در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 876

متن درس






فلسفه وجودی و نقد مقوله‌بندی در حکمت متعالیه

فلسفه وجودی و نقد مقوله‌بندی در حکمت متعالیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۷۶)

مقدمه: درآمدی بر فلسفه وجودی و سیالیت هستی

حکمت متعالیه، به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین مکاتب فلسفی در جهان اسلام، همواره کوشیده است تا با نگاهی ژرف به ماهیت هستی، تحولات عالم را در پرتو وجود و ظهورات الهی تبیین نماید. درس‌گفتار شماره ۸۷۶ استاد فرزانه قدس‌سره، با تأمل در مفهوم حرکت وجودی و نقد مقوله‌بندی سنتی، دریچه‌ای نو به سوی فهم سیالیت هستی می‌گشاید. این گفتار، با نفی محدودیت‌های ذات‌محور و تأکید بر پویایی وجود، عالم را به‌سان رودی جاری تصویر می‌کند که هیچ مرزی جز اراده الهی آن را محدود نمی‌سازد.

بخش نخست: نقد مقوله‌بندی و حرکت در ماهیت

نفی حرکت در ماهیت و جامعیت ذات

در فلسفه سنتی، برخی از فلاسفه، حرکت در ماهیت یا ذات را نفی کرده و ذات را امری جامد و ثابت پنداشته‌اند. این دیدگاه، که ریشه در محدودیت‌های مفهومی دارد، حرکت را به مقوله‌های عرضی محدود می‌سازد و نهایتاً به پذیرش حرکت در مقوله جوهر منجر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این رویکرد را به چالش کشیده و استدلال می‌کنند که چنین نگاهی، ناشی از ذهنیت‌زدگی است که هستی را در چارچوب‌های صلب مقوله‌ای محصور می‌کند. این محدودیت، مانع از فهم پویایی حقیقی عالم می‌گردد.

درنگ: نفی حرکت در ماهیت، ریشه در ذهنیت‌زدگی فلسفه سنتی دارد که هستی را در قالب مقوله‌های صلب محصور می‌سازد، حال آنکه حقیقت هستی، سیال و پویاست.

اشکال به حرکت در مقوله جوهر

استاد فرزانه قدس‌سره با نقدی صریح، حرکت در مقوله جوهر را معادل حرکت در ماهیت و مقوله می‌دانند و تأکید می‌کنند که ماهیت و مقوله، فاقد وجود خارجی‌اند. به باور ایشان، تنها حرکت در وجود است که واقعیتی اصیل دارد. این نقد، به ضرورت کنار نهادن مقوله‌بندی و تمرکز بر وجود به‌عنوان مبنای تحولات عالم اشاره دارد. به‌سان رودی که در بستر خویش جاری است، وجود بدون محدودیت‌های مقوله‌ای، پویایی خود را آشکار می‌سازد.

تفاوت بنیادین حرکت وجودی و مقوله‌ای

پرسش از تفاوت حرکت در وجود (با یا بدون ماهیت) و حرکت در مقوله، محور اصلی این گفتار است. آیا این تفاوت صرفاً لفظی است، یا کلامی، یا محتوایی؟ استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر محتوایی بودن این تفاوت، استدلال می‌کنند که حرکت وجودی، بنیادی‌ترین مبنای فهم تحولات عالم است. این دیدگاه، عالم را به‌سان آیینه‌ای می‌بیند که ظهورات الهی در آن بی‌هیچ محدودیتی منعکس می‌گردد.

درنگ: تفاوت حرکت وجودی و مقوله‌ای، نه لفظی و نه کلامی، بلکه محتوایی و بنیادین است؛ حرکت وجودی، کلید فهم سیالیت و پویایی عالم است.

اهمیت فلسفی حرکت وجودی

تأکید مکرر استاد فرزانه قدس‌سره بر حرکت وجودی و نفی حرکت مقوله‌ای، ریشه در اهمیت فلسفی و وجودی این موضوع دارد. حرکت وجودی، به‌سان کلیدی است که قفل‌های محدودیت‌های ذهنی را می‌گشاید و عالم را در پرتو ظهورات الهی تبیین می‌کند. این اهمیت، نه‌تنها در حوزه نظری، بلکه در فهم رابطه انسان با خدا و تحولات عالم نیز آشکار می‌گردد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این گفتار، با نقد مقوله‌بندی سنتی و تأکید بر حرکت وجودی، بنیان‌های فلسفه‌ای را به چالش می‌کشد که هستی را در چارچوب‌های صلب محصور می‌سازد. نفی حرکت در ماهیت و مقوله، و تأکید بر سیالیت وجود، عالم را به‌سان اقیانوسی بی‌کران تصویر می‌کند که هر موج آن، جلوه‌ای از حقیقت الهی است.

بخش دوم: سیالیت هستی و امکان تبدل بی‌مرز

محدودیت‌های حرکت در مقوله

در فلسفه مقوله‌ای، تبدل حالات و خصوصیات تا حدی ممکن است، اما انقلاب ذات یا ماهیت، محال انگاشته می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این محدودیت را ناشی از پذیرش ماهیت و مقوله به‌عنوان واقعیت‌های ثابت می‌دانند. به باور ایشان، چنین نگاهی، عالم را به‌سان باغی محصور تصویر می‌کند که دیوارهای آن، تحولات بنیادین را مانع می‌شود.

امکان تبدل در حرکت وجودی

در مقابل، حرکت وجودی، امکان تبدل هر چیز به هر چیز را فراهم می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که در این دیدگاه، صفات، حالات، مراتب، و حتی ذوات، قابلیت تحول دارند. عالم، به‌سان آسمانی بی‌کران است که هر ستاره‌اش می‌تواند به ستاره‌ای دیگر بدل شود، بی‌آنکه مرزی آن را محدود سازد.

درنگ: در فلسفه وجودی، تبدل هر چیز به هر چیز، از صفات تا ذوات، ممکن است، زیرا عالم مجموعه‌ای از ظهورات و تعینات الهی است.

نفی ذات غیر از حق تعالی

استاد فرزانه قدس‌سره با استدلالی ژرف، بیان می‌کنند که جز حق تعالی، هیچ ذاتی وجود ندارد. همه هستی، مراتب، ظهورات، تعینات، و فعل الهی است. این دیدگاه، عالم را به‌سان پرده‌ای می‌بیند که تنها نقش‌های الهی بر آن ترسیم شده و هیچ هویت مستقلی جز او ندارد.

تمایز اسم ذات و اسم معنا

در فرهنگ سنتی، تمایز میان «رجل» به‌عنوان اسم ذات و «علم» به‌عنوان اسم معنا، ریشه در ذهنیت‌زدگی دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را نقد کرده و تأکید می‌کنند که جز حق تعالی، ذات وجود ندارد. این نقد، به‌سان نوری است که تاریکی‌های مفاهیم ذهنی را می‌زداید و حقیقت وجودی را آشکار می‌سازد.

تبدل همه‌جانبه در وجود

در فلسفه وجودی، همه چیز می‌تواند به همه چیز تبدیل شود، زیرا عالم مجموعه‌ای از مراتب و تعینات است. استاد فرزانه قدس‌سره عالم را به‌سان اقیانوسی تصویر می‌کنند که هر قطره‌اش می‌تواند به موجی دیگر بدل شود، بی‌آنکه مرزی آن را محدود سازد.

درنگ: عالم در فلسفه وجودی، نظامی باز و سیال است که هیچ مرزی برای تحولات آن وجود ندارد.

محدودیت تبدل در فلسفه مقوله‌ای

در فلسفه مقوله‌ای، تبدل به صفات و عوارض محدود است و ذات یا ماهیت نمی‌تواند منقلب شود. این محدودیت، به‌سان قفسی است که پرنده وجود را در خود محبوس می‌سازد و مانع از پرواز آن به سوی افق‌های بی‌کران می‌گردد.

انقلاب ذات در فلسفه وجودی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که در فلسفه وجودی، حتی انقلاب ذات ممکن است، زیرا ذات به معنای مرتبه و تعین است، نه ماهیتی ثابت. این دیدگاه، عالم را به‌سان بوستانی می‌بیند که هر گل آن می‌تواند به گلی دیگر بدل شود، بی‌آنکه طبیعتش محدود گردد.

سیالیت عالم در فلسفه وجودی

عالم در فلسفه وجودی، نظامی باز و سیال است که همه ورودی‌ها و خروجی‌های آن «باز» است. استاد فرزانه قدس‌سره این سیالیت را به رودی تشبیه می‌کنند که هیچ سدی نمی‌تواند جریان آن را متوقف سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم این گفتار، با تأکید بر سیالیت هستی و امکان تبدل بی‌مرز، فلسفه وجودی را به‌عنوان کلیدی برای فهم پویایی عالم معرفی می‌کند. نفی ذات غیر از حق تعالی و تأکید بر ظهورات الهی، عالم را به‌سان آیینه‌ای تصویر می‌کند که تنها انعکاس نور الهی در آن دیده می‌شود.

بخش سوم: شواهد و نقدهای فلسفی

شواهد سیالیت عالم

استاد فرزانه قدس‌سره برای اثبات سیالیت عالم، به تحولات موجودات در میلیون‌ها سال، رشد سلول‌ها، و تبدل انسان‌ها اشاره می‌کنند. این شواهد، به‌سان نقوشی است که بر لوح هستی حک شده و پویایی آن را آشکار می‌سازد.

امکان تبدل انسان به غیر انسان

در فلسفه وجودی، انسان می‌تواند به غیر انسان و غیر انسان به انسان تبدیل شود، زیرا عالم فاقد مرزهای ثابت است. این دیدگاه، به‌سان پلی است که میان موجودات مختلف پیوند می‌زند و امکان تحولات بنیادین را فراهم می‌سازد.

درنگ: در فلسفه وجودی، انسان و غیر انسان می‌توانند به یکدیگر تبدیل شوند، زیرا عالم فاقد مرزهای ذاتی است.

نفی تناسخ

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تبدل وجودی با تناسخ متفاوت است. تناسخ مبتنی بر ذات ثابت است، اما تبدل وجودی مرتبه‌ای است. این تمایز، به‌سان خطی است که میان حقیقت و توهم جدایی می‌افکند.

نفی مرزهای عالم

با مثالی از مرزهای جغرافیایی، استاد فرزانه قدس‌سره بیان می‌کنند که در عالم هستی، هیچ مرزی وجود ندارد و همه چیز قراردادی است. این دیدگاه، عالم را به‌سان دشتی بی‌کران تصویر می‌کند که هیچ حصاری آن را محدود نمی‌سازد.

مرزهای قراردادی در جهان

مرزهای جغرافیایی، بر اساس قدرت و قراردادها شکل گرفته‌اند و در دنیای مدرن، به مرزهای فرهنگی تبدیل شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این تحول را به‌سان جریانی می‌بینند که از مرزهای فیزیکی به سوی مرزهای معنوی حرکت کرده است.

نفی دیوارهای ساختگی

دیوارهایی مانند دیوار چین یا دیوارهای مدرن، به باور استاد فرزانه قدس‌سره، ساختگی‌اند و عالم فاقد مرزهای واقعی است. این نفی، به‌سان نسیمی است که دیوارهای ذهنی را فرو می‌ریزد و حقیقت وجودی را آشکار می‌سازد.

شواهد ملاصدرا در اسفار

استاد فرزانه قدس‌سره به نقل از اسفار (جلد سوم، صفحات ۸۴-۸۵) بیان می‌کنند که ملاصدرا حرکت را وجودی و شامل اشتداد کیفی و ازدیاد کمی می‌داند. با این حال، ایشان این دیدگاه را به دلیل وابستگی به مقوله نقد می‌کنند و عالم را فراتر از این چارچوب‌ها می‌بینند.

انقلاب صفتی در فلسفه ملاصدرا

به نقل از ملاصدرا، انقلاب صفتی و مرتبه‌ای ممکن است، اما استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را به دلیل پذیرش ماهیت به‌عنوان تابع وجود، محدود می‌دانند. این نقد، به‌سان نوری است که سایه‌های محدودیت‌های فلسفی را می‌زداید.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم این گفتار، با ارائه شواهد و نقدهای فلسفی، سیالیت عالم را تأیید کرده و محدودیت‌های مقوله‌بندی سنتی را به چالش می‌کشد. این بخش، عالم را به‌سان بوستانی تصویر می‌کند که هر گل آن می‌تواند به گلی دیگر بدل شود، بی‌آنکه مرزی آن را محدود سازد.

بخش چهارم: نقد علم دینی و دعوت به تحول

نقد محدودیت‌های علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره علم دینی را به دلیل انفعال و ذهنیت‌زدگی نقد می‌کنند. به باور ایشان، این انفعال، مانع از پویایی فکری و عملی در نظام‌های علمی دینی شده و استعدادهای جوان را محدود می‌سازد. این نقد، به‌سان هشداری است که نظام علمی دینی را به سوی تحول فرا می‌خواند.

دعوت به گشودن افق‌های علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره از نظام علمی دینی می‌خواهند که محدودیت‌ها را کنار گذاشته و با ابزارهای فکری و عملی، به تحولات عالم بپردازد. این دعوت، به‌سان بذری است که در خاک علم دینی کاشته شده تا درختی تنومند از معرفت و عمل برویاند.

نقد انفعال در نظام علمی دینی

انفعال در نظام علمی دینی، به باور استاد فرزانه قدس‌سره، نشانه‌ای از بسته بودن دست و ذهن است. این انفعال، به‌سان سایه‌ای است که بر نور معرفت افتاده و مانع از درخشش آن شده است.

درنگ: انفعال در نظام علمی دینی، ناشی از محدودیت‌های فکری و عملی است که باید با تحول و پویایی برطرف گردد.

نقد نفله شدن استعدادها

استاد فرزانه قدس‌سره بیان می‌کنند که استعدادهای جوان در نظام علمی دینی، به دلیل محدودیت‌های فکری و عملی، نفله می‌شوند. این نقد، به‌سان زنگ خطری است که نظام علمی را به بازسازی و پرورش استعدادها فرا می‌خواند.

خطر پذیرش انقلاب

پذیرش انقلاب، به‌ویژه انقلاب ذاتی، در فلسفه سنتی خطرناک تلقی می‌شود، زیرا محدودیت‌ها را می‌شکند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد کرده و عالم را به‌سان بستری می‌بینند که هیچ محدودیتی برای تحولات آن وجود ندارد.

نقد فلاسفه سنتی

فلاسفه سنتی، به دلیل نفی انقلاب و پذیرش محدودیت‌های مقوله‌ای، از سوی استاد فرزانه قدس‌سره نقد می‌شوند. این نقد، به‌سان مشعلی است که راه را برای بازنگری در فلسفه سنتی روشن می‌سازد.

شواهد ملاصدرا در اسفار (جلد هشتم)

استاد فرزانه قدس‌سره به نقل از اسفار (جلد هشتم، صفحه ۳۶۸) بیان می‌کنند که ملاصدرا وجود نفوس را در مبدأ عقلی بالقوه نمی‌داند، زیرا وجود در فاعل کامل‌تر از وجود در قابل است. با این حال، ایشان این دیدگاه را به دلیل وابستگی به ماهیت نقد می‌کنند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم این گفتار، با نقد محدودیت‌های علم دینی و دعوت به تحول، نظام علمی را به سوی پویایی و بازسازی فرا می‌خواند. این بخش، علم دینی را به‌سان درختی تصویر می‌کند که باید با آبیاری معرفت و عمل، به بار نشیند.

بخش پنجم: نفی مفاهیم ذات‌محور و تأکید بر وحدت وجود

نفی مثل افلاطونی

استاد فرزانه قدس‌سره مفهوم مثل و رب‌النوع را دروغ و ساختگی می‌دانند و عالم را فاقد چنین واقعیت‌هایی معرفی می‌کنند. این نفی، به‌سان بادبانی است که کشتی معرفت را از دریای توهمات به سوی ساحل حقیقت رهنمون می‌سازد.

نقد فرهنگ ذات‌محور

فرهنگ ذات‌محور، که بر نسب و جغرافیا تأکید دارد، از سوی استاد فرزانه قدس‌سره نقد شده و فرهنگ صفت‌محور دینی جایگزین آن می‌شود. این نقد، به‌سان آتشی است که خرمن اوهام ذات‌محور را می‌سوزاند.

تأکید دین بر صفات

دین، به باور استاد فرزانه قدس‌سره، بر صفات (مانند عدالت، اجتهاد، و حلال‌زادگی) تأکید دارد، نه ذات. این تأکید، دین را به‌سان جویباری معرفی می‌کند که در بستر صفات جاری است.

درنگ: دین بر صفات تأکید دارد، نه ذات، و این تأکید، آن را با فلسفه وجودی همسو می‌سازد.

نقد پسوندهای ذاتی

پسوندهای جغرافیایی و نسبی، نشانه فرهنگ ذات‌محورند که با انقلاب وجودی ناسازگار است. استاد فرزانه قدس‌سره این پسوندها را به‌سان زنجیرهایی می‌بینند که دست و پای معرفت را بسته‌اند.

وحدت فرهنگی در نظام اسلامی

استاد فرزانه قدس‌سره از وحدت فرهنگی در نظام اسلامی حمایت می‌کنند و آن را نشانه سیالیت فرهنگی می‌دانند. این وحدت، به‌سان پلی است که اقوام مختلف را به یکدیگر پیوند می‌زند.

نفی رب‌النوع و مثل

رب‌النوع و مثل، به باور استاد فرزانه قدس‌سره، رسوبات طاغوت‌اند و عالم فاقد چنین واسطه‌هایی است. این نفی، به‌سان نوری است که تاریکی‌های مفاهیم ذهنی را می‌زداید.

نفی ذات در فلسفه وجودی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که جز حق تعالی، هیچ ذاتی وجود ندارد و همه چیز فعل و ظهور الهی است. این دیدگاه، عالم را به‌سان پرده‌ای می‌بیند که تنها نقش‌های الهی بر آن ترسیم شده است.

نفی هویت ثابت

مفهوم هویت ثابت (من حیث هی هی) از سوی استاد فرزانه قدس‌سره نفی شده و همه موجودات، فعل و ظهور حق تعالی معرفی می‌شوند. این نفی، به‌سان کلیدی است که قفل‌های محدودیت‌های ذهنی را می‌گشاید.

نقد مفهوم «من حیث هی هی»

مفهوم «من حیث هی هی» به دلیل تأکید بر هویت ثابت، از سوی استاد فرزانه قدس‌سره نقد شده و با فعلیت الهی جایگزین می‌گردد. این نقد، به‌سان نسیمی است که غبار اوهام را از لوح معرفت می‌زداید.

انقلاب وصفی و ذاتی

استاد فرزانه قدس‌سره به نقل از ملاصدرا بیان می‌کنند که انقلاب وصفی ممکن است، اما ایشان هر دو انقلاب وصفی و ذاتی را ممکن می‌دانند، زیرا ذات به معنای تعین است، نه ماهیتی ثابت.

نفی محدودیت‌های فلسفی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که همه چیز در عالم ممکن است و هیچ محدودیتی برای تحولات وجودی وجود ندارد. این دیدگاه، فلسفه را به‌سان دری گشوده به سوی افق‌های بی‌کران معرفت تصویر می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم این گفتار، با نفی مفاهیم ذات‌محور و تأکید بر وحدت وجود، عالم را به‌سان آیینه‌ای معرفی می‌کند که تنها انعکاس نور الهی در آن دیده می‌شود. این بخش، فلسفه را از چارچوب‌های ذهنی آزاد کرده و به واقعیت‌های وجودی متصل می‌سازد.

نتیجه‌گیری کلی

درس‌گفتار شماره ۸۷۶ استاد فرزانه قدس‌سره، با تأمل در حرکت وجودی و نقد مقوله‌بندی سنتی، افق‌های نوینی را در فلسفه اسلامی می‌گشاید. نفی ماهیت، مقوله، و ذات غیر از حق تعالی، و تأکید بر سیالیت عالم، این گفتار را به اثری ممتاز در حکمت متعالیه بدل ساخته است. عالم، در این دیدگاه، به‌سان اقیانوسی بی‌کران است که هر موج آن، جلوه‌ای از حقیقت الهی است. نقد علم دینی و دعوت به تحول، این گفتار را نه‌تنها در حوزه نظری، بلکه در بازسازی فرهنگ و نظام اسلامی نیز تأثیرگذار می‌سازد. در پایان، این گفتار با دعای اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ (ای پروردگار! بر محمد و خاندان محمد درود فرست) به پایان می‌رسد، که خود گواهی بر وحدت وجودی و ربوبی عالم است.

با نظارت صادق خادمی