در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 907

متن درس





کاوشی در ماهیت و وجود زمان: بازخوانی درس‌گفتارهای فلسفی

کاوشی در ماهیت و وجود زمان: بازخوانی درس‌گفتارهای فلسفی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۰۷)

مقدمه: زمان، راز نهفته در بطن هستی

زمان، آن گوهر ظریف و ناپیدا، از دیرباز ذهن فیلسوفان را به خود مشغول داشته است. این موجود ناملموس، که همزاد حیات آدمی است، در عین نزدیکی، از دسترس عقل و ادراک دور می‌ماند. استاد فرزانه قدس‌سره در درس‌گفتار شماره ۹۰۷، به تاریخ ۲۹/۸/۱۳۸۶، با نگاهی ژرف و نقادانه، به کاوش در دو پرسمان بنیادین فلسفه زمان پرداخته‌اند: اثبات وجود خارجی زمان و تعریف ماهیت آن. این درس‌گفتار، با تکیه بر متون کلاسیک فلسفه اسلامی، به‌ویژه اسفار اربعه ملاصدرا، و با بهره‌گیری از روش‌شناسی دقیق فلسفی، تلاشی است برای گشودن گره‌های معرفتی پیرامون زمان. متن پیش‌رو، به کاوش در چیستی و چگونگی زمان می‌پردازد و با تمثیلات و اشارات ادبی، تلاش دارد تا عمق این مفهوم فلسفی را به تصویر کشد.

بخش نخست: چالش‌های بنیادین در فهم زمان

پرسمان اثبات وجود زمان

آیا زمان موجودی خارجی است یا صرفاً مفهومی انتزاعی در ذهن آدمی؟ این پرسش، که چونان کلیدی بر قفل معمای هستی می‌نماید، در کانون بحث استاد فرزانه قرار دارد. ایشان با ظرافت، زمان را موجودی معرفی می‌کنند که اگرچه در هر لحظه با ما زیست می‌کند، اما احاطه بر آن دشوار است. این دشواری، نه از سستی وجود زمان، بلکه از ظرافت و نازکی آن سرچشمه می‌گیرد. استاد با تمثیلی زیبا، زمان را به کودکی دو‌روزه تشبیه می‌کنند که تراشیدن سرش با تیغ، کاری بس دشوار است؛ نه از آن‌رو که کودک ناتوان است، بلکه به سبب لطافت وجودش که هر دست‌درازی به آن، نیازمند دقت و مهارت است.

درنگ: زمان، موجودی ظریف و ضعیف است که با وجود همراهی همیشگی با انسان، فهم و احاطه بر آن دشوار است. این ظرافت، به ماهیت عرضی زمان و وابستگی آن به حرکت در فلسفه مشایی اشاره دارد.

چالش تعریف ماهیت زمان

تعریف زمان، چه به‌عنوان موجودی خارجی و چه به‌عنوان مفهومی ذهنی، از دیگر مسائل بنیادینی است که استاد به آن پرداخته‌اند. ایشان با اشاره به دشواری تعریف موجودات و غیرموجودات، از تمثیل «خدا باری تعالی» و «شریک باری» بهره می‌جویند تا نشان دهند که تعریف هر مفهوم، نیازمند تمییز میان وجود و عدم آن است. زمان، به‌سان گوهری که در دسترس است اما درکش دشوار، نیازمند تعریفی است که هم وجودش را اثبات کند و هم ماهیتش را روشن سازد. این دشواری، به قول استاد، از آن روست که زمان، اگرچه با ما زیست می‌کند، اما در حیطه قدرت ادراکی ما به سختی جای می‌گیرد.

درنگ: تعریف زمان، چه به‌عنوان موجود خارجی و چه به‌عنوان مفهوم، دشوار است و نیازمند روش‌شناسی دقیق فلسفی است که تمایز میان وجود و عدم را روشن سازد.

تمثیلات فلسفی در فهم زمان

استاد فرزانه برای تبیین دشواری فهم زمان، به تمثیلات ملموسی روی می‌آورند. ایشان با اشاره به تراشیدن سر کودکی دو‌روزه توسط سلمانی، این کار را به سبب لطافت کودک، دشوار می‌دانند. این تمثیل، به زیبایی نشان‌دهنده دشواری اثبات و تعریف زمان است. همان‌گونه که سلمانی از تراشیدن سر کودک به سبب ظرافتش ابا می‌کند، فیلسوف نیز در برابر زمان، با احتیاط و صبر گام برمی‌دارد. این احتیاط، نه از ضعف فیلسوف، بلکه از پیچیدگی و نازکی موضوع زمان ناشی می‌شود.

بخش دوم: زمان در آیینه متون فلسفی

ارجاع به اسفار اربعه

استاد فرزانه، برای کاوش در آرای پیشینیان درباره زمان، به اسفار اربعه ملاصدرا ارجاع می‌دهند. این اثر، که چونان گنجینه‌ای جامع، دیدگاه‌های شفا، اشراق، و مشرقیه را در خود جای داده، مرجعی کلیدی برای فهم فلسفه زمان در سنت اسلامی است. استاد تأکید دارند که اسفار، به‌سان دریایی ژرف، تمامی آرای فلسفی پیشین را در خود جمع کرده و مطالعه آن، به‌منزله بازخوانی کل سنت فلسفی است.

درنگ: اسفار اربعه ملاصدرا، به‌عنوان مجموعه‌ای جامع از آرای فلسفی، مرجعی کلیدی برای مطالعه زمان در فلسفه اسلامی است.

تقدم و تأخر در فلسفه زمان

استاد با نقل عبارتی از اسفار (جلد اول، صفحه ۴۰، سطر ۱۰)، به تبیین مفهوم تقدم و تأخر در اشیای زمانی می‌پردازند: «إن التقدم والتأخر لما كانا في ما بين الأشياء الزمانية بالزمان، كانا في ما بين أجزائه بالذات من غير افتقار إلى زمان آخر.» این عبارت، به این معناست که تقدم و تأخر اشیای زمانی، به‌واسطه زمان است، اما تقدم و تأخر اجزای خود زمان (مانند شنبه بر یکشنبه)، به نفس زمان وابسته است، نه به زمانی دیگر. استاد با تمثیلی از تقدم حضرت شیث بر حضرت ابراهیم، این نکته را روشن می‌سازند که تقدم زمانی، الزاماً به معنای افضلیت نیست.

درنگ: تقدم و تأخر اشیای زمانی به زمان وابسته است، اما تقدم و تأخر اجزای زمان، به نفس زمان است، نه به زمانی دیگر.

نفسیت و تشخص زمان

استاد زمان را موجودی بنفسه و ممیز برای غیر می‌دانند. زمان، هم خود تشخص دارد و هم به دیگر موجودات تشخص می‌بخشد. برای نمونه، شنبه بر یکشنبه تقدم دارد، نه به‌واسطه زمانی دیگر، بلکه به نفس خود زمان. این نفسیت، زمان را به موجودی تبدیل می‌کند که هم در وجود خود مستقل است و هم در تمایز دیگر موجودات نقش دارد. استاد با نقل عبارتی از اسفار (جلد اول، صفحه ۳۷۵، سطر ۱۶)، به بررسی تشخص زمان می‌پردازند و پاسخ ملاصدرا به اشکالی را نقل می‌کنند که زمان را از مشخصات اشیاء نمی‌داند، زیرا شخص با تغییر وقت باقی می‌ماند.

درنگ: زمان، موجودی بنفسه و ممیز است که هم تشخص خود دارد و هم به دیگر موجودات تشخص می‌بخشد.

پاسخ ملاصدرا به اشکال تشخص

ملاصدرا در پاسخ به این اشکال، زمان، حیّز، و وضع را از عوارض مشخصه می‌داند که به تشخص شیء وابسته‌اند. استاد فرزانه این پاسخ را چنین توضیح می‌دهند: اگر شیء را از عوارض مشخصه‌اش (مانند زمان، مکان، و وضع) جدا کنیم، نابود می‌شود. این عوارض، چونان نشانه‌هایی هستند که هویت شیء را تعیین می‌کنند. برای مثال، کیفیات مزاجیه (مانند نبض و حیات) بدون علامات تشخص، ممکن نیستند. این دیدگاه، به وابستگی وجود مادی به اوصاف عرضی اشاره دارد.

درنگ: زمان، حیّز، و وضع از عوارض مشخصه‌اند که به تشخص شیء وابسته‌اند و جدا کردن شیء از آن‌ها به نابودی آن منجر می‌شود.

بخش سوم: روش‌شناسی فلسفی در تحلیل زمان

دقت و صبر در شناخت فلسفی

استاد فرزانه تأکید دارند که فیلسوف باید با دقتی بی‌مانند و صبری بی‌پایان، از طریق علامات تشخص به شناخت موجودات غیرملموس مانند زمان بپردازد. ایشان با تمثیلی از شناسایی متهم از طریق سوژه‌ها و دلایل، روش غیرمستقیم فلسفی را نشان می‌دهند. فیلسوف، چونان کاوشگری که در پی رازهای نهان است، نمی‌تواند مستقیماً به سراغ زمان رود، بلکه باید از نشانه‌ها و زمینه‌های آن، به حقیقتش راه یابد.

درنگ: شناخت زمان نیازمند روش‌شناسی غیرمستقیم و صبورانه است که از طریق علامات تشخص به حقیقت آن راه می‌یابد.

تمثیل ویروس‌شناسی

استاد با تمثیلی از ویروس‌شناسی، این روش‌شناسی را روشن‌تر می‌سازند. همان‌گونه که ویروس‌شناس برای شناسایی ویروس، مسیرهای دور و پیچیده را طی می‌کند، فیلسوف نیز باید با صبر و دقت، از نشانه‌های غیرمستقیم به ماهیت زمان دست یابد. این تمثیل، به مشابهت روش‌های علمی و فلسفی در تحلیل موجودات ظریف اشاره دارد.

بخش چهارم: نقد شبهه وجوب زمان

بررسی شبهه وجوب زمان

استاد فرزانه به نقل از اسفار (جلد اول، صفحه ۳۸۰)، شبهه‌ای را بررسی می‌کنند که زمان را واجب‌الوجود می‌داند. این شبهه، از آن‌رو دشوار است که زمان را فاقد عدم سابق و لاحق می‌داند و از این‌رو، آن را واجب‌الوجود معرفی می‌کند. استاد با تمثیلی طنزآمیز، این شبهه را به ادعای وجوب کودکی دو‌روزه تشبیه می‌کنند که هیچ‌کس جرئت تراشیدن سرش را ندارد.

درنگ: شبهه وجوب زمان، هرچند دشوار است، اما با استدلال عقلی قابل رد است، زیرا زمان فاقد همه انواع عدم نیست.

پاسخ ملاصدرا به شبهه

ملاصدرا در پاسخ، تأکید دارد که واجب‌الوجود، موجودی است که هیچ نوع عَدَمی بر آن بار نشود، در حالی که زمان، فاقد عدم‌های دیگر (مانند عدم ذاتی یا وجودی) است. استاد فرزانه این پاسخ را چنین تبیین می‌کنند: زمان می‌تواند معدوم کلی باشد، زیرا خدا می‌توانست آن را نیافریند. این استدلال، به امکان امتناع وجود زمان و رد وجوب آن اشاره دارد.

درنگ: زمان، هرچند موجود است، واجب‌الوجود نیست، زیرا فاقد همه انواع عدم نیست و می‌تواند معدوم کلی باشد.

نقد مفهوم واجب‌الوجود

استاد فرزانه، فراتر از شبهه وجوب زمان، مفهوم واجب‌الوجود فلاسفه را نیز نقد می‌کنند. ایشان با تمثیلی از بت‌های خرمایی، تقسیم وجود به واجب و ممکن را خطایی اعتباری می‌دانند. به باور ایشان، وجود، عین حق است و مخلوقات، ظهورات آن‌اند، نه تکه‌ای از وجود. این دیدگاه، به فلسفه وحدت وجود صدرایی اشاره دارد که خدا را نه بخشی از وجود، بلکه کل وجود می‌داند.

درنگ: وجود، عین حق است و مخلوقات، ظهورات آن‌اند، نه تکه‌ای از وجود. تقسیم وجود به واجب و ممکن، خطایی اعتباری است.

بخش پنجم: بازاندیشی در فلسفه وجود

وجود به‌عنوان مظهر

استاد فرزانه تأکید دارند که وجود، مظهر است و ظهورات، فاقد ذات مستقل‌اند. نمی‌توان گفت وجود فاقد ظهور است، زیرا وجود، خود مُظهر است. این دیدگاه، به رابطه ذات و ظهور در فلسفه وحدت وجود اشاره دارد. استاد با نقد استدلال وجوب، نشان می‌دهند که نه تنها زمان واجب‌الوجود نیست، بلکه مفهوم واجب‌الوجود فلاسفه نیز از وجوب تهی است، زیرا عدم الممکن بر آن بار می‌شود.

درنگ: وجود، مظهر است و ظهورات، فاقد ذات مستقل‌اند. واجب‌الوجود فلاسفه نیز واجب نیست، زیرا عدم الممکن بر آن بار می‌شود.

تجربه مطالعه اسفار

استاد فرزانه از تجربه دوازده‌ساله مطالعه اسفار سخن می‌گویند و از دشواری تکرار آن یاد می‌کنند. این تجربه، به عمق و پیچیدگی مطالعه فلسفه اسلامی اشاره دارد. ایشان با اشاره به اشکالات مطرح‌شده در این مسیر، بر ضرورت نوآوری در روش‌شناسی فلسفی تأکید می‌ورزند.

نقد روش‌های سنتی در علم دینی

استاد فرزانه، با لحنی نقادانه اما متین، از روش‌های سنتی در علم دینی انتقاد می‌کنند و بر ضرورت نوآوری تأکید می‌ورزند. ایشان معتقدند که علم دینی باید با روش‌هایی پویا و خلاق، به تحلیل مفاهیمی چون زمان بپردازد تا در گفتمان جهانی جایگاه خود را تثبیت کند.

درنگ: علم دینی نیازمند نوآوری در روش‌شناسی است تا مفاهیمی چون زمان را با دقت و خلاقیت تحلیل کند.

جمع‌بندی

درس‌گفتار شماره ۹۰۷، با رویکردی عمیق و نقادانه، به کاوش در چیستی و وجود زمان پرداخته است. زمان، به‌سان گوهری ظریف، در عین همراهی با انسان، از دسترس ادراک او دور می‌ماند. استاد فرزانه قدس‌سره، با ارجاع به اسفار اربعه ملاصدرا، زمان را علامتی مشخصه برای اشیاء دانسته که تقدم و تأخر آن‌ها را تعیین می‌کند. ایشان با نقد شبهه وجوب زمان، نشان داده‌اند که زمان، هرچند موجود است، واجب‌الوجود نیست، زیرا فاقد همه انواع عدم نیست. فراتر از این، استاد مفهوم واجب‌الوجود فلاسفه را نیز نقد کرده و وجود را عین حق معرفی کرده‌اند که مخلوقات، ظهورات آن‌اند. این درس‌گفتار، با تأکید بر روش‌شناسی صبورانه و دقیق فلسفی، فیلسوف را به کاوش غیرمستقیم در موجودات ناملموس دعوت می‌کند. نقد روش‌های سنتی علم دینی و دعوت به نوآوری، بر ضرورت تحول در فلسفه اسلامی تأکید می‌ورزد. این نوشتار، با بازنویسی محتوای درس‌گفتار، تلاشی است برای ارائه دیدگاهی منسجم و علمی که هم به سنت فلسفی وفادار است و هم در گفتمان آکادمیک جهانی جای می‌گیرد.

با نظارت صادق خادمی