در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 945

متن درس





تحلیل فلسفی زمان، حرکت و آن در فلسفه وجودی

تحلیل فلسفی زمان، حرکت و آن در فلسفه وجودی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۴۵)

دیباچه: بازاندیشی در مفاهیم زمان و حرکت

مفاهیم زمان، حرکت و «آن» از دیرباز در کانون تأملات فلسفی، به‌ویژه در سنت فلسفه اسلامی، قرار داشته‌اند. این مفاهیم، که در آثار فیلسوفانی چون ابن‌سینا و ملاصدرا به‌عنوان محورهای بنیادین متافیزیک بررسی شده‌اند، در این نوشتار با رویکردی نوین و وجودی بازخوانی می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه به دیدگاه‌های سنتی، این مفاهیم را در چارچوبی نو و فارغ از قیدوبندهای متافیزیکی پیشین، مانند اتصال و کمیت، بازتعریف می‌کنند. این بازتعریف، با تأکید بر وحدت وجودی و تتالی آنات، به‌دنبال ارائه دیدگاهی منسجم و یکپارچه است که نه‌تنها با فلسفه اسلامی همخوانی دارد، بلکه با علوم و فلسفه‌های مدرن نیز گفت‌وگویی معنادار برقرار می‌کند. این نوشتار، با ساختاری نظام‌مند و زبانی فصیح، به تبیین این دیدگاه پرداخته و تمامی جنبه‌های مطرح‌شده در درس‌گفتار را با شرح و تفصیل بازگو می‌کند.

بخش نخست: چیستی زمان، حرکت و آن در فلسفه وجودی

رابطه وجودی و عدمی زمان، حرکت و آن

در بررسی مفاهیم زمان، حرکت و آن، دو پرسش بنیادین مطرح می‌شود: نخست، رابطه وجودی میان این سه مفهوم چگونه است؟ و دوم، وضعیت این مفاهیم در ظرف عدم، یعنی پیش و پس از وجودشان، چیست؟ این پرسش‌ها، محور تحلیل فلسفی این نوشتار را تشکیل می‌دهند و به‌دنبال بازتعریف این مفاهیم در چارچوبی ورای دیدگاه‌های سنتی هستند. زمان، که در فلسفه کلاسیک به‌عنوان کمیتی متصل و وابسته به حرکت افلاک تعریف شده، در اینجا به‌عنوان جلوه‌ای از یک حقیقت واحد وجودی دیده می‌شود. حرکت نیز، نه به‌عنوان پدیده‌ای در سکون، بلکه به‌عنوان جریانی مداوم و ذاتی در هستی معرفی می‌گردد. «آن»، چه به‌صورت سیال و چه به‌صورت تقطیع‌شده، به‌عنوان لحظه‌ای از این جریان وجودی لحاظ می‌شود که با زمان و حرکت در وحدتی ناگسستنی قرار دارد.

درنگ: بررسی رابطه وجودی و عدمی زمان، حرکت و آن، به بازسازی مفهوم این پدیده‌ها در چارچوبی وجودی و فارغ از قید اتصال و کمیت منجر می‌شود. این رویکرد، بنیادهای فلسفه سنتی را به چالش کشیده و دیدگاهی نوین پیشنهاد می‌کند.

وحدت وجودی: زمان، حرکت و آن به‌مثابه یک حقیقت واحد

استاد فرزانه قدس‌سره، زمان، حرکت و آن را به‌عنوان جنبه‌های گوناگون یک حقیقت واحد وجودی معرفی می‌کنند. این وحدت، مشابه وحدتی است که در اوصاف یک شیء، مانند کتابی با کاغذ، وزن و شکل، مشاهده می‌شود. همان‌گونه که نمی‌توان سفیدی، کاغذی بودن یا مکعبی بودن یک کتاب را از آن جدا کرد، زمان، حرکت و آن نیز در یک وحدت وجودی با یکدیگر هم‌آغوش‌اند. این دیدگاه، با نفی جداسازی اوصاف در خارج، بر این نکته تأکید دارد که این مفاهیم تنها در ذهن به‌صورت جداگانه لحاظ می‌شوند، اما در واقعیت خارجی، یکپارچگی و وحدت دارند.

برای تبیین این وحدت، مثال کتاب به‌کار گرفته شده است: کتابی که کاغذ است، نیم کیلو وزن دارد، مکعبی است و سفید است، همگی این اوصاف در یک حقیقت واحد جمع شده‌اند. به همین ترتیب، زمان، حرکت و آن، به‌عنوان ظهورات گوناگون یک حقیقت وجودی، از یکدیگر تفکیک‌ناپذیرند. این دیدگاه، با فلسفه وحدت وجود هم‌راستا است و جهان را به‌مثابه شبکه‌ای از روابط و جلوه‌های یک حقیقت واحد می‌بیند.

درنگ: زمان، حرکت و آن، در یک وحدت وجودی متحدند و نمی‌توان آن‌ها را در خارج از یکدیگر جدا کرد. این وحدت، به‌مانند اوصاف یک کتاب، جلوه‌های مختلف یک حقیقت واحد را نشان می‌دهد.

نفی خلوت و تأکید بر جلوت در هستی

هیچ موجودی در هستی به‌تنهایی و در خلوت وجود ندارد؛ همه موجودات در جلوت، جلا و ظهور قرار دارند. این دیدگاه، مفهوم تنهایی یک موجود را نفی کرده و بر وابستگی متقابل موجودات در یک نظام واحد تأکید می‌کند. زمان، حرکت و آن، به‌عنوان بخشی از این نظام، در یک مجموعه پویا و درهم‌تنیده تعریف می‌شوند. این رویکرد، با رد دیدگاه‌های جوهرگرایانه که موجودات را به‌صورت مستقل تحلیل می‌کنند، به وحدت در کثرت اشاره دارد.

استاد فرزانه قدس‌سره، با بهره‌گیری از استعاره‌ای بدیع، عالم را به انیمیشنی پویا تشبیه می‌کنند که هیچ‌چیز در آن ثابت نیست. حتی اشیائی که به‌ظاهر ساکن‌اند، در باطن در حال حرکت و تحول‌اند. این پویایی، ویژگی بنیادین هستی است که سکون را به‌کلی نفی می‌کند.

درنگ: عالم هستی، انیمیشنی پویا و در حال تحول است که در آن هیچ موجودی به‌تنهایی و در خلوت وجود ندارد. همه چیز در جلوت و در ارتباط با دیگران تعریف می‌شود.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار، به تبیین چیستی زمان، حرکت و آن در چارچوب فلسفه وجودی پرداخت. با تأکید بر وحدت وجودی این مفاهیم، نفی جداسازی اوصاف در خارج، و پویایی ذاتی هستی، این بخش بنیادی برای فهم دیدگاه نوین استاد فرزانه قدس‌سره فراهم می‌کند. این دیدگاه، با نقد مفاهیم سنتی مانند اتصال و کمیت، راه را برای بازتعریف فلسفه زمان و حرکت هموار می‌سازد.

بخش دوم: نقد مفاهیم سنتی و بازسازی فلسفه زمان و حرکت

نفی اتصال و کمیت در مفهوم زمان

در فلسفه سنتی اسلامی، زمان به‌عنوان کمیتی متصل و وابسته به حرکت افلاک تعریف شده است. استاد فرزانه قدس‌سره، این دیدگاه را به چالش کشیده و زمان را به‌عنوان مجموعه‌ای از تعینات غیرمتصل معرفی می‌کنند. این رویکرد، با نفی اتصال و کمیت، زمان را به‌صورت لحظاتی مستقل و در عین حال درهم‌تنیده می‌بیند که در یک نظم موزون با یکدیگر هم‌نشین‌اند. این دیدگاه، با برخی نظریه‌های مدرن که زمان را به‌صورت گسسته تحلیل می‌کنند، همخوانی دارد.

درنگ: زمان، برخلاف دیدگاه سنتی که آن را کمیتی متصل می‌داند، مجموعه‌ای از تعینات غیرمتصل است که در نظمی وجودی با یکدیگر هم‌نشین‌اند.

حرکت در حرکت: نفی سکون در هستی

یکی از نوآوری‌های این درس‌گفتار، نفی مفهوم سنتی حرکت در سکون و تأکید بر حرکت در حرکت است. استاد فرزانه قدس‌سره، با رد این ایده که حرکت در بستری ساکن رخ می‌دهد، تمام هستی را در جریانی مداوم و پویا می‌بینند. این دیدگاه، با تشبیه عالم به موجی که در آن همه چیز در حال تحول است، حرکت را به‌عنوان ویژگی ذاتی هستی معرفی می‌کند.

این رویکرد، با نظریه‌های نسبیتی و کوانتومی که جهان را به‌صورت سیستمی پویا می‌بینند، همخوانی دارد. حرکت در حرکت، به معنای آن است که هیچ پدیده‌ای در هستی ساکن نیست و همه چیز در تعامل و تحول مداوم قرار دارد.

درنگ: حرکت در حرکت، اصل بنیادین هستی است. هیچ پدیده‌ای در سکون قرار ندارد و تمام عالم در جریانی پویا و مداوم جریان دارد.

تتالی آنات و تشافع لحظات

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد دیدگاه سنتی که تتالی (پی‌درپی بودن) آنات را محال می‌داند، تمام هستی را به‌عنوان تتالی آنات معرفی می‌کنند. این تتالی، نه به معنای اتصال، بلکه به معنای تشافع و هم‌نشینی لحظات است که در یک نظم وجودی با یکدیگر پیوند دارند. این دیدگاه، زمان را به‌صورت مجموعه‌ای از لحظات مستقل می‌بیند که بدون نیاز به اتصال، در یک نظام واحد ظهور می‌یابند.

درنگ: هستی، مجموعه‌ای از تتالی آنات است که در تشافع و هم‌نشینی لحظات، بدون اتصال، ظهور می‌یابد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با نقد مفاهیم سنتی مانند اتصال، کمیت و سکون، به بازسازی فلسفه زمان و حرکت پرداخت. تأکید بر تتالی آنات، حرکت در حرکت و نفی جداسازی اوصاف، نشان‌دهنده رویکردی نوین است که فلسفه سنتی را به چالش کشیده و دیدگاه وجودی منسجمی ارائه می‌دهد.

بخش سوم: خودشناسی و ارتباط آن با فلسفه وجودی

خودشناسی به‌مثابه راهی به سوی خداشناسی

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به حدیث شریف مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ (هر که خود را شناخت، پروردگارش را شناخته است)، خودشناسی را به‌عنوان مسیری به سوی خداشناسی معرفی می‌کنند. این شناخت، نه فرآیندی ساده، بلکه سفری عمیق و پیچیده است که نیازمند تأمل در ذات خود و ارتباط با دیگران است. این دیدگاه، انسان را به‌عنوان موجودی درهم‌تنیده با هستی می‌بیند که تنها در پرتو شناخت خود می‌تواند به حقیقت الهی دست یابد.

درنگ: خودشناسی، مسیری پیچیده و عمیق به سوی خداشناسی است که انسان را از ظواهر ظاهری رها کرده و به حقیقت وجودی او رهنمون می‌شود.

عبادت و نقش آن در خودشناسی

عبادت، از منظر استاد فرزانه قدس‌سره، ابزاری برای خودشناسی است که انسان را از غرق شدن در ظواهر ظاهری، مانند کفش و کلاه، رها می‌کند. نماز، روزه و دیگر اعمال عبادی، به‌منزله بهانه‌هایی برای تأمل در خویشتن و کشف حقیقت وجودی‌اند. این دیدگاه، عبادت را فراتر از صورت ظاهری آن دیده و آن را به‌عنوان فرآیندی وجودی برای پیوند با هستی معرفی می‌کند.

درنگ: عبادت، ابزاری برای خودشناسی است که انسان را به تأمل در حقیقت وجودی خود و پیوند با هستی رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تأکید بر خودشناسی و نقش عبادت در آن، به پیوند عمیق میان فلسفه وجودی و شناخت خویشتن پرداخت. خودشناسی، به‌عنوان مسیری به سوی خداشناسی، و عبادت، به‌عنوان ابزاری برای این شناخت، نشان‌دهنده بعدی عمیق‌تر از فلسفه وجودی است که انسان را به حقیقت هستی متصل می‌کند.

بخش چهارم: تحول و عدم در هستی

رابطه وجود و عدم در حرکت

استاد فرزانه قدس‌سره، عالم را به‌عنوان سیستمی معرفی می‌کنند که در آن همه چیز در حال تحول و بدل ما یتحلل (جایگزینی مداوم) است، بدون اینکه چیزی از بین برود. این دیدگاه، به رابطه وجود و عدم در حرکت می‌پردازد و هستی را به‌مثابه جریانی می‌بیند که در آن وجودها و عدم‌ها در تعامل مداوم‌اند. این رویکرد، با نظریه‌های مدرن حفظ انرژی و ماده همخوانی دارد، هرچند در چارچوبی وجودی مطرح شده است.

درنگ: عالم هستی، سیستمی پویا و در حال تحول است که در آن وجود و عدم در تعامل مداوم‌اند و هیچ‌چیز به‌کلی از بین نمی‌رود.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با بررسی رابطه وجود و عدم در حرکت، به پویایی ذاتی هستی و تحول مداوم آن پرداخت. این دیدگاه، با نفی نابودی کامل و تأکید بر جایگزینی مداوم، به درک عمیق‌تری از فلسفه وجودی کمک می‌کند.

نتیجه‌گیری: پارادایمی نوین در فلسفه وجودی

این نوشتار، با بازخوانی درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین مفاهیم زمان، حرکت و آن در چارچوبی وجودی پرداخت. با نقد مفاهیم سنتی مانند اتصال، کمیت و سکون، و تأکید بر وحدت وجودی، تتالی آنات و حرکت در حرکت، این دیدگاه پارادایمی نوین در فلسفه اسلامی پیشنهاد می‌کند. خودشناسی، عبادت و تحول مداوم هستی، به‌عنوان محورهای کلیدی این رویکرد، راه را برای تعامل فلسفه اسلامی با علوم مدرن هموار می‌سازد. این دیدگاه، نه‌تنها به بازسازی مفاهیم فلسفی می‌پردازد، بلکه با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات، به فهم عمیق‌تر حقیقت وجودی کمک می‌کند.

با نظارت صادق خادمی