در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 929

متن درس





کاوشی در ماهیت زمان و معیت الهی: بازتابی از حکمت متعالی

کاوشی در ماهیت زمان و معیت الهی: بازتابی از حکمت متعالی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۲۹)

دیباچه

در گستره حکمت متعالی، پرسش از ماهیت زمان و نسبت آن با ذات بی‌همتای حق‌تعالی، از دیرباز ذهن فلاسفه و متألهان را به خود مشغول داشته است. زمان، این مفهوم ناپیدا و در عین حال ملموس، که چون جویباری در بستر وجود جاری است، در اندیشه‌های فلسفی، گاه به مثابه موجودی قدیم و گاه به سان پدیده‌ای حادث تصویر شده است. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه نهصد و بیست و نهم، به کاوشی عمیق در این موضوع می‌پردازد. هدف آن است که با نگاهی نقادانه به آرای ارسطو و پیروانش، و با تکیه بر مبانی حکمت اسلامی، تصویری روشن از ماهیت زمان، حدوث آن، و معیت قیومی حق‌تعالی با آن ارائه گردد.

بخش نخست: ماهیت زمان و چالش حدوث یا قدم

طرح مسئله: نفی قبليت عدم در حدوث زمان

در آغاز این کاوش، پرسشی بنیادین مطرح می‌گردد: آیا برای حدوث زمان یا هر پدیده حادث دیگر، نیازی به قبليت عدم یا وجود شیء در ظرف سابق است؟ استاد فرزانه قدس‌سره با نگاهی ژرف، این پیش‌فرض را به چالش می‌کشند و می‌فرمایند که قبليت شیء حادث، نه به وزان عینی، بلکه به وزان علمی است. به بیان دیگر، موجودات پیش از ظهور در عالم خارج، در ظرف علم الهی موجود بوده‌اند و با فعل حق‌تعالی به ساحت وجود عینی گام نهاده‌اند. این دیدگاه، که ریشه در حکمت سینوی و صدرایی دارد، بر آن است که عدم پیشین عینی برای موجودات حادث ضرورتی ندارد، چرا که وجودشان در علم الهی پیش‌تر محقق بوده است.

این نگرش، زمان را از بند پیش‌نیازهای عینی آزاد می‌سازد و آن را به مثابه تعینی بر حرکت در عالم ماده معرفی می‌کند. بدین‌سان، حدوث زمان نه به معنای مسبوق بودن به عدم، بلکه به معنای ظهور از علم الهی به عالم خارج است. این اصل، چون چراغی در تاریکی، راه را برای فهم عمیق‌تر نسبت میان زمان و ذات الهی هموار می‌سازد.

درنگ: قبليت شیء حادث به وزان علمی است، نه عینی. موجودات پیش از ظهور در عالم خارج، در علم الهی موجودند، و حدوث آن‌ها نیازی به عدم پیشین عینی ندارد.

وجود علمی موجودات در علم الهی

در ادامه، استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که تمامی موجودات پیش از تحقق در عالم خارج، در ظرف علم حق‌تعالی وجود داشته‌اند. این وجود علمی، که در فلسفه اسلامی به‌ویژه در آرای ابن‌سینا و ملاصدرا جایگاهی والا دارد، به معنای حضور تمامی مراتب وجود در علم پیشین الهی است. موجودات، چونان نقشی بر لوح علم الهی، پیش از ظهور خارجی‌شان در آن ساحت موجودند و با فیض و فعل الهی به عالم خارج منتقل می‌شوند. این دیدگاه، زمان را نیز به‌عنوان تعینی بر حرکت در عالم ماده، در چارچوب علم الهی قرار می‌دهد و حدوث آن را از وابستگی به عدم پیشین آزاد می‌سازد.

نفی عدم پیشین عینی و نقد دیدگاه ارسطو

یکی از محورهای اصلی بحث، نفی وجود عدم پیشین عینی برای موجودات حادث است. استاد فرزانه قدس‌سره با نقدی صریح بر دیدگاه ارسطو، که زمان را موجودی قدیم می‌داند، استدلال می‌کنند که از حدوث زمان، قدیم بودن آن نتیجه نمی‌شود. ارسطو و پیروانش بر این باورند که زمان، به دلیل وابستگی به حرکت افلاک، نمی‌تواند حادث باشد، چرا که حدوث آن به تسلسل در سلسله‌های زمانی منجر می‌شود. اما این دیدگاه، به زعم استاد، به پارادوکسی می‌انجامد که در آن زمان باید در زمانی دیگر باشد، و این خود به تسلسل بی‌نهایت زمان‌ها می‌انجامد.

