متن درس
کاوشی در فلسفه حرکت جوهری: نقد ملاصدرا و بازاندیشی طبیعتمحور
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۶۵)
دیباچه
فلسفه، چونان مشعلی فروزان در تاریکیهای ذهن، همواره در پی روشن ساختن حقیقت هستی بوده است. حرکت جوهری، بهعنوان یکی از نوآوریهای فلسفی ملاصدرا، بنیانگذار مکتب متعالیه، از مفاهیم کلیدی در حکمت اسلامی است که تحولات وجودی عالم را در بستر جوهر تحلیل میکند. با این حال، این مفهوم، به دلیل تأثیرپذیری از گرایشهای الهیاتی و ضعف در شناخت طبیعت، نیازمند بازنگری و نقد است. درسگفتار شماره ۸۶۵، ارائهشده توسط استاد فرزانه قدسسره در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۶، با نگاهی نقادانه به آرای ملاصدرا، بر ضرورت بازاندیشی در فلسفه حرکت جوهری تأکید دارد. این نوشتار، با بهرهگیری از دو سند اصلی، به تجمیع و بازنویسی محتوای این درسگفتار پرداخته و با ساختاری علمی، منسجم و با زبانی فاخر، به تحلیل نارساییهای فلسفه صدرایی در شناخت طبیعت، تأثیر الهیات بر غفلت از فاعلیت طبیعی، و ضرورت هماهنگی میان توحید و خلق میپردازد. آیات قرآن کریم و روایات، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، راهنمای این کاوش فلسفیاند و تمثیلات، چونان پلی میان مفاهیم انتزاعی و واقعیتهای ملموس، به فهم عمیقتر این مباحث یاری میرسانند.
بخش یکم: نقد فلسفه حرکت جوهری در چارچوب شناخت طبیعت
نارساییهای ملاصدرا در تحلیل طبیعت
ملاصدرا، حکیم برجسته مکتب متعالیه، در تبیین حرکت جوهری، به دلیل ضعف در شناخت طبیعت، نتوانسته است تحلیلی جامع و دقیق ارائه دهد. حرکت جوهری، که به تحول تدریجی در جوهر موجودات اشاره دارد، در فلسفه صدرایی بر چارچوبهای الهیاتی استوار است. این گرایش الهیاتی، اگرچه در پیوند با توحید ارزشمند است، اما توجه به فاعلیت طبیعی را تحتالشعاع قرار داده و به تحلیلهای طبیعتمحور آسیب رسانده است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این نارسایی، معتقدند که فلسفه صدرایی، به دلیل تمرکز بر مباحث متافیزیکی، از شناخت علمی و دقیق طبیعت غافل مانده است.
تأثیر گرایشهای الهیاتی بر غفلت از طبیعت
گرایش توحیدی و الهی ملاصدرا، او را به سوی نفی فاعلیت خلق و طبیعت سوق داده است، مشابه رویکرد برخی عرفا که عالم مادی را وهم یا خیال میپندارند. این دیدگاه، که ریشه در تأکید افراطی بر وحدت الهی دارد، به انکار فعل خدا در خلق و فاعلیت طبیعی منجر شده است. استاد فرزانه قدسسره این رویکرد را نقد کرده و میفرمایند که عالم، چونان آیینهای است که تجلیات الهی را در قالب خلق بازمیتاباند، اما این تجلی، فاعلیت طبیعت را نفی نمیکند، بلکه آن را در بستر عنایت الهی معنا میبخشد.
درنگ: گرایش الهیاتی ملاصدرا، با تمرکز بر توحید، به غفلت از فاعلیت طبیعت منجر شده است. فلسفهای جامع باید توحید و فاعلیت خلق را بهطور هماهنگ تحلیل کند.
نقد دیدگاههای عرفانی در انکار خلق
برخی عرفا و حکما، در سایه تأکید بر وحدت توحیدی، عالم مادی را به خیال یا وهم فروکاسته و فاعلیت خلق را انکار کردهاند. این دیدگاه، که عالم را چونان سایهای بر دیوار ذهن میبیند، از حقیقت وجودی طبیعت غافل مانده است. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این رویکرد، بر ضرورت توجه به خلق بهعنوان جلوهای از فعل الهی تأکید دارند. عالم، نه وهم، بلکه واقعیتی است که در پرتو عنایت الهی فاعلیت خود را آشکار میسازد.
ضعف شناخت طبیعت در فلسفه سنتی
فیلسوفان سنتی، از جمله شیخ اشراق، به دلیل ناآشنایی با علوم طبیعی، طبیعت را به طلسمات یا قاسقات تشبیه کردهاند. شیخ اشراق، عالم طبیعت را چونان عروسکهایی میبیند که توسط ملائکه به حرکت درمیآیند، گویی طبیعت فاقد فاعلیت ذاتی است. این تشبیه، نشاندهنده ضعف در تحلیل علمی طبیعت است. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را به چالش کشیده و معتقدند که طبیعت، چونان رودی جاری، دارای فاعلیتی ذاتی است که در هماهنگی با عنایت الهی عمل میکند.
مثال فتیله و روغن: فاعلیت طبیعی
برای تبیین فاعلیت طبیعت، استاد فرزانه قدسسره به مثال فتیله و روغن اشاره میکنند. فتیله در روغن، به دلیل خاصیت چرب، روشن میماند، اما در آب یا پلاستیک خاموش میشود. این تفاوت، نشاندهنده فاعلیت طبیعی مواد است که به ویژگیهای ذاتی آنها وابسته است. برخلاف دیدگاه شیخ اشراق که روشن ماندن فتیله را به ملائکه نسبت میدهد، این مثال نشان میدهد که فاعلیت طبیعی، چونان نیرویی پویا در بستر ماده، خود را آشکار میسازد.
جمعبندی بخش یکم
این بخش، با نقد نارساییهای ملاصدرا در شناخت طبیعت، نشان داد که گرایشهای الهیاتی، تحلیلهای طبیعتمحور را تحتالشعاع قرار دادهاند. دیدگاههای عرفانی و سنتی، که طبیعت را به وهم یا عروسکهای ملائکهمحور فرومیکاهند، از حقیقت وجودی طبیعت غافل ماندهاند. مثال فتیله و روغن، فاعلیت ذاتی طبیعت را آشکار ساخت و بر ضرورت تحلیل هماهنگ توحید و خلق تأکید کرد.
بخش دوم: هماهنگی فاعلیت الهی و طبیعی
فاعلیت خدا و طبیعت
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که خدا فاعل حقیقی است، اما این فاعلیت، منافاتی با فاعلیت طبیعت ندارد. طبیعت، چونان آیینهای که نور الهی را بازمیتاباند، به عنایت الهی عمل میکند. این هماهنگی، برخلاف دیدگاههایی که خدا یا طبیعت را بهتنهایی فاعل میدانند، عالم را در وحدتی وجودی میبیند که هر دو بعد را در بر میگیرد.
نقد یکجانبهگرایی در فاعلیت
برخی، با تأکید بر فاعلیت خدا، طبیعت را نفی میکنند، و برخی دیگر، با تمرکز بر طبیعت، خدا را انکار میسازند. هر دو دیدگاه، چونان دو سوی یک کمان، از حقیقت کامل فاصله دارند. استاد فرزانه قدسسره این یکجانبهگرایی را نقد کرده و بر ضرورت تحلیل توأمان خدا و طبیعت تأکید دارند. عالم، چونان اقیانوسی است که امواج فاعلیت الهی و طبیعی در آن به هم میپیوندند.
درنگ: فاعلیت خدا و طبیعت، در هماهنگی با یکدیگر، عالم را به حرکت درمیآورند. نفی یکی به سود دیگری، به تحریف حقیقت وجودی منجر میشود.
آیه قرآنی و نقد انکار فاعلیت الهی
قرآن کریم در آیهای میفرماید:
يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ
دست خدا بسته است (مائده: ۶۴).
این آیه، به نقد دیدگاههایی میپردازد که فاعلیت خدا را محدود یا انکار میکنند. استاد فرزانه قدسسره این آیه را مبنایی برای تأکید بر فاعلیت الهی قرار داده و معتقدند که نفی فاعلیت خدا، به مادیگرایی و تحریف حقیقت عالم منجر میشود.
نقد مادیگرایی در تحلیل طبیعت
مادیگرایان، با انکار خدا، طبیعت را فاعل مستقل میدانند، گویی طبیعت، چونان جزیرهای جداافتاده، از عنایت الهی بینیاز است. این دیدگاه، به همان اندازه نادرست است که نفی فاعلیت طبیعت به سود خدا. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این رویکرد، بر ضرورت هماهنگی میان فاعلیت الهی و طبیعی تأکید دارند.
نقل از امیرالمؤمنین علیهالسلام
امام علی علیهالسلام میفرمایند: «داخل فی الاشیاء لا بالممازجة، خارج عن الاشیاء لا بالمفارقة» (در همه چیز داخل است، اما نه بهگونهای که با آنها درآمیزد؛ از همه چیز خارج است، اما نه بهگونهای که از آنها جدا باشد). این حدیث، چونان چراغی راهنما، به وحدت وجودی عالم اشاره دارد. خدا، نه چون آب در کوزه، بلکه چون آب در آب، با عالم در وحدتی بیاختلاط و بیجدایی است.
نفی مفهوم «فی» در عالم هستی
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به این حدیث، مفهوم «فی» (درون بودن) را در عالم هستی نفی میکنند. خدا و خلق، نه در یکدیگر، بلکه در وحدتی وجودی با هماند. طبیعت، ماده و جسم، چونان تعیناتی از وجود، یک حقیقتاند و جدایی میان آنها اعتباری است.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تأکید بر هماهنگی فاعلیت الهی و طبیعی، نشان داد که عالم، در وحدتی وجودی، جلوهای از فعل الهی است که از طریق طبیعت خود را آشکار میسازد. نقد یکجانبهگرایی، چه در نفی طبیعت و چه در انکار خدا، راه را برای تحلیلی جامع هموار کرد. آیات قرآن کریم و حدیث امام علی علیهالسلام، این وحدت را تأیید میکنند.
بخش سوم: نقد استدلالهای ملاصدرا در حرکت جوهری
نقد قیاس ملاصدرا در اسفار
ملاصدرا در اسفار (جلد سوم، صفحه ۱۰۱) برای اثبات حرکت جوهری، قیاسی شرطی ارائه میدهد که استاد فرزانه قدسسره آن را از نظر صورت و محتوا نادرست میدانند. او طبیعت را در جسم فرض کرده و میگوید که طبیعت، بهخودیخود (لذاتها)، فاعلیت ندارد. این قیاس، به دلیل خلط مفهومی میان طبیعت و جسم، از منطق صوری فاصله گرفته و پیشفرضهای نادرستی را در بر دارد.
مثال قیاس شرطی متصله
برای روشن شدن اشکال قیاس ملاصدرا، استاد فرزانه قدسسره به قیاس شرطی متصله اشاره میکنند: «این عدد یا زوج است یا فرد؛ اگر زوج است، فرد نیست». این قیاس، به دلیل صراحت و وضوح، منطقاً صحیح است. اما قیاس ملاصدرا، که طبیعت را در جسم فرض کرده و فاعلیت آن را نفی میکند، فاقد این صراحت و صحت است.
نقد مفهوم طبیعت در جسم
ملاصدرا طبیعت را چیزی در جسم میداند، درحالیکه طبیعت، خود جسم و ماده است. استاد فرزانه قدسسره این خلط مفهومی را نقد کرده و تأکید دارند که طبیعت، چونان حقیقتی رقيق، با ماده و جسم یکی است و نه چیزی در آنها. این وحدت، تحلیل حرکت جوهری را از چارچوبهای سنتی متمایز میسازد.
درنگ: طبیعت، نه چیزی در جسم، بلکه خود جسم و ماده است. این وحدت وجودی، قیاس ملاصدرا را از نظر منطقی و محتوایی نادرست میسازد.
نفی فاعلیت طبیعت در قیاس ملاصدرا
ملاصدرا معتقد است که طبیعت، بدون واسطه جسم، فاعلیت ندارد، زیرا قوه جسمانی بدون جسم نمیتواند عمل کند. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را نقد کرده و میفرمایند که طبیعت، به عنایت الهی، ذاتاً فاعل است و نیازی به جدایی از جسم ندارد، زیرا طبیعت و جسم یک حقیقتاند.
وحدت قوه و فعل
برخلاف دیدگاه ملاصدرا که قوه و فعل را جدا میداند، استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که قوه و فعل، چونان دو روی یک سکه، یک حقیقت وجودیاند. این وحدت، تحلیل حرکت را از چارچوبهای دوگانهگرا به سوی نگاهی وجودی و یکپارچه سوق میدهد.
مثال کتاب و وحدت مصداقی
برای تبیین وحدت مصداقی، استاد فرزانه قدسسره به مثال کتاب اشاره میکنند: کتاب، کاغذ، اسفار، نیم کیلو وزن، و مکعب مستطیل، همگی یک حقیقتاند. این مثال، چونان آیینهای، وحدت طبیعت، ماده و جسم را نشان میدهد و جدایی میان آنها را اعتباری میداند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد قیاس ملاصدرا در اثبات حرکت جوهری، نشان داد که خلط مفهومی میان طبیعت و جسم، استدلال او را از نظر صورت و محتوا مخدوش ساخته است. وحدت قوه و فعل، و تأکید بر طبیعت بهعنوان حقیقتی رقيق، راه را برای تحلیلی وجودی و یکپارچه هموار کرد.
بخش چهارم: توحید و خلق در عمل و قضاوت
فاعلیت موحد و هماهنگی با عالم
استاد فرزانه قدسسره معتقدند که موحد، با تکیه بر «ید الله»، در هماهنگی با عالم عمل میکند، درحالیکه خودمحوری، به دلیل عدم هماهنگی با نظام وجودی، به ناکامی میانجامد. این هماهنگی، چونان رقصی موزون با هستی، عمل را در پرتو عنایت الهی معنا میبخشد.
مثال بحول الله
گفتن «بحول الله اقوم و اقعد» (به نیروی الهی برمیخیزم و مینشینم)، نشاندهنده هماهنگی انسان با عالم هستی است. این عبارت، چونان کلیدی، عمل انسان را با فاعلیت الهی و طبیعی پیوند میدهد و از خودمحوری دور میسازد.
مشارکت عالم در عمل
هر عمل، نتیجه مشارکت کل عالم هستی است. هیچ عملی بهتنهایی انجام نمیشود، بلکه چونان موجی در اقیانوس وجود، با همکاری همه عوامل عالم به وقوع میپیوندد. این دیدگاه، عمل را در بستری مشاعی و وجودی تحلیل میکند.
درنگ: هر عمل، نتیجه مشارکت کل عالم است. موحد، با هماهنگی با نظام وجودی، عمل خود را در پرتو عنایت الهی به انجام میرساند.
قیامت و محاکمه مشاعی
قیامت، چونان محکمهای عادلانه، بهصورت مشاعی برگزار میشود، جایی که همه عوامل در عمل مسئولاند، نه فقط مباشر. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که قضاوت دنیوی، به دلیل محدودیت، نمیتواند عدالت کامل را برقرار کند، اما قیامت، با احاطه الهی، مسئولیت هر عامل را بر اساس نقش واقعیاش تعیین میکند.
طلبکاری در قیامت
برخی گناهکاران در قیامت طلبکار میشوند، زیرا تنها مباشر عمل بودهاند، نه عامل اصلی. این دیدگاه، چونان ترازویی دقیق، عدالت الهی را نشان میدهد که هر عامل را بر اساس نقش واقعیاش محاکمه میکند.
دلایل وجود آخرت
استاد فرزانه قدسسره وجود آخرت را به دلیل ناکافی بودن قضاوت دنیوی و عقلانیت طبیعت ضروری میدانند. دنیا، چونان صحنهای ناتمام، نمیتواند عدالت کامل را برقرار کند، و قیامت، محکمه نهایی است که همه عوامل را به حساب میآورد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تأکید بر هماهنگی موحد با عالم و مشارکت مشاعی در عمل، نشان داد که قیامت، بهعنوان محکمهای عادلانه، عدالت الهی را در قضاوت عوامل اعمال برقرار میکند. این دیدگاه، عمل و قضاوت را در بستری وجودی و مشاعی تحلیل میکند.
بخش پنجم: طبیعت و ضرورت تولید علم
طبیعت بهعنوان حقیقت رقيق
استاد فرزانه قدسسره طبیعت را حقیقتی رقيق میدانند که همهچیز در آن جای دارد، نه چیزی جدا از ماده یا جسم. طبیعت، ماده و جسم، چونان یک حقیقت وجودی، در وحدتی سیال با یکدیگرند و جدایی میان آنها اعتباری است.
نقد ضعف علوم طبیعی در فلسفه
ضعف در علوم طبیعی، فیلسوفان سنتی را از تحلیل دقیق طبیعت بازداشته است. استاد فرزانه قدسسره این ضعف را نقد کرده و بر ضرورت تقویت علوم طبیعی در فلسفه تأکید دارند. شناخت طبیعت، چونان کلیدی برای گشودن اسرار هستی، از ارکان فلسفهای جامع است.
آیه قرآنی و حضور حیات در طبیعت
قرآن کریم میفرماید:
مِنَ الْمَاءِ كُلُّ شَيْءٍ حَيٍّ
هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم (انبیاء: ۳۰).
این آیه، به حضور حیات در تمام عالم، حتی در سنگها، اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره این آیه را مبنایی برای تأکید بر پتانسیلهای ناشناخته طبیعت قرار داده و معتقدند که علم، میتواند این ظرفیتها را آشکار سازد.
نقد عدم بهرهبرداری از طبیعت
عدم شناخت علمی، مانع بهرهبرداری از ظرفیتهای طبیعت، مانند سنگ و خاک، شده است. استاد فرزانه قدسسره معتقدند که علم دینی، با تولید دانش، باید این ظرفیتها را آشکار سازد و از محدودیتهای سنتی فراتر رود.
مثال مصرف علمی سنگ و خاک
استاد فرزانه قدسسره به مثالهایی چون مصرف علمی سنگهایی مانند عقیق و فیروزه اشاره میکنند که میتوانند به افزایش عمر کمک کنند. این مثال، چونان چراغی، پتانسیلهای ناشناخته طبیعت را روشن میسازد و بر ضرورت علم در بهرهبرداری از آن تأکید دارد.
نقد سوءاستفاده از طبیعت
برخی، با سوءاستفاده از خاک و آشغال، آنها را بهعنوان داروهای کیمیایی عرضه میکنند. استاد فرزانه قدسسره این سوءاستفاده را نتیجه جهل علمی دانسته و بر ضرورت تولید علم برای استفاده صحیح از طبیعت تأکید دارند.
مثال آشغال و درمان
استاد فرزانه قدسسره به تجربهای در اهواز اشاره میکنند که استنشاق آشغالها، تهوع ناشی از بوی کافر و شهدا را درمان کرد. این مثال، چونان گواهی بر قدرت طبیعت، نشان میدهد که حتی مواد بهظاهر بیارزش، با شناخت علمی، میتوانند درمانی باشند.
نقد علم دینی در بهرهبرداری از طبیعت
علم دینی، به دلیل ضعف در تولید دانش، از ظرفیتهای طبیعت بهره نبرده است. استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت تولید علم در حوزههای دینی تأکید دارند تا با شناخت علمی طبیعت، از پتانسیلهای آن بهدرستی استفاده شود.
درنگ: طبیعت، حقیقتی رقيق و سرشار از پتانسیلهای ناشناخته است. علم دینی باید با تولید دانش، این ظرفیتها را آشکار سازد.
نقل از مکاسب شیخ انصاری
شیخ انصاری در مکاسب میفرماید که نجاست، اگر منفعتی داشته باشد، مانع مصرف نیست. این دیدگاه، چونان کلیدی، انعطاف علم دینی را در برابر علم نشان میدهد و بر امکان استفاده از مواد بهظاهر نجس با روشهای علمی تأکید دارد.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با تأکید بر طبیعت بهعنوان حقیقتی رقيق، بر ضرورت تولید علم برای بهرهبرداری از پتانسیلهای آن تأکید کرد. آیات قرآن کریم و مثالهایی چون آشغالهای اهواز و سنگهای عقیق، ظرفیتهای ناشناخته طبیعت را آشکار ساختند. علم دینی، با تولید دانش، باید این ظرفیتها را در خدمت بشریت قرار دهد.
سخن پایانی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار شماره ۸۶۵ استاد فرزانه قدسسره، به کاوشی عمیق در فلسفه حرکت جوهری پرداخت. نقد نارساییهای ملاصدرا در شناخت طبیعت، تأکید بر هماهنگی فاعلیت الهی و طبیعی، و ضرورت تولید علم برای بهرهبرداری از طبیعت، محورهای اصلی این بحث بودند. آیات قرآن کریم، مانند «يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ» و «مِنَ الْمَاءِ كُلُّ شَيْءٍ حَيٍّ»، و حدیث امام علی علیهالسلام، مبنایی برای تحلیل وحدت وجودی عالم فراهم آوردند. مثالهایی چون فتیله، کتاب، و آشغالهای اهواز، پتانسیلهای طبیعت را آشکار ساختند. این نوشتار، با دعوت به تولید علم در حوزههای دینی، راه را برای فلسفهای طبیعتمحور و هماهنگ با نیازهای مدرن هموار کرد.
دعا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست.
با نظارت صادق خادمی