متن درس
تحلیل و تبیین فلسفی وجود زمان
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۹۰۲)
مقدمه: چیستی زمان در نگرش فلسفی
زمان، بهمثابه یکی از بنیادیترین مفاهیم هستیشناختی، همواره در کانون توجه فیلسوفان قرار داشته و در فلسفه اسلامی، بهویژه در مکتب ابنسینا و صدرالمتألهین، از جایگاهی ممتاز برخوردار بوده است. این نوشتار، که برگرفته از درسگفتار شماره ۹۰۲ استاد فرزانه قدسسره در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۸۶ است، به بررسی عمیق و تخصصی وجود زمان و تحلیل فلسفی آن در چارچوب وجودی میپردازد. این بررسی، با رویکردی علمی و تجربی، از تحلیلهای صرفاً کلامی و ذهنی فاصله گرفته و زمان را بهعنوان واقعیتی خارجی و متجدد در بستر حرکت مورد کاوش قرار میدهد. نقد دیدگاههای سنتی، بهویژه نظر برخی عارفان که زمان را موهوم و ذهنی میدانند، و استناد به آرای ابنسینا و صدرالمتألهین، محور اصلی این بحث است. هدف این اثر، ارائه تبیینی جامع، منسجم و عمیق از زمان بهعنوان صفتی متصل و پویا در کنار حرکت است که با زبانی علمی و متین، پاسخگوی نیازهای پژوهشی و آکادمیک باشد.
بخش اول: مبانی نظری و نقد دیدگاههای سنتی درباره زمان
ماهیت علمی و تجربی بحث زمان
بحث اثبات وجود زمان، فراتر از گمانهزنیهای کلامی و منطقی صرف، نیازمند رویکردی علمی و دقیق است. این موضوع، در آزمایشگاههای فلسفی و تجربی، جایی که دادههای عینی با تأملات وجودی درهم میآمیزند، بهدرستی فهمیده میشود. زمان، چونان جریانی سیال، نهتنها در ذهن، بلکه در عالم خارج، واقعیتی ملموس و پویا دارد. تحلیلهای عرفی، مانند «دود دلیل بر آتش است» یا «شنیدن صدا از پشت دیوار»، به دلیل فقدان عمق فلسفی، برای تبیین وجود زمان ناکافیاند. این دیدگاه، بر ضرورت پیوند فلسفه با علوم تجربی تأکید دارد و زمان را بهعنوان واقعیتی متجدد و متصل در ظرف حرکت معرفی میکند.
درنگ: زمان، واقعیتی خارجی و متجدد است که در بستر حرکت تحقق مییابد و از تحلیلهای صرفاً ذهنی و عرفی متمایز است. |
نقد دیدگاه ذهنیگرایانه درباره زمان
برخی عارفان، از جمله یکی از عارفان وارسته، زمان را موجودی ذهنی و موهوم دانسته و وجود خارجی آن را نفی کردهاند. این دیدگاه، هرچند از ایمانی ژرف و اخلاصی بیریا سرچشمه میگیرد، از منظر فلسفی به دلیل فقدان استدلال کافی و سادگی بیش از حد، ناکارآمد است. این عارف، که شخصیتی پاک، شفاف و بیآلایش داشت، معتقد بود که خیال و وهم، زمان را بهگونهای خارجی جلوه دادهاند، در حالی که وجود ذهنی آن قویتر از وجود خارجیاش است. این ادعا، به دلیل نبود پشتوانه استدلالی، نمیتواند در برابر تحلیلهای فلسفی دقیق دوام آورد.
شخصیت معنوی و عرفانی عارف مورد نظر
این عارف، که از نظر ایمان و عمل صالح با عالمانی چون مرتضی حائری همتراز بود، شخصیتی وارسته و بیریا داشت. هرچند تخصص او در عرفان بود و نه فلسفه، اما تأثیر معنوی و عرفانیاش چنان بود که زیارتش ارزشی بیش از علم ظاهریاش داشت. این ویژگی، نشاندهنده وحدت در ایمان و عمل صالح میان شخصیتهای دینی است، فارغ از حوزه تخصصیشان. با این حال، تحلیل او از زمان، به دلیل ابتدایی بودن، نیازمند بازنگری و نقد فلسفی است.
بخش دوم: تبیین فلسفی وجود زمان در مکتب ابنسینا
تعریف زمان در فلسفه ابنسینا
ابنسینا در کتاب شفا (صفحه ۳۴۷)، زمان را موجودی متجدد الوجود، غیر قار و متصل تعریف میکند. او زمان را بهمثابه جریانی سیال و پویا میداند که بهصورت «شیء بعد شیء» تحقق مییابد. این تعریف، بر وجود خارجی زمان تأکید دارد و آن را صفتی عرضی و متصل معرفی میکند که با حرکت هموار است. زمان، در نگاه ابنسینا، کم متصلی است که ذاتاً غیر قار بوده و وجودی تجددی دارد. این تبیین، زمان را از مفاهیم صرفاً ذهنی متمایز ساخته و آن را در چارچوب وجودی حرکت قرار میدهد.
درنگ: زمان در فلسفه ابنسینا، موجودی متجدد، متصل و غیر قار است که بهعنوان صفتی عرضی با حرکت پیوند دارد. |
رابطه زمان و حرکت
ابنسینا تأکید دارد که زمان، صفتی وابسته به حرکت است و بدون حرکت، تحقق نمییابد. هر حرکت، زمان خاص خود را دارد و هر زمان، به حرکت خاصی وابسته است. این رابطه متقابل، نشاندهنده پیوند عمیق میان زمان و حرکت است. زمان، چونان سایهای است که بر حرکت میافتد و با پویایی آن همگام میشود. این دیدگاه، با نفی استقلال وجودی زمان، آن را بهعنوان صفتی الحاقی و همراه با موجودات معرفی میکند.
نقد مقوله عرضی زمان
گرچه ابنسینا زمان را صفتی عرضی میداند، اما استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را مورد نقد قرار داده و معتقد است که اطلاق مقوله عرضی یا کم به زمان، بهطور کامل پذیرفتنی نیست. زمان، بیش از آنکه مقولهای صرف باشد، واقعیتی وجودی است که در ظرف حرکت و با تجدد وجود تحقق مییابد. این نقد، بر ضرورت تبیین وجودی زمان و دوری از تحلیلهای مقولی تأکید دارد.
بخش سوم: دیدگاه صدرالمتألهین و پویایی عالم هستی
تبیین زمان در فلسفه صدرا
صدرالمتألهین، در ادامه سنت ابنسینایی، زمان را موجودی خارجی، متجدد و متصل میداند. او در فصل سیام اسفار اربعه، وجود و حقیقت زمان را غیر وهمی و واقعی معرفی کرده و بر این باور است که زمان، صفتی پویا و وابسته به حرکت است. این دیدگاه، با تأکید بر واقعیت خارجی زمان، آن را از مفاهیم صرفاً ذهنی متمایز میسازد. صدرا، با بهرهگیری از آرای پیشینیان، از جمله ابنسینا، خواجه نصیر، شیخ اشراق و فخر رازی، مجموعهای جامع از عبارات فلسفی را در اسفار گردآوری کرده و تحلیلهایی اصیل ارائه داده است.
درنگ: صدرالمتألهین زمان را واقعیتی خارجی و متجدد میداند که در بستر حرکت و بهصورت صفتی عرضی تحقق مییابد. |
پویایی عالم و نفی ثبات مطلق
استاد فرزانه قدسسره، با الهام از فلسفه صدرا، تأکید دارند که تمام عالم هستی در حال تجدد است و هیچچیز قار و ثابت نیست. حتی سنگی که به ظاهر ساکن مینماید، در ذات خود پویا و متجدد است، هرچند نوع تجدد آن با زمان متفاوت است. این دیدگاه، با تمثیلی زیبا به تسبیح موجودات اشاره دارد: سنگ، مانند تسبیحگویی که ذکر میگوید، در حال تسبیح است، اما ظرافت این تسبیح نیازمند اثبات فلسفی دقیقتری است. این تبیین، بر وحدت وجودی عالم و نفی تفاوتهای ظاهری میان موجودات تأکید دارد.
نفی اتصال مکانیکی در عالم
عالم، فاقد اتصال قفلشده و مکانیکی است؛ موجودات، چونان کاروانی که با سرعتی یکسان حرکت میکند، با همراهی و هماهنگی در سیر حرکتی خود پیش میروند. این همراهی، مانند آرد و خمیری است که با تقارب و تجاذب به هم پیوند دارند، بدون آنکه دوخته یا بسته شده باشند. زمان نیز، بهعنوان صفتی همراه، با این حرکت هماهنگ است و نه موجودی مستقل.
بخش چهارم: روشهای اثبات وجود زمان
روش طبیعیون: اختلاف حرکات
طبیعیون، وجود زمان را از طریق مشاهده اختلاف حرکات در مسافت و زمان اثبات میکنند. برای مثال، پیمودن یک کیلومتر در نیم ساعت یا دو کیلومتر در یک ربع، نشاندهنده وجود زمان بهعنوان ظرف حرکت است. سرعت، به معنای پیمودن مسافت طولانی در زمان کوتاه، و کندی، به معنای پیمودن مسافت کوتاه در زمان طولانی، تنها با زمان سنجیده میشود. این روش، که مورد تأکید ابنسینا و صدرا قرار گرفته، توسط حاجی سبزواری به اصل سرعت و بطئ خلاصه شده است.
درنگ: طبیعیون با مشاهده اختلاف حرکات در مسافت و زمان، وجود خارجی زمان را اثبات میکنند. |
روش الهیون: دلایل متافیزیکی
الهیون، با دلایل متافیزیکی، زمان را بهعنوان واقعیتی وجودی اثبات میکنند. این روش، فراتر از مشاهدات تجربی، بر تحلیلهای وجودی و متافیزیکی استوار است و زمان را در چارچوب حرکت و تجدد وجود مورد بررسی قرار میدهد. این دو روش، مکمل یکدیگرند و جامعیت فلسفه اسلامی در تبیین زمان را نشان میدهند.
کاربرد عملی زمان: سرعت و کندی
زمان، بهعنوان معیاری برای سنجش سرعت و کندی، نقشی محوری در تحلیل حرکت دارد. برای مثال، در مسابقه دو، تندی و کندی با زمان سنجیده میشود، نه صرفاً با مکان. این اصل، در زندگی روزمره نیز مصداق دارد؛ پلیس با مقایسه زمان پیمودن مسیر (مثلاً ۵۰ دقیقه در مقابل یک ساعت)، سرعت را تشخیص میدهد. این مثال، نشاندهنده واقعیت خارجی زمان و نقش آن در سنجش حرکت است.
بخش پنجم: نقدهای عملی و اجتماعی مرتبط با زمان
نقد قوانین راهنمایی و رانندگی
استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی فلسفی و روانشناختی، قوانین راهنمایی و رانندگی را مورد نقد قرار داده و آنها را به دلیل فقدان پشتوانه علمی، ناکارآمد میدانند. برای مثال، تعیین سرعت یکسان (مانند ۱۲۰ کیلومتر در ساعت) برای خودروهای با سرعتهای متفاوت (از ۶۰ تا ۳۰۰ کیلومتر در ساعت)، غیرعلمی است و میتواند به خوابآلودگی یا تصادف منجر شود. جادهها باید بر اساس تنوع سرعت طراحی شوند تا ایمنی و کارایی افزایش یابد.
درنگ: قوانین راهنمایی و رانندگی، به دلیل عدم توجه به تنوع سرعت و فقدان پشتوانه علمی، ناکارآمد و خطرزا هستند. |
خطر کندی و سرعت
تصادفات، تنها از سرعت بالا ناشی نمیشوند؛ کندی بیش از حد نیز میتواند خطرآفرین باشد. برای مثال، خودرویی که با سرعت ۶۰ کیلومتر در ساعت در جادهای حرکت میکند که برای سرعتهای بالاتر طراحی شده، میتواند به اختلال در جریان ترافیک و تصادف منجر شود. این تحلیل، بر ضرورت طراحی جادههای متنوع و علمی تأکید دارد.
نقد الزام کمربند ایمنی در سرعتهای پایین
استاد فرزانه قدسسره، الزام استفاده از کمربند ایمنی در سرعتهای پایین (مانند ۴ کیلومتر در ساعت) را غیرعلمی و غیرضروری میدانند. این قوانین، که گاه بهصورت صوری و بدون پشتوانه علمی وضع میشوند، نمیتوانند بهطور مؤثر ایمنی را تضمین کنند. این نقد، بر اهمیت تدوین قوانین مبتنی بر اصول علمی و روانشناختی تأکید دارد.
بخش ششم: وحدت وجودی و تعینات زمان
زمان بهعنوان صفت حرکت
زمان، صفتی عرضی است که بر حرکت عارض میشود، مانند متر که بر پارچه یا سفیدی که بر دیوار عارض است. این صفت، وجودی مستقل ندارد و تقدم آن بر حرکت ممکن نیست؛ حرکت است که بر زمان مقدم است. این دیدگاه، با تمثیلاتی چون «وجود زید» یا «متر پارچه»، بر رابطه تابع و متبوع میان زمان و حرکت تأکید دارد.
درنگ: زمان، صفتی عرضی و وابسته به حرکت است و وجودی مستقل ندارد. |
وحدت وجودی زمان، حرکت و سرعت
زمان، حرکت و سرعت، همگی تعینات وجودیاند که در عالم خارج متبلور میشوند. این تعینات، تابع و متبوعاند و در سلسلهمراتبی وجودی قرار دارند. برای مثال، سرعت، صفتی است که بر حرکت عارض میشود و زمان، معیاری است که سرعت را میسنجد. این وحدت وجودی، نشاندهنده هماهنگی و سیالیت عالم هستی است.
نفی آنات و لحظات مستقل
مفهوم آنات یا لحظات، بهعنوان واحدهای مستقل زمان، واقعیتی خارجی ندارند. زمان، ظرف کلی حرکت است و نمیتوان آن را به لحظات منفصل تجزیه کرد. این دیدگاه، بر وحدت و اتصال زمان تأکید دارد و آن را از مفاهیم ذهنی و انتزاعی متمایز میسازد.
جمعبندی: زمان، سایه حرکت در عالم پویا
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار شماره ۹۰۲ استاد فرزانه قدسسره، زمان را بهعنوان واقعیتی خارجی، متجدد و متصل در بستر حرکت تبیین کرد. نقد دیدگاههای ذهنیگرایانه، مانند نظر برخی عارفان که زمان را موهوم میدانستند، و استناد به آرای ابنسینا و صدرالمتألهین، نشان داد که زمان، صفتی عرضی و وابسته به حرکت است. این تبیین، با تأکید بر پویایی عالم و نفی ثبات مطلق، همخوانی عمیقی با آیات قرآن کریم دارد، مانند آیه كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ (قصص: ۸۸) که میفرماید: «هر چیز جز وجه او فانی است». نقدهای عملی، مانند بررسی قوانین راهنمایی و رانندگی، پیوند فلسفه با علوم تجربی و روانشناختی را نشان داد. زمان، چونان جریانی سیال، همراه با حرکت، عالم را در مسیر تجدد و پویایی هدایت میکند.
با نظارت صادق خادمی |