (حرکت در کم) یا تغییر رنگ سیب از زرد به قرمز (حرکت در کیف) بهعنوان مصادیق حرکت در این مقولات ذکر میشوند. اما استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی نقادانه، این دیدگاه را به چالش میکشند و حرکت را نه در کم و کیف، بلکه در وجود جستوجو میکنند.
حرکت در جوهر: اختلافنظرها
در مقوله جوهر، اختلافنظر میان فلاسفه برجسته است. ابنسینا حرکت در جوهر را نفی میکند، حال آنکه صدرالمتألهین آن را اثبات مینماید. استاد فرزانه قدسسره، با نقد حرکت جوهری صدرا، تأکید میکنند که جوهر، بما هو جوهر، فاقد حرکت است و حرکت در وجود رخ میدهد.
درنگ: جوهر، بهماهو جوهر، فاقد حرکت است؛ حرکت در وجود است، نه در مقولات ماهوی.
تقسیمبندی مقولات
مقولات در فلسفه سنتی به سه دسته تقسیم میشوند: دارای حرکت (مانند کم و کیف)، فاقد حرکت (مانند اضافه)، و مورد اختلاف (مانند جوهر). این تقسیمبندی، چونان نقشهای کهن، چارچوب سنتی تحلیل حرکت را نشان میدهد، اما استاد فرزانه قدسسره این چارچوب را نقد کرده و حرکت را از مقولات به وجود منتقل میکنند.
نفی حرکت در مقولات نسبی
در مقولاتی چون اضافه، فعل، و انفعال، اتفاقنظر بر عدم حرکت وجود دارد. اما استاد فرزانه قدسسره، با رویکردی جدلی، این پیشفرض را به چالش میکشند و امکان حرکت در این مقولات را مطرح میکنند تا با دیالکتیک فلسفی، حقیقت روشن شود.
نقد فلسفه سستبنیاد
فلسفهای که بر بنیانی استوار نباشد، چونان دری که با هر روشی باز و بسته میشود، نمیتواند پاسخگوی پرسشهای عمیق باشد. استاد فرزانه قدسسره، با این تمثیل، بر ضرورت استحکام بنیانهای فلسفی تأکید میورزند.
درنگ: فلسفه سستبنیاد، چونان دری است که با هر روشی باز و بسته میشود؛ فلسفه نیازمند بنیانی محکم و روششناسی دقیق است.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با نقد مقولات سنتی و تبیین حرکت در وجود، گامی در جهت بازسازی فلسفه اسلامی برمیدارد. نفی حرکت در مقولات عرضی و جوهری، و تأکید بر وجود بهعنوان بستر حرکت، نشاندهنده رویکردی نوین است که از چارچوبهای سنتی فراتر میرود.
بخش سوم: تبیین وجودی حرکت و تدریجی بودن عالم
نفی دفعیت در عالم
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه شریفه فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ (اعراف: ۵۴)، که میفرماید: «آسمانها و زمین را در شش روز آفرید»، بر تدریجی بودن خلقت و پویایی وجودی عالم تأکید میورزند. هیچ پدیدهای در عالم دفعی نیست؛ حتی تصادفات و فشار انگشتان، تدریجیاند.
درنگ: آیه فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ (اعراف: ۵۴) بر تدریجی بودن خلقت و نفی دفعیت در عالم گواهی میدهد.
مثال غنچه و شکفتن
مشاهده شکفتن غنچه، چونان آیینهای که پویایی عالم را بازمیتاباند، نشان میدهد که هیچ چیز در عالم دفعی نیست. این مثال، به تدریجی بودن همه تغییرات در سطح وجودی و ادراکی اشاره دارد.
نقد فلسفه عامیانه
استعمال تعابیر عامیانه چون «یهو» و «ناگهان» در فلسفه، چونان غباری بر آینه حقیقت، مانع از فهم دقیق میشود. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این تعابیر، بر ضرورت دقت زبانی و مفهومی تأکید میکنند.
مزیت بحث مصداقی
بحث مصداقی، به دلیل جزئی بودن و ملموس بودن، امکان تحلیل عمیقتر و روشنتر را فراهم میآورد. این ویژگی، چونان کلیدی است که قفل معانی پیچیده را میگشاید.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با تأکید بر تدریجی بودن عالم و نفی دفعیت، حرکت را در بستر وجود تبیین میکند. ارجاع به آیات قرآن کریم و نقد تعابیر عامیانه، این بخش را به تبیینی عمیق و وجودی از پویایی عالم بدل ساخته است.
بخش چهارم: نقد مقولات خاص: أین و وضع
حرکت در أین و وضع
در فلسفه سنتی، مقولاتی چون أین (مکان) و وضع (وضعیت) بهعنوان بسترهای حرکت شناخته میشوند. برای نمونه، راه رفتن یا پرتاب سنگ (حرکت در أین) و چرخش کره بر محور (حرکت در وضع) ذکر شدهاند. اما استاد فرزانه قدسسره، با نفی ماهیت مستقل این مقولات، آنها را به مفاهیم انتزاعی تقلیل میدهند.
نفی ماهیت در أین
أین، که به نسبت شیء به مکان اشاره دارد، فاقد ماهیت مستقل است. این مقوله، چونان سایهای بر وجود، از نسبت شیء به مکان انتزاع میشود و نمیتواند بستری برای حرکت باشد.
درنگ: أین، انتزاعی از نسبت شیء به مکان است و فاقد ماهیت مستقل برای پذیرش حرکت است.
تمایز أین و وضع
أین، نسبت شیء به مکان است، حال آنکه وضع، نسبت شیء به خودش و به خارج را نشان میدهد. این تمایز، چونان خطی که دو مفهوم را از هم جدا میسازد، بر انتزاعی بودن هر دو مقوله تأکید دارد.
نفی ماهیت در وضع
وضع، مانند أین، فاقد ماهیت مستقل است. نسبت شیء به خارج، چونان نسیمی که بر سطح آب میوزد، مفهومی انتزاعی است و نمیتواند بستری برای حرکت باشد.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با نقد مقولات أین و وضع، این مقولات را به مفاهیم انتزاعی تقلیل داده و حرکت را به وجود ارجاع میدهد. این نقد، گامی در جهت بازسازی فلسفه اسلامی در چارچوبی وجودی است.
بخش پنجم: ضرورت بازسازی فلسفه اسلامی
نیاز به فلسفه پویا و جهانی
فلسفه اسلامی، برای پاسخگویی به نیازهای جهان معاصر، باید چونان عقابی تیزپرواز، در آسمان علم جهانی به پرواز درآید. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر تعامل فلسفه با علوم تجربی چون فیزیک و ریاضی، بر ضرورت پویایی و جهانی شدن فلسفه تأکید میورزند.
درنگ: فلسفه اسلامی باید با علوم مدرن تعامل کند تا وزنی جهانی یافته و پاسخگوی نیازهای علمی و دینی باشد.
نقد فلسفه خانگی
فلسفهای که محدود به نقل اقوال پیشینیان باشد، چونان درختی که میوهای نمیدهد، عقیم است. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این رویکرد، بر ضرورت نوآوری و تولید فکر جدید تأکید میکنند.
احترام به فلاسفه پیشین
با وجود نقدهای استاد فرزانه قدسسره، احترام به فلاسفه پیشین چون ابنسینا و صدرا حفظ میشود. این فلاسفه، چونان پهلوانانی که در روزگار خود درخشیدهاند، با وجود محدودیتهای تاریخی، خدماتی سترگ به حکمت اسلامی عرضه کردهاند.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، با تأکید بر ضرورت بازسازی فلسفه اسلامی، آن را به سوی تعامل با جهان مدرن و تولید فکر نوین سوق میدهد. این بخش، فلسفه را نهتنها میراثی کهن، بلکه ابزاری پویا برای پاسخگویی به پرسشهای معاصر میداند.
نتیجهگیری نهایی
این کتاب، با بازسازی درسگفتار شماره ۸۴۶ استاد فرزانه قدسسره، حرکت را از چارچوب مقولات ماهوی به بستر وجود منتقل کرده و با نقد آرای سنتی، چارچوبی نوین برای فهم پویایی عالم ارائه میدهد. تأکید بر تدریجی بودن خلقت، با استناد به آیه شریفه فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ (اعراف: ۵۴)، و نفی مقولات ماهوی، نشاندهنده رویکردی وجودی است که فلسفه اسلامی را با علوم مدرن پیوند میزند. این اثر، چونان چراغی در مسیر حکمت، راه را برای بازاندیشی در فلسفه اسلامی هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی