در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 920

متن درس





نقد و تبیین مفاهیم دهر و سرمد در فلسفه اسلامی با تأکید بر آرای میرداماد

نقد و تبیین مفاهیم دهر و سرمد در فلسفه اسلامی با تأکید بر آرای میرداماد

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۲۰)

دیباچه

در سپهر اندیشه فلسفی اسلامی، مفاهیم دهر و سرمد چونان ستارگانی درخشان، اما گاه مبهم، در آسمان معرفت می‌درخشند. این مفاهیم، که در آثار فیلسوفان بزرگی چون میرداماد برجستگی یافته‌اند، پرسش‌هایی عمیق درباره ماهیت وجود، زمان و رابطه آن با ذات الهی برمی‌انگیزند. درس‌گفتار شماره ۹۲۰ استاد فرزانه قدس‌سره، با عنوان «نوار خارج فلسفه»، به بررسی انتقادی این دو مفهوم در چارچوب آرای میرداماد در کتاب قبسات می‌پردازد. این نوشتار، با هدف تبیین و نقد این مفاهیم، کوشیده است تا با زبانی متین و علمی، تمامی جزئیات درس‌گفتار را در قالبی دانشگاهی و منسجم ارائه دهد. با استناد به آیات قرآن کریم، روایات، و تحلیل‌های عقلی، این بحث نشان می‌دهد که دهر و سرمد، نه به‌مثابه عوالم مستقل، بلکه به‌عنوان اوصافی برای زمان و ذات الهی فهمیده می‌شوند. ساختار این نوشتار، با بخش‌بندی‌های روشن و افزودن توضیحات تکمیلی، به گونه‌ای طراحی شده که ضمن حفظ امانت‌داری به محتوای اصلی، عمق و دقت آن را برای مخاطبان ژرف‌اندیش تقویت کند. تمثیلات و اشارات ادبی، چونان جویبارهایی زلال، مفاهیم پیچیده را به ذهن خواننده رهنمون می‌سازند، بی‌آنکه از چارچوب علمی و آکادمیک خارج شوند.

بخش نخست: نقد وجود عالم دهر و سرمد در آرای میرداماد

فقدان مستندات معتبر برای عالم دهر

استاد فرزانه قدس‌سره در درس‌گفتار خود، با نگاهی نقادانه به آرای میرداماد در کتاب قبسات، بر این نکته تأکید دارند که ادعای وجود عالمی مستقل به نام دهر فاقد مستندات معتبر شرعی یا عقلی است. میرداماد در قبسات، به‌ویژه در قبس رابع (صفحه ۱۲۱)، بارها از دهر سخن گفته، اما هیچ دلیل روشنی برای اثبات آن به‌عنوان عالمی متمایز ارائه نکرده است. این فقدان مستندات، یکی از چالش‌های بنیادین در آرای وی است که ضرورت روش‌شناسی دقیق در فلسفه را برجسته می‌سازد.

استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که دهر، به‌جای آنکه عالمی مستقل باشد، صفتی است که استمرار زمانی را در عالم دنیا نشان می‌دهد. این دیدگاه، دهر را از جایگاه یک ظرف وجودی به یک وصف وجودی فرومی‌کاهد و با استناد به متون قرآنی و روایی، ادعای عالم بودن آن را رد می‌کند. برای نمونه، می‌توان دهر را به رودی تشبیه کرد که جریان آن، استمرار حیات دنیا را نشان می‌دهد، اما خود ظرف مستقلی نیست که بتوان آن را عالمی جداگانه دانست.

درنگ: ادعای میرداماد مبنی بر وجود عالم دهر فاقد مستندات معتبر قرآنی یا عقلی است. دهر، صفتی برای استمرار زمانی در عالم دنیاست، نه عالمی مستقل.

نقل قول ابن احیان و مفهوم زمانی دهر

میرداماد در قبس رابع (صفحه ۱۲۱) از ابن احیان نقل می‌کند:

الدَّهْرُ عِنْدَ اللهِ يَوْمَانِ

ترجمه: دهر نزد خداوند دو روز است: یکی مدت عمر دنیا و دیگری روز قیامت که در آن جزا و حساب است.

استاد فرزانه قدس‌سره این نقل را شاهدی بر این می‌دانند که دهر، نه عالمی مستقل، بلکه مفهومی زمانی است که به دو دوره عمر دنیا و قیامت اشاره دارد. این تعریف، با ادعای میرداماد مبنی بر عالم بودن دهر در تناقض است، زیرا عالم به معنای ظرف وجودی است، نه صرف مدت زمان. این نقد، دهر را چونان جریانی سیال می‌بیند که تنها به استمرار زمانی اشاره دارد، نه به وجودی مستقل.

نقد استناد به ام‌الکتاب

میرداماد در قبسات (صفحه ۱۲۳) ام‌الکتاب را با دهر مرتبط می‌داند و ادعا می‌کند که ام‌الکتاب، که در قرآن کریم به‌عنوان کتاب مبین الهی معرفی شده، همان دهر است. استاد فرزانه قدس‌سره این استناد را بی‌اساس می‌دانند، زیرا هیچ ارتباط صریحی میان ام‌الکتاب و دهر در متون قرآنی یا عقلی وجود ندارد. ام‌الکتاب، به‌عنوان مجموعه احکام و مقدرات الهی، ماهیتی متعالی دارد که نمی‌توان آن را با دهر، به‌عنوان صفتی زمانی، یکسان دانست.

برای روشن شدن این نقد، می‌توان ام‌الکتاب را به کتابی آسمانی تشبیه کرد که تمامی مقدرات عالم در آن نگاشته شده، در حالی که دهر، چونان سایه‌ای گذرا، تنها استمرار زمانی را نشان می‌دهد. این تمایز، ادعای میرداماد را تضعیف می‌کند و بر ضرورت استناد به منابع معتبر تأکید دارد.

بخش دوم: نقد استنادات قرآنی میرداماد

استناد به آیه سوره رعد

میرداماد در قبسات به آیه‌ای از سوره رعد استناد می‌کند:

يَمْحُو اللهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ ۖ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ

ترجمه: خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات می‌کند و اصل کتاب نزد اوست (سوره رعد، آیه ۳۹).

استاد فرزانه قدس‌سره این استناد را غیرمعتبر می‌دانند، زیرا آیه به محو و اثبات الهی در کتاب مقدرات اشاره دارد، نه به عالمی به نام دهر. میرداماد مدعی است که ام‌الکتاب همان دهر است، اما این ادعا فاقد ارتباط صریح با متن آیه است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که سوءاستفاده از آیات برای توجیه ادعاهای فلسفی، روشی غیرعلمی است که از اعتبار استدلال می‌کاهد.

استناد به آیه سوره حجر

میرداماد همچنین به آیه‌ای از سوره حجر استناد می‌کند:

وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ

ترجمه: و هیچ چیز نیست مگر اینکه گنجینه‌های آن نزد ماست و جز به اندازه معین آن را فرو نمی‌فرستیم (سوره حجر، آیه ۲۱).

میرداماد خزائن را عالم دهر می‌داند، اما استاد فرزانه قدس‌سره این استناد را نیز بی‌اعتبار می‌شمرند. خزائن در این آیه به معنای منابع و مخازن الهی است، نه عالمی مستقل. این نقد، دهر را صفتی برای استمرار زمانی می‌داند که نمی‌تواند ظرف وجودی مستقلی باشد. استاد فرزانه قدس‌سره این استناد را چونان تلاشی بی‌ثمر برای ساختن کاخی از خیال بر پایه‌ای سست توصیف می‌کنند.

درنگ: استنادات میرداماد به آیات سوره رعد و حجر برای اثبات عالم دهر فاقد اعتبار است، زیرا این آیات به مقدرات الهی اشاره دارند، نه به عالمی مستقل.

لوح محفوظ و دهر

میرداماد در قبسات (صفحه ۱۲۶) لوح محفوظ را کتاب نظام وجود و معادل دهر می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را نیز بی‌مستند می‌شمرند، زیرا لوح محفوظ، که در قرآن کریم به‌عنوان کتابی حاوی تمامی مقدرات وجود معرفی شده، نمی‌تواند با دهر، به‌عنوان صفتی زمانی، یکسان باشد. این نقد، دهر را چونان جامه‌ای می‌بیند که به اشتباه بر قامت لوح محفوظ دوخته شده، در حالی که این دو ماهیتاً متمایزند.

بخش سوم: سرمد و رابطه آن با ذات الهی

سرمد به‌عنوان صفت ثبات الهی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که سرمد، برخلاف ادعای میرداماد، نه عالمی مستقل، بلکه صفتی برای ثبات و دوام ذات الهی است، مشابه صمد که از اسماء وصفی الهی است. میرداماد در قبسات مدعی است که خداوند در سرمد است، نه در دهر یا زمان، و سرمد را مختص ذات الهی می‌داند. اما استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد می‌کنند و می‌فرمایند که سرمد، چونان نوری است که از ذات الهی ساطع می‌شود و ثبات یکنواخت او را نشان می‌دهد، نه ظرفی که خداوند در آن قرار گیرد.

برای فهم این نکته، می‌توان سرمد را به آینه‌ای تشبیه کرد که ثبات بی‌تغییر ذات الهی را بازمی‌تاباند، در حالی که دهر، چونان جریانی متغیر، به استمرار زمانی در عالم ممکنات اشاره دارد. این تمایز، سرمد را از جایگاه عالم به صفتی متعالی فرومی‌کاهد.

درنگ: سرمد، صفتی برای ثبات یکنواخت ذات الهی است، نه عالمی مستقل. این صفت، مشابه صمد، به ذات خداوند اختصاص دارد.

استناد به روایت الهی

میرداماد به روایتی استناد می‌کند:

إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَمْ يَزَلْ بِلَا زَمَانٍ وَلَا مَكَانٍ

ترجمه: خداوند تبارک و تعالی همواره بدون زمان و مکان بوده است.

استاد فرزانه قدس‌سره این روایت را تأییدی بر نفی زمان و مکان از ذات الهی می‌دانند، نه دلیلی بر وجود سرمد به‌عنوان عالم. سرمد، به‌عنوان صفت ثبات الهی، با این روایت سازگار است، اما نمی‌توان آن را ظرفی وجودی دانست. این نقد، بر تمایز میان وصف و ظرف تأکید دارد و ادعای میرداماد را به چالش می‌کشد.

بخش چهارم: نقد روش‌شناسی میرداماد

تصورات در برابر تصدیقات

استاد فرزانه قدس‌سره در نقد روش‌شناسی میرداماد، به‌ویژه در قبس سوم و چهارم قبسات، تأکید دارند که ادعاهای وی بیشتر مبتنی بر تصورات ذهنی است تا تصدیقات مستدل. تصورات، به‌عنوان مفاهیم ذهنی، نمی‌توانند جایگزین استدلال‌های عقلی یا مستندات شرعی شوند. این نقد، فلسفه را چونان بنایی می‌بیند که باید بر پایه‌های استدلال استوار باشد، نه بر خیال‌پردازی‌های بی‌مستند.

برای نمونه، میرداماد در قبسات (صفحه ۱۲۷) مدعی است که تبدیلات در زمان رخ می‌دهند، نه در دهر یا قضا. اما استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را مبهم می‌دانند، زیرا دهر، بدون تعریف دقیق، نمی‌تواند بستری متمایز از زمان باشد. اگر دهر صفت استمرار زمانی است، جدایی آن از تغییرات بی‌معناست، زیرا استمرار خود نتیجه پویایی زمان است.

نقد استناد به آرای افلاطونی

میرداماد در قبسات (صفحه ۱۷۰) به آرای افلاطون استناد کرده و حدوث دهر را با حدوث کلی حوادث مرتبط می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره این استناد را ضعیف می‌شمرند، زیرا فلسفه اسلامی باید بر مبانی شرعی و عقلی استوار باشد، نه آرای فلسفی یونانی که فاقد سند معتبرند. این نقد، فلسفه را چونان جویباری می‌بیند که باید از چشمه‌های معرفت اسلامی سیراب شود، نه از منابع بیگانه.

درنگ: استناد میرداماد به آرای افلاطونی برای اثبات دهر فاقد اعتبار است، زیرا فلسفه اسلامی باید بر مبانی شرعی و عقلی استوار باشد.

ازلیة زمانی و سرمدی

میرداماد در قبسات (صفحه ۱۷۱) ازلیة زمانی را به عدم وجود شیء در زمان و ازلیة سرمدی را به وجود ثابت بدون ابتدا در دهر تعریف می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این تعریف را صرفاً مفهومی می‌دانند که بدون دلیل معتبر، نمی‌تواند وجود عالم دهر را اثبات کند. ازلیة سرمدی، به‌عنوان صفت ثبات الهی، با ذات خداوند سازگار است، اما دهر، به‌عنوان صفتی زمانی، نمی‌تواند ظرف وجودی باشد.

بخش پنجم: تمایز دهر، سرمد و زمان

تمایز مفهومی دهر، سرمد و زمان

میرداماد در قبسات دهر را مختص ممکنات، زمان را مختص متغیّرات و سرمد را مختص واجب‌الوجود می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را صرفاً مفهومی می‌شمرند که بدون تعریف دقیق دهر و سرمد به‌عنوان عوالم، فاقد اعتبار است. دهر، صفت استمرار زمانی است که به روزگار گسترده اشاره دارد، و سرمد، صفت ثبات یکنواخت ذات الهی است. زمان، اما، عالمی است که تغییرات و حرکت در آن رخ می‌دهد.

برای فهم این تمایز، می‌توان زمان را به رودی جاری، دهر را به گستردگی این رود، و سرمد را به صخره‌ای استوار تشبیه کرد که هیچ تغییری در آن راه ندارد. این تشبیه، تفاوت میان ظرف وجودی (زمان) و اوصاف وجودی (دهر و سرمد) را روشن می‌سازد.

درنگ: دهر، صفت استمرار زمانی، و سرمد، صفت ثبات الهی است. زمان، عالمی است که تغییرات در آن رخ می‌دهد، اما دهر و سرمد عوالم مستقل نیستند.

تفاوت دائم و سرمد

استاد فرزانه قدس‌سره بر تفاوت میان دائم و سرمد تأکید دارند. دائم، به دوام متغیر و متنوع اشاره دارد، در حالی که سرمد، دوام یکنواخت و غیرمتغیر است. تنها خداوند، به دلیل ثبات یکنواخت صفاتش، سرمدی است. مخلوقات، هرچند ممکن است دائمی باشند، به دلیل تنوع در مراتب وجودی، نمی‌توانند سرمدی باشند. این تمایز، سرمد را چونان خورشیدی می‌بیند که نورش بی‌تغییر است، در حالی که دائم، چونان جویباری است که گاه آرام و گاه خروشان جریان دارد.

بخش ششم: خلقت در دهر و نقد آن

ادعای خلقت در دهر

میرداماد در قبسات (صفحه ۱۳۴) مدعی است که خداوند اشیاء را در دهر خلق کرده، نه از ماده یا چیز دیگر. استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را مبهم می‌دانند، زیرا دهر، بدون تعریف دقیق، نمی‌تواند بستری برای خلقت باشد. اگر دهر صفت استمرار زمانی است، نمی‌تواند ظرف خلقت باشد، بلکه تنها وصفی برای استمرار وجود است.

این نقد، دهر را چونان سایه‌ای می‌بیند که بر اشیاء می‌افتد، اما خود نمی‌تواند منشأ خلقت باشد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که خلقت، در عالم زمان رخ می‌دهد، و دهر، به‌عنوان صفت، تنها استمرار این خلقت را نشان می‌دهد.

فلوس اعلان و حدوث دهرری

میرداماد در قبسات (صفحه ۱۷۷) مدعی است که فلوس اعلان، حامل محل زمان، در دهر حادث شده است. استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را به دلیل ابهام در تعریف فلوس اعلان و دهر، فاقد اعتبار می‌دانند. همچنین، ادعای حدوث عالم امکانی در دهر (صفحه ۱۷۸) و ارتباط آن با عدم دهرری، به دلیل فقدان تعریف روشن، مبهم است. این نقد، بر ضرورت ارائه تعاریف دقیق در فلسفه تأکید دارد.

بخش هفتم: دیدگاه‌های مکمل و نقد عرفانی

نقد تخمین عرفانی

میرداماد در قبسات (صفحه ۱۸۴) مبدأت را موصوف به سرمدیة می‌داند، اما استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را تخمینی عرفانی و غیرفلسفی می‌شمرند. سرمد، به‌عنوان صفت ثبات الهی، نمی‌تواند به مبدأت اطلاق شود، زیرا تنها ذات خداوند سرمدی است. این نقد، فلسفه را چونان چراغی می‌بیند که باید با استدلال روشن شود، نه با تخمینات عرفانی.

انسان کبیر و دهر

میرداماد در قبسات (صفحه ۲۲۶) عالم را انسان کبیر و مشمول حدوث دهرری می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره این استعاره را به وحدت وجودی عالم مرتبط می‌دانند، اما تأکید دارند که ارتباط آن با دهر، بدون دلیل معتبر، قابل پذیرش نیست. انسان کبیر، چونان آینه‌ای است که نظام عالم را بازمی‌تاباند، اما دهر، به‌عنوان صفت، نمی‌تواند بستر حدوث آن باشد.

بخش هشتم: تمجید از اهل بیت و جایگاه آن در بحث

تمجید از اهل بیت

میرداماد در قبسات (صفحه ۱۴۲) با استناد به روایات، اهل بیت را به‌عنوان حجج الهی و حاملان علم الهی ستایش می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این تمجید را تأیید می‌کنند، اما تأکید دارند که این بخش ارتباط مستقیمی با بحث دهر و سرمد ندارد. اهل بیت، چونان گوهرهایی درخشان در نظام معرفتی اسلامی، جایگاه والایی دارند، اما این تمجید، به تبیین دهر و سرمد کمکی نمی‌کند.

درنگ: تمجید میرداماد از اهل بیت، هرچند ارزشمند، ارتباط مستقیمی با اثبات عالم دهر و سرمد ندارد و صرفاً بیان ارادت دینی است.

بخش نهم: احتیاط صدرالمتألهین در برابر دهر و سرمد

رویکرد صدرالمتألهین

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که صدرالمتألهین در اسفار اربعه، برخلاف میرداماد، با احتیاط به مفاهیم دهر و سرمد پرداخته و از ادعای عالم بودن آن‌ها پرهیز کرده است. وی در چند اشاره محدود، به‌ویژه در جلدهای اسفار، این مفاهیم را بررسی کرده، اما هیچ استدلالی برای اثبات عالم دهر یا سرمد ارائه نداده است. این احتیاط، نشان‌دهنده روش‌شناسی علمی و دقیق صدرالمتألهین است که فلسفه را از خیالبافی دور نگه می‌دارد.

این رویکرد، چونان مشعلی است که راه فلسفه را روشن می‌کند، بدون آنکه به ورطه ادعاهای بی‌مستند فرو افتد. صدرالمتألهین، با پرهیز از تصورات غیرمستدل، فلسفه را به سوی استدلال‌های عقلی و شرعی هدایت کرده است.

درنگ: صدرالمتألهین با احتیاط فلسفی، از ادعای عالم بودن دهر و سرمد پرهیز کرده و بر روش‌شناسی علمی تأکید دارد.

جمع‌بندی

درس‌گفتار شماره ۹۲۰ استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی دقیق و عمیق بر آرای میرداماد در قبسات، نشان داد که مفاهیم دهر و سرمد، نه عوالم مستقل، بلکه اوصافی برای استمرار زمانی (دهر) و ثبات الهی (سرمد) هستند. استنادات میرداماد به آیات قرآن کریم، روایات و آرای افلاطونی، به دلیل فقدان مستندات معتبر، فاقد اعتبارند. دهر، چونان جریانی سیال، استمرار زمان را در عالم دنیا نشان می‌دهد، و سرمد، چونان صخره‌ای استوار، ثبات یکنواخت ذات الهی را بازمی‌تاباند. صدرالمتألهین، با احتیاط فلسفی، از ادعاهای غیرمستدل پرهیز کرده و فلسفه را به سوی روش‌شناسی دقیق هدایت کرده است. این نوشتار، با تبیین تمامی جزئیات درس‌گفتار و تحلیل‌های آن، کوشید تا این مفاهیم را با زبانی متین و علمی ارائه دهد و بر ضرورت استدلال و مستندسازی در فلسفه اسلامی تأکید ورزد. فلسفه، چونان دریایی ژرف است که تنها با کشتی استدلال می‌توان در آن سیر کرد، و ادعاهای بی‌مستند، چونان امواجی ناپایدار، به ساحل حقیقت نمی‌رسند.

با نظارت صادق خادمی