این نقد، که با مبانی حکمت صدرایی هم‌خوانی دارد، زمان را به مثابه موجودی ضعیف و محدود به عالم ماده معرفی می‌کند. زمان، چونان سایه‌ای بر حرکت افلاک، فاقد استقلال وجودی است و نمی‌تواند قدیم باشد. این دیدگاه، راه را برای فهم معیت الهی با زمان هموار می‌سازد و از بزرگ‌نمایی زمان به سطح واجب‌الوجود جلوگیری می‌کند.

درنگ: زمان، به دلیل وابستگی به حرکت مادی، موجودی حادث است و فاقد قدمیت. نفی عدم پیشین عینی، زمان را از تسلسل بی‌نهایت آزاد می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار، با طرح مسئله ماهیت زمان و نقد دیدگاه‌های ارسطویی، به تبیین این اصل پرداخت که زمان، به‌عنوان تعینی بر حرکت، موجودی حادث است و نیازی به عدم پیشین عینی ندارد. وجود علمی موجودات در علم الهی، کلید فهم این حدوث است، و نقد تسلسل زمانی، راه را برای درک معیت قیومی الهی با زمان هموار می‌سازد. این بخش، چونان پایه‌ای استوار، زمینه را برای کاوش در نسبت میان ذات الهی و زمان در بخش‌های بعدی فراهم می‌آورد.

بخش دوم: معیت الهی با زمان و نفی تسلسل

اشکال تسلسل و اله عالم زمانی

یکی از اشکالات اساسی که بر دیدگاه ارسطو وارد شده، این است که اگر زمان قدیم باشد، اله عالم نیز باید زمانی باشد، و این به معیت زمانی خدا با زمان می‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره این اشکال را چنین تبیین می‌فرمایند: اگر زمان قدیم باشد، و خدا نیز قدیم، آنگاه هر دو دارای بی‌نهایت‌اند، و این پرسش پیش می‌آید که چگونه می‌توان زمان را از خدا متأخر دانست؟ این اشکال، به تسلسل بی‌نهایت زمان‌ها منجر می‌شود، که در فلسفه اسلامی، به دلیل امتناع وجود بی‌نهایت بالفعل، مشکل‌ساز است.

پاسخ استاد به این اشکال، ریشه در اصل تنزیه الهی دارد. ذات الهی، منزه از تغییر و زمان است، و معیت آن با زمان، معیتی قیومی و علّی است، نه عرضی. این معیت، چونان خورشیدی که بر تمامی موجودات نور می‌افکند، بدون آنکه خود در آن‌ها مداخله کند یا تغییر پذیرد، تمامی مراتب وجود را در بر می‌گیرد.

درنگ: معیت الهی با زمان، معیتی قیومی و علّی است، نه عرضی. ذات الهی منزه از زمان و تغییر است، و زمان نمی‌تواند در عرض خدا قرار گیرد.

معیت قیومی و نفی مزابقت و مداخله

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به عبارات نهج‌البلاغه، مانند «داخل فی الاشیاء لا بالمزابقت»، معیت الهی را معیتی قیومی می‌دانند که نه به معنای تکیه متقابل (مزابقت) و نه به معنای مداخله در ذات موجودات است. این معیت، چونان نسیمی که بر گلستان می‌وزد، وجود را در بر می‌گیرد، بی‌آنکه ذات الهی را در بند تغییر یا زمان آورد. خدا، به‌عنوان قیوم تمامی مراتب وجود، پیش از زمان معین، مع زمان معین، و پس از آن موجود است، بدون آنکه در ظرف زمان قرار گیرد.

این دیدگاه، با تأکید بر تفاوت میان معیت طولی (علّی) و معیت عرضی، زمان را به مثابه موجودی ضعیف و حادث معرفی می‌کند که نمی‌تواند با ذات الهی در عرض قرار گیرد. معیت عرضی، چونان دو خشت که به یکدیگر تکیه دارند، میان موجودات هم‌وزن ممکن است، اما معیت الهی، چونان علتی که معلول را در وجود نگه می‌دارد، از این قاعده مستثناست.

معیت قیومی در قرآن کریم

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه شریفه إِنَّ اللَّهَ مَعَكُمْ (سوره نساء، آیه ۱۰۸: همانا خدا با شماست)، معیت الهی را معیتی قیومی می‌دانند که به معنای قیومیت، تدبیر، و خلقت است. این معیت، نه به معنای هم‌وزنی یا همراهی عرضی، بلکه به معنای علّیت و قیومیت حق‌تعالی بر تمامی موجودات است. این آیه، چونان مشعلی فروزان، حقیقت معیت قیومی را در برابر دیدگان حکمت‌جویان قرار می‌دهد.

درنگ: آیه إِنَّ اللَّهَ مَعَكُمْ به معیت قیومی الهی اشاره دارد که به معنای علّیت و قیومیت است، نه همراهی عرضی.

نفی بعدیت ذاتی مخلوقات

یکی از نکات برجسته این بحث، نفی بعدیت ذاتی مخلوقات نسبت به حق‌تعالی است. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که مخلوقات، چونان مظاهر و تعینات حق، فاقد استقلال وجودی‌اند و نمی‌توانند در عرض خدا قرار گیرند. این دیدگاه، که با نظریه وحدت وجود در حکمت صدرایی هم‌خوانی دارد، مخلوقات را چونان سایه‌هایی می‌داند که از نور وجود الهی پدید آمده‌اند. بعدیت، تنها در ظرف موجودات هم‌وزن معنا دارد، اما میان خدا و مخلوق، تنها علّیت و قیومیت حاکم است.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم این نوشتار، با کاوش در معیت الهی با زمان، نشان داد که این معیت، قیومی و علّی است و از هرگونه مزابقت یا مداخله مبراست. نقد تسلسل زمانی و نفی بعدیت ذاتی مخلوقات، راه را برای فهم عمیق‌تر نسبت میان خدا و زمان گشود. این بخش، چونان پلی استوار، مفاهیم زمان و معیت را به مباحث عمیق‌تر در مراتب وجودی متصل می‌سازد.

بخش سوم: زمان، حرکت، و مراتب وجودی

زمان به‌عنوان تعین حرکت

استاد فرزانه قدس‌سره، زمان را تعینی بر حرکت در عالم ماده می‌دانند. حرکت، که ذاتی ماده است، زمان را به مثابه کسوتی بر خود می‌پوشاند. این دیدگاه، که ریشه در حکمت صدرایی دارد، زمان را موجودی حادث معرفی می‌کند که وابسته به حرکت افلاک است. در مراتب غیرمادی، مانند عالم سرمد، زمان وجود ندارد، چرا که سرمد به امتداد غیرمتغیر الهی اشاره دارد.

این تمایز، چونان خطی روشن میان عالم ماده و مراتب متعالی وجود، زمان را به ظرف ماده محدود می‌سازد. سرمد، چونان آسمانی بی‌کران، وصف ذات الهی است، و مخلوقات، حتی ملائکه، تنها به‌صورت تنزیلی می‌توانند سرمدی باشند.

درنگ: زمان تعینی بر حرکت در عالم ماده است و در مراتب غیرمادی، مانند سرمد، وجود ندارد. سرمدیت وصف ذات الهی است.

حدوث عالم ماده و حرکت

عالم ماده، حرکت، و زمان همگی حادث‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که ماده با حرکت ذاتی همراه است، و زمان در ظرف ماده پدید آمده است. این دیدگاه، برخلاف آرای ارسطو که افلاک و زمان را قدیم می‌دانست، عالم ماده را متغیر و فرسوده‌شونده معرفی می‌کند. آیات قرآن کریم، مانند إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ (سوره تکویر، آیه ۱: هنگامی که خورشید درهم پیچیده شود)، بر این تغییرپذیری دلالت دارند.

ازلیت فیض الهی و حدوث مخلوقات

استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که فیض الهی ازلی است، اما مستفیض‌ها، یعنی مخلوقات، حادث‌اند. خدا همیشه مخلوقات داشته، اما این مخلوقات قدیم نیستند. این دیدگاه، که با اصل جود مستمر الهی در حکمت سینوی و صدرایی سازگار است، خلقت را چونان جویباری می‌داند که از سرچشمه فیض الهی جاری است، اما هر قطره آن حادث و متغیر است.

درنگ: فیض الهی ازلی است، اما مستفیض‌ها حادث‌اند. خدا همیشه مخلوقات داشته، اما این مخلوقات قدیم نیستند.

نفی تسلسل در حدوث

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد دیدگاه تسلسل غیرممتنع، استدلال می‌کنند که حدوث زمان نیازی به عدم پیشین یا زمان پیشین ندارد. عدم، به‌عنوان مفهومی ذهنی، پس از وجود انتزاع می‌شود، و زمان در زمان نیست. این دیدگاه، تسلسل در سلسله‌های زمانی را نفی می‌کند و زمان را به مثابه موجودی مقید به افلاک معرفی می‌نماید.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم این نوشتار، با تأکید بر حادث بودن زمان و وابستگی آن به حرکت مادی، و نیز تمایز میان فیض قدیم و مستفیض حادث، تصویری روشن از جایگاه زمان در مراتب وجودی ارائه داد. نفی تسلسل و تأکید بر سرمدیت الهی، این بخش را به پایانی رساند که چونان دریچه‌ای به سوی حکمت متعالی، خواننده را به تأمل در عظمت ذات الهی دعوت می‌کند.

بخش چهارم: نقد تسلسل و بازاندیشی در حکمت ارسطویی

نقد تسلسل غیرممتنع

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی عمیق بر دیدگاه تسلسل غیرممتنع، استدلال می‌کنند که تسلسل در سلسله‌های زمانی، به دلیل ضعف وجودی زمان، ممکن است، اما در اثبات واجب‌الوجود مشکل‌ساز است. زمان، چونان موجودی ضعیف که وجود و عدم در آن متشابک‌اند، نمی‌تواند به بی‌نهایت ادامه یابد. این دیدگاه، با تشبیه تسلسل به سلسله اعداد، نشان می‌دهد که پذیرش تسلسل بی‌نهایت در علل وجودی، به نفی خالق می‌انجامد.

نقد آرای ابن‌سینا و ارسطو

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد آرای ابن‌سینا و ارسطو، تأکید می‌ورزند که استدلال‌های ایشان در مورد قدمیت زمان به پارادوکس بی‌نهایت منجر می‌شود. ارسطو، با تصور خرق و التئام محال، افلاک و زمان را قدیم می‌دانست، اما این دیدگاه با تغییرپذیری عالم ماده سازگار نیست. ابن‌سینا نیز، با تأکید بر امتناع تسلسل، نتوانست مسئله زمان را به‌طور کامل تبیین کند.

درنگ: تسلسل در سلسله‌های زمانی، به دلیل ضعف وجودی زمان، ممکن است، اما در اثبات واجب‌الوجود مشکل‌ساز است.

حدوث عالم ماده و پایان‌پذیری آن

عالم ماده، به زعم استاد فرزانه قدس‌سره، حادث است و ممکن است روزی فرسوده شود یا به پایان رسد. این دیدگاه، با آیات قرآن کریم، مانند إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ، هم‌خوانی دارد و بر تغییرپذیری عالم ماده تأکید می‌ورزد. فیض الهی، که قدیم است، عوالم گوناگونی را خلق کرده، اما هر عالم زمانی خاص خود دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با نقد تسلسل و بازاندیشی در آرای ارسطو و ابن‌سینا، نشان داد که زمان، به‌عنوان موجودی حادث و محدود به عالم ماده، نمی‌تواند قدیم باشد. تأکید بر تغییرپذیری عالم ماده و ازلیت فیض الهی، این بخش را به پایانی رساند که خواننده را به تأمل در حکمت متعالی دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با کاوش در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین ماهیت زمان، حدوث آن، و معیت قیومی الهی با آن پرداخت. زمان، به‌عنوان تعینی بر حرکت در عالم ماده، موجودی حادث و محدود است که نمی‌تواند قدیم باشد. معیت الهی با زمان، معیتی قیومی و علّی است که ذات الهی را از هرگونه تغییر یا هم‌وزنی با مخلوقات مبرا می‌دارد. نقد آرای ارسطو و ابن‌سینا، و تأکید بر ازلیت فیض الهی و حدوث مستفیض‌ها، تصویری روشن از جایگاه زمان در مراتب وجودی ارائه داد. این اثر، چونان آیینه‌ای که نور حکمت را بازمی‌تاباند، خواننده را به تأمل در عظمت ذات الهی و جایگاه مخلوقات در نظام هستی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی