متن درس
کاوش در حرکت جوهری: تحلیلی وجودمحور از آرای استاد فرزانه قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۶۳)
دیباچه
در گستره حکمت متعالیه، موضوع حرکت جوهری بهسان دریایی ژرف و پرتلاطم، همواره کانون توجه فیلسوفان بوده است. این نوشتار، برگرفته از درسگفتار شماره ۸۶۳ استاد فرزانه قدسسره، به تاریخ ۴/۲/۱۳۸۶، به کاوشی عمیق و نقادانه در مسئله حرکت جوهری میپردازد. این بحث، با تمرکز بر چالش عدم تشخص موضوع و اختلافنظرهای فیلسوفان برجستهای چون ابنسینا، شیخ اشراق و ملاصدرا، راهحلی وجودمحور را پیشنهاد میکند که از چارچوبهای سنتی فراتر میرود. متن حاضر، با ساختاری منسجم و دانشگاهی، تمامی نکات و تحلیلهای درسگفتار را با شرح و تفصیل کامل ارائه میدهد. همانند نوری که از پس ابرهای معرفت میدرخشد، این بررسی تلاش دارد تا زوایای پیچیده حرکت جوهری را در پرتو حکمت صدرایی و نقدهای نوین روشن سازد، بیآنکه ذرهای از عمق و دقت محتوا کاسته شود.
بخش یکم: چالشهای بنیادین در تحلیل حرکت جوهری
عدم تشخص موضوع: ریشه دشواریهای فلسفی
استاد فرزانه قدسسره، در تبیین مسئله حرکت جوهری، مشکل اصلی را عدم تشخص موضوع میدانند. بدون شناخت دقیق موضوع، تحلیل حرکت در جوهر ناممکن است، زیرا جوهر بهسان بستری است که حرکت در آن جریان مییابد. این ابهام، فیلسوفان را در تعریف چیستی حرکت در جوهر دچار دشواری کرده است. پرسشهایی نظیر «حرکت در جوهر چیست؟» و «جوهر به چه معناست؟» از چالشهای بنیادین این حوزهاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که فقدان شناخت دقیق موضوع، بهسان قفلی است که کلید تحلیل فلسفی را گم کرده و فیلسوفان را در هزارتوی استدلالهای ناتمام گرفتار ساخته است.
درنگ: عدم تشخص موضوع، ریشه اصلی دشواریهای تحلیل حرکت جوهری است. بدون شناخت دقیق موضوع، هیچ حکمی در فلسفه یا فقه نمیتوان صادر کرد، زیرا موضوع، بنیاد هر استدلال علمی است. |
ابهام در مفهوم جوهر و حرکت
جوهر در چارچوب ارسطویی، ماهیتی ثابت تلقی میشود که بهسان صخرهای استوار، تغییرناپذیر مینماید. اما حرکت، چونان جریانی سیال، نیازمند پویایی است. این تناقض ظاهری، پرسشهایی بنیادین را برانگیخته است. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به این ابهام، تأکید دارند که چارچوبهای سنتی، به دلیل ماهیتمحوری، قادر به تبیین حرکت در جوهر نبودهاند. این دیدگاه، بهسان پلی شکسته است که فیلسوفان را از رسیدن به ساحل حقیقت باز داشته است.
اختلافنظر میان فیلسوفان
اختلافنظر میان فیلسوفان برجسته، از ابنسینا که حرکت در جوهر را نفی میکرد تا ملاصدرا که آن را اثبات نمود، و شیخ اشراق که در این مسئله دچار دشواری بود، نشاندهنده تفاوت در مبانی متافیزیکی است. ابنسینا، با تکیه بر چارچوب ماهیتمحور مشایی، حرکت در جوهر را غیرممکن میدانست، در حالی که ملاصدرا، با رویکرد وجودمحور، آن را بهعنوان جریانی ذاتی در هستی تأیید کرد. استاد فرزانه قدسسره، این اختلاف را بهسان دو راهی میدانند که هرکدام به مقصدی متفاوت در فلسفه منتهی میشود: یکی به ایستایی ماهیت و دیگری به پویایی وجود.
بخش دوم: نقد چارچوبهای سنتی و ضرورت شناخت موضوع
اهمیت شناخت موضوع در علوم فلسفی و فقهی
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که شناخت دقیق موضوع، چه در فلسفه و چه در فقه، بنیاد هر علم است. موضوع، بهسان ریشهای است که درخت معرفت از آن تغذیه میکند. بدون شناخت موضوع، هیچ حکمی نمیتوان صادر کرد. این اصل، در تحلیل حرکت جوهری نیز صدق میکند، زیرا فقدان موضوع مشخص، فیلسوفان را در تحلیل این پدیده دچار سردرگمی کرده است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این نکته، شناخت موضوع را کلید گشودن معماهای فلسفی میدانند.
درنگ: شناخت دقیق موضوع، بنیاد هر علم است. بدون شناسایی موضوع، تحلیل حرکت جوهری یا هر مسئله فلسفی دیگر ممکن نیست، زیرا موضوع، محور استدلالهای علمی است. |
پیچیدگی غیرضروری در متون فلسفی
استاد فرزانه قدسسره، متون فلسفی سنتی را به دلیل پیچیدگی غیرضروری مورد نقد قرار میدهند. این متون، بهسان جنگلی انبوه، ذهن نوآموزان را درهمپیچیده و یادگیری را دشوار ساختهاند. بهعنوان مثال، کتب صرف و نحو، مانند صرف میر، برای طلاب تازهوارد بهسان قفلی با هفت زنجیر تصور میشد. این پیچیدگی، نه به دلیل ذات مسئله، بلکه به سبب روشهای آموزشی ناکارآمد بود که مسائل را سنگینتر از آنچه هستند جلوه میدادند.
تأثیر پیشزمینه علمی بر فهم
طلابی که پیشزمینه علمی، مانند تحصیلات دبیرستانی، داشتند، متون فلسفی و صرف را آسانتر مییافتند. این امر، بهسان نوری است که مسیر معرفت را روشن میسازد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که پیشزمینه علمی، بهویژه در علوم پایه، فهم مسائل پیچیده را تسهیل میکند. طلابی که بدون این پیشزمینه وارد حوزههای علمی میشدند، به دلیل فقدان دانش مقدماتی، مسائل را چونان کوهی صعبالعبور میدیدند.
نقد ترس از فلسفه
در گذشته، فلسفه بهسان دانشی غیرقابلفهم معرفی میشد که حتی فیلسوفان نیز از درک آن عاجز بودند. استاد فرزانه قدسسره، این دیدگاه را نادرست دانسته و بر امکان فهم فلسفه با آموزش صحیح تأکید دارند. این ترس، بهسان سایهای است که بر نور معرفت افتاده و مانع از دسترسی به حقیقت شده است. با روشهای آموزشی مناسب، فلسفه میتواند به دانشی دستیافتنی و روشن تبدیل شود.
درنگ: فلسفه، برخلاف تصورات سنتی، دانشی قابلفهم است. ترس از پیچیدگی آن، ناشی از روشهای آموزشی ناکارآمد و فقدان پیشزمینه علمی است. |
بخش سوم: نقد دیدگاههای فیلسوفان پیشین
دیدگاه ابنسینا و دشواریهای حرکت در جوهر
ابنسینا، در چارچوب فلسفه مشایی، حرکت در جوهر را به دلیل فقدان موضوع ثابت نفی میکرد. او در رسائلی به شاگردانش، از دشواری تبیین حرکت در گیاهان سخن گفته و آن را سختتر از حیوانات میدانست. در حیوانات، به دلیل وجود نفس، موضوع ثابتی فرض میشد، اما در گیاهان، چنین موضوعی یافت نمیشد. استاد فرزانه قدسسره، این دیدگاه را بهسان تلاشی ناکام برای گشودن دریچهای به سوی حقیقت میدانند که به دلیل محدودیتهای چارچوب ماهیتمحور، به نتیجه نرسیده است.
ابنسینا معتقد بود که اگر موضوع ثابت نباشد، تشخص باید عددی باشد، اما این با استمرار و تقسیمپذیری بالقوه سازگار نیست. او همچنین حرکت در جوهر را از طریق تجدد عنصر یا تغذیه نفی میکرد، زیرا ماده متغیر است و نمیتواند موضوع ثابت باشد. این دیدگاه، بهسان بنایی است که بر پایهای لرزان بنا شده و فرو میریزد.
درنگ: ابنسینا، به دلیل اتکا به چارچوب ماهیتمحور، حرکت در جوهر را نفی کرد. فقدان موضوع ثابت در گیاهان، تحلیل او را با دشواری مواجه ساخت. |
نقد شیخ اشراق و متأخرین
شیخ اشراق و پیروانش، حرکت در مقوله کم را بهکلی نفی کردند، زیرا معتقد بودند که افزودن مقدار به مقدار دیگر یا انفصال جزء مقداری، به انعدام موضوع منجر میشود. استاد فرزانه قدسسره، این دیدگاه را ناشی از خلط میان مقوله و موضوع میدانند. متأخرین نیز در حل مسئله حرکت در کم دچار اضطراب بودند، زیرا چارچوب ارسطویی، پاسخگوی این پرسشها نبود. این اضطراب، بهسان طوفانی است که کشتی معرفت را در دریای ابهام گرفتار کرده بود.
تلاش ملاصدرا و محدودیتهای آن
ملاصدرا در اسفار (جلد سوم، صفحه ۸۹) ادعا میکند که اشکال حرکت در مقوله کم را با نفی مقوله و تأکید بر وجود حل کرده است. اما استاد فرزانه قدسسره، این راهحل را ناکافی میدانند، زیرا همچنان به مقوله وابسته است. ملاصدرا، اگرچه به سوی وجودمحوری گام برداشت، اما نتوانست از چارچوبهای سنتی کاملاً رها شود. این تلاش، بهسان پلی است که نیمی از مسیر را پیموده، اما به مقصد نرسیده است.
درنگ: راهحل ملاصدرا برای حرکت جوهری، به دلیل اتکا به مقوله، ناکافی است. حرکت باید در ظرف وجود تحلیل شود، نه در چارچوب مقولات ذهنی. |
بخش چهارم: نقد روشهای سنتی و ضرورت علوم پایه
نقد پیچیدگی مسائل فلسفی
استاد فرزانه قدسسره، پیچیدگی مسائل فلسفی، مانند حرکت جوهری، را ناشی از ضعف علمی فیلسوفان و عدم شناخت موضوع میدانند. این پیچیدگی، بهسان غباری است که بر آینه حقیقت نشسته و مانع از دیدن واقعیت شده است. مسائل فلسفی، اگرچه عمیقاند، اما با شناخت صحیح موضوع و استفاده از علوم پایه، میتوانند بهسادگی تحلیل شوند.
ضعف پیشزمینه علمی فیلسوفان
فیلسوفانی مانند ابنسینا و ملاصدرا، به دلیل ضعف در علوم طبیعی، مسائل را پیچیدهتر از آنچه هستند جلوه دادهاند. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به مثال صرف میر، تأکید دارند که فقدان دانش مقدماتی، مسائل را برای طلاب تازهوارد بهسان قفلی با هفت زنجیر جلوه میداد. علوم پایه، مانند ریاضیات، فیزیک و شیمی، میتوانند بهسان کلیدی، این قفلها را بگشایند.
درنگ: ضعف در علوم پایه، مسائل فلسفی را پیچیدهتر از واقعیت جلوه داده است. آموزش علوم طبیعی، فهم مسائل فلسفی را تسهیل میکند. |
نقد روشهای آموزشی علم دینی
روشهای آموزشی سنتی در علم دینی، به دلیل اتکا به رویکردهای غیرعلمی، پاسخگوی نیازهای معاصر نیستند. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این روشها، بر ضرورت بازنگری در نظام آموزشی و تأکید بر علوم پایه تأکید دارند. این بازنگری، بهسان بازسازی بنایی کهن است که با مصالح نوین، استواری بیشتری مییابد.
توصیه به مطالعه علوم پایه
استاد فرزانه قدسسره، طلاب را به مطالعه علوم پایه، مانند ریاضیات، فیزیک و شیمی، دعوت میکنند. این علوم، بهسان ستونهایی هستند که بنای معرفت فلسفی را استوار میسازند. فهم دقیق مسائل فلسفی، بدون پیشزمینه علمی، بهسان تلاش برای ساختن کاخی بدون پایه است.
بخش پنجم: تحلیل وجودی حرکت و نفی مقولات
نفی ماهیت و حرکت در وجود
استاد فرزانه قدسسره، با تکیه بر حکمت وجودمحور، نفی ماهیت مستقل را راهحل مشکلات حرکت جوهری میدانند. ماهیت، بهسان سایهای است که بر وجود افکنده شده و فاقد استقلال است. حرکت، تنها در ظرف وجود معنا مییابد و مقولات ذهنی، مانند کم و کیف، نمیتوانند حامل آن باشند. این دیدگاه، بهسان دریچهای است که نور حقیقت را بر مسائل فلسفی میتاباند.
درنگ: نفی ماهیت و تمرکز بر حرکت در وجود، مشکلات حرکت جوهری را حل میکند. حرکت، جریانی ذاتی در هستی است که از مقولات ذهنی آزاد است. |
حرکت در تعینات وجودی
استاد فرزانه قدسسره، حرکت را در تعینات وجودی میدانند، نه در صورتهای کلی یا مقولات. تعینات وجودی، بهسان امواجی هستند که در اقیانوس هستی جریان دارند و هر یک هویتی متمایز دارند. این دیدگاه، حرکت را از قید مقولات ذهنی رها ساخته و به ظرف وجود پیوند میدهد.
نظم دقیق عالم و حرکت
عالم هستی، با نظمی بینهایت دقیق، بهسان تاروپودی است که هر جزء آن در هماهنگی کامل با دیگران حرکت میکند. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به آیات قرآن کریم، این نظم را تبیین میکنند:
إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ (تکویر: ۱-۳).
هنگامی که خورشید درهم پیچیده شود، و هنگامی که ستارگان تیره شوند، و هنگامی که کوهها به حرکت درآیند.
این آیات، بهسان آینهای، پویایی و نظم وجودی عالم را نشان میدهند. کوچکترین اختلال در این نظم، بهسان سنگی که در برکهای آرام افتد، به فروپاشی کل نظام منجر میشود. استاد فرزانه قدسسره، با مثال دوچرخهسوارانی که با نظم حرکت میکنند، این هماهنگی را بهگونهای ملموس تبیین میکنند.
درنگ: عالم هستی، با نظمی ظریف و دقیق، در حال حرکت است. کوچکترین اختلال در این نظم، به فروپاشی کل نظام منجر میشود، و حرکت، ذاتی این نظم است. |
نقد دوگانه حرکت و سکون
استاد فرزانه قدسسره، با نقد دوگانه حرکت و سکون، تأکید دارند که تمام هستی در حال حرکت است و سکون، مفهومی اعتباری است. این دیدگاه، بهسان رودی خروشان، تمام عالم را در جریانی سیال و پویا میبیند. فیلسوفان سنتی، با جداسازی حرکت و سکون، به خطا رفتند، زیرا سکون، تنها در مقایسه ذهنی معنا مییابد.
بخش ششم: نقد مسائل کلامی و راهحلهای نوین
نقد خلط مقوله و موضوع
استاد فرزانه قدسسره، خلط میان مقوله و موضوع را ریشه بسیاری از مشکلات فلسفی میدانند. حرکت، در موضوع (وجود) رخ میدهد، نه در مقوله. این خلط، بهسان غباری است که دید فیلسوفان را تیره کرده و تحلیل صحیح را دشوار ساخته است. با نفی مقولات و تمرکز بر وجود، حرکت بهسادگی قابل تحلیل است.
درنگ: خلط میان مقوله و موضوع، ریشه مشکلات تحلیل حرکت است. حرکت در وجود رخ میدهد، نه در مقولات ذهنی. |
نقد مسائل کلامی در فلسفه
بسیاری از مسائل مطرحشده در فلسفه سنتی، در واقع کلامیاند و نیازمند تحلیل فلسفی دقیقتری هستند. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به مسئله آکل و مأکول (چه کسی در قیامت محشور میشود؟)، تأکید دارند که این مسائل، به دلیل اتکا به چارچوبهای کلامی، پیچیده شدهاند. تحلیل وجودمحور، میتواند این مسائل را بهسادگی حل کند.
نقد معاد مادی ابنسینا
ابنسینا، معاد مادی را به دلیل تغییرپذیری ماده نفی میکرد، اما استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که خلود با حرکت منافاتی ندارد. استمرار، خود از مقوله حرکت است و ماده میتواند در ظرف وجود، خالد باشد. این دیدگاه، بهسان کلیدی است که قفلهای فلسفه مشایی را میگشاید.
سادهسازی آموزش حرکت
استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر وجودمحوری، معتقدند که حرکت در وجود، بهگونهای ساده است که میتوان آن را در کلاسهای ابتدایی تدریس کرد. این دیدگاه، بهسان نسیمی است که غبار پیچیدگی را از مسائل فلسفی میزداید و آنها را برای همگان قابلفهم میسازد.
بخش هفتم: دعوت به اجتهاد و نتیجهگیری
دعوت به اجتهاد در حل مسائل فلسفی
استاد فرزانه قدسسره، با دعوت به اجتهاد، پژوهشگران را به تلاش جمعی برای درک حقیقت در مسائل فلسفی فرا میخوانند. یأس از روح خدا، بهسان سدی است که راه معرفت را مسدود میکند. این دعوت، بهسان مشعلی است که مسیر حقیقتجویی را روشن میسازد.
درنگ: اجتهاد و پرهیز از یأس، راهگشای حل مسائل فلسفی است. پژوهشگران باید با تلاش جمعی، حقیقت را در این مسائل جستوجو کنند. |
جمعبندی
درسگفتار شماره ۸۶۳، با نقد دیدگاههای ابنسینا، شیخ اشراق و ملاصدرا، به ارائه رویکردی وجودمحور در تحلیل حرکت جوهری میپردازد. مشکل اصلی این مسئله، عدم تشخص موضوع در چارچوبهای ارسطویی است که با نفی مقولات و ماهیت، و تأکید بر وجود، رفع میشود. آیات قرآن کریم، مانند إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ، و مثالهایی نظیر نظم دوچرخهسواران، پویایی و نظم دقیق عالم را نشان میدهند. نقد روشهای کلامی و ضعف علمی فیلسوفان، بر ضرورت آموزش علوم پایه و بازنگری در نظام آموزشی تأکید دارد. این درسگفتار، با دعوت به اجتهاد، راه را برای فلسفهای پویا و کارآمد در جامعه مدرن هموار میسازد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست.
با نظارت صادق خادمی |