در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 896

متن درس





نقد استنادات ملاصدرا به آرای قدما در اثبات حرکت جوهری: بازخوانی درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره

نقد استنادات ملاصدرا به آرای قدما در اثبات حرکت جوهری: بازخوانی درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۹۶)

دیباچه

جهان فلسفه، چونان دریایی ژرف و مواج، همواره در تکاپوی فهم حقیقت و پویایی وجود بوده است. درس‌گفتار شماره ۸۹۶ استاد فرزانه قدس‌سره، که در تاریخ ۱۲/۸/۱۳۸۶ ایراد شده، با نگاهی نقادانه و روشمند به بررسی استنادات ملاصدرا به آرای قدما، به‌ویژه ارسطو، در اثبات نظریه حرکت جوهری می‌پردازد. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی، کوشیده است تا با زبانی متین، علمی و متناسب با فضای دانشگاهی، این دیدگاه را در قالبی منسجم ارائه دهد. محورهای اصلی این متن شامل نقد استنادات غیرمرتبط ملاصدرا، تأکید بر روش‌شناسی علمی در تحلیل‌های فلسفی، و بازخوانی مفاهیم جرم، جوهر و تجدد وجودی است.

بخش یکم: نقد استنادات ملاصدرا به منابع تاریخی و دینی

فقدان دلالت استنادات ملاصدرا

جهان فلسفه، چونان بومی است که هر نقش آن، نیازمند دقتی عمیق و روشی علمی است. استاد فرزانه قدس‌سره در این درس‌گفتار، با صراحت بیان می‌دارند که استنادات ملاصدرا به قرآن کریم و آرای قدما برای اثبات حرکت جوهری، فاقد دلالت روشن و معتبر است. این استنادات، بیش از آنکه مبتنی بر استدلال‌های فلسفی باشند، به مثابه ابزاری برای دفع انتقادات مخالفان به کار گرفته شده‌اند. ملاصدرا، در مواجهه با اجماع مشاییان و چالش‌های علمی و اجتماعی زمانه‌اش، کوشیده است با استناد به منابع معتبر، نظریه خود را مشروعیت بخشد، بی‌آنکه این استنادات ارتباط مستقیمی با حرکت جوهری داشته باشند.

درنگ: استنادات ملاصدرا به قرآن کریم و آرای قدما فاقد دلالت بر حرکت جوهری است و بیشتر برای دفع انتقادات مخالفان به کار رفته است.

این نقد، به روش‌شناسی غیرعلمی ملاصدرا اشاره دارد که به جای استدلال‌های منطقی، از استنادات غیرمرتبط بهره جسته است. این رویکرد، به جای تقویت بنیان‌های نظریه حرکت جوهری، به تضعیف اعتبار علمی آن انجامیده است.

هدف ملاصدرا از استنادات

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که هدف ملاصدرا از استناد به قرآن کریم و قدما، رهایی از انتقادات مخالفان بوده است. این استنادات، به جای ارائه استدلال‌های قاطع، به مثابه سپری برای محافظت از نظریه در برابر حملات علمی و اجتماعی عمل کرده‌اند. این دیدگاه، نشان‌دهنده استراتژی ملاصدرا در مواجهه با فضای فکری زمانه‌اش است که در آن، اجماع مشاییان و سنت‌های فلسفی، مانعی جدی برای پذیرش نظریه‌های نوین بوده است.

درنگ: ملاصدرا با استناد به قرآن کریم و قدما، کوشیده است از انتقادات مخالفان رهایی یابد، بدون آنکه این استنادات دلالت روشنی بر حرکت جوهری داشته باشند.

جراحی عبارات منسوب به قدما

درس‌گفتار، با رویکردی تحلیلی، عبارات منسوب به قدما را چونان متونی کهن مورد «جراحی» قرار داده و بررسی می‌کند که آیا این عبارات حرکت جوهری را تأیید می‌کنند یا خیر. استاد فرزانه قدس‌سره با دقتی علمی، این عبارات را تجزیه و تحلیل کرده و نشان می‌دهند که هیچ‌یک از آن‌ها دلالتی بر حرکت جوهری ندارند. این روش، به ضرورت تحلیل دقیق و علمی متون فلسفی و اجتناب از پیش‌فرض‌های غیرمستدل اشاره دارد.

درنگ: عبارات منسوب به قدما، با بررسی دقیق و علمی، فاقد دلالت بر حرکت جوهری بوده و نیازمند تحلیل انتقادی هستند.

جمع‌بندی بخش یکم

بخش یکم این نوشتار، با نقد استنادات ملاصدرا به قرآن کریم و آرای قدما، نشان داد که این استنادات فاقد دلالت بر حرکت جوهری هستند. این نقد، به روش‌شناسی غیرعلمی ملاصدرا و استراتژی او برای دفع انتقادات مخالفان اشاره دارد. جراحی عبارات منسوب به قدما، ضرورت تحلیل دقیق و علمی متون فلسفی را برجسته می‌سازد و فلسفه را به سوی روش‌شناسی معتبر و مستدل هدایت می‌کند.

بخش دوم: نقد استنادات ملاصدرا به ارسطو

استناد به کتاب اصولوژیا

جهان هستی، چونان رودی جاری، در پویایی مدام است و هیچ سکونی در آن راه ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره به نقل ملاصدرا از ارسطو در کتاب اصولوژیا (الهیات) اشاره دارند که می‌گوید: لا یمکن ان یکون جرم من الاجرام ثابتا قائما… اذا کانت القوه النفسانیه غیر موجوده فیه (هیچ جرمی نمی‌تواند ثابت و ماندگار باشد مگر اینکه قوه نفسانی در آن باشد). این نقل، به ارتباط جرم با نفس و تأثیر آن بر ماندگاری جرم اشاره دارد، اما درس‌گفتار آن را غیرمرتبط با حرکت جوهری می‌داند.

درنگ: نقل ملاصدرا از ارسطو در اصولوژیا به جرم و قوه نفسانی اشاره دارد، نه حرکت جوهری، و فاقد دلالت بر نظریه ملاصدرا است.

تفسیر عبارت ارسطو

استاد فرزانه قدس‌سره این عبارت را این‌گونه تفسیر می‌کنند که جرم خارجی، بدون قوه نفسانی، نمی‌تواند ماندگار باشد، مانند بدن انسان که با جدایی نفس متلاشی می‌شود. این تفسیر، تمایز میان جرم (وجود خارجی) و جوهر (ماهیت ذهنی) را روشن می‌سازد و نشان می‌دهد که بحث ارسطو درباره جرم است، نه جوهر، و هیچ ارتباطی با حرکت جوهری ندارد.

درنگ: عبارت ارسطو به جرم خارجی و ماندگاری آن با قوه نفسانی اشاره دارد، نه جوهر، و ارتباطی با حرکت جوهری ندارد.

نقد مفهوم ماندگاری جرم

درس‌گفتار، مفهوم ماندگاری جرم به واسطه قوه نفسانی را نقد کرده و استدلال می‌کند که جرم، با یا بدون نفس، در حرکت است و اساساً ماندگار نیست. این دیدگاه، به پویایی ذاتی عالم و نفی هرگونه سکون اشاره دارد. جرم، حتی با جدایی نفس، نابود نمی‌شود، بلکه صورت‌های آن تغییر می‌کنند و در سیر وجودی خود ادامه می‌یابد.

درنگ: جرم، با یا بدون قوه نفسانی، در حرکت است و ماندگار نیست؛ نابودی جرم بی‌معناست و تنها صورت‌ها تغییر می‌کنند.

تمایز جرم و جوهر

استاد فرزانه قدس‌سره، جرم را وجود خارجی (به شرط لا) و جوهر را ماهیت ذهنی (لا بشرط) معرفی کرده و استدلال می‌کنند که بحث ارسطو درباره جرم است، نه جوهر. این تمایز، محدودیت‌های استناد ملاصدرا به ارسطو را آشکار می‌سازد و نشان می‌دهد که این استنادات هیچ دلالتی بر حرکت جوهری ندارند.

درنگ: جرم، وجود خارجی (به شرط لا) و جوهر، ماهیت ذهنی (لا بشرط) است؛ استنادات ارسطو به جرم اشاره دارند، نه جوهر.

نقد استدلال ارسطو

درس‌گفتار، استدلال ارسطو مبنی بر نابودی جرم بدون قوه نفسانی را نادرست دانسته و بیان می‌کند که جرم، با یا بدون نفس، در حرکت است و نابود نمی‌شود. این نقد، به ضرورت بازنگری در مفاهیم ارسطویی و اتخاذ دیدگاهی وجودی اشاره دارد که پویایی ذاتی عالم را به رسمیت می‌شناسد.

درنگ: جرم، با یا بدون نفس، در حرکت است و نابود نمی‌شود؛ استدلال ارسطو درباره نابودی جرم نادرست است.

حیات ذاتی جرم

استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که جرم خود دارای حیات است و نیازی به قوه نفسانی برای بقا ندارد. این دیدگاه، به پویایی ذاتی عالم و نفی وابستگی جرم به نفس اشاره دارد و برتری دیدگاه وجودی بر مفاهیم ارسطویی را نشان می‌دهد.

درنگ: جرم خود دارای حیات ذاتی است و برای بقا نیازی به قوه نفسانی ندارد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با نقد استنادات ملاصدرا به ارسطو، نشان داد که این استنادات به جرم و قوه نفسانی اشاره دارند، نه جوهر، و هیچ دلالتی بر حرکت جوهری ندارند. تمایز میان جرم و جوهر، نفی ماندگاری و نابودی جرم، و تأکید بر حیات ذاتی جرم، عالم را به‌عنوان نظامی پویا و فاقد سکون معرفی می‌کند. این دیدگاه، فلسفه را از قید مفاهیم ارسطویی رها کرده و به سوی نگرشی وجودی و تحول‌آفرین هدایت می‌کند.

بخش سوم: پویایی عالم و نفی مفاهیم سکون و نابودی

نفی سکون در عالم

جهان هستی، چونان بومی است که هر لحظه، نقشی نو بر آن نقش می‌بندد. استاد فرزانه قدس‌سره هرگونه سکون را در عالم نفی کرده و همه موجودات را در حال حرکت وجودی می‌دانند: «ما من شیء الا و فیه حرکه» (هیچ چیز نیست مگر اینکه در آن حرکت است). این دیدگاه، به بنیاد وجودی فلسفه درس‌گفتار اشاره دارد که عالم را مجموعه‌ای از تعینات پویا و در حال سیر می‌داند.

درنگ: هیچ چیز در عالم ساکن نیست؛ همه موجودات در حرکت وجودی مداوم هستند.

نقد مفهوم هلاك

درس‌گفتار، مفهوم هلاك (نابودی) را رد کرده و استدلال می‌کند که هیچ چیز نابود نمی‌شود، بلکه تنها صورت‌های آن تغییر می‌کنند. این دیدگاه، به قانون بقای ماده و نفی مفهوم عدم در فلسفه وجودی اشاره دارد. جرم، حتی با جدایی نفس، به صورت‌های دیگر تحول می‌یابد و نابود نمی‌شود.

درنگ: هیچ چیز در عالم نابود نمی‌شود؛ تنها صورت‌ها تغییر می‌کنند و جرم در سیر وجودی خود باقی است.

نقد اعاده معدوم

استاد فرزانه قدس‌سره، بحث اعاده معدوم را سالبه به انتفاع موضوع دانسته و بیان می‌کنند که اساساً چیزی معدوم نمی‌شود تا نیاز به اعاده داشته باشد. این نقد، به دیدگاه متکلمان و فلاسفه مشایی اشاره دارد که مفهوم عدم را به اشتباه در فلسفه وارد کرده‌اند.

درنگ: اعاده معدوم سالبه به انتفاع موضوع است؛ چیزی معدوم نمی‌شود تا نیاز به اعاده داشته باشد.

حرکت به‌مثابه تجدد و تغییر

درس‌گفتار، حرکت را به تغییر، تجدد و سیر مداوم تعریف کرده و آن را با آیه کریمه كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ (هر که بر روی زمین است فانی است) مرتبط می‌داند. این آیه، به پویایی ذاتی عالم و نفی سکون اشاره دارد. حرکت، در این دیدگاه، نه تنها به جرم، بلکه به کل هستی، اعم از ماده و مجرد، تعلق دارد.

درنگ: حرکت، به‌معنای تغییر و تجدد وجودی است و همه عالم، اعم از ماده و مجرد، در سیر مداوم است.

شبکه وجودی عالم

استاد فرزانه قدس‌سره، عالم را به شبکه‌ای تشبیه می‌کنند که همه موجودات در آن به هم متصل بوده و احکام خود را به یکدیگر می‌دهند و می‌گیرند. این تشبیه، به وحدت وجودی و پویایی مداوم عالم اشاره دارد. در روز قیامت، احکام عالم در قالب اقرأ کتابک (کتابت را بخوان) ظهور می‌یابد، که به شبکه وجودی و تجدد احکام اشاره دارد، نه حرکت جوهری.

درنگ: عالم، شبکه‌ای وجودی است که همه موجودات در آن به هم متصل بوده و احکام خود را در سیر و تجدد مداوم مبادله می‌کنند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با نفی سکون و هلاك، عالم را به‌عنوان مجموعه‌ای از تعینات پویا معرفی کرد. نقد اعاده معدوم و تعریف حرکت به‌مثابه تجدد و تغییر، به پویایی ذاتی عالم اشاره دارد. تشبیه عالم به شبکه‌ای وجودی، وحدت و پویایی هستی را نشان می‌دهد و استنادات قیامتی را از حرکت جوهری متمایز می‌سازد. این دیدگاه، فلسفه را به سوی نگرشی وجودی و تحول‌آفرین هدایت می‌کند.

بخش چهارم: نقد تفسیرهای حاجی سبزواری

نقد استناد به شعر مولوی

جهان فلسفه، چونان باغی است که هر شاخه‌اش نیازمند هرس علمی است. استاد فرزانه قدس‌سره، نقل حاجی سبزواری از شعر مولوی («شد مبدل آب این جو چند بار / عکس ماه و عکس اختر برقرار») را شاعرانه و غیرفلسفی دانسته و آن را نقد می‌کنند. این شعر، آب جو را در حال رفتن و ماه را ثابت می‌داند، اما درس‌گفتار تأکید دارد که همه چیز، اعم از ماده و مجرد، در حال سیر است.

درنگ: شعر مولوی، به دلیل ماهیت شاعرانه، فاقد ارزش فلسفی است و نمی‌تواند دلیلی برای حرکت جوهری باشد.

نقد دیدگاه ساده‌انگارانه قدما

درس‌گفتار، دیدگاه قدما را که ماه را ثابت و آب را متحرک می‌دیدند، ساده‌انگارانه دانسته و بر حرکت همه موجودات تأکید می‌کند. این نقد، به محدودیت‌های ادراکی قدما و ضرورت دیدگاه علمی مدرن اشاره دارد. ماه و آب، هر دو در سیر وجودی خود هستند، و تفاوت در سرعت حرکت، نباید به تصور سکون منجر شود.

درنگ: همه موجودات، اعم از ماده و مجرد، در حال سیر هستند؛ دیدگاه ثابت‌انگارانه قدما ساده‌انگارانه است.

ستایش شخصیت معنوی حاجی سبزواری

استاد فرزانه قدس‌سره، ضمن نقد فلسفی حاجی سبزواری، از شخصیت معنوی، صفا و تواضع او ستایش می‌کنند. حاجی، پس از تحصیل در نجف، به جای بازگشت به سبزوار و اقایی، به کرمان رفت و خادم مدرسه شد. این روایت، به ارزش‌های اخلاقی و معنوی او اشاره دارد، اما درس‌گفتار سواد فلسفی او را محدود دانسته و او را بیشتر عارف و مؤمن می‌داند تا فیلسوف.

درنگ: حاجی سبزواری، با وجود صفا و تواضع معنوی، از نظر سواد فلسفی محدود بود و بیشتر عارف و مؤمن بود تا فیلسوف.

نقد استناد به هویلا

درس‌گفتار، نقل حاجی سبزواری از ارسطو درباره هویلا («شأنها العدم») را نقد کرده و بیان می‌کند که هویلا نابود نمی‌شود، بلکه در حال سیر است. این نقد، به نفی مفهوم عدم و تأکید بر تجدد وجودی اشاره دارد.

درنگ: هویلا نابود نمی‌شود، بلکه در سیر وجودی خود باقی است؛ مفهوم عدم در فلسفه وجودی بی‌معناست.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با نقد تفسیرهای حاجی سبزواری، نشان داد که استنادات او به شعر مولوی و مفهوم هویلا فاقد ارزش فلسفی و دلالت بر حرکت جوهری هستند. ستایش شخصیت معنوی حاجی، در کنار نقد سواد فلسفی او، به تمایز میان ارزش‌های معنوی و علمی اشاره دارد. این دیدگاه، فلسفه را به سوی روش‌شناسی علمی و اجتناب از استنادات غیرمستدل هدایت می‌کند.

بخش پنجم: ضرورت روش‌شناسی علمی در فلسفه

نقد استناد به متون قدیمی

جهان فلسفه، چونان آسمانی است که ستارگانش با روش‌های علمی روشن‌تر می‌درخشند. استاد فرزانه قدس‌سره، استناد به متون قدیمی، مانند آرای ارسطو، را به دلیل عدم صحت و قدمت غیرمعتبر دانسته و بر لزوم استناد به منابع معاصر تأکید می‌کنند. این نقد، به ضرورت بازنگری در منابع فلسفی و اتخاذ روش‌های علمی مدرن اشاره دارد.

درنگ: استناد به متون قدیمی، به دلیل عدم صحت و قدمت، غیرمعتبر است؛ فلسفه نیازمند منابع معاصر و روش‌های علمی است.

نقد هو و جنجال در فلسفه

درس‌گفتار، استنادات ملاصدرا را نوعی هو و جنجال برای ساکت کردن مخالفان دانسته و آن را غیرفلسفی می‌داند. این نقد، به ضرورت روش‌شناسی علمی و اجتناب از رویکردهای غیرعقلانی اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به عالمان دینی، تأکید می‌کنند که فلسفه باید از صداقت علمی و اجتناب از شلوغ‌بازی برخوردار باشد.

درنگ: هو و جنجال در فلسفه غیرعقلانی است؛ فلسفه نیازمند صداقت علمی و روش‌شناسی معتبر است.

تأکید بر صداقت علمی

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقل روایتی از یک عالم دینی، صداقت او را در پذیرش اشتباه و اجتناب از هو و جنجال ستایش کرده و آن را الگویی برای فلسفه می‌دانند. این عالم، در منبر، با صداقت نیاز خود به وضو را اعلام کرد و این کار را به جای شلوغ‌بازی انجام داد. این روایت، به اهمیت صداقت و پذیرش نقد در گفتمان علمی اشاره دارد.

درنگ: صداقت در پذیرش اشتباه و اجتناب از هو و جنجال، بنیاد گفتمان علمی و فلسفی است.

تکرار برای تثبیت نقد

درس‌گفتار، با الهام از روش عالمان دینی، از تکرار برای تثبیت نقد استنادات ملاصدرا استفاده می‌کند تا فقدان دلالت آن‌ها را تأکید کند. این روش، به اهمیت آموزش و تثبیت مفاهیم در گفتمان فلسفی اشاره دارد.

درنگ: تکرار نقدهای علمی، برای تثبیت مفاهیم و آگاهی‌بخشی در گفتمان فلسفی ضروری است.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با تأکید بر روش‌شناسی علمی، فلسفه را به سوی صداقت، دقت و اجتناب از استنادات غیرمعتبر هدایت کرد. نقد هو و جنجال، ستایش صداقت علمی، و تأکید بر منابع معاصر، فلسفه اسلامی را به‌عنوان علمی معتبر و پویا معرفی می‌کند. این دیدگاه، حوزه‌های علمی را به بازنگری در روش‌های سنتی و اتخاذ رویکردهای مدرن دعوت می‌کند.

جمع‌بندی نهایی

جهان هستی، چونان رودی است که در بستر تجدد و تحول جاری است و هیچ موجودی در آن ساکن نیست. درس‌گفتار شماره ۸۹۶ استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد استنادات ملاصدرا به قرآن کریم و آرای قدما، نشان داد که این استنادات فاقد دلالت بر حرکت جوهری هستند. عباراتی مانند لا یمکن ان یکون جرم من الاجرام ثابتا یا «الطبیعه الجسمانیه عنده جوهر سیال»، به جرم و ماده اشاره دارند، نه جوهر، و ارتباطی با حرکت جوهری ندارند. نقد تفسیرهای حاجی سبزواری، به‌ویژه استناد به شعر مولوی و مفهوم هویلا، بر ماهیت غیرفلسفی این استنادات تأکید کرد. درس‌گفتار، با نفی مفاهیم سکون، هلاك و اعاده معدوم، عالم را به‌عنوان شبکه‌ای وجودی معرفی کرد که همه موجودات در آن در حال سیر و تجدد هستند. آیه کریمه كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ (هر که بر روی زمین است فانی است)، به پویایی ذاتی عالم اشاره دارد. تأکید بر صداقت علمی، روش‌شناسی معتبر، و اجتناب از هو و جنجال، فلسفه اسلامی را به سوی نگرشی پویا و علمی هدایت می‌کند. این نوشتار، با دعای اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ (خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست)، وحدت عالم با حق تعالی را یادآور شده و حوزه‌های علمی را به تأمل در پویایی وجود و روش‌های علمی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی