در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 850

متن درس





کاوشی در فلسفه وجودی: بازخوانی حرکت در مقولات عشر

کاوشی در فلسفه وجودی: بازخوانی حرکت در مقولات عشر

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۵۰)

مقدمه: بازاندیشی در فلسفه مقولات و حرکت

فلسفه اسلامی، در سیر تاریخی خویش، همواره با پرسش‌های بنیادین هستی‌شناختی دست‌وپنجه نرم کرده و در این میان، مقوله حرکت و امکان تحقق آن در مقولات عشر ارسطویی، از جمله مباحث چالش‌برانگیز بوده است. درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، با رویکردی نوین و وجودمحور، به نقد و بازسازی این چارچوب سنتی می‌پردازد. این کتاب، با تمرکز بر درس‌گفتار شماره ۸۵۰ (مورخ ۱۵/۱۲/۱۳۸۵)، تلاش دارد تا با زبانی علمی و متین، دیدگاه‌های سنتی در باب مقولات و حرکت را مورد بازخوانی قرار داده و فلسفه‌ای پویا و همخوان با حقیقت وجود ارائه نماید. در این راستا، مقولات عشر، که به‌عنوان بنیان فلسفه ارسطویی شناخته می‌شوند، به مثابه مفاهیمی انتزاعی نفی شده و حرکت به‌عنوان عینیتی همزاد با وجود معرفی می‌گردد. این اثر، با ساختاربندی علمی و بهره‌گیری از تمثیلات ادبی، خواننده را به سفری عمیق در ژرفای فلسفه وجودی دعوت می‌کند، سفری که در آن، سکون عالم به چالش کشیده شده و پویایی وجود به مثابه جریانی سیال و بی‌وقفه ترسیم می‌شود.

بخش اول: نقد مقولات عشر و امکان حرکت

چارچوب سنتی مقولات و حرکت

در فلسفه سنتی، مقولات عشر ارسطویی به‌عنوان بنیانی برای دسته‌بندی موجودات و تحلیل ویژگی‌های آن‌ها مطرح شده‌اند. فلاسفه پیشین، حرکت را در برخی مقولات مانند کم (کمیت)، کیف (کیفیت) و وضع (وضعیت مکانی) ممکن دانسته، اما در مقولاتی نظیر فعل، انفعال، متى (زمان‌مندی)، اضافه، جده و جوهر، یا آن را ناممکن شمرده‌اند یا در امکان آن اختلاف نظر داشته‌اند. این تقسیم‌بندی، ریشه در پیش‌فرض‌های فلسفه ارسطویی دارد که حرکت را به موضوعی ثابت وابسته می‌داند و مقولات را به‌عنوان ماهیاتی مستقل فرض می‌کند.

درنگ: فلسفه سنتی، با تقسیم‌بندی مقولات عشر و محدود کردن حرکت به برخی از آن‌ها، از درک پویایی فراگیر عالم بازمی‌ماند و به مفاهیم انتزاعی وابسته می‌شود.

نقد تقسیم‌بندی سنتی

استاد فرزانه قدس‌سره، با رویکردی نقادانه، این تقسیم‌بندی را به چالش می‌کشد. ایشان استدلال می‌کنند که هر مقوله‌ای که فلاسفه حرکت را در آن ممکن دانسته‌اند، از منظر فلسفه وجودی فاقد حرکت است و بالعکس، مقولاتی که حرکت در آن‌ها نفی شده، می‌توانند حامل حرکت باشند. این دیدگاه، به تناقض درونی فلسفه سنتی اشاره دارد که حرکت را به برخی مقولات محدود کرده و از فراگیری آن در عالم وجود غفلت ورزیده است. به بیان دیگر، این نقد، دعوتی است به بازاندیشی در بنیان‌های فلسفه مقولات و رهایی از قیدوبندهای ذهنی که حقیقت وجود را در تنگنای مفاهیم انتزاعی محصور می‌سازد.

دلیل‌خواهی از دیدگاه سنتی

استاد فرزانه قدس‌سره، با روشی دیالکتیکی، از فلاسفه سنتی می‌خواهند تا دلایل خویش را برای نفی حرکت در مقولاتی مانند فعل و انفعال ارائه دهند. این دعوت به دلیل‌خواهی، نه‌تنها به‌منظور برملا ساختن ضعف‌های استدلالی دیدگاه سنتی است، بلکه راه را برای ارائه تبیینی نوین از حرکت هموار می‌سازد. ایشان تأکید می‌کنند که اگر فلاسفه مدعی‌اند حرکت در برخی مقولات ممکن نیست، باید ادله‌ای محکم ارائه دهند تا این ادعا مورد نقد و بررسی قرار گیرد. این رویکرد، نشان‌دهنده اهتمام به روش‌شناسی علمی و گفت‌وگوی فلسفی است که در آن، هیچ ادعایی بدون پشتوانه استدلالی پذیرفته نمی‌شود.

نفی حرکت در مقولات به معنای سنتی

از منظر فلسفه وجودی ارائه‌شده در این درس‌گفتار، حرکت در هیچ‌یک از مقولات به معنای سنتی آن وجود ندارد، زیرا مقولات اساساً مفاهیمی انتزاعی‌اند که در ذهن فیلسوف شکل گرفته و از واقعیت خارجی عالم جدایند. این دیدگاه، مقولات را به مثابه سایه‌هایی بر دیوار غار افلاطونی می‌بیند که تنها بازتابی از حقیقت وجودند، نه خود آن حقیقت. حرکت، به‌عنوان جریانی سیال و ذاتی در عالم هستی، نمی‌تواند در چارچوب‌های ذهنی مقولات محصور شود.

درنگ: مقولات عشر، به‌عنوان مفاهیمی انتزاعی، از واقعیت خارجی حرکت جدا بوده و نمی‌توانند حامل حقیقت پویای وجود باشند.

نقد دلایل فلاسفه سنتی

دلایل ارائه‌شده توسط فلاسفه سنتی برای اثبات یا نفی حرکت در مقولات، از منظر استاد فرزانه قدس‌سره، فاقد وزانت علمی است. این دلایل، اغلب بر پیش‌فرض‌های ذهنی مانند ضرورت وجود فرد آنی یا موضوع ثابت برای تحقق حرکت استوارند که در فلسفه وجودی، بی‌اعتبار شمرده می‌شوند. این نقد، به ضعف بنیادین فلسفه ارسطویی در تبیین حرکت اشاره دارد و بر ضرورت بازسازی این مفاهیم در پرتو واقعیات خارجی تأکید می‌ورزد.

بخش دوم: فعل و انفعال در فلسفه وجودی

تعریف سنتی فعل و انفعال

در فلسفه سنتی، فعل به معنای تأثیرگذاری یک شیء بر شیء دیگر و انفعال به معنای تأثیرپذیری یک شیء از شیء دیگر تعریف شده است. فلاسفه معتقدند که حرکت در این دو مقوله ممکن نیست، زیرا فاقد فرد آنی‌اند که حرکت بر آن تحقق یابد. این تعریف، ریشه در نگاه مقوله‌محور ارسطویی دارد که فعل و انفعال را به‌عنوان ماهیاتی مستقل در نظر می‌گیرد.

وجود خارجی فعل و انفعال

استاد فرزانه قدس‌سره، با نفی مقوله‌بودگی فعل و انفعال، تأکید می‌کنند که این دو، واقعیاتی خارجی و وجودی‌اند، نه ماهیات یا مقولات ذهنی. به بیان دیگر، فعل و انفعال، تجلی‌های عینی وجود در عالم خارج‌اند که از چارچوب‌های ذهنی مقولات فراتر می‌روند. برای مثال، هنگامی که فردی دیگری را هل می‌دهد و او به زمین می‌افتد، این رخداد، واقعیتی خارجی است که در آن، فعل (هل دادن) و انفعال (افتادن) به‌صورت عینی تحقق می‌یابد، نه به‌عنوان مقولاتی انتزاعی.

تدرج در فعل و انفعال

فلاسفه سنتی، فعل و انفعال را تدرجی می‌دانند و معتقدند به دلیل فقدان فرد آنی، حرکت در آن‌ها ممکن نیست. استاد فرزانه قدس‌سره، این پیش‌فرض را به چالش می‌کشند و استدلال می‌کنند که تدرج ذاتی فعل و انفعال، خود گواهی بر حرکتی بودن آن‌هاست. به تعبیر ایشان، فعل و انفعال، مانند جریانی سیال در بستر وجود، ذاتاً پویا هستند و نیازی به تقسیمات ذهنی یا آنیات ندارند.

درنگ: فعل و انفعال، به‌عنوان واقعیاتی خارجی و تدرجی، ذاتاً حامل حرکت‌اند و از مقوله‌بودگی و تقسیمات ذهنی بی‌نیازند.

نقد مفهوم فرد آنی

مفهوم فرد آنی، که در فلسفه سنتی به‌عنوان شرط تحقق حرکت مطرح می‌شود، از منظر این درس‌گفتار، امری ذهنی و انتزاعی است که در واقعیت خارجی جایگاهی ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که حرکت، نیازی به آنیات ذهنی ندارد، زیرا عالم خارج، خود جریانی پیوسته و پویاست که در آن، هیچ‌چیز به سکون نمی‌گراید. این دیدگاه، مانند نوری که تاریکی‌های ذهنیت را می‌زداید، حقیقت پویای وجود را آشکار می‌سازد.

مثال هل دادن و افتادن

برای روشن شدن این دیدگاه، استاد فرزانه قدس‌سره به مثالی عینی اشاره می‌کنند: هنگامی که فردی دیگری را هل می‌دهد و او به زمین می‌افتد، فعل (هل دادن) و انفعال (افتادن) به‌صورت عینی در عالم خارج تحقق می‌یابد. این رخداد، نه مقوله‌ای ذهنی است و نه نیازمند تقسیم به آنیات. این مثال، مانند آیینه‌ای است که حقیقت وجودی فعل و انفعال را در برابر چشمان خواننده قرار می‌دهد و نشان می‌دهد که حرکت، ذاتی این واقعیات است.

ذات حرکتی فعل و انفعال

فعل و انفعال، ذاتاً حرکتی‌اند و نیازی به مقوله یا آنیات ندارند. این دیدگاه، به پویایی ذاتی این واقعیات اشاره دارد که مانند رودی جاری در بستر وجود، پیوسته در حرکت‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این پویایی، از ماهیات ذهنی مستقل است و در عالم خارج، به‌صورت تدرجی و عینی تحقق می‌یابد.

نفی تقسیمات ذهنی

تقسیم فعل و انفعال به اجزا یا آنیات، امری ذهنی است که در عالم خارج جایگاهی ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که این تقسیمات، مانند نقش‌هایی بر آب‌اند که با جریان واقعیت محو می‌شوند. فعل و انفعال، در خارج، تشخص و تعینی خارجی دارند که نیازی به چارچوب‌های ذهنی ندارند.

مثال جرقه و آتش

برای تبیین این دیدگاه، استاد فرزانه قدس‌سره به جرقه زدن و آتش گرفتن اشاره می‌کنند. این رخداد، نمونه‌ای از فعل و انفعال خارجی است که تدرجی و غیرمقوله‌ای است. جرقه، مانند شعله‌ای است که در لحظه‌ای کوتاه، وجودی پویا را به نمایش می‌گذارد و نیازی به تقسیمات ذهنی یا مقولات ندارد.

بخش سوم: متى و پویایی زمان‌مندی

تعریف متى در فلسفه سنتی

در فلسفه سنتی، متى به معنای نسبت یک شیء به زمان تعریف شده و به دلیل تدرجی بودن، حرکت در آن ناممکن شمرده شده است. فلاسفه استدلال می‌کنند که حرکت در متى، مستلزم انقسام به آنیات وجودی است که با ذات تدرجی زمان منافات دارد. این دیدگاه، زمان را به‌عنوان مقوله‌ای مستقل فرض می‌کند که حرکت در آن محال است.

نقد منافات حرکت در متى

استاد فرزانه قدس‌سره، این استدلال را به چالش می‌کشند و تأکید می‌کنند که متى، به‌عنوان نسبت شیء به زمان، ذاتاً تدرجی و حامل حرکت است. حرکت در متى، مانند جریانی است که در بستر زمان جاری می‌شود و نیازی به انقسام به آنیات ندارد. این دیدگاه، منافات ادعاشده توسط فلاسفه سنتی را نفی کرده و پویایی زمان‌مندی را تأیید می‌کند.

درنگ: متى، به‌عنوان نسبت شیء به زمان، ذاتاً تدرجی و حامل حرکت است و نیازی به انقسام ذهنی به آنیات ندارد.

مثال قطار در حال حرکت

برای روشن شدن این مفهوم، استاد فرزانه قدس‌سره به مثال حرکت روی قطار در حال حرکت اشاره می‌کنند. همان‌گونه که فردی می‌تواند روی واگنی در حال حرکت بدود، حرکت در متى نیز به‌صورت حرکت در حرکت تحقق می‌یابد. این مثال، مانند پنجره‌ای است که منظره پویای عالم را به نمایش می‌گذارد و نشان می‌دهد که هیچ‌چیز در عالم به سکون نمی‌گراید.

زمان به‌عنوان اثر حرکت

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که زمان، نه موضوع حرکت، بلکه اثر آن است. زمان، مانند سایه‌ای است که از حرکت کیهانی افلاک و کواکب بر جای می‌ماند و خود، عرض حرکت است. این دیدگاه، زمان را از جایگاه مقوله‌ای مستقل به واقعیتی عارضی و وابسته به حرکت فرو می‌کاهد.

نفی سکون در عالم

از منظر این درس‌گفتار، سکون در عالم وجود ندارد و همه‌چیز در حرکت است. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که عالم، مانند قافله‌ای است که پیوسته در حرکت است و هیچ موجودی نمی‌تواند از این جریان پویا بازبماند. این دیدگاه، مانند نوری است که تاریکی‌های سکون را می‌زداید و حقیقت جاری وجود را آشکار می‌سازد.

بخش چهارم: اضافه، جده و جوهر در پرتو حرکت

اضافه و نفی حرکت در آن

فلاسفه سنتی، حرکت در مقوله اضافه (مانند فوقیت، تحتیت، اخوت) را نفی می‌کنند، زیرا آن را مفهومی انتزاعی و تابع طرفین (مضاف و مضاف‌الیه) می‌دانند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأیید انتزاعی بودن اضافه، استدلال می‌کنند که این مقوله، مانند دیگر مقولات، نمی‌تواند حامل حرکت به معنای سنتی باشد، اما در عالم خارج، حرکت در روابط وجودی تحقق می‌یابد.

جده و پویایی رابطه

در مقوله جده، مانند رابطه کفش و پا، فلاسفه سنتی حرکت را نفی می‌کنند، زیرا آن را تابع تغییر موضوع می‌دانند. استاد فرزانه قدس‌سره، با مثال کفش و پا، نشان می‌دهند که این رابطه، پویا و دوطرفه است. گاهی پا کفش را می‌کشد و گاهی کفش پا را. این پویایی، مانند نوسانات ترازویی است که در آن، هر دو طرف در حرکت‌اند و هیچ‌یک به سکون نمی‌گراید.

درنگ: جده، مانند رابطه کفش و پا، واقعیتی پویا و دوطرفه است که در آن، حرکت به‌صورت عینی تحقق می‌یابد، نه به‌عنوان مقوله‌ای انتزاعی.

مثال ترازو و نوسانات

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به ترازو، نشان می‌دهند که نوسانات آن، نمونه‌ای از حرکت در حرکت است. ترازو، مانند قلبی است که در تپش مداوم خویش، پویایی عالم را به نمایش می‌گذارد. این مثال، نشان‌دهنده آن است که حتی در روابط به‌ظاهر ساده، حرکت ذاتی عالم جاری است.

جوهر و امکان حرکت

فلاسفه سنتی، حرکت در جوهر را به دلیل نیاز به موضوع ثابت نفی می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره، این پیش‌فرض را به چالش می‌کشند و استدلال می‌کنند که حرکت، نیازی به موضوع ثابت ندارد و در جوهر نیز ممکن است. این دیدگاه، مانند کلیدی است که قفل‌های فلسفه ارسطویی را می‌گشاید و راه را برای تبیین حرکت جوهری هموار می‌سازد.

بازنگری در حرکت جوهری

حرکت جوهری، که از ابتکارات عالمان دینی چون ملاصدرا است، نیازمند بازنگری است تا از مدگرایی علمی رهایی یابد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که حرکت جوهری، باید در پرتو فلسفه وجودی بازتعریف شود تا حقیقت پویای عالم را به‌درستی بازتاب دهد. این بازنگری، مانند بازسازی بنایی کهن است که باید با مصالح نوین وجودی استوار گردد.

بخش پنجم: حرکت، وجود و پویایی عالم

همزادی حرکت و وجود

در فلسفه وجودی ارائه‌شده در این درس‌گفتار، حرکت مساوی با وجود، تحقق و عینیت است. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که حرکت، نه مقوله‌ای ذهنی، بلکه جریانی عینی است که در همه مراتب عالم جاری است. این دیدگاه، مانند نوری است که سراسر عالم را روشن می‌سازد و هیچ سایه‌ای از سکون را بر جای نمی‌گذارد.

درنگ: حرکت، همزاد وجود است و در همه مراتب عالم، به‌صورت حرکت در حرکت، تحقق می‌یابد.

نفی مقولات عشر

مقولات عشر، به‌عنوان بنیانی کهن در فلسفه ارسطویی، در این درس‌گفتار نفی می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که این مقولات، مفاهیمی انتزاعی‌اند که از حقیقت پویای وجود جدا افتاده‌اند. این نفی، مانند ویران ساختن بنایی فرسوده است که راه را برای بنای نوین فلسفه وجودی هموار می‌سازد.

مثال نویسندگی در حرکت

برای تبیین پویایی عالم، استاد فرزانه قدس‌سره به مثال نویسندگی در حال حرکت اشاره می‌کنند. نویسنده‌ای حرفه‌ای، حتی در حال حرکت، می‌تواند بنویسد، همان‌گونه که فعل و انفعال، ذاتاً حامل حرکت‌اند. این مثال، مانند آیینه‌ای است که پویایی ذاتی عالم را به نمایش می‌گذارد.

تتالی آنات و پویایی عالم

عالم، از منظر این درس‌گفتار، مجموعه‌ای از تتالی آنات یا چینش‌های وجودی است که در آن، هیچ سکونی وجود ندارد. این دیدگاه، مانند جریانی است که همه موجودات را در خویش غرق کرده و از توقف بازمی‌دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این پویایی، ذاتی عالم است و هیچ موجودی نمی‌تواند از آن جدا بماند.

مثال زایمان در حرکت

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به زایمان در حال حرکت (مانند زایمان روی اسب)، نشان می‌دهند که عالم، حتی در لحظات حساس، در حرکت است. این مثال، مانند شعله‌ای است که پویایی بی‌وقفه عالم را روشن می‌سازد و نشان می‌دهد که هیچ‌چیز در عالم به سکون نمی‌گراید.

روایات و پویایی عالم

در روایات دینی، تأکید بر انجام وظایف حتی در حال حرکت (مانند روی شتر) دیده می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این روایات را گواهی بر پویایی عالم می‌دانند و استدلال می‌کنند که عالم، مانند قافله‌ای است که هیچ‌گاه توقف نمی‌کند. این دیدگاه، مانند پلی است که فلسفه وجودی را به منابع دینی متصل می‌سازد.

استناد به قرآن کریم

استاد فرزانه قدس‌سره، برای تأیید پویایی عالم، به آیه‌ای از قرآن کریم استناد می‌کنند:

كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ

هر روز او در کاری است.

این آیه، مانند مشعلی است که پویایی مداوم حق را در عالم به نمایش می‌گذارد و فلسفه وجودی را با حقیقت قرآنی پیوند می‌زند.

عصر سرعت و همخوانی با فلسفه وجودی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که جهان معاصر، که به عصر سرعت شهره است، با فلسفه وجودی همخوانی دارد. این دیدگاه، مانند آینه‌ای است که واقعیت‌های مدرن را در پرتو حقیقت پویای وجود بازتاب می‌دهد و ضرورت همراهی با قافله وجود را گوشزد می‌کند.

جمع‌بندی

این کتاب، با بازخوانی درس‌گفتار شماره ۸۵۰ استاد فرزانه قدس‌سره، به نقد و بازسازی فلسفه مقولات عشر ارسطویی پرداخته و فلسفه‌ای وجودمحور را ارائه کرده است که در آن، حرکت به‌عنوان عینیتی همزاد با وجود، در همه مراتب عالم جاری است. مقولات، به‌عنوان مفاهیمی انتزاعی، از واقعیت خارجی حرکت جدا افتاده و نمی‌توانند حقیقت پویای عالم را بازتاب دهند. نقد پیش‌فرض‌های فلسفه سنتی، مانند ضرورت فرد آنی، موضوع ثابت یا انقسام به آنیات، راه را برای تبیینی نوین از حرکت هموار ساخته است. این فلسفه، با تأکید بر پویایی عالم، نفی سکون و همخوانی با واقعیت‌های دینی و اجتماعی، دعوتی است به بازاندیشی در روش‌شناسی فلسفی و بازسازی فلسفه اسلامی در پرتو قرآن کریم و واقعیات معاصر. عالم، مانند قافله‌ای است که در حرکت مداوم خویش، هیچ موجودی را از همراهی بازنمی‌دارد و این کتاب، خواننده را به پیوستن به این قافله پویا دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی