متن درس
کاوشی در ماهیت و وجود زمان در فلسفه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۹۰۱)
مقدمه: درآمدی بر پرسش از زمان
زمان، آن گوهر ناپیدای هستی، از دیرباز ذهن فلاسفه را به خود مشغول داشته است. در فلسفه اسلامی، این مفهوم نه تنها بهعنوان بستری برای حرکت، بلکه بهمثابه معیاری برای فهم پویایی عالم مورد کاوش قرار گرفته است. درسگفتار شماره ۹۰۱ استاد فرزانه قدسسره، به تاریخ ۲۰/۸/۱۳۸۶، با رویکردی عمیق و انتقادی، به بررسی ماهیت و وجود زمان پرداخته و با نگاهی موشکافانه، دیدگاههای فلاسفهای چون ابنسینا و ملاصدرا را تحلیل کرده است. این نوشتار، با تجمیع محتوای درسگفتار و تحلیلهای تفصیلی، کوشیده است تا با زبانی روشن و متین، این مباحث را در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه دهد. هدف آن است که پرسشهای بنیادین درباره چیستی زمان، وجود یا موهوم بودن آن، و ارتباطش با حرکت، با دقتی فلسفی و ساختاری منسجم کاوش شود. این اثر، با بهرهگیری از تمثیلات و اشارات ادبی، در عین حفظ روح علمی، خواننده را به سفری عقلانی در ژرفای این مفهوم رازآلود دعوت میکند.
بخش نخست: زمینهسازی مفهوم زمان در ظرف حرکت
جایگاه زمان در فلسفه وجودی
زمان، چونان جویباری که در بستر حرکت جاری است، در فلسفه اسلامی جایگاهی ویژه دارد. استاد فرزانه قدسسره در این درسگفتار، بحث زمان را در ادامه کاوشهای پیشین درباره ظرف حرکت و تفاوت آن با ظروف ظاهر و باطن مطرح میسازد. این زمینهسازی، زمان را نه بهتنهایی، بلکه در پیوند با حرکت و پویایی هستی مورد توجه قرار میدهد. حرکت، چونان روحی که در کالبد عالم دمیده شده، زمان را بهعنوان بستری برای تحقق خویش میطلبد. این پیوند، پرسشهایی بنیادین را برمیانگیزد: آیا زمان خود موجودی مستقل است یا صرفاً سایهای از حرکت؟ آیا میتوان آن را در خارج از ذهن، در عالم واقع، یافت یا تنها در آینه ذهن متجلی میشود؟
درنگ: زمان در فلسفه اسلامی، بهمثابه ظرفی برای حرکت فهمیده میشود که وجودش با پویایی عالم گره خورده است.
پرسشهای بنیادین درباره زمان
استاد فرزانه قدسسره دو پرسش محوری را در این کاوش مطرح میسازد: نخست، آیا زمان وجودی خارجی دارد یا امری موهوم و ذهنی است؟ دوم، ماهیت و تعریف دقیق زمان چیست؟ این پرسشها، چونان دو بال، بحث را به سوی تحلیلهای عمیق فلسفی هدایت میکنند. پرسش از وجود زمان، به چالش تمایز میان واقعیت عینی و ادراک ذهنی اشاره دارد، و پرسش از تعریف آن، به ضرورت تبیین دقیق این مفهوم در چارچوب فلسفه وجودی. این دو پرسش، مانند دو ستاره راهنما، مسیر بحث را روشن میسازند و فلاسفه را به تأمل در چیستی و چگونگی زمان دعوت میکنند.
بخش دوم: ارتباط زمان با حرکت
زمان و حرکت: پیوندی ناگسستنی
استاد فرزانه قدسسره تأکید میورزد که زمان با حرکت عجین است و وجودش به حرکت وابسته است. زمان، چونان سایهای که بر اثر حرکت خورشید پدید میآید، تنها در پرتو حرکت معنا مییابد. این دیدگاه، ریشه در تعریف ارسطویی زمان دارد که آن را «عدد حرکت بهحسب قبل و بعد» میداند. در فلسفه اسلامی، این تعریف با نگاهی وجودی بازخوانی شده و زمان بهمثابه مقداری پیوسته و پویا فهمیده میشود که از حرکت برمیخیزد. حرکت، چونان نسیمی که برگهای درخت هستی را به رقص درمیآورد، زمان را بهعنوان معیاری برای سنجش خویش میطلبد.
درنگ: زمان، بهمثابه مقداری که از حرکت انتزاع میشود، وجودی وابسته به پویایی عالم دارد.
اختلافنظرهای فلسفی درباره زمان
درسگفتار به تنوع دیدگاههای فلاسفه درباره زمان اشاره دارد، از کسانی که آن را موهوم و خیالی میدانند تا آنان که آن را واجبالوجود انگاشتهاند. این اختلافنظرها، مانند امواج متلاطمی بر ساحل عقل، نشاندهنده پیچیدگی این مفهوم است. برخی، زمان را چونان سرابی در بیابان ذهن میبینند که وجودی عینی ندارد، و برخی دیگر، آن را چونان ستونی استوار در بنای هستی میانگارند. استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی نقادانه، این دیدگاههای افراطی و تفریطی را مورد بررسی قرار داده و آنها را از منظر فلسفی ناکافی میداند.
نقد دیدگاههای افراطی و تفریطی
استاد فرزانه قدسسره دیدگاههایی که زمان را موهوم یا واجبالوجود میدانند، بهمثابه دو سوی یک طیف نادرست معرفی میکند. موهوم دانستن زمان، چونان انکار جویباری است که در پیش چشمان جاری است، و واجبالوجود انگاشتن آن، چونان برافراشتن بنایی است که بیستون فرو میریزد. این نقد، به ضرورت رویکردی معتدل و استدلالی در فلسفه اشاره دارد. زمان، نه آنچنان ناپیداست که موهوم خوانده شود و نه آنچنان استوار که واجبالوجود پنداشته شود. حقیقت آن، در میانه این دو کران نهفته است.
بخش سوم: تعریف و اثبات زمان
چالشهای شناخت زمان
استاد فرزانه قدسسره تأکید میورزد که ضعف وجودی زمان، شناخت آن را دشوار ساخته است. زمان، مانند نسیمی که به دست نمیآید اما حضورش حس میشود، وجودی ظریف و ناپایدار دارد. این ضعف وجودی، اثبات و تعریف زمان را به چالشی فلسفی بدل کرده است. استاد، دو وظیفه را برای این بحث مشخص میسازد: نخست، اثبات وجود خارجی زمان؛ و دوم، ارائه تعریفی دقیق از ماهیت آن. این دو وظیفه، مانند دو رشته از یک ریسمان، بحث را به سوی تحلیلهای عمیقتر هدایت میکنند.
تعریف ابنسینا از زمان
استاد فرزانه قدسسره به تعریف ابنسینا در «اشارات و تنبیهات» (صفحه ۳۴۷) اشاره میکند که زمان را «کم متصل غیرقار عارض بر حرکت» میداند. این تعریف، زمان را چونان جریانی پیوسته معرفی میکند که نه ثابت است و نه متوقف، بلکه در پیوند با حرکت تحقق مییابد. ابنسینا، با این تعریف، زمان را از مقادیر ثابت مانند خط و سطح متمایز میسازد و آن را بهعنوان مقداری پویا و وابسته به حرکت معرفی میکند. این دیدگاه، مانند نوری که بر تاریکیهای مفهوم زمان میتابد، راه را برای فهم دقیقتر آن هموار میسازد.
درنگ: تعریف ابنسینا از زمان بهمثابه «کم متصل غیرقار عارض بر حرکت»، چارچوبی دقیق برای فهم ماهیت پویای آن ارائه میدهد.
تمایز کم متصل قار و غیرقار
ابنسینا، در تبیین خود، کم متصل را به دو نوع قار (ثابت) و غیرقار (غیرثابت) تقسیم میکند. زمان، بهعنوان کم متصل غیرقار، از مقادیر ثابت مانند سطح و خط متمایز میشود. استاد فرزانه قدسسره، با طنزی فلسفی، ثبات (قار) را در هستی نفی میکند و میفرماید: «همه هستی بیقرار است، و قار تنها از آن کلاغ است!» این تعبیر، چونان آینهای که حقیقت پویای عالم را بازمیتاباند، نشاندهنده ناپایداری ذاتی هستی و زمان است.
زمان بهعنوان عرض حرکت
استاد فرزانه قدسسره تأکید میورزد که زمان، کم متصلی است که بر حرکت عارض میشود و در مقابل کم منفصل، مانند عدد، قرار میگیرد. پرسش از اینکه آیا این عروض خارجی است یا ذهنی، به چالش تمایز میان واقعیت عینی و ادراک ذهنی اشاره دارد. اگر زمان موهوم باشد، عروض آن ذهنی است؛ اما اگر وجود خارجی داشته باشد، حرکت در خارج به زمان متصف میشود. این تمایز، مانند دو مسیر در یک دوراهی، فلاسفه را به تأمل در ماهیت زمان دعوت میکند.
دلایل اثبات وجود خارجی زمان
استاد فرزانه قدسسره به استدلال ابنسینا و ملاصدرا اشاره میکند که سرعت و بطء حرکت را دلیلی بر وجود خارجی زمان میدانند. برای مثال، حرکتی که در نیم ساعت انجام میشود در برابر حرکتی که در یک ساعت به انجام میرسد، تفاوت در مدت را نشان میدهد. این تفاوت، چونان شاهدی است که بر واقعیت عینی زمان گواهی میدهد. استاد میفرماید که این تفاوت در سرعت و بطء، وجودی خارجی دارد و نمیتوان آن را صرفاً ذهنی دانست.
بخش چهارم: چالشهای اثبات و اقسام زمان
دشواری اثبات زمان
اثبات زمان، مانند به دام آوردن پرندهای که در آسمان پرواز میکند، دشوار است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میورزد که زمان، به دلیل ماهیت ناملموس و وجود ضعیفش، بهسختی در مشت عقل جای میگیرد. این ناپایداری، مانند سایهای که با حرکت ابرها تغییر میکند، اثبات زمان را به چالشی فلسفی بدل کرده است. حرکت نیز، مانند زمان، وجودی ظریف دارد و این شباهت، تحلیل آنها را پیچیدهتر میسازد.
اقسام زمان
استاد فرزانه قدسسره به اقسام زمان اشاره میکند: زمان عام که بر افلاک عارض میشود و زمان خاص که بر اشخاص عارض است. این تقسیمبندی، مانند شاخههای درختی که از یک ریشه میرویند، نشاندهنده تنوع در فهم زمان است. پرسش این است که کدامیک از این اقسام وجود خارجی دارد؟ آیا مقیاسهای زمانی مانند هفته، ماه، سال، و قرن، حقیقت عینی دارند یا صرفاً اعتباریاند؟ این پرسش، مانند کلیدی است که درهای معرفت را میگشاید.
درنگ: تقسیمبندی زمان به عام و خاص، به تأثیر حرکتهای مختلف بر فهم آن اشاره دارد و پرسش از وجود عینی یا اعتباری این اقسام را برمیانگیزد.
چالش تقسیمپذیری زمان
استاد فرزانه قدسسره بیان میدارد که تقسیم زمان به لحظه، ثانیه، دقیقه، و غیره، به معنای نفی وجود عینی آن نیست، بلکه تعریف آن را دشوار میسازد. این تقسیمپذیری، مانند خرد کردن آینهای به قطعات کوچک، حقیقت زمان را پنهان نمیکند، اما فهم آن را پیچیدهتر میسازد. استاد تأکید میکند که حتی اگر زمان را تا بینهایت تقسیم کنیم، به نفی وجودش نمیرسیم، بلکه به ضرورت دلایل محکم برای اثباتش هدایت میشویم.
ضرورت دلایل محکم
بحث زمان، مانند آزمایشی در کارگاه عقل، نیازمند دلایل استوار و استدلالهای دقیق است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میورزد که اثبات وجود یا عدم زمان، به دلیل ماهیت ناملموسش، باید با شواهد محکم همراه باشد. این ضرورت، مانند چراغی است که مسیر فلسفه را روشن میسازد و از پیشداوریهای بیپایه جلوگیری میکند.
بخش پنجم: تحلیل دیدگاههای فلسفی درباره زمان
دیدگاه مرحوم الهی
استاد فرزانه قدسسره به نقل از مرحوم الهی در «حکمت الهی» (صفحه ۹۱) اشاره میکند که زمان را «کم متصل غیرقار الذات» میداند. مرحوم الهی، با نگاهی مشایی، زمان را مقدار حرکت جسم کل یا فلك اقصی تعریف میکند. این تعریف، مانند نقشهای است که جایگاه زمان را در عالم فلکی ترسیم میکند. استاد فرزانه، با بررسی این دیدگاه، به تنوع آرای فلاسفه اشاره کرده و اختلافنظرها را تحلیل میکند.
نقد دیدگاه معدومانگاران
برخی فلاسفه، زمان را به دلیل تقسیمپذیریاش به گذشته، حال، و آینده، معدوم میدانند. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را نقد کرده و میفرماید که تقسیمپذیری، دلیلی بر عدم وجود نیست. این نقد، مانند وزنهای است که ترازوی استدلال را متعادل میسازد و نشان میدهد که تقسیم زمان، تنها به پیچیدگی فهم آن میافزاید، نه به نفی حقیقتش.
نقد دیدگاه واجبالوجود انگاران
در مقابل، برخی زمان را واجبالوجود دانستهاند. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را نیز افراطی میخواند و آن را رد میکند. واجبالوجود انگاشتن زمان، مانند نسبت دادن جاودانگی به سایهای است که با حرکت خورشید تغییر میکند. این نقد، به ضرورت حفظ تعادل در تبیین فلسفی زمان اشاره دارد.
ضعف وجودی زمان در خارج
مرحوم الهی، به نقل از استاد فرزانه قدسسره، زمان را به دلیل وجود عرضی و غیرثابتش، از ذات خود گریزان میداند. این تعبیر، مانند توصیف پرندهای است که از شاخهای به شاخه دیگر میپرد و هرگز در جایی آرام نمیگیرد. استاد فرزانه، با طنزی فلسفی، این گریزان بودن را به دویدن عاشقانه زمان به سوی تازگی تفسیر میکند و از تعابیر شاعرانه در فلسفه پرهیز میجوید.
نفی ضعف وجود ذهنی زمان
استاد فرزانه قدسسره استدلال مرحوم الهی را که وجود ذهنی زمان را ضعیف میداند، رد کرده و بیان میدارد که وجود ذهنی، قوت و ضعف ندارد. ذهن، مانند آینهای است که همه مفاهیم را یکسان بازمیتاباند، خواه کوچک باشند و خواه بزرگ. این نقد، به تمایز میان وجود خارجی و ذهنی اشاره دارد و نشان میدهد که ضعف وجودی زمان، در عالم خارج است، نه در ذهن.
درنگ: وجود ذهنی زمان، برخلاف وجود خارجی آن، از قوت و ضعف مبراست و ذهن مفاهیم زمانی را با ثبات ثبت میکند.
مثالهای ادراکی وجود ذهنی
استاد فرزانه قدسسره، با مثالهایی مانند ترشی و عسل، نشان میدهد که قوت ادراک ذهنی به نزدیکی مفهوم به مزاج انسانی بستگی دارد، نه به ضعف ذاتی آن. ترشی، چونان طعمی که دهان را به واکنش وامیدارد، در ذهن قویتر جلوه میکند، اما این قوت، به روان انسان بازمیگردد، نه به ماهیت مفهوم. این مثالها، مانند چراغهایی هستند که زوایای پنهان ادراک را روشن میسازند.
بخش ششم: زمان بهعنوان امر موهوم یا حقیقی
دیدگاه موهوم بودن زمان
مرحوم الهی، به نقل از استاد فرزانه قدسسره، پیشنهاد میکند که اگر زمان را امری موهوم و امتداد متخیّل در ذهن بدانیم، از حقیقت آن دور نشدهایم. زمان، در این دیدگاه، مانند سرابی است که از حرکت و تغییرات عالم در ذهن منعکس میشود. استاد فرزانه این دیدگاه را تحلیل کرده و میفرماید که زمان، منشأ انتزاع از تغییرات خارجی دارد، اما مابازاء عینی ندارد.
منشأ انتزاع و مابازاء
استاد فرزانه قدسسره با مثالهایی مانند کفش (دارای مابازاء) و شریکالبارئ (فاقد مابازاء)، مفهوم منشأ انتزاع را توضیح میدهد. زمان، مانند مفهومی است که از حرکت و تغییرات عالم انتزاع میشود، اما مانند کفش، وجود عینی مستقلی ندارد. این تمایز، مانند خطی است که میان واقعیت و ادراک کشیده میشود و فهم زمان را روشنتر میسازد.
تمایز محمول بالصمیمه و بالضمیمه
استاد فرزانه قدسسره تمایز میان محمول بالصمیمه (انتزاع از ذات شیء) و بالضمیمه (عارض شدن صفتی بر شیء) را تبیین میکند. برای مثال، «انسان ممکن» محمول بالصمیمه است، زیرا از ذات انسان انتزاع میشود، اما «دیوار سفید» محمول بالضمیمه است، زیرا سفیدی عرضی است که بر دیوار عارض شده است. زمان، در این چارچوب، عرضی خارجی است که از حرکت انتزاع میشود، نه محمول بالضمیمه.
درنگ: زمان، بهمثابه عرضی خارجی که از حرکت انتزاع میشود، ماهیتی وابسته دارد و محمول بالصمیمه است.
نقد استدلال موهوم بودن زمان
مرحوم الهی استدلال میکند که چون وجود ذهنی زمان قویتر از وجود خارجی آن است، پس زمان در خارج وجود ندارد. استاد فرزانه قدسسره این استدلال را ضعیف دانسته و میفرماید که قوت ادراک ذهنی، دلیلی بر عدم وجود خارجی نیست. برای مثال، حرکت، که وجود خارجی دارد، در ذهن قویتر ادراک میشود، اما این قوت، نافی واقعیت آن نیست. این نقد، مانند تیغی است که پردههای توهم را میدرد و حقیقت را آشکار میسازد.
بخش هفتم: جمعبندی و نتیجهگیری
کاوش در ماهیت و وجود زمان، مانند سفری است در اعماق اقیانوسی بیکران که هر موج آن پرسشی نو برمیانگیزد. درسگفتار شماره ۹۰۱ استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی نقادانه و عمیق، این مفهوم را در چارچوب فلسفه اسلامی تحلیل کرده و دیدگاههای ابنسینا، ملاصدرا، و مرحوم الهی را بررسی میکند. زمان، بهمثابه کم متصل غیرقار عارض بر حرکت، ماهیتی پویا و وابسته دارد که وجودش در پیوند با حرکت معنا مییابد. دیدگاههای افراطی و تفریطی، از موهوم دانستن تا واجبالوجود انگاشتن زمان، مورد نقد قرار گرفته و رویکردی معتدل و استدلالی پیشنهاد شده است. استدلال سرعت و بطء حرکت، شاهدی بر وجود خارجی زمان است، اما ضعف وجودی آن، اثبات و تعریفش را دشوار ساخته است. تمایز میان محمول بالصمیمه و بالضمیمه، روش تحلیل فلسفی زمان را روشن میسازد و بر ضرورت دلایل محکم و روششناسی علمی تأکید میورزد. این کاوش، فلاسفه را به تأمل در پویایی هستی و جایگاه زمان در آن دعوت میکند و راه را برای گفتمان فلسفی در عرصه جهانی هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی