متن درس
سیالیت وجود و نفی نوع ثابت در فلسفه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۸۴)
دیباچه: درآمدی بر پویایی وجود و مراتب آن
عالم هستی، چونان رودی خروشان، در سیالیت و تحول دائم خویش، از مبدأ الهی سرچشمه گرفته و به سوی کمال رهنمون است. این کتاب، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به کاوش در مفهوم سیالیت وجود و نفی انواع ثابت در فلسفه اسلامی میپردازد. بحث از حقیقت وجود، مراتب آن، و تحول موجودات، نهتنها پرسشی فلسفی، بلکه ضرورتی میانرشتهای است که فلسفه، علوم تجربی، و معارف دینی را در هم میآمیزد. این نوشتار، با نگاهی نقادانه به مفاهیم سنتی و با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و روایات، عالم را بهمثابه نظامی پویا و تحولپذیر معرفی میکند که در آن، هیچ نوع ثابتی به معنای ذات لایتغیر وجود ندارد.
بخش یکم: حقیقت وجود و پرسش از انواع
اهمیت وجود و مراتب آن
پرسش از وجود، حقیقت، و مراتب آن، چونان کلیدی است که درهای معرفت به سوی فهم عالم میگشاید. استاد فرزانه قدسسره این موضوع را عظیمی میدانند که فلسفه بهتنهایی نمیتواند آن را تبیین کند، بلکه نیازمند نگاهی میانرشتهای با مشارکت علوم تجربی و تاریخ زیست است. عالم، نه مجموعهای از انواع ثابت، بلکه سلسلهای از مراتب سیال است که در کنش و واکنش دائم به سوی تکامل پیش میروند.
نقش علوم تجربی و فلسفه در تبیین وجود
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که فهم تحول موجودات و مراتب وجود، تنها از طریق فلسفه ممکن نیست. علوم تجربی، با کاوش در تاریخ زیست و فرآیندهای طبیعی، و فلسفه، با تأمل در ماهیت وجود، مکمل یکدیگرند. این دیدگاه، عالم را چونان بستری میبیند که در آن، موجودات از تکسلولیها تا انسان، در فرآیندی تدریجی و تحولپذیر به ظهور میرسند.
پرسش از وجود نوع و نفی اصالت ذاتی
آیا طبیعت دارای انواع ثابت است یا موجودات در گذر زمان تحول مییابند؟ این پرسش بنیادین، که استاد فرزانه قدسسره مطرح میکنند، به چالش مفهوم نوع در فلسفه سنتی و علوم تجربی میپردازد. آیا زردآلو از آغاز زردآلو بوده یا نتیجه شرایط و تحولات محیطی است؟ این پرسش، به نفی اصالت ذاتی انواع و پذیرش سیالیت وجودی اشاره دارد. عالم، بهجای آنکه مجموعهای از انواع ثابت باشد، چونان تابلویی است که رنگهای آن در هم میآمیزند و تصاویر نو پدید میآورند.
چیدمان و تحول موجودات
موجودات، نتیجه کنش، ریزش، و رویش در بستر زماناند. استاد فرزانه قدسسره بیان میدارند که موجودات، از تکسلولیها تا انسان، در طول میلیونها سال، از طریق چیدمان و تحول، به مراتب کنونی رسیدهاند. این فرآیند، چونان رقصی است که در آن، هر حرکت به خلق شکلی نو منجر میشود، و هیچ موجودی از ابتدا به شکل نهایی خود نبوده است.
نقد تقل Idi بودن فلسفه اسلامی
استاد فرزانه قدسسره، علم دینی را به دلیل تقلید از سنت ارسطویی و بديهي فرض کردن مسائل مورد نقد قرار میدهند. این دیدگاه، بسیاری از مسائل بنیادین، مانند وجود انواع ثابت، را بدون تأمل عمیق پذیرفته است. این نقد، چونان آینهای است که علم دینی را به بازنگری در مفروضات خویش دعوت میکند، تا از چارچوبهای کهن رهایی یابد و با علوم تجربی همنوا شود.
بخش دوم: خلقت انسان در قرآن کریم و نفی خلقت دفعی
مبدا آفرینش انسان در قرآن کریم
قرآن کریم، مبدا آفرینش انسان را با واژگانی چون خاک، آب، گل، و نطفه توصیف میکند. استاد فرزانه قدسسره به آیات زیر اشاره دارند که مراحل گوناگون خلقت را نشان میدهند:
- «خَلَقَهُ مِنْ طِينٍ لَازِبٍ» (صافات: ۱۱) – او را از گلی چسبنده آفرید.
- «خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» (حجر: ۲۶) – انسان را از گلی خشکیده و بدبو آفرید.
- «خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ» (رحمن: ۱۴) – انسان را از گلی سفالمانند آفرید.
- «خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ» (طارق: ۶) – از آبی جهنده آفریده شد.
این آیات، به تنوع مواد خلقت و فرآیند تدریجی آن اشاره دارند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این تنوع، نشانهای از سیالیت مراتب وجودی است و خلقت انسان را نه دفعی، بلکه فرآیندی میداند.
نفی ارتباط مستقیم نطفه و گل
استاد فرزانه قدسسره بیان میدارند که نطفه انسانهای کنونی با گل و لجن ارتباط مستقیم ندارد، بلکه این مواد، مراحل تاریخی خلقت را نشان میدهند. این دیدگاه، خلقت انسان را چونان سفری میبیند که از خاک و گل آغاز شده و در طول زمان به نطفه و انسان کنونی رسیده است.
روایت «خمرت طینه اربعین صباحا»
روایت «خمرت طینه اربعین صباحا» (خاک را چهل روز ورز دادم) به فرآیند تدریجی خلقت اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره این روایت را نشانهای از پویایی خلقت میدانند که در آن، خاک در طی زمانی طولانی به موجودی کامل تبدیل شده است.
نفی خلقت معجزهوار
آیا آدم بهصورت معجزهوار خلق شده یا نتیجه فرآیند طبیعی است؟ استاد فرزانه قدسسره با طرح این پرسش، دیدگاه خلقت دفعی را نقد کرده و بر فرآیند طبیعی خلقت تأکید دارند. این دیدگاه، عالم را چونان باغی میبیند که هر گیاه در آن، به تدریج از بذری به درختی تنومند بدل میشود.
آیه «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي»
آیه «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» (حجر: ۲۹) – چون او را درست کردم و از روح خود در او دمیدم – به مرحله نهایی خلقت انسان و اعطای روح الهی اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره این آیه را نشانه کمال وجودی انسان میدانند که او را از دیگر موجودات متمایز میسازد.
بخش سوم: سیالیت عالم و تحول انواع
نفی خلقت دفعی و تنازع بقا
استاد فرزانه قدسسره خلقت دفعی یک خروس یا مرغ را نفی کرده و عالم را نتیجه تنازع بقا و تزاحم موجودات میدانند. این فرآیند، چونان رقابتی است که در آن، موجودات با تقابل و تکامل به مراتب بالاتر میرسند. عالم، در این دیدگاه، چونان اقیانوسی است که امواج آن در کنش و واکنش، اشکال نوینی از حیات را پدید میآورند.
عمر طولانی عالم
استاد فرزانه قدسسره عمر عالم را میلیونها سال میدانند و خلقت آدم را دیرهنگام معرفی میکنند. حتی با فرض عمر ۵۰۰ ساله برای هر یک از ۱۲۴۰۰۰ پیامبر، عمر عالم بسیار طولانیتر از محاسبات سادهانگارانه است. این دیدگاه، عالم را چونان کتابی کهن میبیند که صفحات آن در طول میلیونها سال نگاشته شده است.
آیه «إِنَّا لَمُوسِعُونَ»
آیه «إِنَّا لَمُوسِعُونَ» (ذاریات: ۴۷) – ما آن را با قدرت خود گسترش دادیم – به گشادگی و تحول عالم اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره این آیه را نشانهای از پویایی عالم میدانند که در آن، تنوع و تبدل موجودات، بخشی از نظم الهی است.
گزارش نهجالبلاغه از خلقت
استاد فرزانه قدسسره به توصیف امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه اشاره دارند که خلقت را نتیجه تبدل و تکامل میداند. این گزارش، عالم را چونان آتشی میبیند که از جرقهای کوچک آغاز شده و به تدریج شعلهور گشته است.
رشد جامعه و طبیعت
استاد فرزانه قدسسره رشد جامعه و طبیعت را مشابه میدانند. همانگونه که جوامع بدوی با آموختن آتش و لباس به پیشرفت رسیدند، طبیعت نیز در فرآیندی تدریجی به سوی تکامل حرکت کرده است. این مشابهت، چونان آینهای است که هماهنگی تحولات اجتماعی و طبیعی را نشان میدهد.
نفی خلقت یک دانهای
استاد فرزانه قدسسره خلقت یک دانهای (مانند یک مرغ یا خروس) را نفی کرده و خلقت را تدریجی میدانند. داستان خلقت حوا از دنده آدم نیز مورد نقد قرار گرفته و غیرواقعی دانسته شده است. این دیدگاه، عالم را چونان تار و پودی میبیند که به تدریج بافته شده است.
تحول زبان فارسی
استاد فرزانه قدسسره با مثال تحول زبان فارسی از قرن چهارم تا کنون، پویایی فرهنگ و زبان را نشان میدهند. این تحول، چونان رودی است که در گذر زمان، مسیر خود را تغییر داده و غنیتر شده است.
بخش چهارم: نفی نوع لایتغیر و سازگاری با خداپرستی
نفی خلقت نوع توسط خدا
استاد فرزانه قدسسره بیان میدارند که خدا نوع (مانند زردآلو) نیافریده، بلکه وجود و تعینات را ایجاد کرده است. این تعینات، در تقابل و تکامل، به مراتب کنونی رسیدهاند. عالم، چونان تابلویی است که نقاش آن، وجود را ترسیم کرده و موجودات در آن به رقص آمدهاند.
داروین و تبدل انواع
استاد فرزانه قدسسره داروین را اولین مطرحکننده تبدل انواع معرفی کرده و او را موحد میدانند. برخلاف ماتریالیستها که نظریه داروین را سیاسی کردند، تبدل انواع با خداپرستی سازگار است و هیچ ربطی به وجود یا عدم خدا ندارد.
نظم در تحول
استاد فرزانه قدسسره تحول انواع را منظم و هماهنگ میدانند و آن را با نظم عالم سازگار میبینند. چه در دیدگاه تحول انواع و چه در خلقت دفعی، عالم دارای نظم الهی است. این نظم، چونان موسیقیای است که در آن، هر نغمه در جای خود قرار دارد.
تأیید قرآن کریم بر تحول
آیات قرآن کریم، مانند منی، علق، و گل، بر تحول انواع دلالت دارند. استاد فرزانه قدسسره این آیات را آیات علمی میدانند که مراحل تحول را نشان میدهند. این آیات، چونان چراغهایی هستند که مسیر پویایی عالم را روشن میکنند.
آیه ملائکه و خلقت آدم
آیه «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ» (بقره: ۳۰) – و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین خلیفهای قرار میدهم، گفتند: آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد کند و خونها بریزد؟ – به شباهت آدم به موجودات پیشین (ناس و نسناس) اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره این شباهت را نشانه سیالیت مراتب وجودی میدانند.
اشتباه ملائکه در تشخیص
ملائکه به دلیل شباهت ظاهری آدم به موجودات پیشین، در تشخیص او اشتباه کردند. آیه «قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ» (بقره: ۳۰) – گفت: من چیزی میدانم که شما نمیدانید – بر حکمت الهی و تمایز آدم دلالت دارد. استاد فرزانه قدسسره این اشتباه را نشانه نزدیکی مراتب وجودی میدانند.
علم اسما و برتری آدم
آیه «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» (بقره: ۳۱) – و به آدم همه نامها را آموخت – به اعطای علم الهی و برتری آدم اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره این آیه را نشانه کمال وجودی انسان میدانند که او را گل سرسبد خلقت ساخته است.
نفی تفسیر طینت
استاد فرزانه قدسسره تفسیر طینت بهعنوان مبنای تشخیص ملائکه را رد کرده و ظاهر را ملاک اشتباه آنها میدانند. این دیدگاه، بر ضرورت بازنگری در تفاسیر سنتی و تمرکز بر ظاهر وجودی تأکید دارد.
شباهت آدم به میمون
استاد فرزانه قدسسره به نظریه داروین و شباهت آدم به میمون اشاره کرده، اما آن را قطعی نمیدانند. این شباهت، چونان آینهای است که نزدیکی مراتب وجودی انسان و موجودات پیشین را نشان میدهد.
نفی خلقت نو به نو
استاد فرزانه قدسسره خلقت دفعی و نو به نو را نفی کرده و همه چیز را نتیجه تبدل میدانند. عالم، چونان جریانی است که در آن، هر موجود از موجودات پیشین تحول یافته و به وجود آمده است.
وحدت وجود و ظهورات
عالم، یک هستی با ظهورات و تعینات متغیر است. استاد فرزانه قدسسره عالم را چونان آیینهای میبینند که در آن، وجود الهی در قالب تعینات گوناگون ظهور مییابد.
نتیجهگیری
این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، عالم را بهمثابه نظامی پویا و تحولپذیر معرفی کرد که در آن، هیچ نوع ثابتی وجود ندارد. نفی اصالت ذاتی انواع، تأکید بر تبدل و تکامل موجودات، و تبیین خلقت انسان بهعنوان فرآیند تدریجی، از نوآوریهای این تحلیل است. آیات قرآن کریم، با توصیف مراحل گوناگون خلقت، بر سیالیت مراتب وجودی دلالت دارند. گزارش نهجالبلاغه و روایات، پویایی عالم را تأیید میکنند. نقد دیدگاههای ماتریالیستی و سازگاری تحول انواع با خداپرستی، به امکان تلفیق علم و دین اشاره دارد. این دیدگاه، فلسفه اسلامی را به سوی یک نظام وجودی پویا سوق میدهد که با حکمت الهی همسو است و انسان را به هماهنگی با نظام تحولپذیر عالم دعوت میکند.