متن درس
بازسازی فلسفه وجودی در نقد ماهیت و جوهر در حکمت متعالیه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۸۸)
مقدمه: بازاندیشی در فلسفه اسلامی با محوریت وجود
حکمت متعالیه، بهعنوان یکی از برجستهترین مکاتب فلسفی در جهان اسلام، همواره کوشیده است تا با تأمل در ماهیت هستی، بنیانهای فکری را از چارچوبهای سنتی رها سازد و به سوی فهمی پویا و وجودمحور رهنمون گردد. درسگفتار شماره ۸۸۸ استاد فرزانه قدسسره، ارائهشده در تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۸۶، با رویکردی انتقادی و نوآورانه، به بازسازی فلسفه وجودی در برابر مفاهیم ماهیتمحور و مقولهبندی سنتی میپردازد. این گفتار، با نقد مفاهیم جوهر، ماهیت، و مقولات ارسطویی، و تأکید بر سیالیت وجود، عالم را بهسان رودی جاری تصویر میکند که هیچ سدی جز اراده الهی آن را محدود نمیسازد.
بخش نخست: نقد ساختارهای سنتی در فلسفه حوزوی
تمایز میان بزرگان و متوسطین در نظام علمی دینی
استاد فرزانه قدسسره در این گفتار، به تمایز میان بزرگان و افراد متوسط در نظام علمی دینی اشاره دارند. بزرگان، به دلیل تواناییهای فکری و پیشرو بودن در علوم فلسفی و عرفانی، از دیگران متمایزند، در حالی که اکثر حوزویان در سطحی متوسط باقی ماندهاند. این تمایز، بهسان نوری است که بر سلسلهمراتب دانش در حوزههای علمیه پرتو میافکند و نشان میدهد که چگونه ساختارهای سنتی، گاه مانع از شکوفایی استعدادهای برتر میگردند.
درنگ: تمایز میان بزرگان و متوسطین در نظام علمی دینی، ریشه در تفاوتهای توانایی فکری و نوآوری دارد که تحت تأثیر ساختارهای سنتی محدود شده است.
قدرت فکری و نوآوری بزرگان فلسفه
بزرگان فلسفه، به باور استاد فرزانه قدسسره، به دلیل توانمندیهای فکری و پیشرو بودن در علوم مختلف، از جمله فلسفه و عرفان، جایگاه ویژهای دارند. این توانمندی، بهسان بذری است که در خاک معرفت کاشته شده و میتواند درختی تنومند از دانش برویاند، مشروط بر آنکه از قید محدودیتهای سنتی رها گردد.
اضطراب و ملاحظهکاری در بیان عقاید
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که حتی بزرگان فلسفه، به دلیل ترس از مخالفت با آرای مشهور و طرد شدن از جامعه علمی، در بیان عقاید خود ملاحظهکاری میکردند. این ملاحظهکاری، بهسان سایهای است که بر نور آزاداندیشی افتاده و مانع از درخشش کامل حقیقت میگردد.
تأثیر ملاحظهکاری بر فرآیند تفکر
ملاحظهکاری نهتنها در بیان، بلکه در فرآیند تفکر فیلسوفان نیز اثر گذاشته و آنها را از تعارض با آرای رایج باز داشته است. استاد فرزانه قدسسره این محدودیت را به قفسی تشبیه میکنند که پرنده اندیشه را در خود محبوس ساخته و مانع از پرواز آن به سوی افقهای بیکران معرفت میشود.
درنگ: ملاحظهکاری در نظام علمی دینی، نهتنها بیان عقاید را محدود ساخته، بلکه فرآیند تفکر را نیز از پویایی و آزاداندیشی محروم کرده است.
تحلیل روانشناختی ملاصدرا
با رویکردی روانشناختی، استاد فرزانه قدسسره ملاصدرا را فیلسوفی توانمند اما محتاط معرفی میکنند که به دلیل فشارهای محیطی، نتوانسته عقاید خود را بهطور کامل و صریح بیان کند. این تحلیل، بهسان آینهای است که تأثیر محیط فکری و اجتماعی بر شکلگیری اندیشههای فلسفی را منعکس میسازد.
رابطه استاد و شاگرد: ملاصدرا و میرداماد
درسگفتار به رابطه میان ملاصدرا و میرداماد اشاره دارد و میرداماد را شخصیتی مقتدر معرفی میکند که ملاصدرا در برابر او احساس محدودیت میکرد. این رابطه، بهسان پلی است که میان استاد و شاگرد کشیده شده، اما گاه به جای پیوند، فاصلهای از اقتدار و محدودیت ایجاد کرده است.
ادعای برتری میرداماد
استاد فرزانه قدسسره نقل میکنند که میرداماد خود را برتر از ارسطو و دیگر فلاسفه میدانست، که این امر بر شاگردانش، از جمله ملاصدرا، تأثیر گذاشته بود. این ادعا، بهسان پرچمی است که فرهنگ خودبرتربینی در نظام علمی دینی را نشان میدهد و مانع از نوآوریهای جسورانه میگردد.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این گفتار، با بررسی ساختارهای سنتی نظام علمی دینی و محدودیتهای فکری ناشی از آن، بنیانهای لازم برای بازسازی فلسفه وجودی را فراهم میسازد. نقد ملاحظهکاری و تأثیر آن بر تفکر و بیان، به ضرورت آزاداندیشی و تحول در نظام علمی دینی اشاره دارد. این بخش، نظام علمی را بهسان بوستانی تصویر میکند که نیاز به آبیاری با چشمههای نوآوری و آزاداندیشی دارد.
بخش دوم: نقد فلسفه ماهیتمحور و بازسازی وجودی
نقد فلسفه ماهیتمحور
استاد فرزانه قدسسره فلسفه ماهیتمحور را از رده خارج دانسته و بر نفی مفاهیم سنتی مانند ماهیت، جوهر، و مقولات تأکید دارند. این فلسفه، بهسان ماشینی فرسوده است که دیگر توان حرکت در مسیر معرفت را ندارد و باید با فلسفهای نوین و وجودمحور جایگزین گردد.
درنگ: فلسفه ماهیتمحور، به دلیل محدودیتهای ذهنی و عدم انطباق با حقیقت وجود، از رده خارج است و باید با فلسفه وجودی جایگزین شود.
تشبیه فلسفه سنتی به ماشینهای قراضه
با تشبیهی بدیع، استاد فرزانه قدسسره فلسفه ماهیتمحور را به ماشینهای قراضهای تشبیه میکنند که در جامعه با وام و تسهیلات جایگزین میشوند. این تشبیه، بهسان تلنگری است که نظام علمی دینی را به نوسازی و بازسازی فکری فرا میخواند.
محدودیتهای ملاصدرا در نفی ماهیت
استاد فرزانه قدسسره بیان میکنند که ملاصدرا، هرچند بر وجود تأکید داشت، اما بهطور کامل ماهیت و مقولات را نفی نکرد و در این زمینه دوپهلو سخن گفت. این دوپهلویی، بهسان سایهای است که بر نور فلسفه وجودی ملاصدرا افتاده و مانع از درخشش کامل آن شده است.
نفی کامل ماهیت و مقولات
برخلاف ملاصدرا، استاد فرزانه قدسسره بهطور قاطع مفاهیم ماهیت، ممکن، واجب، جوهر، و عرض را نفی کرده و وجود را تنها واقعیت میدانند. این نفی، بهسان کلیدی است که قفلهای محدودیتهای ذهنی را گشوده و عالم را در پرتو وجود بازتعریف میکند.
درنگ: تنها وجود واقعیت دارد و مفاهیم ماهیت، جوهر، عرض، و مقولات، همگی انتزاعی و فاقد حقیقت خارجیاند.
ایدهآلیسم ملاصدرا
درسگفتار ملاصدرا را فیلسوفی ایدهآلیست میداند که در عین تأکید بر وجود، نتوانسته از ماهیت و مقولات بهطور کامل دست بکشد. این ایدهآلیسم، بهسان پلی است که ملاصدرا را به فلسفه وجودی نزدیک کرده، اما به دلیل محدودیتهای فکری و اجتماعی، او را در میانه راه متوقف ساخته است.
ترس ملاصدرا از بیان صریح
استاد فرزانه قدسسره پیشنهاد میکنند که ملاصدرا یا به دلیل محدودیتهای فکری یا ترس از اتهام کفر، نتوانسته فلسفه وجودی را بهطور کامل تبیین کند. این ترس، بهسان زنجیری است که دست و پای اندیشه را بسته و مانع از بیان صریح حقیقت شده است.
استناد به آثار ملاصدرا
با استناد به آثار ملاصدرا، استاد فرزانه قدسسره نزدیکی او به فلسفه وجودی را تأیید میکنند، اما محدودیتهای او را نیز برجسته میسازند. این استناد، بهسان نوری است که متون فلسفی را روشن کرده و ضرورت بازخوانی انتقادی آنها را آشکار میسازد.
نقل از اسفار اربعه
استاد فرزانه قدسسره به جلد سوم، صفحه ۱۰۳ اسفار اربعه استناد کرده و برهان مشرقی ملاصدرا در باب حرکت جوهری را نقد میکنند. این نقد، بهسان مشعلی است که راه را برای بازسازی فلسفه وجودی روشن میسازد.
نقد مفهوم جوهر در فلسفه صدرایی
جوهر، به باور استاد فرزانه قدسسره، مفهومی غیرواقعی است و وجود تنها واقعیت اصیل است. این نقد، بهسان بادبانی است که کشتی فلسفه را از دریای مفاهیم ذهنی به سوی ساحل حقیقت وجودی هدایت میکند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم این گفتار، با نقد فلسفه ماهیتمحور و تأکید بر وجود بهعنوان تنها واقعیت، بنیانهای لازم برای بازسازی فلسفه اسلامی را فراهم میسازد. نفی مفاهیم سنتی و دوپهلویی ملاصدرا، نظام علمی دینی را به سوی فهمی پویا و وجودمحور فرا میخواند. این بخش، فلسفه را بهسان آیینهای تصویر میکند که تنها انعکاس وجود در آن دیده میشود.
بخش سوم: سیالیت وجود و نفی موانع
تعینات بهجای عوارض
استاد فرزانه قدسسره عوارض ممتنعهالانفکاک ملاصدرا را رد کرده و تعینات را بهعنوان لوازم ذاتی وجود معرفی میکنند. این جایگزینی، بهسان جویباری است که مفاهیم ایستا را شسته و حقیقت سیال وجود را آشکار میسازد.
درنگ: تعینات، لوازم ذاتی وجودند و عوارض ممتنعهالانفکاک، مفاهیمی انتزاعی و فاقد حقیقت خارجیاند.
نفی موانع در وجود
درسگفتار موانع را در وجود نفی کرده و تعینات را لازم ذاتی هر مرتبه وجودی میداند. این نفی، بهسان نسیمی است که غبار مفاهیم ذهنی را از لوح هستی میزداید و پویایی وجود را آشکار میسازد.
مثال عدد چهار
با مثالی بدیع از عدد چهار، استاد فرزانه قدسسره تعین ذاتی را توضیح داده و نفی میکنند که پنج بودن مانع چهار بودن است. این مثال، بهسان نقشی است که بر لوح ذهن حک شده و تمایز میان تعینات ذاتی و موانع انتزاعی را روشن میسازد.
فصول حقیقی بهجای فصول منطقی
فصول منطقی، مانند ناطق، به باور استاد فرزانه قدسسره، مفاهیمی انتزاعیاند و فصول حقیقی، تعینات وجودیاند که در خارج محققاند. این تمایز، بهسان کلیدی است که قفلهای منطق ارسطویی را گشوده و فلسفه را به سوی حقیقت وجودی هدایت میکند.
نفی ماهیت در نطق و حس
استاد فرزانه قدسسره نطق و حس را وجودهای خارجی دانسته و ناطق و حساس را مفاهیمی انتزاعی میدانند. این نفی، بهسان نوری است که تاریکیهای مفاهیم ذهنی را روشن کرده و حقیقت وجودی را آشکار میسازد.
نفی جوهر به دلیل نبود ماهیت
جوهر، به دلیل وابستگی به ماهیت، از سوی استاد فرزانه قدسسره نفی شده و وجود بهعنوان تنها واقعیت معرفی میگردد. این نفی، بهسان پلی است که فلسفه را از چارچوبهای ارسطویی به سوی افقهای وجودی رهنمون میسازد.
درنگ: جوهر، به دلیل وابستگی به ماهیت، فاقد حقیقت است و وجود، تنها واقعیت اصیل عالم است.
تأیید ملاصدرا در نفی ماهیت
استاد فرزانه قدسسره به نقل از صفحه ۱۰۴ اسفار اربعه، تأیید میکنند که ملاصدرا در وجودات خاصه، ماهیت را نفی کرده است. این تأیید، بهسان رشتهای است که ملاصدرا را به فلسفه وجودی پیوند میزند، اما محدودیتهای او را نیز آشکار میسازد.
ترس ملاصدرا از نفی جوهر
درسگفتار پیشنهاد میکند که ملاصدرا به دلیل ترس از اتهام انکار ماهیت، جوهر را حفظ کرده است. این ترس، بهسان سدی است که مانع از جریان کامل اندیشه وجودی در فلسفه صدرایی شده است.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم این گفتار، با تأکید بر سیالیت وجود و نفی موانع و مفاهیم ذهنی، فلسفه وجودی را بهعنوان بنیانی پویا برای فهم عالم معرفی میکند. تعینات ذاتی، بهجای عوارض و فصول منطقی، عالم را بهسان اقیانوسی تصویر میکنند که هر موج آن، جلوهای از وجود است.
بخش چهارم: تحولات فرهنگی و بازسازی نظام علمی دینی
تغییر ارزش کفر در زمانه
استاد فرزانه قدسسره با طنزی ظریف بیان میکنند که در گذشته، انکار خدا منجر به مجازات بود، اما امروزه کفر ارزش اجتماعی یافته است. این طنز، بهسان آینهای است که تحولات فرهنگی و کاهش حساسیت به اتهامات دینی را منعکس میسازد.
نقد اخلاق بهجای کفر
درسگفتار تأکید دارد که امروزه نقد اخلاق جایگزین اتهام کفر شده است. این تغییر، بهسان جریانی است که از مرزهای دینی به سوی مرزهای اخلاقی حرکت کرده و اولویتهای اجتماعی را بازتعریف میکند.
نفی ماهیت در همه مراتب
برخلاف ملاصدرا، استاد فرزانه قدسسره ماهیت را حتی در مراتب غیرناطقه، مانند سنگ، نفی میکنند. این نفی، بهسان کلیدی است که همه مراتب عالم را در پرتو وجود بازتعریف میکند.
درنگ: ماهیت در همه مراتب عالم، از ناطقه تا غیرناطقه، فاقد حقیقت است و وجود، تنها واقعیت اصیل است.
ماهیت بهعنوان مفهوم عامیانه
استاد فرزانه قدسسره ماهیت را مفهومی عامیانه دانسته که به اشتباه وارد فلسفه شده است. این نقد، بهسان نسیمی است که غبار مفاهیم ذهنی را از لوح فلسفه میزداید و حقیقت وجودی را آشکار میسازد.
مثال نان در بازار
با مثالی از نان، استاد فرزانه قدسسره ماهیت را عنوانی عامیانه معرفی کرده و وجود را واقعیت اصلی میدانند. این مثال، بهسان نقشی است که تمایز میان مفاهیم روزمره و حقیقت وجودی را بر لوح ذهن حک میکند.
نفی ماهیت در علم مدرن
درسگفتار بیان میکند که علم مدرن، مانند آزمایشگاه، به ماهیت توجه ندارد و بر ذرات و وجود تمرکز میکند. این هماهنگی، بهسان پلی است که فلسفه وجودی را به علم مدرن پیوند میزند.
نقل از اصول کافی
استاد فرزانه قدسسره به حدیثی از امام صادق (ع) در اصول کافی استناد کرده و ماهیت را همان انیت (وجود) میدانند: «چیز جز به وجودش ثابت نمیشود و ماهیتش همان وجودش است.» این نقل، بهسان نوری است که ریشههای دینی فلسفه وجودی را روشن میسازد.
