متن درس
بررسی و نقد استدلالهای صدرالمتألهین بر حرکت جوهری
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۹۲)
مقدمه
نظریه حرکت جوهری، بهعنوان یکی از نوآوریهای برجسته صدرالمتألهین شیرازی در فلسفه اسلامی، جایگاهی ممتاز در تاریخ تفکر فلسفی دارد. این نظریه، که به تحول وجودی و ذاتی موجودات در سیر تکاملی آنها میپردازد، از منظر روششناسی و استدلال همواره محل مناقشه و تأمل بوده است. درسگفتار شماره ۸۹۲، ارائهشده توسط استاد فرزانه قدسسره، به بررسی انتقادی استدلالهای صدرالمتألهین در اثبات این نظریه اختصاص دارد. این درسگفتار، با رویکردی تحلیلی و عقلانی، به ارزیابی استنادات قرآنی و براهین فلسفی صدرالمتألهین پرداخته و کاستیهای روششناختی او را در پیوند دادن آیات قرآن کریم به حرکت جوهری برجسته میسازد. د
بخش نخست: زمینههای استدلالی صدرالمتألهین در اثبات حرکت جوهری
تلاش صدرالمتألهین برای مشروعیتبخشی به حرکت جوهری
صدرالمتألهین، در راستای اثبات نظریه حرکت جوهری، به روشهای گوناگونی متوسل شده است. او نهتنها بر براهین عقلی تکیه کرده، بلکه به استناد آیات قرآن کریم و نقلهای تاریخی نیز پرداخته است. این رویکرد، که در پی پیوند میان فلسفه و دین است، نشاندهنده تلاش او برای مشروعیتبخشی به نظریهای است که در برابر فلسفه مشایی، بهویژه آرای ابنسینا، چالشی نوآورانه بهشمار میرود. حرکت جوهری، که به تحول ذاتی و وجودی موجودات اشاره دارد، از منظر صدرالمتألهین، نهتنها یک نظریه فلسفی، بلکه حقیقتی مورد تأیید حکمت الهی است.
درنگ: صدرالمتألهین با استناد به آیات قرآن کریم، تلاش کرده است حرکت جوهری را بهعنوان حقیقتی الهی و مورد تأیید حکمت ربانی معرفی کند.
نقد اجماع مشاییان و دفاع از نوآوری
صدرالمتألهین در برابر اتهام نقض اجماع مشاییان، که حرکت جوهری را نپذیرفتهاند، به دفاع از خود برخاسته و این اتهام را کذب و ظلم دانسته است. او در جلد سوم اسفار اربعه، فصل بیستوهشتم، تأکید میکند که این نظریه، برخلاف ادعای مخالفان، ابداع مذهبی نوظهور نیست. او میگوید: «فقولک هذا احداث مذهب لم یقل به حکیم کذب و ظلم». این دفاع، نشاندهنده جسارت فکری او در برابر سنت فلسفی مشایی و تأکید بر استقلال فکریاش است. صدرالمتألهین، با اولویت دادن به برهان بر اجماع، اعلام میدارد: «فاعلم اولا ان المتبع هو البرهان»، بدین معنا که حقیقت فلسفی باید بر پایه استدلال عقلی استوار باشد، نه تقلید از آرای پیشینیان.
درنگ: صدرالمتألهین با تأکید بر اولویت برهان بر اجماع، روششناسی فلسفی خود را از تقلید کورکورانه متمایز ساخته و بر عقلانیت استدلالی پای فشرده است.
استناد به حکمت الهی و قرآن کریم
صدرالمتألهین، با استناد به آیات قرآن کریم، خداوند را «اصدق الحکماء» معرفی کرده و آیات را بالاتر از آرای فلاسفهای چون ابنسینا و ارسطو دانسته است. این رویکرد، تلاشی است برای پیوند میان حکمت الهی و فلسفه، که در آن قرآن کریم بهعنوان منبعی معتبر برای تأیید نظریه حرکت جوهری به کار گرفته شده است. با این حال، استاد فرزانه قدسسره این استناد را غیرضروری و غیرفلسفی دانسته و معتقد است که صدرالمتألهین میتوانست به جای توسل به آیات، بر براهین عقلی تکیه کند.
نقد روش کلامی و تشبیه به رجزخوانی
استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی طنزآمیز، استناد صدرالمتألهین به خداوند و آیات را به رجزخوانیهای تاریخی میان ایران و عراق تشبیه کرده است. همانگونه که در رقابتهای گذشته، هر گروهی با استناد به شخصیتهای برجسته خود به رجزخوانی میپرداخت، صدرالمتألهین نیز با ارجاع به خداوند بهعنوان «اصدق الحکماء»، تلاش کرده است مخالفان را مرعوب سازد. این نقد، به سوءاستفاده از اقتدار دینی در استدلالهای فلسفی اشاره دارد و بر ضرورت روششناسی علمی و عقلانی تأکید میکند.
درنگ: استناد صدرالمتألهین به آیات قرآن کریم، بهجای برهان عقلی، روشی کلامی است که از منظر فلسفی، غیرضروری و ناکافی تلقی میشود.
بخش دوم: نقد استنادات قرآنی صدرالمتألهین
بررسی آیه «وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً»
یکی از آیات مورد استناد صدرالمتألهین، آیه ۸۸ سوره نمل است:
وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ
ترجمه: و کوهها را میبینی، پنداری که آنها جامدند، در حالی که مانند ابرها گذر میکنند.
صدرالمتألهین این آیه را دلیلی بر حرکت جوهری دانسته، اما استاد فرزانه قدسسره معتقد است که این آیه به حرکت نقلهای کوهها بهواسطه حرکت زمین اشاره دارد، نه حرکت جوهری. تشبیه حرکت کوهها به ابرها («تمر مر السحاب») نشاندهنده حرکتی عرضی و سطحی است که با تحول وجودی و ذاتی مورد نظر در حرکت جوهری سازگار نیست.
درنگ: آیه «وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً» به حرکت نقلهای کوهها اشاره دارد و نمیتواند دلیلی بر حرکت جوهری باشد.
نقد حرکت ابرها و کوهها
استاد فرزانه قدسسره، حرکت ابرها را حرکتی عرضی، کمی، کیفی و شکلی میداند که بهواسطه عوامل خارجی مانند باد، گرما و سرما رخ میدهد. به همین ترتیب، حرکت کوهها نیز به حرکت زمین وابسته است و از نوع حرکت نقلهای است. این تحلیل، بر تمایز میان حرکتهای مقولی (عرضی) و حرکت وجودی (جوهری) تأکید دارد و استدلال صدرالمتألهین را ناکافی میشمارد.
بررسی آیه «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ»
صدرالمتألهین به آیه ۴۸ سوره ابراهیم استناد کرده است:
يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ
ترجمه: روزی که زمین به غیر زمین تبدیل شود.
او این آیه را نشانهای بر تبدل طبیعت و حرکت جوهری دانسته، اما استاد فرزانه قدسسره این تفسیر را رد کرده و تأکید دارد که آیه به تحول زمین در روز قیامت اشاره دارد، نه تبدل ذاتی در دنیا. این نقد، به زمینهمندی آیات و نادرستی تعمیم آنها به مسائل فلسفی اشاره دارد.
درنگ: آیه «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ» به تحول قیامتی زمین مربوط است و نمیتوان آن را به حرکت جوهری تعمیم داد.
بررسی آیه «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ»
آیه ۱ سوره زلزال نیز از استنادات صدرالمتألهین است:
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا
ترجمه: آنگاه که زمین به لرزه درآید.
این آیه، به رویدادهای قیامتی اشاره دارد و استاد فرزانه قدسسره آن را غیرمرتبط با حرکت جوهری میداند. همچنین، آیات ۴ و ۵ سوره زلزال:
يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا * بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَىٰ لَهَا
ترجمه: در آن روز اخبار خود را بازگو کند * زیرا پروردگارت به آن وحی کرده است.
به وحی قیامتی به زمین اشاره دارند و نمیتوانند دلیلی بر حرکت جوهری در دنیا باشند.
بررسی آیه «فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا»
صدرالمتألهین به آیه ۱۱ سوره فصلت استناد کرده است:
فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ
ترجمه: سپس به آسمان و زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید، گفتند: فرمانپذیر آمدیم.
او این آیه را دلیلی بر حرکت جوهری دانسته، اما استاد فرزانه قدسسره اطاعت زمین را به فعل الهی نسبت داده و آن را غیرمرتبط با حرکت جوهری میداند. این آیه، به حرکت قسری وابسته به اراده الهی اشاره دارد، نه حرکت ذاتی و طبیعی.
درنگ: آیه «فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا» به حرکت قسری وابسته به اراده الهی اشاره دارد و با حرکت جوهری سازگار نیست.
بررسی آیه «كُلٌّ أَتَوْهَا دَاخِرِينَ»
آیه ۸۷ سوره نمل نیز از استنادات صدرالمتألهین است:
كُلٌّ أَتَوْهَا دَاخِرِينَ
ترجمه: همگی فروتنانه به سوی او آیند.
صدرالمتألهین این آیه را به تبدل طبیعت ربط داده، اما استاد فرزانه قدسسره تأکید دارد که «داخرین» به گناهکاران سرشکسته در قیامت اشاره دارد و نمیتوان آن را به حرکت جوهری تعمیم داد. طبیعت، بهعنوان موجودی سربلند، با سرشکستگی گناهکاران در تضاد است.
بررسی آیات «عَلَىٰ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ» و «إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ»
صدرالمتألهین به آیات ۶۱ سوره واقعه و ۱۹ سوره ابراهیم استناد کرده است:
عَلَىٰ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنْشِئَكُمْ فِي مَا لَا تَعْلَمُونَ
ترجمه: تا مانندهای شما را جانشین کنیم و شما را در آنچه نمیدانید پدید آوریم.
إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ
ترجمه: اگر بخواهد شما را ببرد و آفریده جدیدی بیاورد.
او این آیات را به تبدل طبیعت ربط داده، اما استاد فرزانه قدسسره آنها را به عذابهای الهی و جایگزینی اقوام مرتبط دانسته و از نوع حرکت نقلهای میداند، نه حرکت جوهری.
بررسی آیه «كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ»
آیه ۹۳ سوره انبیاء نیز مورد استناد صدرالمتألهین قرار گرفته است:
كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ
ترجمه: همگی به سوی ما بازمیگردند.
او این آیه را به حرکت جوهری ربط داده، اما استاد فرزانه قدسسره رجعت در این آیه را حرکتی طولی و نقلهای از دنیا به برزخ و قیامت میداند، نه حرکت وجودی.
درنگ: آیه «كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ» به رجعت نقلهای موجودات اشاره دارد و نمیتواند دلیلی بر حرکت جوهری باشد.
بخش سوم: نقد روششناسی صدرالمتألهین
نقد روش کلامی و غیرفلسفی
استاد فرزانه قدسسره، استدلالهای قرآنی صدرالمتألهین را کلامی و غیرفلسفی دانسته و آنها را به گفتوگوهای غیرعلمی تشبیه کرده است. این نقد، به ضرورت روششناسی دقیق و منسجم در فلسفه اشاره دارد و از استنادات پراکنده و غیرمرتبط انتقاد میکند. صدرالمتألهین، با توسل به آیات، گویی بهدنبال ترساندن مخالفان بوده، در حالی که فلسفه نیازمند برهان و استدلال عقلی است.
درنگ: استدلالهای کلامی صدرالمتألهین، بهجای تکیه بر برهان عقلی، به گفتوگوهای غیرعلمی شباهت دارد و از منظر فلسفی ناکافی است.
تأکید بر عقلانیت و اجتناب از استناد بیمورد
استاد فرزانه قدسسره، با دعوت به عقلانیت، از استناد بیمورد به قرآن کریم انتقاد کرده و بر اولویت برهان تأکید دارد. این توصیه، فلسفه اسلامی را به بازنگری در روششناسی و اتخاذ رویکردی علمی و برهانمحور فرامیخواند. استناد به آیات، هنگامی که با تحلیل دقیق و زمینهمند همراه نباشد، به پراکندگی استدلال و کاهش انسجام فلسفی منجر میشود.
نقد فاعلیت الهی و حرکت جوهری
حرکت جوهری، بهعنوان حرکتی ذاتی و مستقل از اراده الهی، با آیاتی که به فاعلیت الهی و حرکت قسری وابستهاند، ناسازگار است. آیاتی مانند «إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ» به اراده الهی در بردن و آوردن موجودات اشاره دارند، در حالی که حرکت جوهری، حرکتی طبیعی و غیرقسری است که از ذات موجود سرچشمه میگیرد.
درنگ: حرکت جوهری، بهعنوان حرکتی ذاتی، با آیاتی که به فاعلیت الهی و حرکت قسری اشاره دارند، ناسازگار است.
جمعبندی
درسگفتار شماره ۸۹۲، با رویکردی انتقادی و عقلانی، استدلالهای صدرالمتألهین در اثبات حرکت جوهری را مورد ارزیابی قرار داده و کاستیهای روششناختی او را برجسته ساخته است. آیات مورد استناد صدرالمتألهین، عمدتاً به رویدادهای قیامتی، عذابهای الهی یا حرکتهای نقلهای و قسری اشاره دارند و نمیتوانند دلیلی بر حرکت جوهری باشند. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر اولویت برهان و دعوت به عقلانیت، فلسفه اسلامی را به سوی روششناسی علمی و منسجم سوق داده و از استنادات غیرمرتبط به قرآن کریم انتقاد کرده است. این تحلیل، نهتنها به بازنگری در آرای صدرالمتألهین دعوت میکند، بلکه راه را برای فهمی عمیقتر و عقلانیتر از مسائل فلسفی هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی