متن درس
پویایی وجود: بازخوانی و بازسازی مفهوم حرکت در فلسفه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۷۳)
دیباچه: درآمدی بر پویایی وجود
حرکت، بهسان جریانی بیوقفه در بستر هستی، از دیرباز یکی از مسائل بنیادین فلسفه اسلامی بوده است. این مفهوم، که در نگاه نخست به جابهجایی اشیاء در مکان محدود میگردد، در حکمت متعالیه و بهویژه در اندیشههای استاد فرزانه قدسسره، به جلوهای ذاتی از وجود ارتقا یافته است. این نوشتار، برگرفته از درسگفتار شماره ۸۷۳ (مورخ ۱۹/۲/۱۳۸۶)، درصدد است تا با کاوش در مفهوم حرکت وجودی، دیدگاههای سنتی حکمت متعالیه را نقد و بازسازی کند. حرکت، در این منظر، نهتنها در عالم ماده، بلکه در تمامی مراتب هستی، از مجردات تا ذات باریتعالی، جاری است. این دیدگاه، با نفی محدودیتهای مفاهیم سنتی نظیر ماهیت و جوهر، عالم را بهسان اقیانوسی بیکران از پویایی و تجدد ترسیم میکند، که هر موج آن، جلوهای از حیات و وجود است.
این نوشتار، با تکیه بر برهان و استناد به آیات قرآن کریم، بهویژه آیه شریفه «وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ»، حرکت را بهعنوان صفت ذاتی وجود معرفی میکند. هدف، نهتنها نقد نوآوریهای حکمت متعالیه، بلکه ارائه منظری نوین است که حرکت را از بند مفاهیم سنتی رها ساخته و آن را در تمامی شئون هستی جاری میبیند.
بخش نخست: حرکت وجودی در برابر حرکت جوهری
بازتعریف حرکت: از جوهر به وجود
حرکت، در نگاه استاد فرزانه قدسسره، نه در جوهر، که بهسان رودی جاری در بستر وجود، در تمامی مراتب هستی جریان دارد. برخلاف فلسفه مشائی که حرکت را به مقولات عرضی یا جوهر محدود میسازد، حرکت وجودی، تحولی پیوسته در حقیقت وجود است که تمامی موجودات، اعم از مادی و مجرد، را در بر میگیرد. این دیدگاه، با تأکید بر ذاتیبودن حرکت در وجود، از محدودیتهای مفهوم جوهر فراتر میرود و عالم را بهسان جریانی پویا توصیف میکند که هر ذرهاش در سیر و صیرورت است.
درنگ: حرکت وجودی، صفتی ذاتی است که تمامی مراتب هستی، از ماده تا مجردات، را در بر میگیرد و از محدودیتهای مقولات سنتی نظیر جوهر و عرض فراتر میرود. |
حیات و تجدد: لوازم ذاتی وجود
حرکت، بهسان نبض حیات در وجود، لازمه ذاتی هر موجود است. همانگونه که خداوند، بهعنوان «هو الحی القیوم»، سرچشمه حیات و پویایی است، تمامی موجودات نیز بهواسطه مشارکت در وجود، دارای حرکتاند. حرکت، نه امری اعطایی، بلکه جلوهای از حیات ذاتی موجودات است که از ذات باریتعالی نشأت میگیرد. این دیدگاه، با نفی ساکنبودن مطلق، عالم را بهسان باغی پرشکوه میبیند که هر برگ و شاخهاش در رقص و پویایی است.
درنگ: حرکت، بهمثابه حیات وجود، از خصوصیات ذاتی تمامی موجودات است و نمیتوان موجودی را از آن محروم ساخت. |
نقد حکمت متعالیه: خلط وجود و ماهیت
استاد فرزانه قدسسره، با نقدی عمیق بر حکمت متعالیه، بر این نکته تأکید دارند که ملاصدرا، هرچند از وجود و حرکت در آن سخن گفته، تحت تأثیر افکار قدما، حرکت را به جوهر، که همان ماهیت است، نسبت داده است. این خلط، مانع از تبیین صاف و خالص حرکت بهعنوان صفت وجود شده است. ملاصدرا، با پذیرش حرکت در جوهر، گامی فراتر از مشائیان نهاد، اما نتوانست از بند مفاهیم سنتی رها شود و حرکت را به تمامی مراتب وجود تعمیم دهد.
این نقد، بهسان آینهای است که تناقضات درونی حکمت متعالیه را بازمیتاباند. ملاصدرا، گاه ماهیت را انتزاعی و گاه واقعی میانگاشت، که این ابهام، به تناقض در تحلیل حرکت منجر شد. استاد فرزانه، با نفی ماهیت بهعنوان مفهومی مستقل، حرکت را به وجود نسبت میدهند و عالم را بهسان جریانی یکپارچه از وجود و پویایی ترسیم میکنند.
درنگ: ناتوانی ملاصدرا در رهایی از مفهوم ماهیت، مانع از تبیین حرکت بهعنوان صفت ذاتی وجود شد و به خلط میان وجود و ماهیت انجامید. |
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با بازتعریف حرکت بهعنوان صفت ذاتی وجود، گامی نوین در فلسفه اسلامی برمیدارد. حرکت وجودی، برخلاف حرکت جوهری، تمامی مراتب هستی را در بر میگیرد و از محدودیتهای مفاهیم سنتی رها است. این دیدگاه، با تأکید بر حیات و تجدد بهعنوان لوازم ذاتی وجود، عالم را بهسان جریانی پویا ترسیم میکند که هر جزء آن در سیر و صیرورت است. نقد حکمت متعالیه، نشاندهنده ضرورت بازسازی مفاهیم فلسفی بر مبنای حقیقت وجود است، که در بخشهای بعدی با استناد به آیات قرآن کریم و تحلیلهای عمیقتر، بسط خواهد یافت.
بخش دوم: حرکت در تمامی مراتب هستی
حرکت در عالم ماده و مجردات
حرکت وجودی، بهسان نوری که از خورشید وجود ساطع میشود، در تمامی مراتب هستi، از عالم ماده تا مجردات، جاری است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که حرکت، نه در ماهیت یا ماده، بلکه در حقیقت وجود تحقق مییابد. این دیدگاه، عالم را بهسان اقیانوسی بیکران میبیند که هر موج آن، جلوهای از پویایی وجود است. حتی مجردات، که در نگاه سنتی ساکن پنداشته میشوند، در این منظر، در جریان حرکت وجودی قرار دارند.
درنگ: حرکت وجودی، در تمامی مراتب هستی، اعم از مادی و مجرد، جاری است و از محدودیتهای ماده و ماهیت آزاد است. |
نفی ساکن مطلق: نقد تمایز ثوابت و سیارات
استاد فرزانه قدسسره، با نقدی بر فلاسفه قدیم، تمایز میان ثوابت و سیارات را خطایی ادراکی میدانند. در نگاه سنتی، برخی ستارگان ثابت و برخی سیار انگاشته میشدند، اما این تمایز، نتیجه محدودیت ادراک انسانی است، نه واقعیت عینی. عالم، در تمامی شئون خود، در حرکت است، و هیچ شیءای، حتی کوههای عظیم، ساکن نیست. این دیدگاه، با تأیید پیشرفتهای علمی در نجوم، حرکت تمامی اجسام سماوی را گواهی میدهد.
درنگ: تمایز میان ثوابت و سیارات، خطایی ادراکی است و هیچ شیءای در عالم ساکن نیست، بلکه تمامی موجودات در جریان حرکت وجودیاند. |
حرکت نسبی و ذاتیبودن حرکت
حرکت، برخلاف دیدگاههای سنتی که آن را نسبی میانگارند، صفتی ذاتی است که در تمامی اشیاء حاضر است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که تفاوت میان حرکت سریع و کند، به سرعت اشاره دارد، نه به ساکنبودن. همانگونه که وجود، در مراتب مختلف، وجود است، حرکت نیز در تمامی موجودات، حرکت است. این دیدگاه، با تمثیلی زیبا، حرکت را به پول تشبیه میکند: همانگونه که یک ریال و یک میلیارد هر دو پولاند، حرکت کند و سریع نیز هر دو حرکتاند.
درنگ: حرکت، صفتی ذاتی است و ساکن مطلق در عالم وجود ندارد؛ تفاوت در سرعت، به معنای نفی حرکت نیست. |
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با تأکید بر جاریبودن حرکت در تمامی مراتب هستی، از عالم ماده تا مجردات، عالم را بهسان جریانی بیوقفه از وجود و پویایی ترسیم میکند. نفی ساکن مطلق و نقد تمایز سنتی میان ثوابت و سیارات، نشاندهنده عمق این دیدگاه در بازسازی مفاهیم فلسفی است. حرکت، بهعنوان صفت ذاتی وجود، نهتنها در عالم ماده، بلکه در تمامی شئون هستی جاری است و هیچ موجودی از آن محروم نیست.
بخش سوم: استناد قرآنی و نقد استدلالهای سنتی
آیه تمر مر السحاب: شاهدی بر حرکت وجودی
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه شریفه ۸۸ سوره نمل، حرکت وجودی را تأیید میکنند:
وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ
«و کوهها را میبینی که پنداری آنها بیحرکتند، حال آنکه مانند ابرها در گذرند. این، ساخته خداست که هر چیزی را استوار کرده است. او به آنچه میکنید آگاه است.»
این آیه، بهسان آیینهای روشن، پویایی عالم ماده را نشان میدهد. کوهها، که در نگاه ظاهری ساکناند، در حقیقت، بهسان ابرها در حرکتاند. این پویایی، تأییدی است بر حرکت وجودی که تمامی عالم را در بر میگیرد و ماهیت قاره را نفی میکند.
درنگ: آیه تمر مر السحاب، با نفی ساکنبودن کوهها، پویایی عالم ماده را تأیید کرده و مفهوم ماهیت قاره را باطل میسازد. |
نقد استنادات قرآنی ملاصدرا
استاد فرزانه قدسسره، با نقدی دقیق، استنادات قرآنی ملاصدرا را مورد بررسی قرار میدهند. آیاتی نظیر «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ» (سوره ابراهیم، آیه ۴۸)، که به تبدل دفعی زمین در آخرت اشاره دارند، نمیتوانند حرکت وجودی را در دنیا اثبات کنند:
يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ
«روزی که زمین به غیر زمین و آسمانها دگرگون شوند و برای خدا، یگانه قهار، پدیدار آیند.»
این آیه، به تحولات دفعی در عالم آخرت اشاره دارد و از حرکت وجودی در عالم دنیا سخن نمیگوید. استاد فرزانه، با این نقد، بر دقت در استنادات قرآنی تأکید دارند و آیه تمر مر السحاب را شاهدی مناسبتر برای حرکت وجودی میدانند.
درنگ: آیات مربوط به تحولات دفعی آخرت، مانند تبدل الارض، نمیتوانند حرکت وجودی در دنیا را اثبات کنند؛ آیه تمر مر السحاب، شاهدی مناسبتر است. |
نفی ماهیت قاره و تناقض در حکمت متعالیه
ملاصدرا، وجود طبیعت را متجدد و ماهیت آن را قاره میداند، اما این دیدگاه، به دلیل اتحاد وجود و ماهیت، تناقضآمیز است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اگر وجود و ماهیت متحدند، چگونه ممکن است یکی متحرک و دیگری ساکن باشد؟ این تناقض، نتیجه ناتوانی ملاصدرا در رهایی از مفهوم ماهیت است. آیه تمر مر السحاب، با نفی ساکنبودن کوهها، نشان میدهد که عالم، تنها وجود و حرکت است و ماهیت قارهای وجود ندارد.
درنگ: اتحاد وجود و ماهیت، امکان ساکنبودن ماهیت در کنار متحرکبودن وجود را باطل میسازد؛ عالم، تنها وجود و حرکت است. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با استناد به آیات قرآن کریم، بهویژه آیه تمر مر السحاب، حرکت وجودی را بهعنوان حقیقتی جاری در عالم ماده تأیید میکند. نقد استنادات قرآنی ملاصدرا، بر ضرورت دقت در تبیین فلسفی تأکید دارد. نفی ماهیت قاره و رفع تناقضات حکمت متعالیه، نشاندهنده برتری دیدگاه حرکت وجودی است که عالم را بهسان جریانی یکپارچه از پویایی و تجدد میبیند.
بخش چهارم: پیوند حرکت وجودی با حیات و عبادت
حرکت الهی: پویایی ذات باریتعالی
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه شریفه «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (سوره الرحمن، آیه ۲۹)، تأکید دارند که حتی ذات باریتعالی ساکن نیست:
كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ
«هر روز او در کاری است.»
این پویایی الهی، بهسان سرچشمهای بیکران، منشأ حرکت در تمامی مراتب هستی است. خداوند، بهعنوان حی و قیوم، دارای حرکتی ذاتی است که در مرتبه الهی، بهصورت خلاقیت و پویایی دائمی ظاهر میشود. این دیدگاه، مفهوم سنتی خدا بهمثابه موجودی ساکن را به چالش میکشد و عالم را جلوهای از پویایی الهی میداند.
درنگ: ذات باریتعالی، بهسان سرچشمه پویایی، دارای حرکت ذاتی است که در تمامی مراتب هستی جاری است. |
نوم المومن عبادة: خواب در جریان حرکت وجودی
استاد فرزانه قدسسره، با تکیه بر حدیث «خواب مؤمن عبادت است»، خواب را نه حالتی ساکن، بلکه بخشی از جریان حرکت وجودی میدانند. خواب، بهسان عالمی موازی با بیداری، دارای حیات و پویایی است. مؤمن، حتی در خواب، در حال سیر و تحول است، و این پویایی، عبادت او را تشکیل میدهد. این دیدگاه، خواب را بهسان باغی معنوی ترسیم میکند که در آن، گلهای الهام و معرفت شکوفا میشوند.
ترجمه حدیث: «خواب مؤمن عبادت است.»
درنگ: خواب مؤمن، به دلیل مشارکت در جریان حرکت وجودی، عبادت است و از ساکنبودن به دور است. |
خواب بهمثابه عالم معنا
خواب، بهسان دریچهای به عالم معنا، عالمی متین و وزین است که در آن، مشکلات حل میشوند و انبیا الهامات الهی دریافت میکنند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که خواب، بهعنوان جلوهای از وجود، دارای حیات و حرکت است. این دیدگاه، با اشاره به تجارب انبیا که در خواب الهام میگرفتند، خواب را بخشی از جریان پویای وجود میداند که در آن، معرفت و حکمت به مؤمن عطا میشود.
درنگ: خواب، عالمی معنوی است که در جریان حرکت وجودی، به حل مشکلات و دریافت الهامات الهی کمک میکند. |
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با پیوند حرکت وجودی با حیات و عبادت، عالم را بهسان جریانی الهی ترسیم میکند که حتی ذات باریتعالی در آن پویاست. خواب، بهعنوان عالمی معنوی، در این جریان مشارکت دارد و عبادت مؤمن را در بر میگیرد. این دیدگاه، با نفی ساکنبودن مطلق، انسان را به حضور دائمی در برابر خدا دعوت میکند و خواب و بیداری را جلوههایی از پویایی وجود میداند.
بخش پنجم: نفی نجاست مطلق و ثمرات حرکت وجودی
نفی نجاست مطلق: طهارت عالم
استاد فرزانه قدسسره، با نفی نجاست مطلق، تأکید دارند که تمامی عالم، طهارت الهی است. نجاست، بهصورت نسبی و در نسبت با انسان تعریف میشود، و مرگ، مؤمن را نجس نمیسازد. این دیدگاه، با پیوند میان فلسفه و فقه، عالم را بهسان آیینهای پاک میبیند که هر جزء آن، جلوهای از طهارت حقتعالی است. حتی موجوداتی که در فقه نجس انگاشته میشوند، در ذات خود پاکاند و نجاست، تنها در نسبت با انسان معنا مییابد.
درنگ: هیچچیز در عالم نجس مطلق نیست؛ تمامی عالم، جلوهای از طهارت الهی است و نجاست، نسبی است. |
ثمرات حرکت وجودی: بیداری معنوی
حرکت وجودی، انسان را از غفلت دور نگه میدارد و او را در جریان دائمی حیات و عبادت قرار میدهد. این دیدگاه، بهسان مشعلی فروزان، انسان را به بیداری معنوی دعوت میکند و او را از خواب غفلت میرهاند. همانگونه که خداوند، «لا نوم له و لا سنة»، عالم نیز در جریان حرکت وجودی، از ساکنبودن به دور است و هر لحظه، جلوهای از حیات و پویایی است.
درنگ: حرکت وجودی، انسان را از غفلت دور نگه میدارد و او را در جریان دائمی حیات و عبادت قرار میدهد. |
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، با نفی نجاست مطلق و تأکید بر طهارت عالم، حرکت وجودی را بهعنوان جریانی الهی ترسیم میکند که تمامی شئون هستی را در بر میگیرد. این دیدگاه، با پیوند میان فلسفه و فقه، انسان را به بیداری معنوی و حضور دائمی در برابر خدا دعوت میکند. حرکت وجودی، بهسان رودی جاری، انسان را از غفلت میرهاند و او را در مسیر عبادت و معرفت قرار میدهد.
خاتمه: بازسازی فلسفه بر مبنای حرکت وجودی
این نوشتار، با کاوش در مفهوم حرکت وجودی، به بازسازی یکی از بنیادینترین مسائل فلسفه اسلامی پرداخته است. حرکت، که در نگاه سنتی به مقولات عرضی یا جوهر محدود میگشت، در این منظر، بهسان جریانی بیوقفه در بستر وجود، تمامی مراتب هستی را در بر میگیرد. نقد حکمت متعالیه، نشاندهنده ضرورت رهایی از مفاهیم سنتی نظیر ماهیت و جوهر است، که حرکت را در تنگنای مفاهیم ذهنی محصور میساختند.
آیه شریفه تمر مر السحاب، بهسان مشعلی روشن، پویایی عالم ماده را تأیید میکند و ماهیت قاره را باطل میسازد. این دیدگاه، با نفی ساکنبودن مطلق، حتی ذات باریتعالی را در جریان پویایی الهی میبیند. خواب، بهعنوان عالمی معنوی، و طهارت عالم، بهعنوان جلوهای از حقیقت الهی، همگی در این جریان مشارکت دارند. حرکت وجودی، انسان را به بیداری معنوی دعوت میکند و او را از غفلت میرهاند.
این بازخوانی، نهتنها به درک عمیقتر نوآوریها و محدودیتهای حکمت متعالیه یاری میرساند، بلکه خواننده را به تأمل در پویایی عالم وجود و ضرورت بازسازی فلسفه بر مبنای حقیقت وجود فرا میخواند. عالم، بهسان اقیانوسی بیکران از وجود و حرکت، در هر لحظه در حال تجدد و صیرورت است، و انسان، در این جریان، بهسوی معرفت و عبادت رهنمون میشود.
دعای ختم: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
با نظارت صادق خادمی |