در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 916

متن درس





مراتب وجودی زمان، دهر و سرمد در فلسفه اسلامی

مراتب وجودی زمان، دهر و سرمد در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۱۶)

مقدمه: درآمدی بر مراتب وجودی زمان، دهر و سرمد

مفاهیم زمان، دهر و سرمد، چونان گوهرهایی درخشان در گنجینه فلسفه اسلامی، از دیرباز محور تأملات عمیق فلاسفه و عارفان بوده‌اند. این سه مفهوم، که هر یک به مرتبه‌ای از سیر وجودی اشاره دارند، در پیوند با ثبات و تغییر، عالم را در مراتب گوناگونش ترسیم می‌کنند. درس‌گفتار شماره ۹۱۶ استاد فرزانه قدس‌سره، ارائه‌شده در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۸۶، با نگاهی انتقادی و عمیق به این مفاهیم، به بررسی جایگاه آنها در فلسفه اسلامی، به‌ویژه در آرای صدرالمتألهین و حاشیه‌های حاجی سبزواری، می‌پردازد.

بخش اول: مراتب سیر وجودی و اهمیت زمان، دهر و سرمد

اهمیت مقاطع سیر وجودی

در فلسفه اسلامی، سه مفهوم زمان، دهر و سرمد به‌عنوان مقاطع مختلف سیر وجودی مطرح شده‌اند. این مفاهیم، که هرکدام به مرتبه‌ای از نسبت میان ثبات و تغییر اشاره دارند، از اهمیتی بنیادین برخوردارند، اما به دلیل پیچیدگی‌شان، کمتر مورد تحلیل عمیق قرار گرفته‌اند. گویی این مفاهیم، چون قله‌هایی مرتفع در منظومه فلسفی، در انتظار کاوشگرانی‌اند که با دقت و ژرف‌نگری به آنها نزدیک شوند.

درنگ: زمان، دهر و سرمد، مقاطع مختلف سیر وجودی‌اند که به دلیل پیچیدگی، نیازمند بررسی دقیق و عمیق در فلسفه اسلامی‌اند.

محدودیت‌های تحلیل‌های سنتی

در متون فلسفی، مانند اسفار اربعه صدرالمتألهین، زمان به‌صورت گسترده (حدود ۲۰۰ مورد) بررسی شده، اما دهر و سرمد تنها در چند مورد محدود مطرح شده‌اند. این کمبود، نشان‌دهنده دشواری ادراک این مفاهیم و محدودیت‌های فلاسفه در تبیین آنها است. گویی دهر و سرمد، چون افق‌هایی دور در سپهر وجود، از دسترس عقل فلسفی سنتی دور مانده‌اند.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست، با تأکید بر اهمیت زمان، دهر و سرمد به‌عنوان مقاطع سیر وجودی، به ضرورت بازاندیشی در این مفاهیم پرداخت. محدودیت‌های تحلیل‌های سنتی، که به دلیل پیچیدگی‌های هستی‌شناختی دهر و سرمد کمتر به آنها توجه کرده‌اند، افق‌های جدیدی را برای تحقیقات فلسفی می‌گشاید.

بخش دوم: تعاریف صدرایی و نقد آنها

تعریف سرمد در اسفار

صدرالمتألهین در جلد سوم اسفار (صفحه ۱۴۴) سرمد را نسبت یک شیء به ذوات دائمه و مقدسه از تغییر تعریف می‌کند. سرمد، حيثیتی از ثبات مطلق است که در نسبت با ذوات ثابت، مانند ذات الهی و صفاتش، فهمیده می‌شود. این تعریف، سرمد را چون ستاره‌ای ثابت در آسمان وجود معرفی می‌کند که از هرگونه تغییر و تحول مبراست.

درنگ: سرمد، نسبت یک شیء به ذوات دائمه و مقدسه از تغییر است که ثبات مطلق را در مرتبه الهی ترسیم می‌کند.

تعریف دهر در اسفار

دهر، به گفته صدرا، نسبت یک شیء به عالمی است که در آن حرکات و تغییرات رخ می‌دهند، اما از حیث ثبات این تغییرات فهمیده می‌شود. دهر، گویی پلی است میان عالم متغیّرات و ثابتات، که تغییرات را در بستری از ثبات نسبی جای می‌دهد.

تعریف زمان در اسفار

زمان، نسبت یک شیء متغیّر به متغیّرات دیگر در ظرف تغییر است. این تعریف، زمان را به‌عنوان نتیجه پویایی عالم ناسوت معرفی می‌کند، گویی جریانی است که در بستر حرکت و تحول جاری می‌شود.

نقد تعاریف نسبی

تعاریف مبتنی بر نسبت (ثابت به ثابت برای سرمد، متغیّر به ثابت برای دهر، و متغیّر به متغیّر برای زمان) مورد نقد قرار گرفته‌اند، زیرا فاقد دقت کافی برای تبیین چیستی واقعی این مفاهیم‌اند. این تعاریف، چون نقشه‌ای ناقص، تنها خطوط کلی را نشان می‌دهند، اما ژرفای حقیقت این مفاهیم را آشکار نمی‌کنند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با بررسی تعاریف صدرایی از زمان، دهر و سرمد، به محدودیت‌های تعاریف نسبی پرداخت. این تعاریف، اگرچه مراتب وجودی را ترسیم می‌کنند، اما به دلیل ماهیت مفهومی‌شان، نمی‌توانند چیستی ذاتی این مفاهیم را به‌صورت کامل تبیین کنند.

بخش سوم: استعاره‌های فلسفی و نقد آنها

دیدگاه حاجی سبزواری: زمان، روح دهر

حاجی سبزواری در حاشیه اسفار (صفحه ۱۴۵) زمان را روح دهر و دهر را روح سرمد می‌داند. در این دیدگاه، دهر بدن سرمد و زمان بدن دهر است. این استعاره، گویی زمان را جانی می‌بیند که در کالبد دهر دمیده شده، و دهر را جانی که در کالبد سرمد جریان دارد.

درنگ: زمان، روح دهر و دهر، روح سرمد است؛ این استعاره، سلسله‌مراتب وجودی میان این مفاهیم را به‌گونه‌ای شاعرانه ترسیم می‌کند.

.

نقد استعاره روح و بدن

استعاره روح و بدن، اگرچه شاعرانه و جذاب است، اما به دلیل ابهام در تبیین چیستی زمان، دهر و سرمد، مورد نقد قرار گرفته است. این استعاره، گویی نقابی است که حقیقت این مفاهیم را پنهان می‌کند و به جای روشنگری، به ابهام می‌افزاید.

زمان، دهر و سرمد به‌عنوان ظروف وجودی

صدرا و حاجی سبزواری، زمان را ظرف متغیّرات، دهر را ظرف مفارقات و ثابتات، و سرمد را ظرف وجود واجب‌الوجود و صفاتش می‌دانند. سرمد، به‌عنوان ظرف ذات و صفات الهی، مرتبه‌ای تام و کامل دارد، در حالی که دهر و زمان ناقص‌ترند.

نقد استعاره ظرف

استعاره ظرف برای سرمد (کوعاء لواجب الوجود) به دلیل ایجاد ابهام مورد نقد قرار گرفته است. این استعاره، گویی تلاشی است برای به تصویر کشیدن امر متعالی در قالبی مادی، که به جای روشن ساختن حقیقت سرمد، آن را در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با بررسی استعاره‌های روح و بدن و ظرف در تبیین زمان، دهر و سرمد، به محدودیت‌های این تعاریف پرداخت. این استعاره‌ها، اگرچه به فهم سلسله‌مراتب وجودی کمک می‌کنند، اما به دلیل ابهام، نمی‌توانند چیستی واقعی این مفاهیم را به‌صورت کامل روشن سازند.

بخش چهارم: تمایز مراتب وجودی و ویژگی‌های دهر و سرمد

زمان به‌عنوان مقدار حرکت فلکی

صدرالمتألهین زمان را مقدار حرکت فلکی می‌داند، اما این تعریف برای دهر و سرمد به‌کار نمی‌رود. زمان، چونان سایه‌ای است که حرکت افلاک بر زمین می‌افکند، اما دهر و سرمد، فراتر از این قلمرو، در مراتب ثبات جای دارند.

موجودات غیرمتحرک و زمان

موجوداتی که حرکت ندارند یا در حرکت نیستند، در زمان قرار نمی‌گیرند. زمان، مختص عالم متجددات و حادثات (ناسوت) است، در حالی که دهر و سرمد به مراتب بالاتر وجودی تعلق دارند.

درنگ: زمان، مختص عالم متغیّرات است، در حالی که دهر و سرمد به مراتب بالاتر وجودی، یعنی عالم مفارقات و ذات الهی، تعلق دارند.

دهر به‌عنوان معیت متغیّر با ثابت

دهر، معیت متغیّر با ثابت یا معیت متغیّرات با یکدیگر از حیث ثباتشان است. هر شیء، حتی متغیّر، ثباتی دارد که دهر را شکل می‌دهد. این دیدگاه، دهر را چونان آینه‌ای می‌بیند که تغییرات را در بستری از ثبات بازتاب می‌دهد.

سرمد به‌عنوان معیت ثابت با ثابت

سرمد، معیت امور ثابت با امور ثابت، مانند ذات الهی و صفاتش، است که در آن تقدم و تأخر زمانی وجود ندارد. سرمد، گویی آسمانی است که در آن ستارگان ثبات، بی‌هیچ تغییری، درخشش ابدی دارند.

تقدم و تأخر در مراتب وجودی

در مرتبه سرمد، اگرچه ذات و صفات الهی ثابت‌اند، تقدم ذاتی (مانند تقدم ذات بر صفات یا مظهر بر مظهَر) وجود دارد. این تقدم، نه زمانی، بلکه وجودی است و به سلسله‌مراتب در عالم سرمد اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تبیین تمایز مراتب وجودی زمان، دهر و سرمد، به ویژگی‌های خاص هر یک پرداخت. زمان به عالم متغیّرات، دهر به معیت متغیّر با ثابت، و سرمد به ثبات مطلق در مرتبه الهی تعلق دارد. تقدم و تأخر وجودی در سرمد، به پیچیدگی‌های این مرتبه اشاره می‌کند.

بخش پنجم: زمان به‌عنوان تعین وجودی

زمان، فراتر از نسبت

زمان، نه صرفاً یک نسبت، بلکه تعینی وجودی است که در عالم متغیّرات تحقق می‌یابد. گذشته و آینده، که به‌عنوان مقولات ذهنی فهمیده می‌شوند، نتیجه ادراک انسانی از این تعینات‌اند، اما خود زمان، واقعیتی عینی و خارجی است. گویی زمان، جریانی است که در بستر عالم ناسوت جاری است، اما ادراک آن در ذهن انسان شکل می‌گیرد.

درنگ: زمان، تعینی وجودی است که در عالم متغیّرات تحقق می‌یابد و گذشته و آینده، مقولاتی ذهنی‌اند که از ادراک انسانی ناشی می‌شوند.

محدودیت ماندگاری انسان در زمان

ماندگاری انسان در زمان کمتر از خود زمان است، زیرا زمان در عالم متغیّرات به‌صورت دائمی تعین می‌یابد، اما انسان به عالم دیگری منتقل می‌شود. این انتقال، گویی سفری است از ساحل زمان به دریای بی‌کران مراتب متعالی وجود.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با تأکید بر ماهیت زمان به‌عنوان تعینی وجودی، به تفاوت آن با ادراکات ذهنی گذشته و آینده پرداخت. محدودیت ماندگاری انسان در زمان، به گذرا بودن وجود او در عالم ناسوت و انتقال به مراتب بالاتر اشاره دارد.

بخش ششم: روایات و پرسش‌های بنیادین

دهر و سرمد در روایات

روایات اسلامی، به‌ویژه از ائمه معصومین (ع)، به دهر و سرمد اشاره دارند و به دلیل رویکرد شهودی و وحیانی، دستشان در تبیین این مفاهیم بازتر بوده است. این روایات، گویی چراغی‌اند که مسیر فهم این مفاهیم متعالی را روشن می‌سازند.

پرسش درباره واقعیت دهر و سرمد

آیا دهر و سرمد واقعیاتی قابل دسترسی و زیارت هستند یا صرفاً نسبت‌هایی مفهومی‌اند؟ این پرسش، چونان دریچه‌ای به سوی تأملات عمیق، به امکان ادراک مستقیم این مفاهیم اشاره دارد.

درنگ: پرسش از امکان زیارت دهر و سرمد، افق‌های جدیدی را برای فهم این مفاهیم به‌عنوان واقعیات وجودی می‌گشاید.

دعا برای فهم حقیقت

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به دعای اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، به معنای «خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست»، درخواست توفیق برای فهم حقیقت دهر و سرمد را مطرح می‌کنند. این دعا، گویی پلی است میان عقل و شهود برای رسیدن به حقیقت این مفاهیم.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با تأکید بر نقش روایات اسلامی در تبیین دهر و سرمد، به غنای منابع وحیانی در برابر محدودیت‌های فلسفی اشاره کرد. پرسش از امکان زیارت این مفاهیم و دعا برای فهم حقیقت، به ضرورت رویکردی ترکیبی از عقل و شهود تأکید دارد.

جمع‌بندی: بازاندیشی در مراتب وجودی زمان، دهر و سرمد

درس‌گفتار شماره ۹۱۶ استاد فرزانه قدس‌سره، با بررسی عمیق مفاهیم زمان، دهر و سرمد، به تبیین مراتب وجودی آنها در فلسفه اسلامی پرداخت. زمان، به‌عنوان تعین حرکت در عالم متغیّرات، دهر، به‌عنوان معیت متغیّر با ثابت، و سرمد، به‌عنوان معیت ثابت با ثابت، مراتب مختلف سیر وجودی را ترسیم می‌کنند. نقدهای وارد بر تعاریف نسبی و استعاری صدرا و حاجی سبزواری، بر ضرورت بازاندیشی در این مفاهیم تأکید دارند. روایات اسلامی، با رویکردی شهودی، راه را برای تحلیل عمیق‌تر دهر و سرمد هموار می‌کنند. این نوشتار، با دعوت به تأمل در امکان دسترسی به این مفاهیم به‌عنوان واقعیات وجودی، افق‌های جدیدی را برای تحقیقات فلسفی و عرفانی می‌گشاید.

با نظارت صادق خادمی