تفسیر ماهیت در حدیث
درسگفتار ماهیت در حدیث امام صادق (ع) را به معنای حقیقت شیء (وجود) تفسیر کرده و نفی ماهیت مستقل را تأیید میکند. این تفسیر، بهسان کلیدی است که معارف اهل بیت را با فلسفه وجودی پیوند میزند.
نفی ماهیت در خداوند
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که خداوند جز وجود، چیز دیگری ندارد و ماهیت در ذات الهی راه ندارد. این نفی، بهسان آیینهای است که توحید وجودی را منعکس کرده و هرگونه ترکیب را از ذات الهی نفی میکند.
درنگ: خداوند جز وجود، هیچ چیز دیگری ندارد و ماهیت، مفهومی ذهنی و فاقد حقیقت در ذات الهی است.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم این گفتار، با نقد مفاهیم عامیانه و هماهنگی فلسفه وجودی با علم مدرن و معارف دینی، نظام علمی دینی را به سوی تحول و پویایی فرا میخواند. این بخش، فلسفه را بهسان جویباری تصویر میکند که با آب معرفت وجودی، زمین خشک مفاهیم سنتی را سیراب میسازد.
بخش پنجم: حرکت وجودی و پویایی عالم
حرکت وجودی بهجای حرکت جوهری
استاد فرزانه قدسسره حرکت جوهری را نفی کرده و حرکت وجودی را بهعنوان تنها حرکت واقعی معرفی میکنند. این جایگزینی، بهسان رودی است که از چشمه وجود جاری شده و عالم را با پویایی خود سیراب میسازد.
نقد آموزش حرکت جوهری در دانشگاهها
درسگفتار آموزش حرکت جوهری در دانشگاهها را بیفایده دانسته و بر ضرورت آموزش حرکت وجودی تأکید دارد. این نقد، بهسان هشداری است که نظام آموزشی را به بازسازی و هماهنگی با حقیقت وجودی فرا میخواند.
نیاز به تثبیت فلسفه وجودی
استاد فرزانه قدسسره بر تثبیت فلسفه وجودی در نظام علمی دینی تأکید کرده و آن را راهحل مشکلات فکری میدانند. این نیاز، بهسان بذری است که در خاک نظام علمی کاشته شده تا درختی تنومند از معرفت برویاند.
درنگ: تثبیت فلسفه وجودی، کلید تحول نظام علمی دینی و حل مشکلات فکری است.
مثال آخوند همدانی
با مثالی از عالمی دینی، استاد فرزانه قدسسره تشتت آرای علمی را نقد کرده و آن را عامل سردرگمی مردم میدانند. این مثال، بهسان آینهای است که تأثیر اختلافات فکری بر جامعه را منعکس میسازد.
تقلید مردم از خود
تشتت آرای علمی، به باور استاد فرزانه قدسسره، باعث شده مردم از خودشان تقلید کنند. این نقد، بهسان زنگ خطری است که نظام علمی را به انسجام و وحدت فکری فرا میخواند.
نقد آموزش ماهیت در دانشگاهها
آموزش ماهیت در دانشگاهها، از سوی استاد فرزانه قدسسره، گمراهکننده دانسته شده و بر نفی آن در فلسفه وجودی تأکید میشود. این نقد، بهسان مشعلی است که راه اصلاح نظام آموزشی را روشن میسازد.
تأیید وجود بهجای ماهیت
استاد فرزانه قدسسره وجود را تنها واقعیت دانسته و ماهیت را مفهومی غیرواقعی معرفی میکنند. این تأیید، بهسان ستونی است که بنای فلسفه وجودی بر آن استوار شده است.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم این گفتار، با تأکید بر حرکت وجودی و نقد مفاهیم سنتی، فلسفه وجودی را بهعنوان بنیانی پویا برای فهم عالم معرفی میکند. این بخش، عالم را بهسان اقیانوسی تصویر میکند که هر موج آن، جلوهای از پویایی وجود است.
بخش ششم: توحید وجودی و نفی مفاهیم سنتی
نفی واجبالوجود سنتی
استاد فرزانه قدسسره مفهوم واجبالوجود در فلسفه سنتی را نفی کرده و آن را غایب در اسمای الهی میدانند. این نفی، بهسان کلیدی است که توحید وجودی را از قید مفاهیم ارسطویی رها میسازد.
مثال اسمای جوشن کبیر
با اشاره به دعای جوشن کبیر، استاد فرزانه قدسسره واجبالوجود را خارج از اسمای الهی معرفی میکنند. این مثال، بهسان نوری است که ریشههای قرآنی فلسفه وجودی را روشن میسازد.
اسم قاتل در اسمای الهی
با طنزی ظریف، استاد فرزانه قدسسره اسم قاتل را در اسمای الهی ذکر کرده و واجبالوجود را نفی میکنند: ﴿قَاتِلْهُمُ اللَّهُ﴾ «خداوند آنها را بکشد» (قرآن کریم، سوره توبه، آیه ۳۰). این طنز، بهسان تلنگری است که مفاهیم غیرقرآنی را از فلسفه اسلامی میزداید.
تشخص بهعنوان وجود
درسگفتار تشخص را نحوی از وجود دانسته و آن را منبعث از وجود معرفی میکند. این دیدگاه، بهسان آیینهای است که سیالیت وجود و وحدت مراتب آن را منعکس میسازد.
درنگ: تشخص، جلوهای از وجود است و هیچ هویت مستقلی جز وجود ندارد.
مثال ضوء و نار
با مثالی از ضوء و نار، استاد فرزانه قدسسره تعینات را ظهورات وجود دانسته و آنها را منبعث از وجود میدانند. این مثال، بهسان شعلهای است که نور وجود را در عالم روشن میسازد.
تبدل تشخصات
درسگفتار تبدل تشخصات را نتیجه تبدل وجود دانسته و آن را ذاتی یا عرضی میداند. این تبدل، بهسان موجی است که در اقیانوس وجود جریان یافته و پویایی عالم را آشکار میسازد.
نقد قافیه در فلسفه صدرایی
با تشبیه فلسفه ملاصدرا به شعر، استاد فرزانه قدسسره دوپهلویی او در تبدل وجود را نقد میکنند. این تشبیه، بهسان آینهای است که عدم انسجام در فلسفه صدرایی را منعکس میسازد.
تبدل کم و کیف
درسگفتار تبدل کم و کیف را نتیجه تبدل وجود دانسته و آنها را عین وجود میداند. این دیدگاه، بهسان کلیدی است که وحدت وجودی را در همه مراتب عالم آشکار میسازد.
نفی کم و کیف بهعنوان ماهیت
استاد فرزانه قدسسره کم و کیف را ماهیت دانسته و به دلیل نبود ماهیت، آنها را نفی میکنند. این نفی، بهسان نسیمی است که غبار مفاهیم ذهنی را از لوح فلسفه میزداید.
تعینات بهجای عوارض
درسگفتار عوارض را نفی کرده و تعینات را ظهورات وجود معرفی میکند. این جایگزینی، بهسان جویباری است که مفاهیم ایستا را شسته و حقیقت سیال وجود را آشکار میسازد.
نقد استدلال انی ملاصدرا
استاد فرزانه قدسسره استدلال انی ملاصدرا (از عوارض به ذات) را نقد کرده و استدلال لمی (از وجود به تعین) را پیشنهاد میکنند. این نقد، بهسان مشعلی است که روششناسی فلسفی را روشن میسازد.
حرکت در وجود
درسگفتار حرکت جوهری را نفی کرده و حرکت در وجود را واقعی میداند. این حرکت، بهسان رودی است که در بستر وجود جاری شده و عالم را با پویایی خود سیراب میسازد.
نفی عرض و جوهر
استاد فرزانه قدسسره وجود عرض و جوهر را نفی کرده و آنها را صرفاً وجود میدانند. این نفی، بهسان کلیدی است که قفلهای مفاهیم ارسطویی را گشوده و حقیقت وجودی را آشکار میسازد.
تعینات خاصه در وجود
درسگفتار وجود را با تعینات خاصه متشخص دانسته و آنها را ظهورات وجود میداند. این تعینات، بهسان نقوشیاند که بر پرده وجود ترسیم شده و وحدت مراتب آن را آشکار میسازند.
نفی مفاهیم ذهنی
مفاهیمی مانند اب و اخ، به باور استاد فرزانه قدسسره، ذهنیاند و وجود، واقعیت خارجی است. این نفی، بهسان نوری است که تمایز میان مفاهیم ذهنی و حقیقت وجودی را روشن میسازد.
لوازم ذاتی بهجای ممتنع
درسگفتار لوازم ممتنع را نفی کرده و لوازم ذاتی را تعینات وجود معرفی میکند. این جایگزینی، بهسان جویباری است که مفاهیم انتزاعی را شسته و حقیقت سیال وجود را آشکار میسازد.
درنگ: لوازم ذاتی، تعینات وجودند و مفاهیم ممتنع، انتزاعی و فاقد حقیقتاند.
جمعبندی بخش ششم
بخش ششم این گفتار، با تأکید بر توحید وجودی و نفی مفاهیم سنتی، عالم را بهسان آیینهای تصویر میکند که تنها انعکاس وجود در آن دیده میشود. این بخش، فلسفه را از چارچوبهای ارسطویی رها کرده و به سوی فهمی پویا و وجودمحور هدایت میکند.
بخش هفتم: فلسفه وجودی و حیات انسانی
فلسفه وجودی و حیات
استاد فرزانه قدسسره فلسفه وجودی را زنده و پویا دانسته و آن را عامل قدرت در علم و عبادت میدانند. این فلسفه، بهسان چشمهای است که حیات را به علم و عمل جاری میسازد.
نقد انسان بیقدرت
درسگفتار انسان بیقدرت را مرده دانسته و بر تمرکز بر وجود برای کسب حیات تأکید دارد. این نقد، بهسان هشداری است که انسان را به سوی پویایی وجودی فرا میخواند.
تمرکز بر وجودها
استاد فرزانه قدسسره بر تمرکز شبانهروزی بر وجودها برای کسب حیات و قدرت تأکید دارند. این تمرکز، بهسان کلیدی است که درهای کمال انسانی را میگشاید.
تراوشات وجودی
درسگفتار تراوشات وجودی را نتیجه تمرکز بر وجود دانسته و آن را حیاتبخش میداند. این تراوشات، بهسان میوههاییاند که از درخت تمرکز بر وجود برچیده میشوند.
درنگ: تمرکز بر وجود، حیات و قدرت را به ارمغان میآورد و تراوشات وجودی، میوههای این تمرکزند.
جمعبندی بخش هفتم
بخش هفتم این گفتار، با تأکید بر فلسفه وجودی و تأثیر آن بر حیات انسانی، فلسفه را بهسان جویباری تصویر میکند که با آب وجود، زمین خشک زندگی را سیراب میسازد. این بخش، انسان را به سوی تمرکز بر وجود و کسب حیات و قدرت فرا میخواند.
نتیجهگیری کلی
درسگفتار شماره ۸۸۸ استاد فرزانه قدسسره، با نقد مفاهیم ماهیتمحور و بازسازی فلسفه وجودی، افقهای نوینی را در حکمت متعالیه میگشاید. نفی ماهیت، جوهر، عرض، و مقولات سنتی، و تأکید بر وجود بهعنوان تنها واقعیت، این گفتار را به اثری ممتاز در فلسفه اسلامی بدل ساخته است. نقد دوپهلویی ملاصدرا و استناد به اسفار اربعه و اصول کافی، ریشههای فلسفه وجودی را در متون فلسفی و دینی تأیید میکند. این گفتار، با دعوت به تثبیت فلسفه وجودی، نظام علمی دینی را به سوی تحول و هماهنگی با علم مدرن و معارف قرآنی فرا میخواند. عالم، در این دیدگاه، بهسان اقیانوسی بیکران است که هر موج آن، جلوهای از حقیقت وجودی است. در پایان، این گفتار با دعای اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ (ای پروردگار! بر محمد و خاندان محمد درود فرست) به پایان میرسد، که خود گواهی بر وحدت وجودی و ربوبی عالم است.
با نظارت صادق خادمی