متن درس
تحلیل فلسفی حرکت جوهری
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۶۱)
دیباچه
در گستره فلسفه اسلامی، بحث از حرکت جوهری یکی از بنیادینترین و پیچیدهترین مسائل است که در تقاطع وجودشناسی و مقولهشناسی قرار دارد. این نوشتار، با استناد به درسگفتار شماره ۸۶۱ استاد فرزانه قدسسره، به تاریخ ۱/۲/۱۳۸۶، به بررسی عمیق و انتقادی اختلافات میان منکران حرکت جوهری، مانند ابنسینا، و دیدگاههای ملاصدرا میپردازد. محور این بررسی، رفع سوءتفاهمهای فلسفی و ارائه دیدگاهی نوین مبتنی بر نفی مقولات و ماهیت است که حرکت را به ظرف وجود منتقل میکند.
بخش نخست: زمینهسازی بحث حرکت جوهری
آغاز با نام حق
بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
درسگفتار با استمداد از نام مبارک خداوند آغاز میشود، چنانکه سنت حکمی اسلامی اقتضا میکند. این افتتاح، چونان مشعلی فروزان، مسیر معرفت را روشن میسازد و بحث را در چارچوبی الهی و معنوی قرار میدهد. این آغاز، نشانهای از پیوند عمیق فلسفه و الهیات در این سنت فکری است که حکمت را در پرتو نور الهی جستوجو میکند.
سوءتفاهم در اختلافات حرکت جوهری
اختلاف میان منکران حرکت جوهری، مانند ابنسینا، و ملاصدرا ریشه در سوءتفاهمی بنیادین دارد. منکران، حرکت را در ماهیت و انواع متکثر نفی میکنند، زیرا تکثر انواع با تغییر تدریجی سازگار نیست. در مقابل، ملاصدرا حرکت را در وجود میبیند، نه در ماهیت یا مقوله. این اختلاف، چونان دو راهی در مسیر معرفت، از تفاوت در مبانی وجودشناختی سرچشمه میگیرد: منکران به چارچوب ماهیتمحور ارسطویی پایبندند، درحالیکه ملاصدرا به سوی وجودمحوری گرایش دارد.
بخش دوم: دیدگاههای منکران و ملاصدرا
دیدگاه منکران حرکت جوهری
منکران حرکت جوهری، مانند ابنسینا، معتقدند که ماهیت و نوع به دلیل تکثر و تعدد در ظرف خود نمیتوانند حامل حرکت باشند. حرکت، بهعنوان تغییر تدریجی، با تکثر انواع که ذاتاً ثابتاند، ناسازگار است. این دیدگاه، چونان سنگی استوار در بنای فلسفه مشائی، حرکت را در مقوله جوهر محال میداند، زیرا تغییر در جوهر یا نوع را حفظ میکند (که حرکت نیست) یا نوع را دگرگون میسازد (که استحاله است).
دیدگاه ملاصدرا
ملاصدرا حرکت را در وجود میداند، نه در ماهیت یا مقوله، اما همچنان موجود را ترکیبی از وجود و ماهیت فرض میکند. این دیدگاه، چونان پلی میان فلسفه مشائی و وجودمحوری، تلاش دارد حرکت جوهری را در چارچوب وجود تبیین کند. بااینحال، اتکای او به مقوله و ماهیت، به ابهام در استدلالهایش منجر شده است.
نقد ملاصدرا: ابهام در موضع ماهیت
استاد فرزانه قدسسره، دیدگاه ملاصدرا را به دلیل ابهام در تعریف ماهیت مورد نقد قرار میدهند. ملاصدرا گاهی ماهیت را فاقد وجود خارجی و صرفاً انتزاعی میداند و گاهی آن را تبعی و دارای وجود خفیف معرفی میکند. این تناقض، چونان سایهای بر استدلالهای او، از شفافیت و قاطعیت تحلیل حرکت جوهری میکاهد.
بخش سوم: نقد چارچوب ارسطویی و مقولهها
نفی حرکت در مقولات
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که حرکت در مقولات، از جمله کم، کیف، و جوهر، به دلیل ماهیت متکثر آنها ممکن نیست. ماهیت، بهعنوان مثار کثرت، نمیتواند حامل امتداد، تبدل، یا انقلاب باشد، زیرا این ویژگیها با پیوستگی حرکت سازگار نیستند. در مقابل، وجود، چونان جریانی سیال، ظرف حقیقی حرکت است که امتداد و تغییر را در خود جای میدهد.
نقد استدلال ابنسینا
ابنسینا حرکت در جوهر را به دلیل ایجاد انواع لایتناهی بالفعل نفی میکند. او معتقد است که اشتداد در جوهر یا نوع را حفظ میکند (که حرکت نیست) یا جوهر جدیدی ایجاد میکند (که استحاله است). استاد فرزانه قدسسره این استدلال را به دلیل اتکا به ماهیت ناکافی میدانند، زیرا حرکت در وجود نیازی به حفظ یا تغییر نوع ندارد.
نقد تمایز جوهر و عرض
ابنسینا حرکت در عرض را به دلیل وجود موضوع (جسم) ممکن میداند، اما در جوهر نفی میکند. استاد فرزانه قدسسره این تمایز را نادرست میدانند، زیرا حرکت در موضوع، نه در مقوله، رخ میدهد. این نقد، چونان آیینهای، محدودیتهای چارچوب ماهیتمحور را نمایان میسازد.
