در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 853

متن درس






نقد و بازاندیشی در فلسفه حرکت: تاملاتی در مقولات و وجود

نقد و بازاندیشی در فلسفه حرکت: تاملاتی در مقولات و وجود

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۵۳)

دیباچه

فلسفه، چونان چراغی فروزان در تاریکی‌های ذهن بشر، همواره در پی روشن ساختن زوایای پنهان هستی بوده است. در این میان، موضوع حرکت و چگونگی تحقق آن در مقولات فلسفی، یکی از ژرف‌ترین مسائل حکمت متعالیه به شمار می‌رود. درس‌گفتار شماره ۸۵۳، ارائه‌شده توسط استاد فرزانه قدس‌سره، به تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۸۶، به کاوشی عمیق در این موضوع اختصاص دارد. این نوشتار، با نگاهی نقادانه به آرای ملاصدرا و فلاسفه مشائی، حرکت را نه تنها در چارچوب مقولات، بلکه در بستر وجود خارجی و تحولات بی‌وقفه عالم بررسی می‌کند. با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات قرآنی، این متن می‌کوشد تا رویکردی وجودی و پویا به فلسفه حرکت ارائه دهد، رویکردی که همسو با آیات قرآن کریم، عالم را سراسر در حال تحول و بی‌قراری می‌بیند.

بخش یکم: نقد مقولات و امکان حرکت در فلسفه صدرایی

دیدگاه ملاصدرا در باب حرکت در مقولات

ملاصدرا، حکیم برجسته مکتب متعالیه، در راستای آرای جمهور فلاسفه، حرکت را در برخی مقولات عرضی مانند کم، کیف، این و وضع ممکن می‌داند، اما در مقولاتی چون فعل، انفعال، اضافه و جده آن را منتفی می‌شمارد. در مورد جوهر، برخلاف دیدگاه مشهور که حرکت در آن را ممتنع می‌داند، او قائل به حرکت جوهری است، بدین معنا که جوهر نیز می‌تواند دستخوش تحول و تغییر تدریجی شود.

این دیدگاه، نشان از پیوند ملاصدرا با چارچوب ارسطویی و در عین حال نوآوری او در گسترش مفهوم حرکت به ساحت جوهر دارد. تمایز میان مقولات حامل حرکت و غیرحامل آن، ریشه در تحلیل وجودی او دارد که حرکت را به ظرف وجود خارجی پیوند می‌دهد. با این حال، استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را مورد نقد قرار داده و حرکت در مقولات را به دلیل وابستگی آن‌ها به ماهیت، فاقد بنیان فلسفی مستقل می‌دانند.

نقد فلسفی مقولات و ماهیت

از منظر استاد فرزانه قدس‌سره، مقولات به ماهیت وابسته‌اند و ماهیت، به دلیل فقدان استقلال وجودی، نمی‌تواند بستری برای تحقق حرکت باشد. مقولات، چونان سایه‌هایی بر دیوار ذهن، تنها مفاهیمی اعتباری‌اند که در برابر حقیقت وجود رنگ می‌بازند. از این‌رو، حرکت در مقوله، به معنای دقیق فلسفی، بی‌معناست، زیرا حرکت نیازمند وجودی خارجی است که در آن تحول و تطور رخ دهد.

این نقد، یکی از ارکان اساسی فلسفه وجودی است که با نفی استقلال ماهیت، حرکت را به ساحت وجود خارجی محدود می‌کند. برخلاف فلاسفه مشائی که حرکت را در چارچوب مقولات تحلیل می‌کردند، این دیدگاه، تحولی اساسی در فهم حرکت ایجاد می‌کند، چنان‌که عالم را نه مجموعه‌ای از مقولات ثابت، بلکه جریانی سیال از وجود می‌بیند.

درنگ: مقولات، به دلیل وابستگی به ماهیت و فقدان استقلال وجودی، نمی‌توانند بستری برای تحقق حرکت باشند. حرکت، تنها در ظرف وجود خارجی و تحولات آن معنا می‌یابد.

بررسی دلایل امتناع حرکت در فعل و انفعال

ملاصدرا در تحلیل خود، حرکت در مقولات فعل (أن یفعل) و انفعال (أن ینفعل) را ممتنع می‌داند، زیرا این مقولات فاقد شرایط لازم برای تحقق حرکت هستند. او معتقد است که حرکت نیازمند خروج از یک هیئت به هیئتی دیگر است و این خروج باید از هیئتی ثابت (قار) صورت گیرد. از آنجا که مقولات فعل و انفعال فاقد این هیئت قار هستند، حرکت در آن‌ها ممکن نیست.

استاد فرزانه قدس‌سره این استدلال را به چالش می‌کشند و می‌پرسند: چرا حرکت باید به هیئتی ثابت وابسته باشد؟ آیا نمی‌توان حرکت را در بستری سیال و متحرک تصور کرد؟ این پرسش، بنیان استدلال ملاصدرا را متزلزل می‌سازد و راه را برای فهمی نوین از حرکت هموار می‌کند.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با بررسی دیدگاه ملاصدرا درباره حرکت در مقولات و نقد آن، نشان داد که مقولات، به دلیل وابستگی به ماهیت، نمی‌توانند بستری برای حرکت باشند. حرکت، چونان رودی جاری در بستر وجود، تنها در ساحت واقعیت خارجی معنا می‌یابد. این دیدگاه، با نفی استقلال مقولات، به سوی رویکردی وجودی حرکت می‌کند که عالم را سراسر در حال تحول می‌بیند.

بخش دوم: بازاندیشی در تعریف حرکت و نفی سکون

تعریف حرکت و شرایط آن در فلسفه سنتی

در فلسفه ارسطویی و دیدگاه ملاصدرا، حرکت به‌صورت خروج از یک هیئت به هیئتی دیگر تعریف می‌شود، مشروط به آنکه این خروج از یک هیئت ثابت (قار) صورت گیرد. ملاصدرا تأکید دارد که حرکت نیازمند سه ویژگی است: خروج، هیئت، و قار بودن. از این‌رو، در مقولاتی چون فعل و انفعال که فاقد هیئت قار هستند، حرکت ممتنع است.

استاد فرزانه قدس‌سره این تعریف را نقد کرده و می‌فرمایند: چرا حرکت باید به سکوتی ثابت وابسته باشد؟ آیا نمی‌توان حرکت را در جریانی سیال و متحرک تصور کرد؟ این نقد، به نفی شرط قار بودن می‌انجامد و حرکت را به‌عنوان ویژگی ذاتی عالم معرفی می‌کند.

نفی سکون و تأکید بر حرکت در حرکت

برخلاف دیدگاه سنتی، استاد فرزانه قدس‌سره معتقدند که لزومی به ساکن بودن موضوع حرکت نیست. عالم هستی، چونان اقیانوسی بی‌کران، سراسر در حال حرکت است و چیزی به نام سکون قار وجود ندارد. حتی ثبات نیز، در این نگاه، مرتبه‌ای از حرکت است. به فرموده قرآن کریم:

کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ

هر روز او در کاری است (الرحمن: ۲۹).

این آیه، مبنایی قرآنی برای نفی سکون و تأکید بر تحول مداوم عالم ارائه می‌دهد. در این دیدگاه، حتی ثبات نیز نوعی حرکت است، زیرا عالم در هر آن در حال تطور و تحول است.

درنگ: عالم هستی، چونان رودی جاری، سراسر در حال حرکت است و سکون مطلق وجود ندارد. حتی ثبات نیز مرتبه‌ای از حرکت تلقی می‌شود.

حرکت در حرکت: تمثیلات و شواهد

برای تبیین امکان حرکت در حرکت، استاد فرزانه قدس‌سره به تمثیلاتی روشنگر اشاره می‌کنند. برای مثال، نوشتن با دستی که خود در حال حرکت است یا نخ کردن سوزن بدون نیاز به ثابت نگه داشتن آن، نشان‌دهنده امکان حرکت در بستری متحرک است. این تمثیلات، چونان آیینه‌ای، حقیقت سیال عالم را بازمی‌تابانند و نشان می‌دهند که حرکت در حرکت نه‌تنها ممکن، بلکه در عالم طبیعی رایج است.

به عنوان نمونه، در فرآیند نخ کردن سوزن، نیازی نیست که سوزن ثابت بماند. اگر فردی مهارت کافی داشته باشد، می‌تواند سوزن و نخ را، هر دو در حال حرکت، به هم پیوند دهد. این تمثیل، نشان‌دهنده آن است که حرکت در بستری متحرک، چونان رقصی هماهنگ در عالم هستی، ممکن و طبیعی است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با نقد تعریف سنتی حرکت و شرط قار بودن، به تبیین رویکردی وجودی پرداخت که عالم را سراسر در حال حرکت می‌بیند. با استناد به آیات قرآن کریم و تمثیلات روشنگر، نشان داده شد که حرکت در حرکت، نه تنها ممکن، بلکه ویژگی ذاتی عالم است. این دیدگاه، با نفی سکون مطلق، عالم را چونان جریانی سیال و پویا معرفی می‌کند.

بخش سوم: حرکت در فعل و انفعال و نقد مقوله

امکان حرکت در مقولات فعل و انفعال

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد دلایل ملاصدرا مبنی بر امتناع حرکت در مقولات فعل و انفعال، معتقدند که اگر مقوله‌ای وجود داشته باشد، حرکت در این مقولات ممکن است. اما از آنجا که مقوله اساساً وجود ندارد و مفاهیمی اعتباری‌اند، حرکت در آن‌ها منتفی است، نه به دلیل فقدان شرایط حرکت، بلکه به دلیل فقدان خود مقوله.

این دیدگاه، حرکت را به ساحت وجود خارجی پیوند می‌دهد و مقولات را، چونان سایه‌هایی بر دیوار، فاقد استقلال می‌داند. از این‌رو، حرکت در فعل و انفعال، اگر در ظرف وجود خارجی تحلیل شود، ممکن است، اما در چارچوب مقولات ذهنی منتفی است.

مثال تسخین و تبرید: نسبیت در حرکت

برای تبیین این دیدگاه، استاد فرزانه قدس‌سره به مثال فرآیند تسخین (گرم شدن) و تبرید (خنک شدن) اشاره می‌کنند. اگر دمای آب از ۴۰ درجه به ۳۹ درجه کاهش یابد، به‌صورت نسبی خنک شده، هرچند هنوز گرم است. این تغییر، چونان موجی کوچک بر سطح اقیانوس، نوعی حرکت وجودی است که در موضوع (آب) رخ می‌دهد، نه در مقوله‌ای ذهنی.

این مثال، نسبیت حرکت را نشان می‌دهد. کاهش دما، حتی به مقدار ناچیز، نشانه‌ای از تحول وجودی است که در ظرف واقعیت خارجی رخ می‌دهد. از این‌رو، حرکت در تسخین و تبرید، نه به مقوله، بلکه به موضوع وابسته است.

درنگ: حرکت در فرآیندهایی چون تسخین و تبرید، در موضوعات مادی و وجود خارجی رخ می‌دهد، نه در مقولات ذهنی. این تغییرات، جلوه‌ای از نسبیت حرکت در عالم هستند.

انتقال حرارت و حرکت در حرکت

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به انتقال حرارت از آتش به دیگ، سپس به آب و در نهایت به هوا، این فرآیند را نمونه‌ای از حرکت در حرکت می‌دانند. حرارت، چونان پیام‌آوری ناآرام، از موانع مادی عبور می‌کند و بدون نیاز به سکون، در مراتب مختلف عالم جریان می‌یابد.

این انتقال، نشان‌دهنده پیوستگی حرکت در عالم مادی است. حرارت، به‌عنوان یک فعل وجودی، از دیگ به آب و از آب به هوا منتقل می‌شود، بدون آنکه به بستری ساکن نیاز داشته باشد. این فرآیند، چونان رقصی هماهنگ در عالم هستی، حرکت را در ساحتی سیال و پویا نشان می‌دهد.

نقد موانع در انتقال حرارت

حرارت، با قدرتی وجودی، از موانع مادی چون دیگ عبور می‌کند و به آب می‌رسد. این توانایی، نشان‌دهنده صلابت حرکت است که هیچ مانعی نمی‌تواند آن را متوقف سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این ویژگی را با قدرت اولیای الهی مقایسه می‌کنند که می‌توانند از موانع مادی عبور کنند، چنان‌که حرارت از دیگ به آب منتقل می‌شود.

این مقایسه، حرکت را چونان نیرویی الهی معرفی می‌کند که در تمام مراتب هستی، از مادی تا متعالی، جریان دارد. حرارت، مانند اولیای الهی، با عبور از موانع، قدرت وجودی خود را آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با بررسی امکان حرکت در مقولات فعل و انفعال و نقد استقلال مقولات، نشان داد که حرکت در ساحت وجود خارجی و موضوعات مادی رخ می‌دهد. مثال‌های تسخین و تبرید و انتقال حرارت، نسبیت و پیوستگی حرکت را در عالم آشکار ساختند. این دیدگاه، با نفی مقولات ذهنی، حرکت را به‌عنوان جریانی سیال و فراگیر در هستی معرفی می‌کند.

بخش چهارم: نسبیت در عالم و تأثیرات حرکت

نسبیت در تغییرات دما و تأثیرات کلان

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به تأثیرات افزایش دمای زمین، نشان می‌دهند که حتی تغییر دو درجه‌ای دما می‌تواند تأثیرات عظیمی، مانند مرگ ۳۰ درصد موجودات زنده، داشته باشد. این تغییرات، به موضوع و حرکت وابسته‌اند، نه به مقوله‌ای ذهنی.

این نکته، چونان هشداری از دل طبیعت، نشان‌دهنده اهمیت حرکت در تحولات کلان عالم است. افزایش دما، به‌عنوان یک حرکت وجودی، تأثیراتی عمیق بر موجودات دارد و عالم را در جریانی مداوم از تحول نگه می‌دارد.

نفی مقوله و ماهیت در برابر وجود

مقوله و ماهیت، مفاهیمی اعتباری‌اند که در برابر حقیقت وجود رنگ می‌بازند. عالم هستی، چونان اقیانوسی بی‌کران از وجود، سراسر در حال حرکت است و مقوله‌ای مستقل وجود ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که حرکت، به‌عنوان جلوه‌ای از وجود، در تمام مراتب هستی جریان دارد.

این دیدگاه، محور فلسفه وجودی است که با نفی استقلال مقولات، عالم را چونان جریانی سیال و پویا می‌بیند. مقولات، مانند سایه‌هایی بر دیوار، تنها در ذهن معنا دارند و در برابر حقیقت وجود، هیچ‌اند.

درنگ: مقوله و ماهیت، مفاهیمی اعتباری‌اند که در برابر حقیقت وجود و حرکت عالم، هیچ‌اند. عالم، سراسر در حال تحول و بی‌قراری است.

نسبیت در اخلاق و وجود

حتی مقولات اخلاقی، مانند ظلم و عدل، نسبی‌اند. اولیای الهی، مانند ائمه معصومین، در مرتبه تنزیلی نسبی‌اند و تنها خداوند به‌عنوان خیر محض، مطلق است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که خیر و شر، در مراتب وجودی، نسبی‌اند و جز خداوند، هیچ چیز مطلق نیست.

این دیدگاه، با فلسفه وجودی همسوست که عالم را در حال تدرج و تحول می‌بیند. نسبیت در اخلاق، به معنای وابستگی ارزش‌ها به مراتب وجودی است که هر مرتبه، جلوه‌ای از حقیقت الهی را بازمی‌تاباند.

نفی مطلق در عالم

جز خداوند، هیچ چیز مطلق نیست. خیر محض تنها در خداوند است و حتی ائمه معصومین، خیر تنزیلی‌اند. شر محض نیز وجود ندارد، زیرا تمام موجودات، در مراتب تنزیلی، به خداوند وابسته‌اند.

این نکته، بر اصالت وجود و نفی استقلال شر تأکید دارد. عالم، چونان آینه‌ای که نور الهی را بازمی‌تاباند، در تمام مراتب خود به خداوند وابسته است و هیچ چیز جز او مطلق نیست.

نسبیت در تناقضات ظاهری

تناقضات ظاهری، مانند حضور زید در حمام و عدم حضور او، با در نظر گرفتن وحدت حمل و ظرف‌های متفاوت (مانند روز و شب) رفع می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره این تناقضات را به نسبیت در قضاوت‌های فلسفی پیوند می‌دهند که با تحلیل مراتب وجودی حل می‌شوند.

این دیدگاه، چونان کلیدی برای گشودن گره‌های فلسفی، نشان می‌دهد که تناقضات، در ساحت وجود و ظروف متفاوت، به اموری نسبی تبدیل می‌شوند.

سنجش خیر و شر با ترازوی حق

خیر و شر، با ترازوی حق قابل سنجش هستند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ۝ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ

پس هر کس به قدر ذره‌ای نیکی کند، آن را می‌بیند و هر کس به قدر ذره‌ای بدی کند، آن را می‌بیند (زلزال: ۷-۸).

این آیه، مبنایی قرآنی برای سنجش اعمال ارائه می‌دهد. خیر و شر، به‌عنوان جلوه‌های وجودی، در ظرف حق قابل ارزیابی‌اند و این سنجش، نشان‌دهنده نسبیت در مراتب وجود است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تأکید بر نسبیت در تغییرات عالم، اخلاق و قضاوت‌های فلسفی، عالم را چونان جریانی سیال و متحرک معرفی کرد. نفی مقوله و ماهیت، همراه با استناد به آیات قرآن کریم، نشان داد که حرکت، ویژگی ذاتی عالم است و خیر و شر، در مراتب تنزیلی، نسبی‌اند. تنها خداوند، به‌عنوان خیر محض، مطلق است.

بخش پنجم: ضرورت پویایی علمی در برابر چالش‌های جهانی

اهمیت تولید علم در حوزه‌های دینی

استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر ضرورت تولید علم در حوزه‌های دینی، معتقدند که علم دینی باید با پویایی و فشار بر منابع علمی، در برابر چالش‌های جهانی عرض اندام کند. تکیه صرف بر مناسک، بدون تولید علم، نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای زمانه باشد.

این دیدگاه، چونان هشداری به حوزه‌های علمی، بر لزوم تحول در روش‌های تولید دانش تأکید دارد. علم دینی، مانند درختی تناور، باید ریشه در منابع اصیل داشته باشد و شاخسار آن، پاسخگوی مسائل نوین باشد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تأکید بر ضرورت پویایی علمی، نشان داد که علم دینی باید با تولید دانش و پاسخگویی به چالش‌های جهانی، جایگاه خود را در جهان معاصر تثبیت کند. این پویایی، نه تنها نیاز زمانه، بلکه وظیفه‌ای دینی است که عالمان دینی را به سوی تحول علمی فرا می‌خواند.

سخن پایانی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتار شماره ۸۵۳ استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوشی عمیق در فلسفه حرکت پرداخت. با نقد آرای ملاصدرا و فلاسفه مشائی، نشان داده شد که حرکت، به‌عنوان ویژگی ذاتی عالم، در ساحت وجود خارجی و نه مقولات ذهنی رخ می‌دهد. نفی سکون، تأکید بر حرکت در حرکت، و نسبیت در تغییرات عالم، اخلاق و قضاوت‌های فلسفی، عالم را چونان اقیانوسی سیال و پویا معرفی کرد. استناد به آیات قرآن کریم، مانند «کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ» و «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ»، مبنایی قرآنی برای این دیدگاه فراهم آورد. در پایان، تأکید بر ضرورت تولید علم، عالمان دینی را به پویایی علمی و پاسخگویی به چالش‌های جهانی دعوت کرد.

دعا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست.

با نظارت صادق خادمی