بخش چهارم: حرکت در وجود، نه در ماهیت
وجود بهعنوان ظرف حرکت
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که حرکت در وجود جاری است، نه در ماهیت یا مقوله. وجود، بهعنوان حقیقتی واحد و متصل، میتواند امتداد، تبدل، و انقلاب را در خود جای دهد. این دیدگاه، چونان رودی زلال، حرکت را از بند مفاهیم انتزاعی آزاد میکند و به واقعیات خارجی پیوند میدهد.
نفی کامل ماهیت و مقوله
ماهیت و مقوله، بهعنوان مفاهیم اعتباری، فاقد حقیقت خارجیاند. استاد فرزانه قدسسره معتقدند که حرکت در وجود است و هیچ تفاوتی میان جوهر و عرض وجود ندارد. این دیدگاه، چونان طوفانی که پردههای توهم را کنار میزند، فلسفه ارسطویی را به چالش میکشد.
مثال گندم و وجود
گندم، تکهای از وجود است که نام گندم بر آن اطلاق شده است. حرکت در وجود گندم رخ میدهد، نه در ماهیت آن. این مثال، چونان چراغی، تمایز میان مفاهیم عرفی و حقیقت وجودی را روشن میسازد. در عرف، گندم یا نان بهعنوان اشیاء مستقل شناخته میشوند، اما در فلسفه، تنها وجود حقیقت دارد.
مثال علی اکبر و علی اصغر
نامهای علی اکبر و علی اصغر، مانند گندم و جو، مفاهیمی اعتباریاند که برای تمایز وجود واحد به کار میروند. این تمثیل، چونان آیینهای، وحدت وجودی عالم و اعتباری بودن ماهیت را نمایان میسازد. تمام تمایزات، در ظرف وجود معنا دارند.
بخش پنجم: نقد پاسخهای ملاصدرا
پاسخ کلامی ملاصدرا
ملاصدرا در پاسخ به ابنسینا، انواع لایتناهی بالفعل را به بالقوه تبدیل میکند، اما این پاسخ کلامی است و فاقد دقت فلسفی. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که انواع لایتناهی، چه بالفعل و چه بالقوه، وجود ندارند، زیرا حرکت در وجود است، نه در ماهیت.
نقد اتکای ملاصدرا به مقوله
ملاصدرا حرکت را در وجود میداند، اما آن را در چارچوب مقوله قالببندی میکند، که به دلیل فقدان وجود مقوله، تناقضآمیز است. این نقد، چونان تیغی برنده، کاستیهای روششناختی ملاصدرا را آشکار میسازد.
بخش ششم: نفی انواع لایتناهی و حرکت در موضوع
نفی انواع لایتناهی
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که بین گندم و گندم، گندمهای لایتناهی بالقوه وجود ندارد، زیرا گندم وجود واحدی است. این دیدگاه، با نفی ماهیت، اشکال انواع لایتناهی را رفع میکند و حرکت را به وحدت وجودی پیوند میدهد.
حرکت در موضوع
حرکت در موضوع ذاتی خود موضوع است و نیازی به مقوله یا ماهیت ندارد. بهعنوان مثال، آب در کاسه موضوع دارد، اما در یخزدگی، خود آب موضوع خود میشود. این تمثیل، چونان جریانی زلال، حرکت را به وجود خارجی پیوند میدهد.
نفی ضرورت موضوع خارجی
حرکت در وجود نیازی به موضوع خارجی ندارد. تمام عالم، چونان اقیانوسی در حال موج، در حرکت است بدون مقوله یا ماهیت. این دیدگاه، عالم را بهعنوان مجموعهای پویا معرفی میکند که حرکت در ذات وجود جاری است.
بخش هفتم: نقد روششناسی فلسفی و آموزش
نقد آموزش فلسفه سنتی
آموزش فلسفه سنتی، به دلیل اتکا به مقولات و ماهیت، از استانداردهای علمی به دور است و نمیتواند به نیازهای معاصر پاسخ دهد. استاد فرزانه قدسسره این روش را چون پرندهای در قفس مفاهیم بسته میدانند که از واقعیات خارجی دور افتاده است.
لزوم ارائه حرکت وجودی
حرکت وجودی، برخلاف حرکت جوهری، میتواند در فضای علمی و دانشگاهی جایگاه یابد و به مسائل مدرن پاسخ دهد. این دیدگاه، چونان چراغی راهنما، فلسفه را به سوی تعامل با علوم معاصر هدایت میکند.
نقد روانشناسی سنتی
روانشناسی مبتنی بر آرای ابنسینا و غزالی، به دلیل قدمت و عدم تطابق با علم مدرن، ناکارآمد است. استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت بازنگری در علوم انسانی تأکید دارند تا با نیازهای معاصر هماهنگ شوند.
جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار شماره ۸۶۱ استاد فرزانه قدسسره، به تحلیل عمیق و انتقادی حرکت جوهری پرداخته و با نفی مقولات و ماهیت، حرکت را به ظرف وجود منتقل کرده است. نقد دیدگاههای ابنسینا و ملاصدرا، محدودیتهای چارچوب ارسطویی را آشکار ساخته و با تأکید بر وحدت وجودی، فلسفهای نوین و پویا ارائه داده است. مثالهایی مانند گندم، آب و یخ، و علی اکبر و علی اصغر، وحدت وجودی عالم و اعتباری بودن ماهیت را روشن ساختهاند. این تحلیل، با دعوت به بازنگری در آموزش فلسفه و علوم انسانی، راه را برای فلسفهای پاسخگو به چالشهای مدرن هموار میسازد. در پایان، دعای درود بر محمد و آل محمد، چونان نغمهای آسمانی، این نوشتار را به پایان میرساند:
ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست.